سایر قسمت ها
اخلاق علوی سیره مهدوی

قسمت سی و پنجم برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: تلنگری به لحظات وحشتناک مشرف به مرگ با بیان آیات و روایات!


دیگر قسمت ها

 بسم الله الرحمن الرحیم

20/11/1401

موضوع: تلنگری به لحظات وحشتناک مشرف به مرگ با بیان آیات و روایات!

برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

حزن و ماتم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در رحلت فرزندش ابراهیم!

با این تمرین، اخلاق علوی و سیره مهدوی را در خودمان احیاء کنیم!

توصیفی از حالات عرفانی مرحوم حسنعلی نخودکی (رضوان الله تعالی علیه)

برای نابودی آثار گناهان، این ذکر را هرگز ترک نکنید!

توصیف حالات شبانه مؤمنین از زبان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

تلنگری به لحظات وحشتناک مشرف به مرگ با بیان آیات و روایات!

تماس‌های بینندگان برنامه

سؤال یک بیننده سنی، که باورهای مذهب اهل سنت را بر باد داد!

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمدلله این توفیق نصیبمان شد باز در شب جمعه ای دیگر برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی را محضر همه شما گرامیان تقدیم بکنیم. ان شاء الله امشب هم از فرمایشات حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی نهایت بهره و استفاده را خواهیم برد.

مثل همیشه حسن مطلع این جلسات با ذکر و نامی از حضرت صدیقه طاهره فاطمه شهیده (سلام الله علیها) خواهد بود و ان شاء الله استفاده می کنیم از محضر حضرت استاد. سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت همگان را از خدای منان خواهانم. همانطوری که عزیزمان هم اشاره کردند طلیعه بحثمان را با یادی از صدیقه طاهره آغاز می کنیم باشد که این بزرگوار گوشه ای چشمی به ما کند یا به تعبیر بعضی از مداحها چادر خاکیش را تکان بدهد غبارش به روی ما بنشیند هم دنیای ما آباد است هم دین ما و هم ‌آخرت ما.

سلام ما به چهره خجسته ات  * سلام ما به پهلوی شکسته ات

سلام ما به رحمت و به جود تو * سلام ما به بازوی کبود تو

سلام ما به اشک داغدیده ات * سلام ما به جای تازیانه ات

سلام ما به قلب پر ز داغ تو * سلام ما به قبر بی چراغ تو

سلام ما به قامت رشید تو * سلام ما به محسن شهید تو

وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ

رسول اکرم فرمود:

(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)

بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي‌کنم جز دوست‌داشتن نزديکانم [= اهل بيتم‌].

سوره شوری (42): آیه 23

اگر این را نفرموده بود آیا بیش از این به اهل بیت ظلم روا می داشتند؟ امیدواریم که ان شاء الله خدای عالم فرج مولای ما بقیة الله الأعظم را نزدیک کند بیاید انتقام همه مظلومان از حضرت هابیل و همه مظلومان را تا قیامت بگیرد و قلب دل شکسته ها و داغدیده ها خوشحال بشود.

در میان این داغدیده ها، انتقام داغدیده رسول اکرم، حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را بگیرد. روزی باشد که در کره زمین غیر از صدای «لا اله الا الله محمد رسول الله علیٌ ولی الله» صدای دیگری شنیده نشود.

در تفسیر عیاشی، در ذیل آیه شریفه:

(أَفَغَيرَ دِينِ اللَّهِ يبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيهِ يرْجَعُونَ)

آيا آنها غير از آيين خدا می ‌طلبند؟! (آيين او همين اسلام است؛) و تمام کسانی که در آسمانها و زمين هستند، از روی اختيار يا از روی اجبار، در برابر (فرمان) او تسليمند، و همه به سوی او باز گردانده می ‌شوند.

سوره آل عمران (3): آیه 83

می گوید وقتی حضرت مهدی قیام بکند در تمام کره زمین آثاری از شرک، کفر، یهود، نصارا، لائیک و ... دیده نخواهد شد، جز شهادت به وحدانیت خدا و رسول اکرم شنیده نخواهد شد و جز دین اسلام در سراسر عالم هیچ دینی به رسمیت شناخته نخواهد شد. خدا را قسم می دهیم به آبروی مادرش زهرا هر چه سریع تر مقدمات ظهورش فراهم کند از باقیمانده غیبتش صرف نظر کند. ما را از یاران خاص و أخص و از شهدای رکابش قرار بدهد ان شاء‌ الله.

مجری:

الهی آمین، ان شاء الله همه بتوانیم با کسب معرفت، معرفتی که در خلال همین برنامه ها تلاش می کنیم تا آن را به دست بیاوریم بتوانیم به آن مرحله و درجه برسیم تا در رکاب آن حضرت که جای افراد با معرفت است قرار بگیریم.

حزن و ماتم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در رحلت فرزندش ابراهیم!

امروز ظاهراً طبق چیزی که در تقویم آمده است 18 رجب المرجب وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است. از آنجایی که این بنا را داشتیم اگر مناسبت مذهبی هم بوده یک اشاره کوتاهی انجام می شد اگر نکته ای در این رابطه است استفاده می کنیم بعد از آن ان شاء‌ الله بحث را آغاز بکنیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه يا أبا صالح المهديّ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ أدركنی

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بنا به نقلی دارای 8 فرزند، 4 دختر و 4 پسر بودند. دخترانشان زینب همسر ابی العاص، رقیه و ام کلثوم همسران عتبه و عتیبه فرزندان ابولهب و بعد همسران عثمان شدند و آخری هم صدیقه طاهره (سلام الله علیها). از این چهار دختر در زمان حیات پیغمبر سه دختر از دنیا رفت فقط فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باقی بود.

از پسرها اولینش قاسم بود در بعضی عبارتها عبدالله آمده است. لذا به آن اعتبار به پیامبر می گوییم: «أَبَا القاسِم» پسرهای دیگر طیب و طاهر بودند که این سه نفر در مکه از دنیا رفتند و در قبرستان ابو طالب در کنار قبر حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و ابوطالب و عبدالمطلب دفن شدند.

بنده توفیق داشتم یک شبی که درب قبرستان ابوطالب گشوده شد با یکی از دوستان عرب که کاملاً آشنا بود رفتیم و ایشان ما را برد قبر حضرت خدیجه، ابوطالب، عبدالمطلب، طیب، طاهر و قاسم را هم زیارت کردیم الحمدلله.

