عنوان برنامه: کاوش

عنوان بحث: (پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام)

 

تاريخ: 10/ 04/ 1402

استاد: حجت الاسلام و المسلمین روستایی

مجری: حجت الاسلام و المسلمین مرعشی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الحمد لله رب العالمین و صَلِّ الله عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه الطاهرین عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه ی شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف همچنین تبریک عرض می کنم این فرخنده ایام دهه ی ولایت و امامت رو خدمت همه ی شما بینندگان ان شاالله که بتونیم این ایام رو قدر بدونیم بر معرفت خودمون نسبت به ولایت نسبت به امامت نسبت به افرادی که این مناصب رو منصب دار شدند و عهده دار شدن ان شاالله بتونیم معرفتمون رو نسبت بهشون بیشتر و بیشتر بکنیم یکی از راه های کسب این معرفت نشان دادن این برنامه ها و دیدن این برنامه ها توسط شما بینندگان عزیز و ارجمنده ان شالله که بتونیم قدمی در این راستا برداشته باشیم امشب هم در همین راستا در خدمتتون هستیم با برنامه ی کاوش برنامه ای که در محضر استاد گران قدر حضرت حجت الاسلام و المسلمین دکتر روستایی هستیم ان شاالله بتونیم از محضرشون بهره مند بشیم و استفاده بکنیم سلام عرض میکنم در خدمتتون هستیم

استاد روستایی:

علیکم السلام ورحمة الله،

بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر اروحناه له الفدا عرض سلام و ادب و احترام دارم و ایام فرخنده ی دهه ی ولایت رو خدمت بینندگان عزیز و ارجمندمون عرض تبریک دارم و امیدوارم که بتونیم با برنامه ی خوبی از قاب تلویزیون مهمان لحظه های خوش عزیزانمون باشیم در خدمت شما هستیم

مجری:

ان شالله خیلی ممنون استاد ما این هفته حالا به مناسبت ویژه برنامه هایی هم که برگزار میشه به مدت یک ساعت ان شاالله در خدمت عزیزان هستیم که حالا البته کمتر از یک ساعت همیشه مجموعا حالا به اقتضای وقتی که هست ان شالله در خدمت حضرت عالی هم خواهیم بود و کلیپ هایی که مطرح میشه رو پخش خواهیم کرد اگر ممکن هست یک مختصری از اون روال کار بیان بفرمایید تا ان شاالله بریم سراغ کلیپ ها

استاد روستایی:

سلامت باشید بسم الله رحمن الرحیم با توجه به اینکه در ایام دهه ولایت ما قرار داریم خب سبک و سیاق برنامه کاوش به این معنا بوده و به این صورت بوده که کلیپ هایی از افرادی که ادعای باستان گرایی دارن و در واقع شبهاتی نسبت به تشیع و تاریخ تشیع و تاریخ اسلام مطرح می کنن رو ما ذکر می کردیم اما در این دهه ولایت شبهات رو متمرکز کردیم در اون دسته از سخنان اینها که نسبت به امامت امیرالمومنین سلام الله علیه یعنی نسبت به همون تاریخ تشیع اما اون بخش از تاریخ تشیع رو مورد واکاوی قرار میدیم که در واقع نسبت به امام زمان نسبت به امیرالمومنین علی علیه صلوات الله و السلام باشه بنابراین خب برنامه ای که امشب هم در این قسمت در خدمت بینندگان هستیم بینندگانمون هستیم در همین مورد هست کلیپ اولی که برای بینندگانمون در نظر گرفتیم به دو تا مسئله در تاریخ اسلام می پردازه که اول دو مسئله اش به یک در واقع واقعه می انجامه به یک رخداد مربوط میشه و اون بحث خاتم بخشی امیرالمومنین سلام الله علیه خب می دانید که در این ایام ایام دهه ولایت ما خیلی موارد رو داریم یعنی بحث نزول آیه مباهله رو داریم حالا بنابر اقوالی که وجود داره بحث نزول آیه تطهیر رو داریم بحث عرض کنم خاتم بخشی رو داریم در این ایام خب به مناسبت همین یکی از شبهات اینا رو انتخاب کردیم که میاد بحث خاتم بخشی امیرالمومنین رو مطرح می کنه و دو تا محور رو در این شبهه مطرح می کنه یکی بحث زکات دادن امیرالمومنین و یکی بحث اینکه بالاخره راکعون به صورت جمع آمده و نباید یک نفر اراده بشه حرف این اقا اینه اون ما حصل و اساس این شبهه ی آقا اینه من دعوت می کنم که ان شالله این شبهه رو با هم دیگه ببینیم و بعد ان شالله  در موردش گفتگو بکنیم

مجری:

بله بسیار عالی و همونجور که سبک و سیاق برنامه هم همینه شبهه رو از زبان همان کسی که این شبهه رو بیان می کنه شنیدن بالاخره خیلی ممکنه از صحبت هایی که بگن آقا این صحبت های این بنده خدا نبود و اومد اون صحبتی مطرح شد که خودشون دلشون می خواست پاسخ بدن نه این کلیپ و این هم شما همه با هم ببینیم این کلیپ رو

کلیپ اول:

در واقع زکات دادن در حالت رکوع ما نشان خواهیم داد که علی اصلا در آن زمان شرایط مالی نداشته که بخواد زکات بده چون زکات شما باید شرایط مالی داشته باشید سودی برده باشید و بعد درصدی از اون رو زکات بدید در حالی که علی هیچ گونه درآمدی نداشته که بخواد چیزی انگشتری گران قیمتی چیزی داشته باشه بخواد زکات بده دوما راکعون جمعه ولی اگر این برای یک نفر باشه شما در اون آیه بخوانید بحث از کسانی است که مجتمعا نماز می گذارن زکات میدن و این ها منصرف به یک نفر نیست که فقط بگیم علی این کار رو کرده یا علی فقط مربوط به خود علی است هر چند شأن نزول ممکنه برای علی باشه اما حکم منحصر به علی نیست

مجری:

