آفتاب یلدا

قسمت سی برنامه آفتاب یلدا به کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین رضوی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 17/07/1401

برنامه: آفتاب یلدا

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام و عرض ادب دارم خدمت همه شما بیننده های عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) در خدمت شما هستیم این هفته هم با برنامه آفتاب یلدا ساعت 18:36 دقیقه هست و به شکل زنده و مستقیم در خدمت شما عزیزان هستیم کارشناس محترم برنامه استاد رضوی عزیز و بزرگوار هم اینجا حضور دارند سلام علیکم استاد خیلی خوش آمدید

حجت الاسلام و المسلمین رضوی:

سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم، سلامی هم داشته باشم خدمت بینندگان عزیز امیدوارم که مباحثی که قرار است تقدیم بکنیم مفید واقع بشود و ان شاءالله آنهایی که حوصله دارند این مباحث را پی گیری کنند.

مجری:

ان شاءالله خیلی متشکرم از شما که دعوت ما را پذیرفتید و این هفته هم در برنامه حضور دارید، دوستان عزیزی که هفته های گذشته برنامه ما را دنبال کردند قطعاً بخاطر دارند که موضوع برنامه در خصوص بحث موعود در اسلام یهود و مسیحیت بوده و شما تا بخشی این موضوعات را توضیح دادید برای بیننده های عزیز مان و ما در خدمت شما هستیم این هفته هم اگر صلاح می دانید یک مقدار به مباحث هفته گذشته اشاره کنید و بعد هم ادامه بحث را در خدمت شما خواهیم بود.

حجت الاسلام و المسلمین رضوی:

 ما جلسه قبل به صورت کلی سر فصل ها و مباحثی را که مطرح می شود در این سه جا بیان کردیم و گفتیم که خصوصیات منجی وظایف منتظرین در عصر غیبت منجی و اینکه وقتی ظهور می کند با چه ویژگی هایی ظهور می کند چه کارهایی می کند، فوائد غیبت فوائد زحمات و بلاهای عصر غیبت گفتیم در هر سه دین نکات جالبی درباره اش در کتاب های الهیاتی شان آمده و ما ان شاءالله از امروز باید بیاییم یک مقداری ریز تر بشویم و این مطالب را مطرح کنیم، یک نکته ای هم که هفته پیش خیلی روی آن تأکید داشتیم فایده این قبیل مباحث بود، این مباحث را می گوییم که چه بشود، ما عرض کردیم بالأخره پیروان تمام ادیان، بالأخص اسلام چه شیعه چه سنی مسیحیت یهود منتظر آمدن منجی هستند، و وقتی به اوصاف منجی نگاه می کنیم می بینیم خود منجی یک موجود بسیار کامل صالح و ایده آل است و قرار است بیاید بشریت را به سر منزل مقصودش  که سعادت در امور دنیوی و در نتیجه سعادت اخروی هست برساند یعنی یک زندگی خوبی را در دنیا برای ما تأمین کند بتوانیم خوب بندگی خدا را بکنیم و در نتیجه محصول این بندگی خدا را در روز قیامت درو کنیم که به تعبیر روایت «الدنیا مزعة الآخرة» دنیا مثل یک مزرعه ای است که شما هرچه در آن بکاری برداشت می کنی برای آخرت، خب این مزرعه ما که دنیای ما است تا وقتی یک مدیر قابل و کاملی روی سر آن نباشد آن محصولی را که باید بدهد نمی دهد، با همت ما یک محصولی می دهد به جا هایی می رسیم اما ما می خواهیم این محصول بدون هیچ آفتی باشد، این محصول بدون هیچ مشکلی، مثلاً کمی آب و دزدی و هر مشکل و آفتی که به زمین می خورد باشد و بیشترین محصول را بدهد، لذا در روایت تشبیه می شود به یک مزرعه شما تصور آن را بکنید ان شاءالله قرار است منجی بیاید و کاری بکند که ما بهترین مزرعه را در این دنیا داشته باشیم دور از هرگونه آفتی، دور از هرگونه مشکلی ان شاءالله در این دنیا زندگی کنیم و بیشترین محصول بندگی را برداشت کنیم و در نتیجه سعادت اخروی را برای خود مان رقم بزنیم ما دنبال این هستیم منجی قرار است بیاید ما را در این زندگی و به تعبیر روایت در این برداشت محصول کمک کند ان شاءالله، و این نکته را گفتیم که اگر پیروان ادیان بالأخص این سه دین به همین مقداری که در متن دین شان است متعبد باشند وضعیت دنیای ما بهتر از الآن خواهد بود، یک مشکلی که پیروان این ادیان دارند مسیحیت یهود، حتی ما مسلمان ها در عمل به وظایف مان خیلی کاستی ها داریم، آن مقداری را هم که از دست مان بر می آید انجام نمی دهیم تا چه برسد آن مقداری را که ان شاءالله قرار است با آمدن منجی بیشتر از آن مقداری که ممکن است با این توانایی کم خودمان، به کمک منجی قرار است ان شاءالله ظرفیت ها را چند برابر کنیم، اگر بشریت به همین مقداری که هست پایبند باشد، وضعیت الآن دنیا خیلی بهتر است، و متأسفانه ما معتقد هستیم به همین مقداری هم که هست پایبند نیستیم ما این مباحث را می گوییم تا هم یادآوری بشود این قضیه که ما در عصر غیبت وظایفی داریم منتظر بهترین انسان روی زمین هستیم  پس باید سعی کنیم شبیه او باشیم تا جایی که ممکن است، تا وقتی ظهور میکند می آید با یک افرادی مواجه بشود که بالأخره یک سنخیت و شباهتی به ایشان دارند لذا زمان آمدن منجی ماشیح و مهدی موعود به تأخیر می افتد یکی از حکمت های تأخیر آمدن منجی همین است چون مردم آماده نیستند، و ان شاءالله بعد که بیاید دیگر ان شاءالله آن صلح کل و جامعه مدنی ایده آلی که بشریت آرزوی آن را دارد ان شاءالله با آمدن منجی برقرار بشود.