چهارمین پسر پیامبر، ابراهیم از ماریه قبطیه بود. داستان مفصلی دارد خیلی از بزرگان ما معتقد هستند آیه 11 سوره نور، آیه إفک در رابطه با مادر ابراهیم نازل شده است نه در رابطه با عایشه!

روزی که ابراهیم از دنیا رفت آفتاب گرفتگی پیش آمد مردم تصور کردند به خاطر از دنیا رفتن ابراهیم بود، حضرت فرمود تقدیرات الهی این طوری نیست که با مرگ یک فرزندی، آفتاب و ماه گرفته شود اینها یک سری خرافات است.

در صحیح بخاری روایت خیلی جالبی است. از انس ابن مالک است می گوید محضر پیغمبر اکرم وارد شدیم، خانه ماریه قبطیه بود. حضرت پسرش ابراهیم را گرفت بوسید و بوئید. خیلی جالب است. یکی از دستوراتی که اسلام به ما داده است بوسیدن فرزند است. اگر کسی فرزندش را ببوسد برای هر بوسه اش خدای عالم یک حسنه در نامه عملش می نویسد.

می گوید وارد شدیم دیدیم ابراهیم در حال جان دادن است:

«فَجَعَلَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ تَذْرِفَانِ»

دیدیم از چشمان رسول الله قطرات اشک در حال جاری شدن است.

«فَقَالَ لَهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ وَ أَنْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟»

عبدالرحمان بن عوف گفت: شما هم در مرگ فرزندت گریه می کنی؟

پیامبر فرمود:

«يَا ابْنَ عَوْفٍ إِنَّهَا رَحْمَةٌ»

این گریه ای که در مرگ فرزندم انجام می دهم رحمت الهی است.

بعد یک فرد دیگر – که مشخص است چه کسی است - آنجا بود شاید به نظرش خیلی بعید بود پیغمبر برای از دنیا رفتن فرزندش گریه کند. در جاهای دیگر هم آمده است که حضرت گریه می کرد، او اعتراض کرد چرا داری گریه می کنی؟ فرزندان و همسران پیغمبر برای رقیه و زینب گریه می کردند او شلاق برداشت جلوی پیغمبر آن ها را کتک زد.

«فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ الْعَيْنُ تَدْمَعُ وَ الْقَلْبُ يَحْزَنُ وَ لَا نَقُولُ إِلَّا مَا يَرْضَى رَبُّنَا»

حضرت فرمود وقتی عزیزی از دنیا می رود قلب آدم به درد می آید اشک آدم جاری است. من غیر از رضایت الهی چیزی نمی گویم.

آن کسی که وقتی عزیزی را از دست داده نه قلبش به درد می آید نه اشکش جاری می شود، بیمار است باید پیش روان پزشک برود. بله بعضیها هستند عزیزشان از دنیا می رود حرفهای پرت و پلا می گویند اعتراض می کنند به تقدیر الهی بد و بیراه می گویند ولی رسول اکرم می گوید ما جز رضای خدا چیزی به زبانمان نمی آید.

(الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ)

آنها که هر گاه مصيبتی به ايشان می ‌رسد، می ‌گويند: «ما از آن خدائيم؛ و به سوی او باز می ‌گرديم!»

سوره بقره (2): آیه 156

در ادامه روایت، این جمله اش جالب است که فرمود:

«وَ إِنَّا لِفِرَاقِكَ يَا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُون»

ابراهیم، ما در فراغ تو محزون هستیم و قلب مان شکسته است.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص 439، ح1241

این طبیعی هر کار است. یعنی نمی شود یک کسی عزیزش را از دست بدهد و او اظهار شادمانی کند. می گویند این عقلش معیوب است. حتی یهودی، مسیحی، لائیک و کمونیست ها وقتی عزیزشان را از دست می دهند متأثر می شوند گریه می کنند قلب شان می شکند این یک چیز طبیعی است.

بعضیها درست کردند که بعضی از افراد که نام صحابه را روی خود گذاشتند می گویند هر کس در عزای عزیزش گریه کند خداوند او را در قبر عذاب می کند؛ نمی دانم این روایتها را از کجا در آوردند، پیغمبر یا جبرئیل گفته است یا از قوطی عطاریهای خودشان در آوردند؟ عایشه و عبدالله عمر یکی از معترضین این قضیه بودند که گفتند ما نشنیدیم پیغمبر بفرماید خداوند مرده را به خاطر این که اهلش برای او گریه می کنند عذاب می کند!

ما برای این قضیه نه تنها هیچ مدرکی نداریم، بلکه با عقل و منطق هم نمی سازد که گریه کسی که عزیزش از دست رفته است باعث بشود او را در قبر عذاب کنند. خود عایشه وقتی شنید گفت: به خاطر گناه کسی، کسی دیگر را عذاب نمی کنند. اگر کسی در مرگ عزیزش بی تابی می کند حرفهای بی ربطی می زند و به تقدیر الهی اعتراض می کند این گناه مال خودش است، ربطی به آن مرده ندارد.

بله مرده نسبت به اعمال خودش ضامن است اگر اعمال خوبی دارد خدای عالم بهترین نعمتها را به او می دهد و اگر اعمال بدی دارد عذابش می کند. ارتباطی به این طرف ندارد که من گناه بکنم و آن مرده در قبر عذاب بشود.

ولذا بنا بر نقل صحیح بخاری حضرت فرمودند:

«وَإِنَّا بِفِرَاقِكَ يا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُونَ»

این روایت نسائی، ابی داود، طبقات ابن سعد و دیگران نیست که شما بگویید سندش وارونه است. تعبیری که خودشان می کنند آدم خجالت می کشد این تعبیر را به کار ببرد. می گویند: آشغالهای ما را از روایات ما بر می دارند می خوانند!! این روایت آشغال شما نیست روایت صحیح بخاری شما است.

در هر صورت این مصیبت درگذشت جناب ابراهیم را خدمت حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) که قطعاً محزون هستند تسلیت عرض می کنیم. رسول گرامی در همچنین روزی عزیزش را از دست داد محزون است صدیقه طاهره، امیرالمؤمنین، اهل بیت، مؤمنینی که محزون هستند به همه تسلیت عرض می کنیم.

مجری:

بسیار عالی! خیلی ممنون و متشکر. الحمدلله که یک یادواره ای در تقویم است که می توانیم راجع به ابراهیم فرزند نبی مکرم اسلام صحبت کنیم.