بسیار خب خب شنیدیم با همین شبهات رو و همون دو مطلبی که اساس و محورشون یک بحث بود و بحث خاتم بخشی بود یکی اینکه اصلا چنین زکاتی صادر نشده امکان نداره برای امیرالمومنین با توجه به وضعیتی که داشتن و دوم اینکه بحث انحصاری بود که مطرح کردن در خدمتتون هستیم

استاد روستایی:

 

مجری:

 

استاد روستایی:

خب عرض کنم محضر مبارکه شما همونطوری که ملاحظه فرمودید این بنده خدا میاد بحث خاتم بخشی امیرالمومنین رو مطرح می کنه و میاد میگه که اصلا او وضع مالی مناسبی نداشته که بخواد مثلا چیکار بکنه

مجری:

انگشتر هدیه بکنه

استاد روستایی:

زکات بده سودی ببره باید طرف سودی برده باشه چیزی برده باشه و بعد بتواند مثلا زکات بدهد خب این بنده خدا با اولیات اسلام هم آشنا نیست اصلا آشنا نیست بابا این میگن عرض کنم خدمت شما تو نمی تونی درست حرف بزنی حرف نزدنم بلد نیستی خب می خوای غلط نگو حرف نزن خب چه کاری اساسا اون زکاتی که در بحث فقه مطرحه با اون چیزی که در آیه خاتم بخشی به عنوان زکات ازش نام برده شده دو تا است بله اونی که بحث سود و این حرفا رو داره خب ما در اسلام داریم آقا بالاخره شتر و نیم دونم گاو و گوسفند و اینها زکات داره یک نصابی دارن بله ما مثلا به قول معروف در هم فقه اهل سنت این مسئله رو داریم هم در فقه شیعه که آمدن یه نصاب هایی رو معرفی کردن برای مثلا این حیواناتی که نام بردن یا مثلا گندمی است جویی است اینا هر کدوم یک نصابی داره

مجری:

غلات و ...

استاد روستایی:

اون زکات واجبه یعنی زکاتی که به عنوان  زکات واجب از اون نام برده میشه تعلق می گیره به این موارد خب عرض کردم که منابع متعدد هم این رو آمدن پرداختن و دربارش صحبت کردن من دیگه به قول معروف لازم نیست که اینا یکی یکی نشون بدم که الان مثلا ببینید نصاب البقرفی الزکاه یا مثلا فی ثلاثین البقر مثلا یا مثلا در مورد گوسفند در مورد شتر در مورد گندم اینا در کتاب های فقهی چه شیعه چه اهل سنت بحث شده نکته اول اصلا این فرق بین زکات واجب و غیر واجب رو نمی فهمه اما درباره اون چیزی که امیر المومنین در واقع در رکوع دادن اون صدقه بود نه زکات به معنای مصطلح اما در اصطلاح حتی قرآنی گاهی اوقات صدقه زکات نامیده میشه شما ملاحظه بفرمایید احکام القرآن جصاص در جلد چهارم صفحه صد و دو میگه

 و یؤتون الزکاه و هم راکعون

این آیه رو میاره بحث می کنه میگه

یدل علی أن صدقه التطوع تسمی زکات

 میگه خود این آیه دلالت می کنه برای اینکه صدقه ی مستحبی رو هم اسم زکات روش میزارن صدقه ی مستحبی لأن علیا تصدقت بخاتمه تتوعا میگه علی علیه السلام یه انگشتری داشت این رو هدیه داد صدقه داد صدقه مستحبی بله خب بعد میاد میگه ببین یه جای دیگه قرآنم این هستا

 و هو نظیر قوله تعالی

میگه مثل آیه دیگر قرانه کدوم

وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ

سوره روم آیه 39

میگه ببین در این آیه هم باز آمده

 وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ

میگه این زکات هم مقصود زکات مستحبی و صدقه مستحب که بهش زکات گفته شده یعنی کلمه زکات هم بر در واقع اون چیزهایی که نساب دارن و واجب اگه به اون نصاب برسن زکات شون باید پرداخت بشه گفته میشه یعنی زکات واجب و هم به صدقه مستحبی هم زکات اطلاق میشه درست شد خب این عالم اهل سنت این که شیعه نیست که یک عالم اهل سنته داره اینو میگه یا مثلا ملاحظه بفرمایید باز در کتاب تفسیر قرطبی همین آیه رو میاره ایشونم دقیقا میاد میگه آقا دلالت میکنه این آیه بر اینکه صدقه مستحبی هم زکات نامیده شده چرا چون امیرالمومنین سلام الله علیه در رکوع انگشتر خودشون رو زکات دادن و میگه اینم باز نظیر همون آیه ست هم آیه ای اونجا جصاص آورد آقای قرطبی هم در اینجا همین آیه رو ذکر می کنه صدقه مستحبی زکات نامیده شده خب ببینید این دو تا عالم اهل سنت به عنوان نمونه من عرض کردم در کتابهای دیگه هم آمده مثلا تفسیر ابوالسعود همین آیه رو میاره و بعد میگه

 و فیه دلاله علی أن صدقه التطوع تسمی زکاه

 تفسیر ابوالسعود جلد سه صفحه پنجاه و دو میگه این آیه دلالت می کنه که صدقه مستحبی هم بهش زکات میگن پس بنابراین این بخش اولشون که ایشون که میگه نه آقا زکات مال آدم است سودی برده باشه چیزی برده باشه علی وضعیت مالی نداشته کی گفته اصلا این زکات به معنای اون زکات اولا نیست این نکته اول

مجری:

در خود قرآن هم ما یعنی زمانی که از اون ور تعریف صدقه رو می بینیم خداوند دستور میده به پیامبر که

خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ

سوره توبه آیه 103

اینها رو می خوای تذکیه بکنی همون کاری که زکات ازش گرفته شده ازشون صدقه بگیر این رابطه ای که بین صدقه و زکات در زمان عصر نزول بوده کان رابطه ی آنچنان قوی بوده که تفکیکی بین این دو تا گذاشته نمیشده حالا این آقا می خواد بیاد اصلاح کنه

استاد روستایی:

به حالا این میاد میگه نه آقا آنچنان وضع مالی نداشت درست این اولا که این زکات اون زکات نیست این نکته اول نکته دوم خب کی میگه اون وضع مالی رو نداشت کی این گفت خب ببینید این بحث آیه ولایت و بحث خاتم بخشی در چه زمانیه اول خب چندین بار ما طبق نقل اهل سنت داریم که حدود پنج بار این قصه خاتم بخشی رخ میده و امیرالمومنین انگشتری می بخشن حالا ایشون از کجا در آورد که یه انگشتر گران قیمت بوده این باید از خودش مستندش رو بخوای یه انگشتریه الان شما فرض بکنید مثلا الان که یه انگشتر معمولی کسی مثلا بخواد مثلا هدیه بده در حد مثلا سیصد چهارصد تا پونصد تومنه ی انگشتر معمولی باید کسی هدیه بده این خیلی وضع مالی خوبی می خواد کسی بخواد مثلا یه همچین چیزی به فقیر هدیه بده پنج بار هم بخواد هدیه بده میشه مثلا دو و نیم میلیون خیلی خیلی وضع مالی خوبی می خواد اونجوری نیست که بنابراین ببینید اصلا ربطی به وضع مالی خوب نداره ثانیا علاوه بر این از کجا ایشون میگه وضع مالی خوبی نداشته این در دوره مدنیه در دوره مدنی بحث فتوحات و بحث به قول معروف غنائم جنگی که بالاخره به مجاهدین می رسید کم نبوده امیرالمومنین هم که در صف اول مجاهدین بودن خب غنائمی بهشون رسیده بود چیزی داشتن حالا آمدن انگشتری هم به فقیر دادن به وضع مالی هم ارتباطی نداشت اما اون بخش دوم شبهه ایشون که ایشون اومد گفت آقا نه آقا این آیه جمعی رو داره میگه و نمیشه به قول معروف یک نفر اراده بشود این در مورد عده ای داره میگه شما چرا میگید اختصاص به علی بن ابی طالب داره اولا ما نمی گیم حتی اهل سنت هم میگن این نکته اول نکته ی دوم آقا شما ادبیات عربم اگه بلد نیست برو بخون گاهی اوقات در ادبیات عرب صیغه جمع به کار میره اما مفرد مد نظر چرا چراشو الان عرض می کنم خدمتتون شما ببینید این کتاب تفسیر کشافه آقای زمخشری زمخشری معتزلیه یعنی آدم عقل گرایی و ادیب و مفسر در عین حال یعنی متکلم هست مفسر هست ادیب هست تفسیرشم تفسیر ادبیه اینی هم که بگی زمخشری می خواد به نفع امیرالمومنین صحبت کنه اینجوری نیست زمخشری قاعده ی ادبیات عرب رو می خواد اینجا ذکر بکنه

در جلد دوم کشاف میاد صفحه دویست و پنجاه و نه ذکر می کنه میگه آقا اگه تو بپرسی چه جوری میشه که علی بن ابی طالب آیه مقصودش علی بن ابی طالب باشه اما لفظ لفظ جمع باشه همین شبهه ای که این آقا داره مطرح می کنه ایشون میگه ببینید گاهی اوقات لفظ جمع میاد

 و أن کان السبب فیه رجلا واحدا

 یه نفر منظوره چرا

 لیرغب الناس فی مثل فعله

 میگه برای اینکه مردم رو تشویق بکنه

 میاد میگه آقا آنهایی که در رکوع زکات دادند یه نفر منظورشه اما می خواد بگه آقا شما هم این صدقه رو این هدیه رو تاخیر نندازید همین که با فقیر مواجه شدی ولو تو نمازی این کارو بکن خب می خواد مردم رو تشویق بکنه و بیاد آگاه بکنه مردم رو از اینکه

 ان سجیه المومنین

 اصلا اون صفات مومن باید به گونه ای باشه که آنقدر حرص و عنایت داشته باشه به بر و احسان و نیکی و دلجویی از فقرا میگه مومن باید اینجوری باشه حتی اگر به قول معروف لازمش شد که انفاقی بکنه خلاصه

 لا یقبل التاخیر

این مومن قبول نکنه که به تاخیر بندازه

 این انفاق رو حتی اگه تو نماز بود صبر نکنه که نمازش تموم بشه همون موقع عطا بکنه خدا می خواد اینها رو تشویق بکنه اینجور بشن قاعده است این آقای زمخشری تفسیر نصفی جلد اول صفحه چهارصد و پنجاه و شش آیه رو در اون بالا میاره این پایین میاد میگه ببینید درسته لفظ جمع آمد

و هم راکعون و هم راکعون

آمد اما برای چی سبب یک نفره

ترغیبا للناس فی مثل فعله

 میگه می خواد مردم رو تشویق بکنه که این کارو انجام بدن

 لینالو مثل ثوابه

 برای اینکه برسن مثل ثواب اون فرد

 نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور برهان الدین ابی الحسن ابراهیم بن عمر البقاعی اینم باز از علمای اهل سنته و اتفاقا ادیبم هست جلد ششم تفسیر جل ششم این کتاب صفحه صد و نود و چهار باز همین حرفو میاره میگه درسته جمع آمده سبب یک نفره اما

 ترغیبا فی مثل فعله من فعل الخیر و تعجیل

می خواد بگه بابا تشویق کنه مردم بگه آقا همچین کار خیری انجام بدید عجله کنید حتی توی نمازم بودی تاخیر ننداز غیر از اینها عرض کنم خدمت شما باز تفسیر غرائب القرآن باز همین مسئله رو در جلد دو صفحه ششصد و پنج بیان می کنه آقای نظام الدین نظام الدین حسن بن محمد بن حسین قمی نیشابوری باز به قول معروف اسماء المدلسین این رو ذکر می کنه أبی السعود ذکر می کنه این مطلب رو تفسیر ابی السعود جلد سوم صفحه پنجاه و دو باز این مسئله رو در این پایین ذکر می کنه دیگه من عبارات رو نمی خونم باز غیر از این کتاب روح المعانی آلوسی آلوسی میاد یه وجه دیگه هم میگه در جلد ششم کتابش صفحه صد و شصت و هفت میگه ببینید