خب از خصوصیات منجی، اول بیاییم خصوصیات فردی را بگوییم این منجی در متن این ادیان چه خصوصیاتی دارد، من فقط می خواهم منجی اسلام و مسیحیت و یهود را یک مقایسه اجمالی بکنم، این هفته شاید بیشتر تمرکز مان روی مسیحیت باشد.

اولین ویژگی منجی در این ادیان این است که به صورت معجزه آسا متولد می شود، هم در احوالات حضرت عیسی داریم، هم در احوالات حضرت مهدی ارواحنا له الفداه داریم در احوالات بسیاری از انبیاء کتاب مقدس هم داریم که به صورت معجزه آسا متولد شدند، حضرت ابراهیم در سن پیری که هیچ امیدی به بچه دار شدن خودش و همسرش نداشت بچه دار شد و آن فرزند ها را خدا به ایشان اعطا کرد، این یک تولد معجزه آسا است، منجی مسیحیت حضرت عیسی بن مریم هست، عیسی بن مریم شما وقتی جریان تولد او را نگاه می کنید می بینید تولد معجزه آسایی داشته، چطور؟ چون طبق اعتقادات مسیحیت این منجی بدون پدر به دنیا آمد، یعنی پدری نداشت، حضرت مریم ازدواج نکرده بود، البته طبق داستان های کتاب مقدس که ما مسلمان ها قبول نداریم انتقاد داریم آمده که ایشان نامزدی داشت به نام یوسف نجار، اما ازدواج رسمی نکرده بودند، حضرت مریم هم زن پاکدامنی بود از آن آدم های هرزه نبود، در متن کتاب مقدس را داریم می گوییم و الّا در قرآن و در روایات اسلامی که حضرت مریم یکی از چهار زن معصومه دنیا است و جزء چهار زن برتر عالم است، ما طبق نوشتار کتاب مقدس داریم مثل زنهای نسبتاً معمولی داریم ایشان را معرفی می کنیم؛ خب یک زن پاکدامنی بود هنوز ازدواج رسمی نکرده بودند طبق داستانهای کتاب مقدس ایشان حامله شدند و بعد از مدتی فرزند شان را در پنهانی بدنیا آوردند و با اینکه خطر جانی بچه را تحدید می کرد اما خداوند این بچه را حفظ کرد و کشته نشد، آنکه من فعلاً مد نظرم هست تولد معجزه آسا است، حضرت عیسی بن مریم طبق نقل کتاب مقدس  به صورت معجزه آسا متولد شد البته ما این دقت را داریم که عیسی بن مریم کتاب مقدس از نظر مسیحیت خدا است، خدای مجسم بود که آمد روی زمین، شاید بگویند استبعاد ندارد ولی آنچه که هست اینکه یک زن باکره ای به نام مریم (س) باردار بشود و بچه ای از او متولد شود بدون شوهر این یک معجزه است؛ در داستانهای حضرت حجت ارواحنا له الفداه هم باز ما می بینیم همین نگاه وجود دارد، حضرت به صورت معجزه آسا به دنیا آمدند، یعنی آثار حمل در مادر ایشان مثل بقیه زنها دیده نمی شد، اینطور نبود که به صورت معمولی مثل بقیه زنها آثار حمل ظاهر بشود، نکته بعدی این بود که وقتی بدنیا آمدند معجزه هایی رخ داد، کارهای خاصی از حضرت صادر شد، نه فقط از حضرت در اختصاصات ائمه داریم در روایت بحار هست هر امامی چند تا ویژگی دارد یکی این است که وقتی بدنیا می آید یکی آیه از قرآن بر روی سمت راست بدنش روی بازو یا کتف او حک شده و وقتی به دنیا می آید سر به سجده می گذارد، شهادتین به زبان می آورد، اینها را در احوالات تمام ائمه ما داریم من جمله در احوالات امام زمان ارواحنا له الفداه، ایشان هم با اینکه آثار وضع حمل در مادر شان پیدا نبود و عمه امام عسکری (ع) آنجا بودند برای پرستاری می گفتند ما آثاری نمی بینیم، خبری نیست حضرت فرمود تأمل کنید، تأمل کردند و بعد از مدتی آثار خاصی ظاهر شد در زمین و زمان منظور است، و فضا یک تغییر خاصی پیدا کرد و متوجه شدند که این آقازاده می خواهد تشریف بیاورند و ایشان بدنیا آمدن، وقتی بدنیا آمدند شهادتین را بر زبان جاری کردند، پیشانی بر زمین گذاشتند و نکته بعدی این است که چون قرار بود ولادت ایشان پوشیده و مخفی بماند، چون حکام جور می دانستند که مهدی امت از این خانواده بدنیا می آید و کار طواغیت را مشکل و خراب می کند. یک روایتی از امام عسکری (ع) هست که می فرماید که

«وَضَعَ بَنو اُمَیَّةَ وبَنُو العَبّاسِ سُیوفَهُم عَلَینا لِعِلَّتَینِ»