حضرت استاد الحمدلله این توفیق را داشتیم در محضرتان راجع به اخلاق علوی و سیره مهدوی بحث می کردیم و اگر امکانش است یک مختصری از آن چیزی که گفته شده است بفرمایید تا ان شاء الله بحث جدیدی را آغاز بکنیم.

با این تمرین، اخلاق علوی و سیره مهدوی را در خودمان احیاء کنیم!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در این رابطه عرض کردیم که ان شاء الله تلاش کنیم متخلق به اخلاق علوی و متمسک به سیره مهدوی (سلام الله علیه) باشیم و وقتی حضرت تشریف آوردند خدای ناکرده در صف مقابل حضرت نباشیم.

باز جمله حضرت آیت الله العظمی بهجت را تکرار می کنم که شاید به کرات از دو لب این بزرگوار شنیدم که می فرمود وقتی برای فرج آقا امام زمان دعا می کنید برای فرج خودتان هم دعا کنید؛ چون معلوم نیست حضرت آمد ما در کدام صف هستیم در کنار حضرت یا در برابر حضرت هستیم!

این که دم از امام حسین، حضرت زهرا و حضرت مهدی می زنیم اینها ملاک نیست. ملاک، عمل است. آیا عمل ما با اخلاق علوی و سیره مهدوی تطبیق می کند یا تطبیق نمی کند؟ حضرت بیاید چهار تا اشکال از ما بگیرد و ما را طرد کند آیا تسلیم حضرت خواهیم شد یا نه جزء معترضین به حضرت خواهیم شد؟ دوستان عزیز خیلی خطرناک است شاید گفتن و شنیدنش خیلی ساده و راحت باشد.

ولذا در دعاها می خوانیم:

«وَ اجْعَلْنَا فِي حِزْبِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ الرَّاضِينَ بِفِعْلِه‏‏»

خدایا ما را جزء کسانی قرار بده که به تمام کارهای حضرت راضی باشیم.

كمال الدين و تمام النعمة، نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏، تاريخ وفات: 381 ق‏؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: اسلاميه‏، تهران‏، 1395 ق‏، ج2، ص 513

باید تابع باشیم. چه به ضرر ما باشد و چه به نفع ما. حضرت می آید می گوید اموال شما اشکال دارد باید تمامش را به عنوان رد مظالم صدقه بدهی و هیچی نباید داشته باشی حتی پیراهنت را هم باید قرض کنی. آیا حاضر هستیم همچین کاری بکنیم و این طور در برابر حضرت تسلیم باشیم؟ یا نه محبت مال، ثروت، مقام، خانه و زندگی باعث می شود که خدا ناکرده در برابر حضرت بایستیم. حضرت با کسی شوخی ندارد. کسی که در برابر حضرت تسلیم نشد کارش با کرام الکاتبین است.

لذا ما باید از خدا بخواهیم که ما را از راضین بفعل حضرت قرار بدهد. اگر در زیارتها مخصوصاً زیارت جامعه کبیره می خوانیم:

«بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أُسْرَتِي‏»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم. مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص614

اینکه آقاجان خودم، زن و بچه ام و تمام اموال و هست و نیستم به فدایت باشد، این را واقعاً‌ با صمیم قلب بگوییم یعنی اگر حضرت تشریف آورد تمام زندگی مان را صدقه سر حضرت قرار بدهیم، نه تنها اعتراض کنیم، خوشحال هم بشویم.

البته من نظرم خیلی بالاتر از این است. می گویم خدایا اگر از جان عزیزتر چیزی به ما داده بودی، از فرزندان مان عزیزتر به ما داده بودی، این فدای موی سر و فدای یک نفس حضرت ولی عصر. شاید لیاقت فدای نفسش هم نداشته باشیم فدای خاک زیر پای حضرت ولی عصر. ما باید نسبت به حضرت ولی عصر این طوری باشیم.

دوستان یک لحظه فکر کنید آیا حاضر هستید خودتان، همسر و فرزندان و تمام ثروتتان را فدای حضرت ولی عصر بکنید؟ اگر حضرت آمد حکومت تشکیل داد و گفت هر کس، هر چه دارد در اختیار من قرار بدهد آیا حاضر هستیم یا خیر؟ ببینیم قلباً اگر حاضر هستیم خدا را شاکر باشیم.

ولی اگر دغدغه ای در دلمان است علاقه به فرزند، علاقه به همسر، علاقه به خانه، علاقه به ماشین، علاقه به فرش و علاقه به دیگر متعلقات نمی گذارد که ما همه این ها را دو دستی تقدیم حضرت بکنیم، آن وقت مشکل و گرفتاری است.

امیرالمؤمنین فرمود: میثم اگر روزی به خاطر محبت و ولایت من دستور بدهند از من دست برداری چه می کنی؟ گفت: آقاجان، دست بر نمی دارم. گفت اگر دستت را ببرند چه کار می کنی؟ گفت دست بر نمی دارم. گفت پاهایت را قطع کنند و زبانت را قطع کنند چه؟ گفت: علی جان مگر زبان، دست و پای من لیاقت فدایی شما را دارند؟ اصلاً اینها چه ارزشی دارد من بخواهم به خاطر ولایت شما از دست بدهم؟

ما باید نسبت به حضرت ولی عصر این طوری باشیم اگر این طوری هستیم خوشا به حالمان و اگر این طوری نیستیم تمرین کنیم از خدای عالم بخواهیم خدا را به جان خود ولی عصر که الان عزیزترین عزیز در کره زمین و در عالم هستی است قسم بدهیم که این حال را به ما بدهد. تا این حال در ما نباشد ما نمی توانیم آن اخلاق علوی و سیره مهدوی را در خودمان احیاء کنیم، نمی توانیم به طرف توحید و معرفت حرکت کنیم.