ولا اشکال  فی التعبیر ان الواحد بالجمع

میگه اشکالی نداره این که بعد میاد میگه ببینید من یه چیزی می خوام به شما بگم

فقد جاء فی غیر ما موضع

در یک موارد متعددی مسئله اتفاق میفته

 و ذکر العلماء العربی انه یکون لفاءدتین

برای دو تا کار دو تا فایده داره این یک تعظیم الفاعل گاهی اقات این آدم خیلی آدم بزرگیه میگه ببین تو قرآن یک دفعه خدا میاد میگه

إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً

سوره نحل آیه 120

میگه ابراهیم امتی است برا خودش بابا این یه نفره اما چون آدم بزرگیه میگه یه امت میگه ی دلیلشه می خواد مردم رو تشویق کنه میگه آقا ببین این آدم بزرگ این کارو کرد شما هم مثل این بزرگ باشید کار دوم و دلیل دومی که علمای ادبیات عرب گفتن برای این تعظیم الفعل میگه گاهی اوقات نباید کار خیلی بزرگه یه زمانی به لحاظ اینکه اون انجام دهنده ی کار آدم بزرگه یه زمانی به جهت اینکه اون کار خیلی بزرگه میگه ببینید گاهی اوقات کار خیلی بزرگه حتی

 أن فعله سجیه لکل مومن

میگه به گونه ای که انجام دادن اون کار باید در واقع ویژگی هر مومنی باشه بعد میگه

 و هذه نکته

 میگه این یک نکته ای است

سریه

 سریان داره

تعتبر فی کل مکان بما یلیق به

در هر جایگاهی این معتبره به آن جوری که شایسته باشه این ساریه و جاریه فقط اینجا نیست همه جا هست این اسخره پس بنابراین ببینید در بخش دوم شبهه هم که این آقا اومد شبهه کرد ناشی از در واقع عدم اطلاع این فرد به قواعد ادبیات عرب من اگر بخوام خیلی مختصر و مفید عرض بکنم پاسخ های این شبهه رو در یک کلمه آقای سلیمانی امیری ادعا کرد که آقا علی بن ابی طالب وضعیت مالی آنچنانی نداشت که زکات دهد زکات باید شما سود کلانی ببری و بیایی مثلا یک چیزی رو زکات بدی و چرا شما میگید این اختصاص به علی بن ابی طالب داره آیه اومده

 و هم راکعون

جمع چرا میگید اختصاص داره در بخش اول عرض کردیم اولا این زکاتی که در آیه نامیده شده با آن زکاتی که شما فهمیدی متفاوت اون زکات واجب است در مورد یک سری چیزاها مثل گندم و جو و خرما و نمی دونم کشمش و گاو و گوسفند و شتر و این هاست که نصاب مشخص داره شیعه و سنی هم در مورد اینا بحث کردن اون زکات واجب است اما این مقصود از این زکات صدقه ی مستحبی است که علمای اهل سنت هم در تفاسیرشون تصریح کرده بودن مثل آقای قرطبی در تفسیر قرطبی و آقای عرض کنم خدمت شما ابی السعود که من عرض کردم عذر می خوام آقای جصاص در احکام القرآن و آقای ابی السعود بله ابی السعود جصاص قرطبی اینا اومدن ذکر کردن که مقصود صدقه مستحبی بود در بخش دومم ایشون گفت که آقا بله این نمیشه که جمع باشه مراد یک نفر باشه آمدیم از تفسیر کشاف که یک تفسیه ادبی است از کتاب تفسیر نصفی از کتاب تفسیر عرض کنم خدمت شما آلوسی از کتاب تفسیر غرائب القرآن و از کتاب نظم الدرر فی تناسب الآیات و السورآمدیم ذکر کردیم که اتفاقا ادبیات عرب میگه این اشکالی نداره گاهی اوقات برای تعظیم فاعل و گاهی اوقات برای تنظیم فعل این مسئله رخ می دهد در ادبیات عرب بنابراین شبهه ایشون از اساس باطل است.

مجری:

بسیار عالی بسیار خب این مطلب رو به ذهنمون باشه برای چند روز دیگه ای که بحث نزول آیه ی مباهله هم هست اونجایی که می فرمایند

 فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ

سوره آل عمران آیه 61

دوباره پا نشن بیان بگن آقا این نساءنا پس چرا جمع نبردن خلاصه اشکال همین اشکاله و پاسخ هم پاسخ که باید حواسمون رو جمع بکنیم به این نکات بسیار عالی لطف کردید حضرت استاد اگر اجازه بدین بریم یک فاصله ای بگیریم ان شاالله فاصله کوتاه می گیریم به اتاق فرمان میریم برمی گردیم بعد از اون در خدمتتون خواهیم بود

میان برنامه

مجری:

عرض سلام و ادب مجدد خدمت همه ی شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خب بحمدالله به برنامه کاوش همچنان در خدمتتون هستیم تونستیم ببینیم شبهه ای از شبهات این فرد آتئیست رو همونجور که همراهی می کنید با برنامه ی کاوش مطلع هستید که در اصل این برنامه پاسخ به شبهات آتئیست ها هست پاسخ به شبهات افراد ملحدی هست که به صورت کلی قرارشون بر این هست که اسلام رو زیر سوال ببرن اما طبیعتا زمانی که کسی می خواد اسلام رو زیر سوال ببره سراغ اصل و منشأ میره و اصل و منشأ اسلام چیزی نیست همین جز همین عقایدی که شیعه داره و اینها تونستن حداقل به این درک برسن لذاست که می بینیم شبهاتی که مطرح می کنند دارن به اصل ولایت اصل امامت و در کلیپ پیش هم دیدید نسبت به خاتم بخشی حضرت آقا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام شبهه ی رو وارد کردن که بحمدالله در محضر استاد گران قدر حاج آقای روستایی عزیز بودیم و پاسخ این شبهه رو با هم شنیدیم بریم با هم کلیپ بعد و این بحث دومی رو که مطرح می کنن ببینیم قبل از اون عذرخواهی می کنم قبل از اینک بخواهیم کلیپ رو ببینیم بهتر هست حضرت استاد اگر امکان هست امکانش هست یکی مختصری از اون چیزی که نقل میشه که بینندگان عزیز هم با تمرکز و اطمینان این کلیپ رو بخوان ببینن بهتره بفرمایید یک مختصری از اون چیزی که مطرح میشه