بنی عباس و بنی امیه به دو دلیل شمشیر گذاشتند روی گردن ما و قصد کشتن ما را داشتند

إثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۰

 و این هم ما را اذیت کردند، دلیل دوم این است حضرت می فرماید چون آنها می دانستند از طریق اخبار متواتر که مهدی امت از این خاندان ظهور می کند و بساط طواغیت و ظالمین را بر می چیند، چون این را با اخبار متواتر به آن رسیده بودند و می دانستند همچین بشارت و نکته ای را پیامبر مکرم اسلام فرموده، اخبار به صورت متواتر به خلفای بنی عباس و بنی امیه رسیده بود، لذا در عین حالی که آن اعتقاد قلبی را نداشتند نسبت به  آموزه های اسلام ولی به تعبیری شاید بشود بگوییم  جانب احتیاط به تعبیری هم شاید بتوانیم بگوییم که تقریباً مطمئن بودند که همچین چیزی واقع می شود، لذا زمان امام عسکری (ع) که شد خیلی فشار بر بیت حضرت زیاد بود، چون منتظر متولد شدن این مهدی موعود بودند، لذا منزل حضرت حسابی تحت نظر بود، امام عسکری کل عمر شان را در سامرا در یک حصر خانگی به تعبیر ما به سر بردند، سامرا لشکر گاه بود به گونه ای حبس بودند حضرت در یک محیط بسته، اینطور بود در یک همچین فضایی ما می بینیم که امام زمان بدنیا آمد، بدون اینکه حاکم وقت متوجه بشود، و پنج سال از عمر شریف شان گذشت که پدر گرانقدر شان به شهادت رسیدند، این هم باز نشان می دهد که اراده خدا پشت قضیه بوده و غیر از تعداد اندکی از خواص شیعیان کسی از وجود حضرت مطلع نشد، این یک نکته؛ یکی از اشتراکات هر دو منجی این است که هر دو به نسل حضرت داوود می رسند، خب منجی کتاب مقدس حضرت عیسی است، عیسی بن مریم، شما وقتی شجره نامه حضرت عیسی را در کتاب مقدس نگاه کنید و بعضی مباحث عهد عتیق را مرور کنید، می بینید که یکی از اجداد حضرت عیسی داوود نبی علی نبینا و آله علیه السلام است، البته اشکالات متعددی به این نسب نامه وارد است در کتاب مقدس که بالأخره این نسب نامه حضرت عیسی است یا نسب نام حضرت مریم است یا نسب نامه یوسف نجار است، چطور نسب نامه ای هست، یک اشکالاتی دارد که اینها را باید به جای خود به آن پرداخت ولی صرف نظر از آن اشکالات یکی از اجداد حضرت عیسی حضرت داوود است، آن وقت در روایات ما هم در بعضی از روایات داریم مادر نرجس خاتون از اولاد شمعون است، شمعون که تعبیر می شود به پطرس، که در کتاب مقدس پطرس وصی حضرت عیسی بود و قرار بود بعد از حضرت عیسی به تعبیر کتاب مقدس بشارت را از زبان پطرس بشنوند، اما پولس آمد با یک جنگ و سیاست و دعوای خاصی و با یک سیاست و ترفند خاصی وصی حقیقی حضرت عیسی را کنار زد و گفت تو برو برای مختونان صحبت کند که یک جمعیت قلیلی از یهودی ها بودند، بقیه عالم را هم بسپار به ما، به این گونه ایشان را کنار زد و خودش زمام دین مسیحیت را به دست گرفت و  شد آنچه که نباید می شد؛ حضرت شمعون در روایات ما طبق بعضی از روایات از انبیا بودند یعنی ما در روایات داریم پطرس نبی بود وصی یک پیغمبر بود خلیفه و جانشین یک پیغمبر بود نبی هم بود مثل هارون  که وصی حضرت موسی بود در زمان حیات حضرت موسی و نبی هم بود، ما مقام بسیار شامخ و بلندی بری حضرت پطرس یا شمعون قائل هستیم، منتهی در متن کتاب مقدس هم نام شریف ایشان آمده ولی خب با همین توضیحاتی که گفتم وصایت و خلافت ایشان غصب می شود و ایشان می رود به حاشیه؛ حالا در روایات ما دارد مادر حضرت نرجس خاتون از اولاد شمعون هست، و شمعون در بعضی از نقل ها  و روایات ما پسر عمه حضرت مریم هست، و طبق آموزه های کتاب مقدس حضرت مریم هم و فرزند شان جزء نوادگان و اولاد حضرت داوود هستند البته جدای از آن اشکالاتی که به این حرف ما ممکن است بعضی دوستان محقق ما وارد کنند پس این هم یکی دیگر از مشترکات، یکی دیگر از  در باره این دو طولانی بودن عمر شان است حضرت عیسی بدنیا آمد در 32 سالگی با آن جریانات به آسمان رفت از نظر مسیحیت و زنده است و یک روزی بر می گردد به عنوان منجی دنیا عالم را به دست می گیرد، ما هم همین اعتقاد را درباره حضرت مهدی (ع) ما معتقد هستیم حضرت حجت رواحنا له  الفداه از وقتی که به دنیا آمدند در سال 255 تا الآن که سال 14044، الآن حضرت حجت زنده هستند و به حیات خود شان روی کره زمین دارند ادامه می دهند البته ممکن است به عوالم دیگر هم سفر کنند منافاتی ندارد ولی خ مقر اصلی شان اینجا است، فقط یک فرقی که هست این است که مسیحیت معتقد هستند حضرت عیسی خدا است لذا شبهه طول عمر درباره خدا برای آنها مشکلی ایجاد نمی کند چون می گویند خدا است و پسر خدا است اما به ما که می رسد می گویند حضرت مهدی شما پسر خدا نیست که بنده خدا است پسر امام عسکری است مادرش نرجس خاتون این چطور این همه عمر می می کند؟ اگر اهل سنت به ما اشکال کنند ارجاع می دهیم به قرآن داستان حضرت نوح را بخوانید قرآن کریم می فرماید فقط 950 سال نبوت کرد در بعضی روایات داریم 1600سال عمر شریف حضرت نوح بود در روایت و قرآن شیعه و سنی داریم افرادی را که به خواست اراده الهی عمر های طولانی داشتند، بیشتر از عمر الآن آقا امام زمان؛ اگر مسیحیت بخواهد به ما اشکال کند نسبت به طول عمر، اولین پاسخی که می دهیم این است که اگر خدا بخواهد کسی را نگه دارد هیچ امتناع عقلی ندارد عقلاً محال نیست، قدرت خدا به آن تعلق می گیرد، خدا اگر بخواهد کسی را طولانی نگه دارد می تواند؟ بله، لذا یک شاهد آن هم این است که بشر الآن دنبال یک آب حیاتی یک خوردنی یک چیزی می گردد که عمرش را طولانی تر کند این یعنی اینکه شدنی است نکته دومی که ما اینجا داریم این است این قضیه محقق هم شده، طبق آموزه های کتاب مقدس شما داستان های اوصیای حضرت آدم را بخوانید از 700 سال عمر دارند تا 1000 سال در کتاب مقدس، ما یک وقت عمر اینها را در آوردیم حساب کردیم دیدیم اینها از 700سال حداقل عمر دارند تا 1000 سال بلکه بیشتر، از 700 سال تا 1000 سال نام جانشینان حضرت آدم را شما در سفر پیدایش فصل 5 ببینید وقتی نگاه می کنید جمع و تفریق می کنید می بینید از 700 سال عمر کردند بعضی جانشینان حضرت آدم تا 1000 سال، پس هیچ استبعادی ندارد و خداوند این کار را کرده لذا یک مسیحی به عنوان یک مسیحی متدین نمی تواند این اشکال را بکند که این کار شدنی نیست، کتاب مقدس شما می گوید این کار را خدا برای بعضی ها انجام داده ما هم می گوییم خداوند این کار را در دین ما هم سابقه داریم برای یک عده انجام داده، الآن حضرت خضر نبی زنده است و این کار را برای امام زمان هم انجام می دهد و ایرادی ندارد.