عرض کردیم یکی از ویژگیهای یاران حضرت این است که:

«فهم الذين وحّدوا اللّه تعالى حقّ توحيده‏»

خدا را آن گونه ای که وحدانیتش اقتضاء می کند موحد هستند

إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشريف؛ ‏نويسنده: يزدى حايرى، على‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1323 ق‏)، محقق / مصحح: عاشور، على‏، ناشر: مؤسسة الأعلمى‏، لبنان بیروت: 1422ق، ج2، ص 165

یا:

«رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏»‏

كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)؛ نویسنده: اربلى، على بن عيسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: بنى هاشمى - تبريز، ج‏2، ص478

اگر کسی خدا را با حق معرفتش بشناسد برای خودش ملک و اراده ای قائل نیست اراده خودش محو در ارادة الله است. اراده خودش محو در اراده حضرت ولی عصر است یعنی تمام تلاشش این است که ببیند حضرت چه اراده کرده است همان را اراده کند؛ زیرا اراده حضرت، ارادة الله است؛

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج4، ص577

فرمود اراده حق در تدبیر عالم هستی به قلب شما اهلبیت نازل می شود و از قلب شما صادر می شود. این متن کلام امام معصوم است. سنداً هم صحیح است. مرحوم شیخ صدوق می گوید:

«أَصَحُّ الزِّيَارَاتِ عِنْدِي مِنْ طَرِيقِ الرِّوَايَةِ وَ فِيهَا بَلَاغٌ وَ كِفَايَةٌ»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص598

لذا باید آن تعبیر آقا امام حسین (سلام الله علیه) که ما بارها تکرار کردیم ان شاء الله در ذهن مبارک عزیزان کاملاً نقش ببندند که از آقا امام حسین (سلام الله علیه) - فدای خاک زیر پای زوارش بشویم - سوال کردند:

«فما معرفة الله»

معرفت خدا چیست؟

فرمود:

«مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه‏»

علل الشرائع؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: كتاب فروشى داورى، ج1، ص9

اگر کسی امام زمان خودش را آن گونه ای که لازم است بشناسد، خدا را هم شناخته است؛ چون امام زمان (ارواحنا فداه) مظهور أتم تمام کمالات حق است. در دعای رجبیه از حضرت ولی عصر است که فرمود:

«لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِيَدِكَ بَدْؤُهَا مِنْكَ وَ عَوْدُهَا إِلَيْك‏»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏ (تاريخ وفات مؤلف: 460 ق)، محقق و مصحیح: ندارد‏ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص803

فرمود خدایا در کمال فرقی بین تو و این ولات امر، سلسله جلیله محمدیین، نیست الا این که اینها عبد، بنده و مخلوق تو هستند، خدایا تمام کمالات تو ذاتی است و کمالات محمد و آل محمد اعطائی از طرف تو است.

ما بارها گفتیم وقتی از مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) می پرسند وقتی ما بر اهلبیت صلوات می فرستیم آیا این بر کمالات اهل بیت چیزی اضافه می کند؟ ایشان جواب می دهد: مگر کمالی وجود دارد که اهلبیت به آن نرسیده باشند؟ کسی که به بالاترین مرحله کمالات رسیده است معنا ندارد ما از خدا بخواهیم خدایا کمالاتی به او بدهد.

ایشان به باغبانی مثال می زند که برای خشنودی صاحب باغ دو تا گل می چیند و به دست صاحب باغ می دهد و او را خوشحال می کند. ایشان می گوید صلوات ما برای اهلبیت در حقیقت مثل یک گلی است از باغی که مال خودشان است می چینیم و به دست خودشان می دهیم و خوشحالشان می کنیم.

علامه طباطبایی در ادامه تعبیری خیلی زیبایی دارد و می گوید: سلامی که ما به ائمه (علیهم السلام) می دهیم، در حقیقت معنای واقعی آن این است که ما در برابر پیغمبر و امام باید تسلیم محض شویم. یعنی وقتی «السلام علیک یا صاحب الزمان» یا «السلام علیک یا امیر المؤمنین» می گوییم یعنی آقاجان من در برابر تو تسلیم محض هستم. این بالاترین مرتبه معرفت است.

ماها بعضی وقتها به همدیگر سلام می دهیم، تصور می کنیم به ائمه هم که سلام می دهیم اینطوری است! ولی اولیاء الله و بنده های خاص خدا یک چیزهایی را آن بالاها دیدند که ما ندیدیم. اینها از پشت پرده خبرهایی دارند که ما نداریم. اینها حتی سلام دادنشان با سلام دادن ما کاملاً تفاوت دارد.

توصیفی از حالات عرفانی مرحوم حسنعلی نخودکی (رضوان الله تعالی علیه)

یک جمله ای الان به ذهنم آمد. مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی (رضوان الله تعالی علیه) یکی از اولیاء الله بود که دارای چشم برزخیه و‌ دارای کرامات زیاد بود. صفحات اول کتاب «نشان از بی نشانی ها» در شرح حال ایشان است. بعضی از امور خارق العاده ای که از این مرد به وقوع پیوسته است را جمع کردند.

یکی از خدّام حرم امام رضا (سلام الله علیه) نقل می کند: بعضی شبها مرحوم آقای نخودکی می آمد بالای پشت بام و رو به روی گنبد مطهر همانجا مشغول نماز می شد و تا صبح آنجا عبادت می کرد و عشق داشت.

یک نفر شبها عشقش این است که تا صبح بخوابد یا با همسر و فرزندش بگو مگو داشته باشد یا فیلم ببیند ولی یکی هم عشقش این است که بیاید رو به روی گنبد حضرت رضا و مشغول نماز بشود.

خادم حرم می گوید: یک شب هوا خیلی سرد بود. یک مقداری چوب، کبریت و منقلی آ‌ماده کردم گفتم اگر ایشان سردش شد خودش را گرم کند تا سرما خیلی اذیتش نکند. حدود ساعت 10 به خانه رفتم یک ساعت قبل از اذان آمدم گفتم بروم به آقا شیخ حسنعلی نخودکی سری بزنم ببینم چه کار می کند. رفتم دیدم از اول شب که ایشان در رکوع بود تا نزدیک اذان صبح در همان رکوع بوده؛ به قدری برف باریده که حدود 10 سانت روی کمر ایشان برف نشسته و ایشان از رکوع بر نخواسته است! بزرگان این طوری بودند. اینها مرد هستند ما هم مرد هستیم. اینها عبد خدا هستند که چندین ساعت در یک رکوع می ماند اصلاً ‌احساس خستگی نمی کند.

یکی از بزرگان نماز صبح می خواند سجده آخر را به قدری طول می داد تا نزدیک طلوع آفتاب؛ یکی می گفت از ایشان سوال کردم شما از کجا می فهمید که الان آفتاب دارد طلوع می کند؟ گفت: یک کسی در گوش من می گوید آفتاب دارد طلوع می کند از سجده بلند می شوم. ولی ما وقتی می خواهیم به رکوع و سجده برویم تند تند انجام می دهیم.