استاد روستایی:

ببینید کلیپ دوم مربوط هست به آقای مشیری خب بهرام مشیری کسی که با آثارش اشنا باشه متوجه میشه که این ادم کلا به غیر مستند صحبت کردن به اتهام زدن این معروفه و شیوه و روشش در این کلیپی که می خواهیم در موردش پخش بکنیم ایشون اعتقادشون میاد میگه آقا شیعه برای دلایلی مثل مثلا فرض بکنید که مسئله ی غدیر مسئله عرض کنم خدمت شما نه اعتقادی خودش عصمت و امثال اینها اصلا دلیلی نداره و بعد میاد میگه اساسش شیعه و رافضی گری بر عرض کنم خدمت شما دروغه مثلا و عرض کنم که مسئله تقیه رو پیش می کشه و میگه دانشمندان بزرگ اسلام سنی بودن و شیعیان چون اعتقاد به ظهور امام زمان داشتن اینها عرض کنم خدمت شما فقیر و بدبخت بودن و نمی دونم و عرض کنم که میاد ذکر میکنه که تقیه رو آقا امام صادق گفته هرکی نداشته باشه از ما نیست و این تقیه هم در دروغه و اینها تمام حرف آقای مشیری اینه خب هر کی فقط همین حرفو بشنوه همین حرف رو فقط بشنوه که آقا ما عالم شیعه نداریم بزرگلن مثلا بزرگان در طول تاریخ بعد شیعه دلیلی برای خودش ندارد کسی که اینو بشنوه می فهمه باطله این همه کتاب این همه دلایل محکم در طول تاریخ نوشته شده و این دروغ میگه یا اینکه مثلا اینکه بیاد بگه آقا مثلا ما در طول تاریخ دانشمند شیعه نداشتیم خب این رو کی گفته این همه دانشمندانی که هستن و ما درباره شون صحبت کردیم حالا به مناسبت بعضی از اون ها در این برنامه و اصلا در طول تاریخ شرح حالشون مسطوره حتی علمای اهل سنت در موردشون صحبت کردن خب این واضحه که دروغه اما بالاخره خوب ایشون کارش اینه و برنامش این لذا من اعتمادم اینه کلیپ رو با هم ببینیم بعد بخش بخش ان شالله  با هم نقد می کنیم

مجری:

بسیار خوب خب پس با دقت بر همین مطالبی که مطرح شد ببینیم با هم کلیپ رو بعد ان شالله برمی گردیم به نقد و پاسخ این شبهات خواهیم پرداخت

کلیپ دوم:

به شما عرض کردم که اساس رافضی گری بر دروغه چون چیز دیگری نداشته تمام ادعاهای دینیش دروغه یک دلیل ندارن برای اینکه بگویند غدیر خم وجود داره یک دلیل ندارن که علی جانشین رسول شده این باید باشه یک دلیلی ندارن برای این عصمت ائمه و اون حرفایی که می زنن و موضوع امامت و این حرفا همش یکسره دروغه دانشمندان مهم اسلام همه اهل سنت بودن چه در صدر اسلام صدر اسلام که دانشمندی نبود صد و اندی سال بعد که مورخین پیدا شدن همه اینا سنی اهل سنت بودن در رشته های دیگرم همه اهل سنت بودن و شیعیان هم که به کرات و مرات گفتن مردمان در واقع اسرا و فقرا و اینا چون اساسا اعتقاد به این آینده و مهدی موعود که به انواع در ادیان هست کار آدمای فقیر و ناامید از زندگی بوده که دل خودشون خوش کن که یه روزی هم وضع ما خوب میشه اره امام زمان میاد و چکار می کنه فلان باری کارشون از اساس اصلا دروغ بوده یعنی اگر که زبانم لال شیعیان در گفتن حقیقت صرفه جو هستند به علت این که تعلیم دروغ از اساس این رافضی گری است تقیه حضرت امام جعفر صادق می فرماید کسی که تقیه نکند از ما نیست تقیه یعنی دروغ بنده دو بار تقیه کردم

مجری:

 عجب بسیار خوب خی این ام المصائبی که این فرد بهش دچار شده یا حالا بخوایم بالاخره بدون هیچ قضاوتی صحبت هاش رو بگیم ایشون با دروغ گویی و با خلاف حقیقت گفتن اینجور به نظر میاد که خیلی مخالفه و هر چیزی که هست رو باید حقیقت رو تشخیص بدیم و بفهمیم که حقیقت چه چیزی بوده حالا ببینیم دروغگو چه کسیه و صحبت های چه کسی خلاف حقیقت هست در خدمتون هستیم

استاد روستایی:

خواهش می کنم ببینید ایشون میاد میگه که آقا خب شیعه هیچ دلیلی برای به قول معروف غدیر و برای عصمت نداره اساس شیعه دروغ گویی است ما در جلسات قبل ذکر کردیم آمدیم حتی از کتب اهل سنت اومدیم آقا ما استناد کردیم کتاب مجمع الزوائد هیثمی جلد نهم صفحه صد و سی و چهار که اصلا امیرالمومنین مبحث جانشینی خودشون رو بر پایه روایت معتبر در کتب اهل سنت در زمان رسول خدا بیان می کردن اون عبارتی که فرمودن که

والله انی لاخوه و ولیه وابن عمه و وارثه  فمن أحق به منی

 آقای رسول خدا مکرر این رو می فرمودن یا استناد امیرالمومنین به غدیر چه در کافی شریف که با سند معتبر ما نمایش دادیم و دیگه من برنمی گردم اون ها رو ذکر بکنم و چه در کتب اهل سنت که حضرت آمدن این مطلب رو فرمودن من چون اسناد را نمایش دادم اون ها رو  برنمی گردم اما یه نمونه ی دیگری از کتب اهل سنت نمایش میدم که اصلا امیرالمومنین در چه جای گاهی آمدن به غدیر استناد کردن در چه جایگاهی خب آقای عرض کنم خدمت شما ابن حجر هیتمی در الصواعق المحرقه یه بحثی میاره درباره روایت غدیر که پیامبر آمدن فرمودن