چهارمین ویژگی درباره یکی از اختصاصات ماشیح در این ادیان؛ ببینید در یهود و مسیحیت در بحث تولد معجزه آسا مشکلی ندارند، چرا؟ چون آنها معتقد هستند هنوز به دنیا نیامده، درباره طولانی بودن عمر هم باز آنها مشکلی ندارند، چرا؟ چون هنوز بدنیا نیامده اصلاً یکی از اشکلات آنها همین است و لذا این شبهه را  مسیحیت و شیعه باید به آن پاسخ بدهد، مسیحیت هم که با قضیه پسر خدا بودن حل می کنند تنها کسی که اشکال و شبهه متوجه او هست باید پاسخگو باشد ما شیعیان هستیم که پاسخ هایش را عرض کردم، چهارمین ویژگی منجی در ادیان بحث اختلاف عقیده درباره آنها هست بعضی وقت ها بعضی ها فکر می کنند لازمه حقانیت و درست بودن یک مطلب این است که تمام مردم عالم قبولش کنند، اگر همه قبولش کنند حق است اگر در آن اختلاف بشود حق نیست، خب این مطلب، مطلب و گمان درستی نیست، چون همین الآن در دنیا بسیاری از ارزشهای اخلاقی متأسفانه عوض شده اختلافی شده

مجری:

نسبت به گذشته یعنی قبلاً خوب بوده الآن بد هست

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

قبلاً خوب بوده الآن یک عده می گویند بد است، یک عده می گویند خوب است، قبلاً بد بوده الآن یک عده می گویند خوب است، و بعضی از این چیزها را خود انسان بالوجدان هم می بیند بد است ولی چه کنیم جامعه بشری الآن، سازمان های بین المللی کاری به متن دین ندارند، می گویند دین یک امر شخصی است طبق قوانین ما، جوامع بین المللی می آیند می گویند، نهاد های بین المللی، بعضی از کشور های اروپایی می گویند از نظر ما ازدواج همجنس با همجنس اشکالی ندارد، یک امری است که انسان سالم از این قضیه بیزاری می جوید، اثرات مخرب آن را هم دیدیم و می دانیم، متن دین یهود این قضیه را می گوید جایز نیست حکم آن اعدام است، متن دین مسیحیت هم می گوید این قضیه حایز نیست گناه است حکم آن اعدام است ولو الآن می گویند با توجه به آمدن عهد جدید حکم اعدام برداشته شده ولی مبغوضیت عمل باقی مانده در اسلام هم همینطور آدم های سالم و عادی با این قضیه مشکل دارند؛ پس لازمه درست بودن یک مسئله این نیست که همه درباره آن اتفاق نظر داشته باشند، انسان باید برود سراغ یکسری ملاک ها، حکم عقل، حکم خدا، وحی، اینها خیلی وقت ها برای ما مشخص می کنند چه چیزی خوب است چه چیزی بد است عقل ما می گوید خدا نمی تواند دو تا باشد حالا شما بیا بگو دو تا است، عقل نمی تواند این را پذیرا باشد دو تا بودن خدا را، لذا زیر بار نمی رود یا عدم اثبات انبیا دلیل عقلی ما برای آن داریم، یا بعضی چیزها هست خدا و پیغمبر خدا فرمودند لذا ما قبول می کنیم، مثلاً بشارت به آمدن یک منجی در متن دین مسیحیت هست، متن دین یهود هست، متن دین اسلام هست چون خداوند در کتاب مقدس خود  آمدن منجی را بشارت داده پیروان ادیان منتظر او هستند، منتهی ما باید بررسی کنیم ببینیم واقعاً کلام، کلام خدا است یا نه، لذا اینکه در یک قضیه ای اختلاف باشد یک عده زیادی منکر باشند باعث نمی شود آن مسئله زیر سؤال برود، یک عده زیادی آمدند گفتند دو ضرب در دو پنج تا ما از آن دست برداریم؟ نمی شود که، پس این اختلافی بودن دلیل بر عدم حقانیت نیست، انسان باید از قوه عقل خود استفاده کند، از آن وحی و کتاب الله که قبول دارد، بالأخره هر دین و مذهبی برای  خودش یک ملاک حقانیتی غیر از عقل دارد، عقل که به همه چیز نمی تواند پاسخگو باشد، ما می گوییم آیات قرآن روایات اهل بیت، باید برویم سراغ عقل و قرآن و روایات و با آنها بسنجیم آیا این حرف و این ادعا درست است یا درست نیست.