در هر صورت مزین شدن به اخلاق علوی و رسیدن به سیره مهدوی زحمت دارد.

نابرده رنج گنج میسر نمی شود * مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

برای نابودی آثار گناهان، این ذکر را هرگز ترک نکنید!

برای رسیدن به اخلاق علوی و سیره مهدوی یک سری اعمال صالحی باید انجام بدهیم که آثار گناهان مان را از بین ببرد. در روایت داریم زیاد استغفار کنید یعنی تلاش کنید زبانتان به استغفار کردن عادت کند. در روایت دارد اگر کسی زبانش به استغفار عادت کند خدا بلا بر او و خانواده اش نازل نمی کند چون قرآن هم می گوید:

(وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يسْتَغْفِرُونَ)

و (نيز) تا استغفار می ‌کنند، خدا عذابشان نمی ‌کند.

سوره انفال (8): آیه 33

الان فرض بنده از خانه حرکت کردم به استودیو آمدم در خدمت شما هستم در مسیر شاید ده تا مورچه زیر چرخ ماشین ما مُرد، حیوانی زیر ماشین ما رفت یا بوق زدیم بچه ای ترسید یا خانمی در اتاق ترسید اینها گناه است. اینها برای ما تاریکی ایجاد می کند. بخواهیم یا نخواهیم. شاید فردای قیامت عذابی نداشته باشیم چون ندیدیم مورچه ای زیر پا و یا زیر ماشین ما ماند ولی در هر صورت این مورچه حیات دارد؛

میازار موری که دانه کش است * که جان دارد و جان شیرین خوش است

حساب کنید یک کسی سنگی از بالای پشت بام پرت می کند به سرمان می خورد و سرمان می شکند او اطلاعی ندارد آیا دلمان می شکند یا نمی شکند. می گوییم دستت بشکند این سنگ را پرت کردی. نفرینش می کنیم یا نه؟ طبیعی کار است این حیوان زیر چرخ ماشین یا زیر پای ما لِه شده است یا این فردی که از بوق ماشین ما ترسیده است و ... قطعاً دلش شکسته است یک چیزی در دلش گفته است اینها اثر وضعی برای ما می گذارد. ولذا می گوید مدام استغفار کنید.

به دوستان توصیه می کنم استغفار را از زبانشان قطع نکنند می نشینند استغفار، بلند می شوند استغفار یا ذکر صلوات، صلوات اثرات گناه را از بین می برد. در گذشته عرض کردیم گفتیم یکی از چیزهایی که گناهان را از بین می برد و آثار گناه را محو می کند به یاد مرگ بودن است. ما در جلسات گذشته یک سری آیاتی را که در رابطه با مسائل مرگ بود آوردیم.

توصیف حالات شبانه مؤمنین از زبان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمود:

«أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَجْرِي دُمُوعُهُمْ عَلَى خُدُودِهِم‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص132، ح15

مردان خدا نمی آید نزدیک طلوع آفتاب بلند شود نماز لب طلایی بخواند. برعکس:

(قُمِ اللَّيلَ إِلَّا قَلِيلًا)

شب را، جز کمی، به پا خيز!

سوره مزمل (73): آیه 2

(وَمِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا)

و پاسی از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يک وظيفه اضافی برای توست؛ اميد است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستايش بر انگيزد!

سوره اسراء (17): آیه 79

حضرت امیر فرمود:

«أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلا»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 304، خطبه 193 (خطبه متقین)

مردان خدا قرآن می خوانند وقتی به آیات بهشت می رسند به خودشان بشارت می دهند که تو مؤمن هستی و خدا این بهشت را برای مؤمن آفریده است و وقتی به آیات جهنم و عذاب می رسند هراسان هستند. یعنی مؤمن همیشه بین خوف و رجاء است. هم به رحمت خدا امیدوار و به نعمتهای بهشتی دلخوش است و هم از عذاب خدا هراسان و از عذاب جهنم همیشه دلهره دارد. همواره باید این را حفظ کنیم.

مجری:

بسیار عالی! زنگارهایی که روی دلهاست به این سادگی ها برداشته نمی شود. با این کلمات ان شاء الله مقداری این لطف و این لطافت حاصل شده باشد برای شنیدن مابقی فرمایشات آماده باشیم. فرمایشاتی که ان شاء الله ما را به آن مقام معرفت برساند تا بتوانیم سرباز خوبی در رکاب حضرت آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم.

ماه رجب قطعاً ماه بزرگ و با فضیلتی است همه ما دلخوشی مان در این است که ان شاء‌ الله بتوانیم آماده بشویم برای ورود به ماه مبارک رمضان!

تلنگری به لحظات وحشتناک مشرف به مرگ با بیان آیات و روایات!

استاد! یکی از مواردی که به فرموده حضرتعالی، برای انسان تنبه می آورد، یادآوری حالات مرگ است. واقعا آدم باید ببیند آیا آمادگی دارد تا به سرای آخرت منتقل بشود یا نه. راجع به این نوع از حالات در قرآن توضیح بفرمائید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شاید بیش از صد روایت از اهلبیت (علیهم السلام) داریم که فرمودند اگر می خواهید علائقه شما به دنیا بریده بشود و وابستگی به مال دنیا، مقام و ثروت دنیا بریده بشود زیاد به یاد مرگ باشید.

اگر از خدا حاجت مادی هم می خواهید بخواهید، خانه، بچه، مقام؛ ولی به تعبیر اهلبیت - گمانم در دعای امام حسین در روز عرفه است - اگر تمام آنچه که از خدا خواستیم به ما داد و تمام نعمتها را در حق ما در این دنیا تمام و کمال داد، اگر چنانچه فردای قیامت این نعمتها هیچ فایده ای به حال ما نداشته باشد، اینها ارزشی ندارد!

من از عزیزان تقاضا می کنم زمانیکه دعا می کنند برای فرج حضرت ولی عصر، برای مؤمنین و مؤمنات هم دعا کنند. قبل از اینکه برای دنیای خودشان دعا کنند برای آخرت خودشان دعا کنند. دعا برای لحظه جان دادن، برای عذاب قبر، برای قیامت!