ألست أولی بکم

 آیا من سزاوارتر به شما نیستم بله همینطوره بعد میاد میگه امیرالمومنین علیه صلوات الله و السلام این روایت رو بهش استناد کردن علمای اهل سنتم اینو ذکر کردم میگه ترمذی نسائی احمد

و طرقه کثیره جدا

بعد میگه خیلی طریق داره

ثم رواه سته عشر صحابیا

شونزده صحابی

میگه در روایت احمد داره که سی صحابی اینو از پیامبر شنیدن

و شهدوا به لعلی لما نوزع أیام خلافته

 اصلا زمانی که نزاع شد در ایام خلافت امیرالمومنین آمدن و شهادت به این دادن نزاع سر چی شد این نزاع خیلی مهمه که سر چی شد اصلا اساسا حرف کسانی که به قول معروف با امیرالمومنین آمدن نزاع کردن و گفتن که آقا ما قبول نداریم سر چی بود سر این بود که آقای مقدسی اینجوری که خاطرم میاد در مطالعات تقریبا چندین سال قبل من رو به مطالعه کردن در جلد پنجم البدع و التاریخ در صفحه صد و بیست و چهار و صد و بیست و پنج میگه من اگر حالا باز این عبارت رو بتونم اینجا نمایش بدم از خود کتاب این بهتره این جلد پنجم کتاب البدع و تاریخ ببینید این کتاب البدع و التاریخ مقدسی جلد پنجم حالا ان شاالله که ذهن من درست یاری بکنه در صفحه شماره صد و بیست و چهار و صدو بیست و پنج ببینید صفحه صد و بیست و سه بله صفحه صد و بیست و سه و صد و بیست و چهار ببخشید یک صفحه با اختلاف گفتم اینجا میاد نام میبره میگه

الرابع

مسئله چهارم

 این در مورد امیر المومنین داره صحبت میکنه میگه مسئله چهارم چیه

 وقع فی خروج طلحه و زبیر و عائشه و ام حبیبه و زید بن ثابت نعمان بن بشیر و زبیر و اشب و عحبیبضه دو ثابت و نه مهم بشیر و افراد دیگری رو نام میبره فی بیعت علی

 اینا اومدن چه کردن خروج کردن

 و قولهم

 و چی گفتن اینا

لا نراک اهلا لهذا الامر

اصلا نزاع اینا چی بود آقا ما تو رو شایسته خلافت نمی دانیم

 فلما

 بعد ادامه میده در صفحه صد و بیست و چهار میگه زمانی که جنگ جمل تموم شد طلحه و زبیر و اینها هم در واقع کشته شدن همشون بیعت کردن جز معاویه و عمر وعاص درست شد خب اصلا نزاع سر چیه

لا نراک اهلا لهذا الامر

 اینا گفتن آقا تو شایست خلافت نیستی

 خب امیر المومنین در همین نزاع به غدیر استناد کرد به غدیر استناد کرد و سی صحابی طبق این چیزی که آقای ابن حجر هیتمی میگه آمدن شهادت دادن که بله ما بودیم و شنیدیم به چی استناد کرده به اینکه من خلیفه ام به غدیر استناد کرده مرقاه المفاتیح هم داره این مسئله رو نظم المتناثر هم این مسئله رو باز داره میگه به حدیث متواتر امیرالمومنین اومدن استناد کردن خب این مسئله ای که در کتب اهل سنت آمده بله خب امیر المومنین ما شیعیان دلیلی نداریم خب این ها اینا تازه بعضی از اون هاست و موارد متعدد ما اگر بخوایم حالا من ان شالله اگه ان شاالله این رساله دکترام رو چاپ کردم سعی می کنم اگه تونستم یه نسخه ای فایلش رو برای اقای مشیری بفرستم ببینه که بالاخره ما اومدیم در طول تاریخ جناب آقای مشیری آمدیم در طول تاریخ بررسی کردیم و آنچه پیامبر در عصر نبوی در بیست و سه سال رفتار و گفتار معطوف به امامت امیرالمومنین داشته اونا رو تحلیل کردیم می تونی مطالعه بکنی می تونی بررسی بکنی نگو دلیل ندارن در مورد عصمت مگر ما به آیه تطهیر استناد نمی کنیم تازه یکی از آیات ما به آیه تطهیر استناد می کنیم به آیه صادقین استناد می کنیم و آیات دیگر قرآن که الان دیگه من نمی خوام وارد اون بشم اون وقت ی استنادی هم که من شیعه می کنم فقط از دیدگاه خودم نمی کنم ما میایم میگیم آقا در آیه تطهیر خداوند فرموده

انَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

سوره احزاب آیه 33

 خداوند می خواد رجس رو از اهل بیت برداره خب آقا این رجس یعنی چی از دیدگاه اهل سنت مگیم آقای ثعالبی در جلد چهارم تفسیرش در صفحه سیصد و چهل و شش میاد چی میگه میگه اصلا رجس به گناه میگن به عذاب میگن به نجاست میگن به نقصم میگن خدا همش رو از اهل بیت برداشته خب آقا اهل بیت کیا هستن رسول الله امیرالمومنین حضرت زهرا امام حسن و امام حسین میگه خود گناه عذاب نجاست نقص از اینا برداشته خب این همون عصمته ما دلیل نداریم نمونه فقط نمونه دارم نمایش میدم ایشون میگه آقا در طول تاریخ شیعه عالمی نداشته است خب جناب آقای مشیری شیخ مفید و شیخ طوسی و مرحوم کلینی و مرحومه پدر مرحوم صدوق علی بن بابویه خود محمد بن علی بن بابویه خود صدوق و امثال این علما این همه ما در تاریخ مفسر داشتیم محدث داشتیم فقیه داشتیم منجم داشتیم ریاضی دان داشتیم نمی دونم خواجه نصیر طوسی و شیخ بهاء و محقق کرکی و و از گذشته تا به امروز این همه رو تو ندیدی در طول تاریخ که میگی بزرگترین دانشمندانه نمی دونم اسلام اهل سنت دارن ما نمی خوایم نقد بکنیم دانشمندان اهل سنت رو تو همون صحیح بخاری که مثلا نویسنده اش محمد بن اسماعیل بخاریه چقدر ما عالم محدث شیعه داریم که بخاری از اون ها روایت کرده مثل عباده بن یعقوب رواجنی یا نمونه اش و افراد دیگه اینا نبودن از شیعه اینا که بخاری حتی اومده در کتابش از اون روایت کرده اینا نیستن شیعه این همه شاگردان امام صادق که خود اهل سنتم ذکر کردن اینا نبودن ابان بن تغلب عالم ادبیات عرب نبود زراره فقیه نبود نمی دونم محمد بن مسلم محدث نبود جابر بن حیان شیمیدان نبود اینا همه شاگردان امام صادق بودن و شیعه بودن خب چرا میگی نداریم در تاریخ اینم نسبت به این مسئله اما آخرین نکته ای که ایشون به نظرم میاد ذکر کرد گفت آقا شیعه چون اعتقاد به به قول ظهور امام زمان داشته این فقیر و بدبخت بوده در طول تاریخ خب من یه مطلبی رو نمایش میدم فقط به جهت اینکه آقای مشیری یک مقداری حواسش رو بیشتر جمع بکنه ببینید اعتقاد به مسئله ی مهدویت و ظهور حضرت مهدی اولا این چیزی نیست که اعتقاد شیعه باشه حتی اعتقاد وهابی هم هست شما ببینید آقای محمد ناصرالدین البانی جناب آقای مشیری در کتاب سلسله الاحادیث الصحیحه در جلد چهارم میاد بحث خروج امام زمان رو مطرح کنه صفحه سی و هشت میگه

 خروج المهدی حقیقه عند العلما

 حقیقت از علما بعد روایت صحیح و سند میاره بعد ادامه میده آقای عرض کنم خدمت شما البانی روایاتی میاره میگه آقا این متواتر است و اینها باز دوباره روایت میاره همینجوری یکی یکی روایات رو میاره و سند ها رو تصحیح می کنه میگه این سند ها معتبره بعد از علمای متعدد روایت میاره در صحیح الجامع الصغیر باز همینطور در مورد امام مهدی که

 المهدی من عترتی من بلد فاطمه المهدی منا اهل البیت

 ویژگی های حضرت رو میگه چه موقعی ظهور می کنه چگونه حکومت می کنه و بعد روایتش رو از نظر اعتبارسنجی با واژه صحیح صحیح حسن بهش می پردازه بعد عرض کنم خدمت شما میاد باز در این کتابش در همین کتاب عرض کنم خدمت شما سلسله الاحادیث الصحیحه در جلد چهارم صفحه چهل و سه میاد چی میگه میگه اگر کسی آمد مسئله مهدویت رو نفی کرد

 و ما مثلها اله المنکرین جمعیا عندی الا کما انکر رجل الوهیه الله عز و جل

 مثل اینکه در واقع خدایی خدا رو انکار بکنیم

 خب این آقا هم اعتقاد داره به مسئله مهدویت شما میگی آقا اینا به ظهور امام زمان اعتقاد داشتن خب این وهابیه این یکی باز غیر از این آقای عرض کنم خدمت شما البانی اقای بن باز که به قول معروف قبل از این عبدالعظیم آل الشیخ در واقع مفتی اعظم عربستان بود و از دنیا رفت ایشون کتابی داره فتاوا نور علی الدرب در این کتاب در جلد اول میاد بحث هایی در مورد مهدویت می کنه میاد میگه که بعضیا هستن که انکار می کنن حضرت مسیح  و دجال رو و حضرت مهدی رو و نزول حضرت عیسی رو طرف سوال می کنه میگه حکم اینا چیه میگه مثل

 هذا الرجل یکون کافر

 این کافره کسی که انکار مهدی بکنه بعد میاد احادیث مهدویت رو میاره میگه

 کل هذا ثابت بالاحادیث الصحیحه

ببینید که ببین

 المهدی فی آخر زمان یملأ الارض قسطا و عدلا بعد الملأت جورا

میگه این ظهور می کنه اینجوریه بعد میگه

 کل هذا ثابت بالاحادیث الصحیحه المتواتره عن رسول الله فإنکارها کفر و ضلال 

یک عالم وهابی است این حرف رو داره مطرح میکنه غیر از این آقایون علمای دیگه اهل سنت این رو ذکر کردن من اگر فقط بخوام یه لیستی نشون آقای مشیری بدم اونم یه لیست مختصر والا ما در سایت حضرت ولیعصر که موسسه ولیعصر این سایت رو دنبال میکنه و تحقیقاتش رو محققین اون انجام میدن اونجا آوردیم اعتراف پنجاه و یک عالم اهل سنت رو ذکر کردیم شما اینجا رو ببینید من فقط یه لیست در واقع بیست سی نفره به آقای مشیری نشون میدم فقط این فولدرای منو ببین علمای اهل سنت که اومدن بحث مهدویت رو مطرح کردن و گفتن آقا حضرت مهدی متولد شده ظهور می کنن یه نمونه اش آقای مشیری می خوام بهت بگم از یک آدم در واقع عقل گرا یک متکلم و مفسر عقل گرا و بسیار اهل شبهه اهل سنت آقای فخر رازی فخر رازی در شجره المبارکه فی انصاب طالبیه چی میاد میگه در این کتاب میاد در صفحه هفتاد و هشت میگه

 اولاد الامام العسکری علیه السلام عم الحسن العسکری الامام فله ابنان و بنتان

 میگه دو پسر تو دختر داشت صفحه هفتاد و نه میگه

 عم الابنان احدهما صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف والثانی موسی