مجری:

خب استاد رضوی عزیز و بزرگوار داشتید صحبت می کردید و آن اشکلاتی که بحث موعود بعضی ها وارد می کردند شما در ادیان مختلف داشتید پاسخ آن را تشریح می کردید در خدمت شما هستیم

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

بله عرض کردیم یکی از ویژگی های موعود در این سه دین الهی اختلاف درباره آنها است، بخصوص در اسلام و مسیحیت، و این نکته را قبل از میان برنامه عرض کردیم لازمه درست بودن یک چیز  این نیست که تمام مردم بر آن اتفاق کنند، خیلی وقت ها مردم عالم بخاطر هوا و هوس بخاطر جهل، بخاطر اینکه از یک منبع نادرست پیروی کردند دچار خطا می شوند

مجری:

بله دقیقاً سالها فکر می کردند زمین مسطح است و تأکید می کردند روی این قضیه و اشتاه می کردند

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

بله و مباحث دیگر چه در زمنیه های علمی چه در بعد اعتقادی، چه در بعد اخلاقی، شما ببینید الآن در مباحث اعتقادی این همه تفاوت در حد تباین، یعنی تفاوت ها بین ادیان اینقدر زیاد هست که مباین هستند، اصلاً همدیگر را به صورت مطلق نفی می کنند؛ این جمله ای هم که معروف شده برای افکار همدیگر احترام قائل باشید، یک مقدار مسامحه است، یعنی منظور شان در امور شخصی است احتمالاً چون معنا ندارد من برای افکار یک مسیحی احترام قائل باشم، احترام قائل باشم یعنی چه؟ یعنی به او بد و بیراه نگویم؟ بله حرف درستی است باید احترام طرف مقابل را داشت، اما اینکه اعتقاداتش را بگویم درست است من اصلاً نمی توانم قبول کنم سه خدایی را، یا خدایی را که در حالی که سه تا است یکی است، من نمی توانم قبول کنم انبیاء بزرگ خداوند که در کتاب مقدس و قرآن اسم شان آمده گناهان کبیره را مرتکب شوند، من نمی توانم بگویم چون شما معتقد هستید حرف درستی ست باشه من با شما همراهی می کنم من هم قبول می کنم که نعوذبالله فلان پیغمبر خدا زنای محسنه کرد، نه بنده با این حرف شما کاملاً مخالف هستم خودم که نمی گویم بماند حق ندارم حتی به شما اجازه ترویج آن را بدهم، چرا؟ چون لازمه اش بی احترامی به نبی خدا است، و ما در مقابل انبیاء معصوم الهی وظیفه داریم و  مسئول هستیم تا جایی که می توانیم جلوی هتک حرمت را بگیریم، پس اختلاف شد پس نگویید امر مختلف فیه را چطور بفهمیم حق است چطور بفهمیم باطل است ملاک داریم، عقل هست منبع وحی است معجزه هست و چیزهایی که خداوند برای تشخیص یک مدعی امامت یا نبی صادق بیان کرده است، آن وقت این دو تا بزرگوار مفصل درباره آنها اختلاف شد، خب شما ببینید هندو قائل به منجی است، زرتشت قائل به منجی است، فرقه ضاله مضله بهائیت قائل به منجی و مهدی موعود اینطور چیزها است، و این سه دین الهی هم قائل به منجی هستند، مسیحیت، یهودیت، اسلام، چه شیعه چه سنی، خب شما بیایید ببینید چقدر اختلاف ین اینها است در چین، یک آیا بدنیا آمده یا نه، یک عده می گویند بدنیا آمده یک عده می گویند بدنیا نیامده، حالا آنهایی که می گویند بدنیا آمده به ما بگوید آن خدا است یا بنده خدا و مخلوق است، خب بروید ببینید زرتشتی ها چه می گویند، هندوها چه می گویند، یک خدایی را تصور می کنند به عنوان منجی، ما می گوییم بنده خدا است، باز در آن اختلاف می شود آمد کشته شد کشته نشد، اصلاً ظهور کرده تا بحال ظهور نکرده، خب شما ببینید مسیحیت می گوید آن منجی یکبار آمد نتوانست کاری از پیش ببرد زمان انجام کار نبود به صلیب کشیدن عیسی مسیح را، در دل زمین دفن کردند او را بعد از سه روز از دل زمین برخواست، البته در واقع دو شب و یک روز، و ان شاءالله یک روزی می آید دنیا را پر از عدل و داد می کند، ما معتقدیم امام زمان بدنیا آمده قیام نکرده زمان قیامش در آینده است وقتی که خداوند صلاح بداند و ما قابلیت داشته باشیم، یهودی ها هم که معتقد هستند بدنیا نیامده، عیسی مسیح هم که آمد، چون ابن میمون در نوشته هایش دارد بعضی دیگر از اندیشمندان یهودی دارند این نکته را که عیسی مسیح که آمد گر مسیح بود اگر منجی بود کشته نمی شد، پادشاهی می کرد، و زمین را پر از معجزه ها و کرامت های خودش می کرد، باید زمین سرسبز می شد، همه در رفاه قرار می گرفتند، یک معجزات و کرامت های خاصی می فرمایند در آمدن منجی هست اینها هیچ کدام محقق نشد، لذا در داستانهای اناجیل دارد که یهودی های آن زمان حضرت عیسی را مسخره می کنند می گویند تو پادشاه هستی، عجب پادشاهی به تعبیر ما، ک کشیدند تو را به صلیب، تمسخر می کنند به عنوان پادشاهی، چون آنها معتقد هستند اگر کسی بیاید و بتواند پادشاهی کند و آن معجزه ها و کرامت ها و برکات به زندگی مردم بیاید، و منجی است، عیسی مسیح آمد با اینکه بشارت داده بودند به آمدن عیسی مسیح که یک کسی قرار است بیاید یک کمکی به بنی اسرائیل بکند اما وقتی آمد قبولش نکردند، عیسی مسیح منجی اولیه بنی اسرائیل بود به حرف او نکردند و در آن ضلالت و گمراهی ماندند