این لحظات خیلی سخت و دشوار است. یعنی انسان در دنیا هر چه گرفتاری می کشد هر چه مصیبت می کشد در مقایسه با مصائبی که به هنگام مرگ و بعد از آن دچار می شود اصلاً قابل مقایسه نیست. یکی از بهترین و ملتمسانه ترین دعاها و اصرارمان بر خداوند این باشد که عاقبت امر ما را ختم به خیر کند و ما را از گرفتاریهای اخروی نجات مان بدهد. خصوصا اولین لحظه ای که ملک الموت را می بینیم.

خداوند در سوره مؤمنون می فرماید:

(حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ)

(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می ‌دهند) تا زمانی که مرگ يکی از آنان فرا رسد، می ‌گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترک کردم عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او می ‌گويند:) چنين نيست! اين سخنی است که او به زبان می ‌گويد (و اگر باز گردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که بر انگيخته شوند!

سوره مؤمنون (23): آیات 99 و 100

(لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ) خدایا نمازهایی که قضاء نکردم، قضاء کنم، روزه هایی که نگرفتم را بگیرم. حق الناسی که بر گردنم بود را بدهم، مال مردم خورده بودم ببرم بدهم. آیا به حرف ما گوش می دهند؟ خیر!

(وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يسْتَقْدِمُونَ)

برای هر قوم و جمعيتی، زمان و سرآمد (معينی) است؛ و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخير می ‌کنند، و نه بر آن پيشی می ‌گيرند.

سوره اعراف (7): آیه 34

از مرگ تا بهشت و جهنم، چند مرحله است: جان دادن، قبر، سوال نکیر و منکر، عذاب یا نعمت عالم برزخ، سپس قیامت، بعد از قیامت بهشت و جهنم می آید. یعنی این پنج مرحله را همه ما باید طی کنیم.

حضرت امیر (سلام الله علیه) اصحابش را مدام نصیحت می کرد. یعنی بیشتر اوقات بالای منبر می رفت می فرمود:

«تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ»

آماده مرگ باشید خدا رحمتتان کند. ندای کوچ کردن را بشنوید.

پدر و مادر و رفیق رفتند، تو هم یک روزی می روی. همه اینها بانگ الرحیل است. همه اینها بانگ آماده باش است. بعد دارد:

«وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَى الدُّنْيَا وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزَّادِ»

فرمود وابستگی به دنیا را کم کنید. زحمت می کشی برای زن و بچه آذوقه تهیه می کنی، لباس میخری، لوازمات زندگی را تهیه می کنی یک مقدار هم به فکر قیامتت باش یک مقداری هم به فکر قبرت و به فکر آخرتت باش. آنجا را فراموش نکن.

«فَإِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَئُوداً وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً لَا بُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا.»

پیشاپیش شما گردنه ها و دره هایی است که همه باید طی کنید آنجا باید بایستید و حساب پس بدهید.

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 321

حضرت امیر صحابه را زیاد با این عبارتها مورد خطاب قرار می داد. عزیز من فرض کن همین الان مرگ ما رسیده است. عزرائیل آمده و ما هم التماس کردیم جناب عزرائیل به ما فرصت بده گفت باشد برگرد، ما برگشتیم می خواهیم برای آخرتمان عمل کنیم چه کار کنیم؟ فرمود:

«اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدا»

برای دنیای خود طوری کار کن که گویا همیشه در دنیا زنده هستی و برای آخرتت هم آن طور کار کن که فردا می خواهی بمیری!

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج3، ص156، ح3569

آیه دیگر در سوره انعام است. این آیه در مورد کسانی است که در حق خودشان، در حق دیگران و در حق خدا ظلم کردند. فرمود:

(وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ)

و اگر ببينی هنگامی که (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته ‌اند و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان می ‌گويند: «جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دروغ هايی که به خدا بستيد و نسبت به آيات او تکبر ورزيديد، مجازات خوار کننده‌ ای خواهيد ديد»! (به حال آنها تأسف خواهی خورد)

سوره انعام (6): آیه 93

(وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ) کسی که در حق زن و بچه، همسایه و زیر دستش ظلم کرده است نسبت به حیوانات ظلم کرده است.

(بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيرَ الْحَقِّ) نماز نمی خواند می گوید خدا کریم است می بخشد. روزه نمی گیرید می گوید خدا می بخشد. طرف در طول عمرش نه نمازی خوانده نه روزه ای گرفته و یک دفعه پیشانی اش به مهر نخورده است.

همین آقا می گوید ما اهلبیت را دوست داریم خدا نمی گذارد به جهنم برویم! نه عزیز من از این خبرها نیست. اهل بیت (علیهم السلام) برای احیاء نماز آمده بودند. آقا امام حسین روز عاشوراء با آن مصائب و مشکلات اول اذان ظهر نمازش را خواند.

شب رحلت یا شهادت حضرت زینب عرض کردم زینب کبری در تمام مسیر کوفه تا شام تمام نماز واجب و مستحباتش را خواند. امام سجاد می فرماید بعضی از شبها عمه ام به خاطر شدت گرسنگی و ضعف نمی توانست ایستاده نماز نافله شب بخواند نشسته نماز نافله می خواند. آن وقت انسانی که یک عمری نه نماز خوانده و نه روزه گرفته است می گوید خدا کریم است و می بخشد.

فردی آمد گفت نزدیک 80 سال دارم و در تمام عمرم روزه نگرفتم چه کار کنم؟ گفتم اگر بخواهی پاک بشوی یا باید تمام مردم فلسطین را آزاد کنی یا به تمام مردم چین اطعام بدهی!! انسان برای هر روزی که روزه خورد باید یک بنده آزاد کند یا 60 نفر فقیر را اطعام کند یا این که باید برای هر یک روزش 60 روز، روزه بگیرد. هر سال 30 روز،‌ روزه خورده است 30 ضربدر 60 روز 1800 روز می شود. 1800 را ضرب در طول عمر بکن ببین سر از کجا در می آورد؟

برادران عزیز و خواهران گرامی اینها همه حساب و کتاب دارد. نگویید به گوش ما نرسیده است. یقین بدانید فردای قیامت خدا حجت را در حق شما تمام کرده است. مال مردم خوردی باید بپردازی آنجا دیگر بخواهی نخواهی صاحب حق می آید جلویت را می گیرد، ما دیگر از شهداء بالاتر نداریم شهداء می خواهند وارد بهشت بشوند اگر چنانچه حق الناسی گردنشان باشد به مشکل بر می خورند.