 میگه اون پسراش یکی صاحب الزمان بود عجل الله تعالی فرجه الشریف و دومی موسی بود

 که در زمان حیات پدرش از دنیا رفت بعد در مورد دوتا دخترشم که صحبت میکنه که میگه اینا هم در زمان حیات پدر از دنیا رفتن این دو تا اما صاحب الزمان نه هست خب این یک نمونه شه آقای فخر رازی وگرنه من اینجا اگه بخوام به شما نمایش بدم از نمی دونم شمس الدین ذهبی ابن حجر عسقلانی ابن حجر هیثمی ابن اثیر جزوی عبدالوهاب شعرانی سبط بن جوزی مسعودی ابن خلکان نمی دونم ابوالفدا و و و افراد متعدد حتی بعضی از علمای اهل سنت امدن ادعای دیدار با امام زمان مطرح کردن مثل حسن العراقی از عرفای اهل سنت است ایشون ببینید این کتاب الطبقات الکبری در این کتاب در جلد دوم چاپ دارالعلم اینجا میاد ماجرای حسن العراقی رو ذکر می کنه

 و منهم الشیخ العارف بالله تعالی سیدی حسن العراقی

 تا میاد ماجرای دیدارش رو تا این پایین صفحه با امام زمان روایت می کنه که میگه بالاخره ایشون رو زیارت کرده و با ایشون صحبت کرد یه عالم اهل سنت ادعای حتی دیدار داره بعضی علمای اهل سنت میگه آقا مهدی زنده است تا این مدت هم مثلا اینقدر سنشه سن حضرت رو ذکر کردن پس بنابراین جناب آقای مشیری اعتقاد به ظهور امام زمان چیزی نیست که باعث بدبختی کسی بشه ما اعتقاد داشتیم به ظهور حضرت اهل سنت اعتقاد داشتن و دارن البته یه جاهایی یک اختلاف هایی با هم دیگه داریم حالا در اینکه آیا مثلا ایشون نسبش حسنی یا حسینیه که حالا گفتگوهای علمی در این زمینه با اهل سنت ما داریم ولی اصل مهدویت هم ما قبول داریم هم اونا ظهور امام زمان هم ما قبول داریم هم اونا بعد اینکه ایشون آمد به عنوان مسئله تقیه به عنوان دروغ شیعه مطرح کرد خب کی گفته اصلا تقیه اختصاص به شیعه داره ما در برنامه های گذشتمون گفتیم اصلا علمای اهل سنت قائل به تقیه بودن خود پیامبر اهل تقیه بوده ببینید ما آقای مثلا شافعی در کتاب تفسیر غرائب القرآن در جلد دوم میاد فکر میکنه صفحه صد و چهل ببینید میگه

 ان الشافعی جوز التقیه بین المسلمین کما جوزه بین الکافرین

آقا شافعی که دیگه شیعه نیست این شما میگی آقا اساس شیعه گری بر تقیه است امام صادق گفت گفت هر کی فقیه نکنه از ما نیست و نمی دونم این یعنی تقیه دروغ گویی فلان کی گفته تقیه گاهی اوقات  برای حفظ جانه گاهت برای حفظ مال گاهی اوقات برای حفظ آبرو است خب آقای مشیری اگر یه کسی اسلحه گذاشت رو سر شما خواست تو رو بکشه بعد میاد مثلا به تو میگه آقا آیا مثلا شما به قول معروف مثلا اسمت اینه رسمت اینه اگه بگی آره تیر رو خالی کرده سرت کشتت واقعا اسم و رسمت رو میگی اینجا عقل چی میگه عقل میگه خودت رو به کشتن بده یا اینکه نه تقیه کن جونت حفظ کن این مسئله عقلانیه یا یک کسی میاد اموال شما رو می خواد از بین ببره خب تمام اموالت رو می خواد از بین ببره اگر تو بیایی به قول معروف یه سوالی ازت می پرسه آقا مثلا این شمش طلا مال شماست این با شما مثلا دشمنه اگه بفهمه مال شماست میدزده خب میگی طلات رو میدی عقل میگه چی اینجا عقل واقعا میگه تو هر چی داری بده خب اینا کاملا به قول معروف مشخصه که از روی غرض و مرض این شبهات رو مطرح می کنن وگر نه من اصل این مسئله کاملا حله و هیچ مشکلی نداره من خیلی مختصر و مفید یه خلاصه ای رو از گفتار آقای مشیری خدمت بینندگان از ارجمندمون ارائه بدم و ان شاالله همه رو به خدا بسپاریم ایشون امد گفت اقا شیعه هیچ دلیلی بر اعتقاد خودش مثل غدیر و عصمت ندارد امدیم ما از منابع اهل سنت دلایلی درباره اثبات امامت امیرالمومنین ذکر کردیم گفتیم خود حضرت استناد کردن اتفاقا در زمان نزاع در مورد خلافت این یک در مورد اسمت آیه تطهیر رو به عنوان نمونه از دیدگاه یکی از عالمان اهل سنت نه از دیدگاه شیعه حتی آمدیم ذکر کردیم آمد ایشون گفت که علاوه بر این دو مطلب گفت که بله آقا شیعه دانشمند بزرگی در طول تاریخ نداشته که یکسری از علما رو از مرحوم کلینی حتی از شاگردان امام صادق نام بردیم تا به مرحوم کلینی و مرحوم علی بن بابویه و محمد بن علی بن بابویه و دیگر علمای شیعه برسه و با گرایش های مختلف گفتیم که شیعه در عرصه های مختلف عالمان متعدد داشته ایشون گفت آقا علت اینکه عالم نداشته این بوده که اینا اعتقاد به بالاخره ظهور حضرت مهدی داشتن و اینها فقیر و بدبخت بودن گفتیم نه آقا اینجوری نیست اعتقاد به ظهور چه شیعه چه سنی این اعتقاد رو داشتن و ایشون آمد مسئله ی بقیه رو مطرح کرد مبنی بر اینکه کار شیعه دروغه و ما گفتیم نخیر آقا اتفاقا تقیه اولا یک مسئله عقلانی است ثانیا از آیات قران روایت استفاده میشه و حتی علمای اسلامی نظیر آقای شافعی این مسئله رو قبول دارن البته من فقط از آقای شافعی نقل کردم چون در چند برنامه قبل از علمای دیگر هم نقل کرده بودم و به خاطر رعایت اختصار دیگه به اونها نپرداختم در خدمت شما هستم

مجری:

خیلی ممنون و متشکر لطف فرمودید حضرت استاد استفاده کردیم از محضرتون همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز ارجمند که تا انتهای برنامه امشب هم همراه ما بودید تا دیدار آینده خدانگهدار