مجری:

اینکه فرمودید برای من یک سؤالی ایجاد شد، آیا ریشه این رفتار یهودیت یا صهیونیسم فعلی ما که خیلی جدی دنبال معبد حضرت سلیمان می گردد و خیلی های شان دنبال آن قدرت های حضرت سلیمان هستند، ریشه در تفکر مثلاً موعودی آنها دارد که می خواهند آنها را آزاد بکنند و  تحویل موعود خودشان بدهند یا نه مثلاً یک نکته دیگری هست

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

نه

مجری:

چون من شنیدم یکسری حفاری های عجیبی هم در مسجد القصی دارند اینها

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

یکسری چیزهایی اینها معتقد هستند آنجا دفن شده دنبال آن هستند و این یک بحث است، یک بحث هم این است که بعضی های شان معتقد هستند که برای ظهور منجی باید معبد سلیمان را احیا کرد، یک نگاهی که صهیونیست ها تقریباً دارند این است، برای آمدن منجی باید معبد سلیمان احیا بشود مراسم قربانی تمام وسایل و مقدمات آمده بشود تا منجی بیاید، ولی بقیه یهودی ها یک تعدادی از آنها همچین اعتقادی ندارند.

اختلاف شد قبول نکردند حضرت عیسی را به عنوان منجی، مسیحیت حضرت عیسی وقتی ظهور کرد درباره ایشان اختلاف شدیدی شد کار به جایی رسید که ایشان را زندانی کردند و بعد هم به صلیب کشیدند، از نظر کتاب مقدس، یعنی از نظر یک نگاه مسیحی مفصل درباره حضرت عیسی اختلاف شد، از نظر ما مسلمان ها باز هم همین است اختلاف شد، قرآن کریم می فرماید «شبه لهم»، حضرت عیسی امرش مشتبه شد بر مردم، نفهمیدند چه شد چه نشد به قول ما، چون آن کسی که به صلیب رفت حضرت عیسی نبود طبق آموزه های اسلامی ولی طبق آموزه های مسیحی حضرت عیسی بود، باز درباره حضرت عیسی شما ببینید چقدر اختلاف شده چه زمانی می آید، چطور می آید در همان زمانی که در حیات بود چه تنازعات و چه مشکلاتی به وجود آمد، اختلافات درباره این شخص و ما می بینیم به عینه درباره امام زمان ما هم هست، الآن اکثر مسلمان ها معتقد هستند امام زمان و مهدی موعود به دنیا نیامده ما شیعه به پیروی از قرآن اهل بیت و به حکم عقل، و به حکم دلیل عقلی معتقد هستیم این منجی باید الآن زنده باشد، و حتی دیدم بعضی از این علمای اهل سنت هم به این ادله عقلی یک توجهی داشتند که بله این حرف شیعه حرف جالبی است که واسطه فیض باید باشد در هر زمان دیدم فخر رازی در بعضی از نوشته هایش دارد، البته ایشان به اسم شیعه اثنی عشری نمی آورد، به اسم بعضی از فرقه ها و اقطاب صوفیه تمام می کند و این اولین اختلاف که بدنیا آمده یا بدنیا نیامده، خب اختلاف یک اختلاف بسیار فاحشی است؛ و اختلاف دیگری که هست در بحث ظهور این منجی و موعود است، ما می بینیم که درباره زمان ظهور حضرت هم، هم درباره زمان ظهور حضرت عیسی هم درباره زمان ظهور حضرت مهدی اختلافات فراوانی در عالم مسیحیت و اسلام رخ داد بخاطر بعضی از افراط و تفریط ها آمدند زمان مشخص کردند ،جالب است ما در تاریخ مسیحیت  مفصل این قضیه را داریم، متعدد آمدند زمان برای ظهور ماشیح معین کردند، ماشیح در آن تاریخ نیامد آن فرقه مسیحی کلاً از هم پاشید و چه عواقب بدی که نداشت، در مذهب تشیع هم ما می بینیم با اینکه ائمه ما را دعوت کردند به اینکه زمان برای ظهور تعیین نکنید، زمان ظهور آمدن مهدی برای شما قابل پیش بینی نیست، امیدوار باشید بله ان شاءالله که این هفته، هفته ظهور باشد اشکال ندارد، باید به خود مان امید بدهیم، و جایش هم هست، یعنی بعید نیست این هفته، هفته ظهور باشد، چرا؟ چون خدا فرمود

«ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»

غافر/60

اگر واقعاً قابل باشیم درست دعا کنیم خدا مستجاب کند می تواند مستجاب بشود، و بعضی سختی ها و مشکلات الآن شبیه آن چیزی است که در روایات درباره زمان آخر الزمان، و زمان نزدیک به ظهور حضرت گفته، شبیه هست اما دقیقاً همان است؟ پس الآن می آید این درست نیست، در این کار باید دقت کنیم، زمان مشخص نکنیم و تشخیص زمان آفت های زیادی برای جامعه شیعی دارد، باز برای مسیحیت و یهود یک مقداری آفت کمتر است، چون آنها معتقد هستند هنوز بدنیا نیامده، ولی ما که معتقد هستیم بدنیا آمده، وقتی این زمان را مشخص می کنیم بعد نمی آید هزار و یک سؤال شبهه و اشکال، لذا در روایات  فراوان به ما گفتند و جالب است که این نهی از بیان زمان در آموزه های مسیحیت هم هست، در آموزه های مسیحیت دارد که زمان مشخص نکنید، زمان آن نامشخص است، در آموزه های یهود و در مباحث تلمود هست، به هیچ وجه زمان آمدن ماشیح را مشخص نکنید و در روایات شیعی هم هست که آمدن حضرت حجت نباید مشخص بشود، اینها را باید دقت کنیم؛ خب این چهار تا از اشتراکات فردی این مسیح است، حالا من ان شاءالله اگر فرصت باشد، ان شاءالله از جلسه بعد می رویم سراغ این بحث که

مجری:

پنج دقیق فرصت دایم اگر می خواهید جمع بندی بفرمایید، از این پنج دقیقه استفاده کنیم

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

پس اجازه بدهید من  چند تا عبارت بخوانم در بحث اینکه بالأخره آمدن منجی یکی از مسلمات ادیان است در قرآن ما آیات فراوانی داریم، یک کتابی بود قدیم من دیدم الآن هم هست قاطع البیان، آیاتی را که مربوط به حضرت حجت هست در قرآن جمع کرده، کتاب های دیگری هم علی قائده در این موضوع  نوشته شده، تفسیر موضوعی، و روایات هم که فراوان داریم که «یملا الارض قسطا و عدلا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، المهدی حق و هو من ولد فاطمه» و در منابع شیعه و سنی داریم این نکته را، روایات فراوان داریم بحث آمدن مهدی موعود به گونه ای است که  حتی وهابیت هم نتوانستند اصل آن را منکر بشوند، و جالب است که کسانی ما داشتیم متأسفانه به گونه ای آمدند در این قضیه یک تردید هایی وارد کردند، یوسف قرضاوی از کسانی بود که تردید هایی داشت در مباحث مهدویت و دیگران، که جالب است من حتی دیدم مثلاً مفتی اعظم عربستان که و وهابی هست و آن همه هم سرسخت هستند در بعضی از استفتائات خود تصریح می کند که آمدن مهدی از مسلّمات و ضروریات دین اسلام است و کسی نمی تواند آمدن مهدی و امام زمانی را که قرار است زمین را پر از عدل و داد کند منکر بشود، یعنی حتی بن باز در استفتائات خود این نکته را دارد، خیلی جالب است، عبارت بن باز را که عرض کردم مفتی وهابی را، حالا شما ببینید مثلاً در کتکیزم کاتولیک دارد که مسیح از آسمان باز خواهد آمد تا بر زندگان و مردگان سلطنت کند، پس از آنکه به آسمان برده شد و جلال یافت و به اینگونه رسالتش را بطور کامل انجام داد، از زمان عروج طرح خدا تحقق خود را آغاز کرد ما از هم اکنون در ساعت آخر هستیم، از هم اکنون دوره پایانی جهان با ما است و نو سازی جهان بطور برگشت ناپذیری شروع شده است؛ آقای جورج برانتل نویسنده و الهی دان کاتولیک باز ایشان دارد که در نوشته هایش تشویق می کند در کتابی دارند بنام آئین کاتولیک صفحه 274 ایشان تشویق می کند مسیحیان را به انتظار، می گوید ناامید نشوید عیسی ما می آید، اگر مسیحیت دل بدهد به همین جمله واقعاً منتظر عیسی مسیح باشد باید دست از بعضی از کارها بردارند باید دست از بعضی از ظلم ها بردارند، نه فقط مسیحیت ما مسلمان ها هم همین هستیم

مجری:

هر کسی که منتظر هست

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

هر کس که منتظر عیسی مسیح است باید دست از خیلی از کارها بردارد، جامعه اسلامی ما نه فقط در ایران کل جهان اسلام هنوز آن جامعه ایده آلی که امام زمان می خواهد نشدیم، خیلی باید تلاش کنیم تا ان شاءالله منطبق بشود

مجری:

حالا شما خیلی جالب فرمودید که هر کسی که اعتقادی دارد من حس می کنم در جوامع غربی یک بخش خیلی کوچکی هستند که اعتقاد دارند، یکی از دوستان بررسی می کرد سینمای هالیوود را ایشان خیلی زیبا اشاره می کرد و می گفت که اکثر قدرت هایی که در آنجا هستند اعتقادی ندارند به این موضوع و خیلی زیر پوستی دارند تلاش می کنند که موضوع مهدویت را تقلیل بدهند به رفتار های خود انسان عادی، در فیلم هایی که می سازند زیاد به این اشاره می کنند که یک زمانی دنیا دارد نابود می شود و در آن زمان خود انسان های عادی مخصوصاً به قول آنها آمریکایی ها می آیند و یک وقت هایی یک سرباز ساده آمریکایی می آید دنیا را نجات می دهد، یک جایی یک پزشک ساده آمریکایی می آید و یک بیماری فراگیر را  کلاً از بین می برد و  دنیا را نجات می دهد، نظر شم چیست، به نظر شما حالا اینها یا اعتقادی دارند یا چرا تلاش می کنند به این سمت و سو ببرند بحث موعود را.

حجت الإسلام و المسلمین رضوی:

ببینید در مملکت ما هم اگر آزادی بود رسانه را آزاد می گذاشتیم خیلی ها با این دین و مکتب  مشکل داشتند می آمدند عقاید خود شان را در قالب کارتن، فیلم گزارش، مستند سعی می کردند پخش کنند، الآن شما اگر مثلاً کانال تلویزیون را آزاد بگذارید صوفیه دوست دارد صحبت بکند، شیطان پرست ها دوست دارند صحبت بکنند، آنهایی که منکر خدا هستند کمونیست ها، فرقه های منحرف فراوانی که الآن وجود دارد هر کسی دوست دارد بیاید درباره اعتقادات خودش صحبت کند، در جهان غرب چون این آزادی مفصل وجود دارد و اجازه می دهد سایر ادیان برای خود شان هر کاری می خواهند انجام بدهند، یعنی در خارج از ایران برای حاکم مملکت هیچ دردآور نیست ناراحت کننده نیست، این جوان برود همجنس باز بشود هیچ اشکالی ندارد، هیچ ناراحت نمی شود بچه خودش با انتخاب خودش برود زنا کند، می گویند خودش انتخاب کرده اگر تجاوز به عنف نباشد کسی حق ندارد اعتراض کند، در آن کتاب بهشت شداد شاید جوان های ما دیده باشند، شما نگاه کنید آنجا دارد که مثلاً پدر اگر به بچه اش اعتراض کند که چرا این رابطه نامشروع را داشتی، می تواند از دست پدرش شکایت کند، در همان کتاب دارد که می آیند در بعضی مدارس آمریکا نحوه یک رابطه نامشروع کم آسیب را یاد می دهند، یعنی نمی گویند روابط این نباشد، یک کاری نمی کنند این روابط نباشد چون می گویند آزادی است، آنها ناراحت نمی شوند، حاکم آن کشور ناراحت نمی شود اینجا همجنس بازی کنند، لذا کاخ سفید یک وقت تصویر پخش کرده بود یک مسلمان گوشه کاخ سفید یک کارمند مسلمان داشته، نشسته نماز می خواند، باز یک تصویر انداخته دو تا همجنسگرا در کاخ سفید دارند انگشتر در دست هم می کنند، این می خواهد بگوید ما این چیز ها برای مان هیچ اهمیتی ندارد، می خواهی مسلمان باش، می خواهی همجنس باز باش، ولی در اسلام خدا به حاکم شرع، به حاکم اسلامی اجازه نمی دهد اینقدر بی خیال و بی توجه باشد تا جایی که می تواند باید جلوی منکر را بگیرد، لذا در جوامع غربی شما حتی فیلم می بینید، من دیدم فیلم و کارتن می بینید دارد همین عیسی مسیح را مسخره می کند، برای مسخره کردن عیسی مسیح کارتن ساختند، فیلم ساختند، و گزارش های مستندی هم هست، اصلاً خیلی از جوانها مسخره می کنند حضرت عیسی را، طرف به شکل حضرت عیسی خودش را درست می کند با یک وضع زشت و زننده ای می آید در خیابان یک تاجی هم از خار می گذارد روی سرش ادا در می آورد مسخره می کند عیسی مسیح کتاب مقدس را، این مثلاً بخاطر آزادی بیانی است که  در غرب وجود دارد و آنهایی که منکر خدا هستند فیلم  می سازند آنهایی هم که به خدا اعتقاد دارند فیلم می سازند ولی در جامعه ای که حاکم اسلامی دارد تا جایی که می تواند نمی تواند به منکر اجازه رواج بدهد.

مجری:

خیلی متشکرم از شما من عذر خواهی می کنم یک سؤالی پرسیدم که دو سه جلسه نیاز  به توضیح و بررسی داشت و شما خیلی زیبا خلاصه پاسخ دادید، متشکرم از شما استاد لطف کردید وقت گذاشتید و در استودیو حضور پیدا کردید، و همچنین شما بیننده های عزیز و ارجمند که تا این لحظه برنامه خود تان را دنبال کردید، تا هفته آینده که باز هم در خدمت شما باشیم همه شما را به خداوند بزرگ و منان می سپارم خدا یار و نگهدار تان.


آفتاب یلدا>

موعود در اسلام ادیان منجی شریعت سعادت اخروی حضرت مریم س معجزه در تولد نبی خلافت نرجس خاتون س حضرت داوود مشترکات حضرت حجت عج حضرت عیسی ع ارزش های اخلاقی معبد سلیمان صلیب اختلاف در منجی منجی از مسلمات ادیان