خدا رحمت کند استاد ما آیت الله شیخ محمد شاه آبادی (رضوان الله علیه) این را خیلی تکرار می کرد و می گفت بالاترین مقام، مقام شهداء است که:

(أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ * فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ)

و نزد پروردگارشان روزی داده می ‌شوند. آنها بخاطر نعمت های فراوانی که خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند؛ و بخاطر کسانیکه هنوز به آنها ملحق نشده ‌اند خوشوقتند؛ که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت.

سوره آل عمران (3): آیات 169 و 170

ولی همین شهید را دم در بهشت نگه می دارند تا اگر حق الناسی دارد پرداخت کند بعد وارد بهشت بشود. درست است شهید اهل بهشت است در آن شکی نیست ولی دم در بهشت او را نگه می دارند می گویند آقا ده تا غیبت کردی، پول مردم را خوردی! افراد را می آورند اعمال او را بر می دارند به او می دهند.

قطعاً شهید اهل بهشت است و به جهنم نمی رود ولی از مقامات بهشتی او کاسته می شود. مثال ساده بزنم طرف مقامش رئیس جمهوری است از ثوابش کم می شود به نخست وزیری تنزل پیدا می کند، از نخست وزیری، به وزیر، از وزیر به استاندار، از استاندار به فرماندار، از فرماندار به شهردار، از شهردار به بخشدار و از بخشدار به دهدار. اگر آن هم نشود به اندازه یک فرد عادی وارد بهشت می شود.

چقدر آنجا خجالت می کشیم. چقدر تأسف می خوریم می گوییم مقامم کجا بود و به خاطر حق الناس به کجا رسیدم! این حرف اهل بیت و قرآن است. خدای عالم با حق الناس کاری ندارد. حق الناس هر چه به گردنمان باشد آنجا باید جواب بدهیم.

خداوند در سوره غافر دسته ای از افراد را به آل فرعون خطاب می کند. یعنی هر کسی که صفت فرعونی دارد. امیرالمؤمنین هم فرمود بعد از رسول اکرم، امت اسلامی گرفتار انحراف شدند:

«حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ  رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ ...وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ»

یک عده از مسلمانها به دوران جاهلیت برگشتند تا جایی که متلبس به عمل آل فرعون شدند.

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 209، خطبه 150

در روایت دارد روز قیامت بعضی از افراد را با فرعون محشور می کنند. می گوید من کار فرعونی نکردم. می گویند فرعون ادعای خدایی کرد و ظلم کرد؛ تو هم در خانه در حق زن و بچه ات ظلم کردی. اگر یک مقام بالاتر هم داشتی به قدرت فرعونی می رسیدی همان کار فرعونی را می کردی لذا می برند با فرعون محشورش می کنند.

خداوند در سوره غافر می فرماید:

(النَّارُ يعْرَضُونَ عَلَيهَا غُدُوًّا وَعَشِيا وَيوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ)

عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مي‌شوند؛ و روزي که قيامت برپا شود (مي‌فرمايد:) «آل فرعون را در سخت‌ترين عذابها وارد کنيد!»

سوره غافر (40): آیه 46

عبارت (غُدُوًّا وَعَشِيا) نشانگر این است که صبح و شام اینها مرتب در عذاب هستند یا نه، در صبحگاهان و شبانگاهان اینها را می برند در آتش جهنم عذابش می کنند تا

قیامت برپا بشود. ولی از این طرف در سوره آل عمران می فرماید:

(وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ)

(ای پيامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌ اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می ‌شوند.

سوره آل عمران (3): آیه 169

البته شهادت تنها فقط این نیست برویم در جبهه شهید بشویم. فرمود:

«مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيدا»

بحار الأنوار( ط- بيروت)؛ نويسنده: مجلسى، محمد باقر، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏؛ ج 27، ص 111

فرمود هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود خداوند او را با شهداء محشورش می کند ولی بشرطها وشروطها. نسبت به آل فرعون می گوید صبح و شام اینها را به عذاب می کشند ولی نسبت به شهدا می گوید اینها از نعمتهای خدا خوشحال هستند.

فقط یک روایت را بخوانم مابقی را جلسه دیگر عرض می کنیم ظاهراً روایت از آقا امام سجاد (سلام الله علیه) است می گوید:

«إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّيرَان‏»

قبر یا باغی از باغهای بهشت است یا درّه ای از درّه های جهنم است!

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج2، ص94

مجری:

حضرت استاد خیلی ممنون و متشکرم استفاده کردیم. بینندگان تماس های زیادی گرفتند احتمالاً یکی از عزیزان اهل سنت از زاهدان تماس گرفتند ابتدا ایشان را وصل می کنیم آقای احمد از زاهدان بفرمایید ما صدای شما را در استدیو داریم.

تماس‌های بینندگان برنامه:

بیننده (آقای متولی از قزوین - شیعه):

اعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ مولانا ومقتدانا اسد الله الغالب علي ابن ابي طالب ( علیه السلام) وَ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِين‏ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ»

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت حضرت استاد معظم حسینی قزوینی و مجری محترم و بسیار خوب برنامه. در رابطه با دلایلی که برادران اهل سنت در رابطه با خلافت ابوبکر می آورند چند دقیقه ای مزاحم بشوم.

برادران اهل سنت در کتبشان در رابطه با سوره لیل آیات 17 و 18 می گویند این آیه در رابطه با ابوبکر نازل شده است و دلیل بر افضلیت و شایستگی ابوبکر برای خلافت است. مثلا آقای ایجی می گوید ابوبکر متقی ترین و گرامی ترین مسلمانان نزد خداوند است طبق این آیه افضل امت در نزد خداوند ابوبکر است. یا در رابطه با آیات دیگر مثل آیه 138 سوره اعراف آقای طبری در تفسیرش، جلد 30، صفحه 287 چند روایت را نقل می کند که این آیه در شأن ابوبکر نازل شده است.

اما پاسخ اگر شما به دنبال افضل می گردید چطور آیات دیگر را رها می کنید یک آیه ای را می خواهید بچسبانید و این فضیلت را برای ابوبکر اثبات بکنید با این که شما روایات متعددی در معتبرترین کتبتان نقل کردید افضل امت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) است. چطور شما آنها را رها کردید و به این چسبیدید؟ این با روایات شان تعارض دارد.

برای مثال آقای احمد ابن حنبل که امام حنابله است یک محدث و مورد تأیید همه است در کتاب المناقب، صفحه 162 فضائل صحیحی که برای حضرت علی (علیه السلام) اورده برای هیچ یک از صحابه همچنین فضائلی نیست. اگر شما به دنبال افضلیت می گردید چطور این گفته احمد ابن حنبل را به عنوان افضلیت نمی گیرید؟ اما می خواهید به آن روایات جعلی و فضیلت سازی تان افضلیت ابوبکر را اثبات بکنید.

یا آقای ابن عبدالبر در کتاب الإستیعاب، جلد 3، صفحه 11 و 15 ایشان از استوانه های علمی اهل سنت است می گوید روایاتی که با بهترین سند در فضیلت علی ابن ابی طالب آمده است این روایت در فضیلت احدی از صحابه نیامده است.

روایت دیگری از رسول مکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند علی جان قسم به خدا که جان من در دست اوست اگر این دلهره را نداشتم که مردم درباره تو غلو کنند همان گونه که در مورد عیسی غلو کردند درباره تو سخنی را می گفتم که از کنار هیچ مسلمانی عبور نمی کردی مگر این که خاک زیر پای تو را بر می داشتند و به آن تبرک می جستند. این روایت در المعجم الکبیر طبرانی، جلد 1، صفحه 320، حدیث 951 همچنین مجمع الزوائد هیثمی، جلد 9، صفحه 131، همچنین مناقب خوارزمی، صفحه 311 آمده است.

روایت، چقدر روایت زیبایی است اگر شما به دنبال فضیلت می گردید بفرمایید این هم فضیلت. شما هزاران روایت در رابطه با فضیلت آقایان ابوبکر، عمر، عثمان و دیگر صحابه آوردید در یک کفه ترازو بگذارید این هم در یک کفه دیگر.

مجری:

جناب اقای متولی بسیار عالی و متقن بود تشکر می کنیم.

بیننده (آقای احمد از زاهدان - اهل سنت):

سلام علیکم می گویم مسجد ضرار را چه کسی بنا کرد؟

مجری:

تشکر اقای احمد عزیز سوال مختصر بود

بیننده (آقای امیری از کرمان - شیعه):

عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد آیت الله قزوینی و مجری محترم و همه بینندگان عزیز! یک صحبتی آقای مفتی اعظم اهل سنت شیخ کبیسی راجع به حضرت مهدی (علیه السلام) گفتند، ایشان ابتدا یک سری احادیث صحیح از پیغمبر را نقل می کند می گوید با توجه به این احادیث بنا به آن عقیده خودشان اینها را می گوید مال ما شیعیان نیست می گویند پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در وصف این زمان فرموده است اول این زمان نبوت است و بعد خلافت و بعد از آن مُلک اجباری است الی اخر تا خلافتی بر طبق وحی و نبوت می شود.

ایشان می گوید من این را برای اولین بار می گویم این سخن ما شیعیان نیست سخن مفتی اعظم اهل سنت شیخ کبیسی است. ایشان می گوید خلافت، طبق وحی و نبوت یعنی خلافت اهل بیت (علیهم السلام)، اهل بیتی که همه امت اسلامی آنان را قبول دارند اهل بیتی که امت بر آنان اجماع دارند مولای ما امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) است. (شاید ما این را قبول نداشته باشیم سخن ایشان است) می گوید همانطور که ابو حنیفه گفت خداوند درب علم را بر من باز نکرد تا وقتی که با باقر (علیه السلام) و صادق (علیه السلام) آشنا شدم. و به وسیله ایشان از علم نبوت به من رسید ما می گوییم علم ائمه اطهار (علیهم السلام) علم الهی است منتهی شاگردان شان در آن حد علم ندارند ایشان عقیده اش را دارد عنوان می کند.

بعد ایشان ادامه می دهد می گوید یکی ظاهر خواهد شد که ملت اسلامی و عربی را طبق مذهب اهل بیت (علیهم السلام) رهبری خواهد کرد، یعنی بر طبق مذهب امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) که امام همه مذاهب مسلمین هستند. باقر و صادق (علیهما السلام) استاد همه علماء و مجتهدین هستند ایشان می گوید من یقین دارم چنین چیزی واقع می شود و نزدیک است. پیامبر فرمودند قیامت برپا نمی شود تا مردم به آن چیزی که ترک کردند بر گردند منظورش امامت است.

این سخنی بود که آقای شیخ کبیسی گفت در بحث مهدویت همه امت اسلام اجماع دارند منتهی اهل سنت گویا این مهم را فراموش کردند آنچنان که باید روی این اصل مهم ندیدیم صحبت بشود.

یک مطلبی دیگر به عقیده من خداوند بزرگوارتر و حکیم تر از آن است که یک حجتی را برای انسان ها روی زمین قرار بدهد برایش کرامت قرار ندهد. همان طور که برای انبیاء (علیهم السلام) کرامت قرار داد نشان حقانیت آنها بود و ما کراماتی که از اهل بیت (علیهم السلام) می بینیم نشان از حقانیت شان است. یکی از این کرامات آقای سعید چمرانی است در زاهدان زندگی می کردند دهه 70 اتفاقی برای شان افتاد.

از عزیزان اهل سنت خودمان تقاضا دارم چون آقای چمرانی خانوادگی حنفی مذهب بودند به لطف دیدار با آقا امام زمان (علیه السلام) اتفاقی برای شان می افتد و شیعه می شود ایشان از دنیا می روند اما خانواده شان همچنان زنده هستند کسانی که می خواهند راجع به این موضوع، مهدویت و حقانیت شیعه تحقیق بکنند پیشنهاد می کنم در مورد آقای سعید چمرانی و مرحوم حاج کاظم ساروقی تحقیق بکنند ان شاء الله خداوند درهای رحمتش را به روی شان باز کند حقیقت را بیابند.

بیننده (آقای بهادری از کرج - شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب اقای مرعشی. حضرت آقا‌ جانشین پیامبر مقامش نشر دین و تعلیم دین خدا است آنچه که خداوند در قرآنش و سنت پیغمبر باید مو به مو اجرا کند. آقایان وقتی خلیفه شدند هر چه حدیث از پیامبر بود از بین بردند یک تفکری هم یهودیان به خاطر حسادت به آقایان القاء کرده بودند آن تفکر چه بود؟

از خاندانی که هم رسالت جوشش کند هم امامت نمی شود به خاطر حسادت اهل بیت پیامبر گفتند تحمل نداریم که پیامبر از شما بنی هاشم باشد امامت هم از بنی هاشم باشد ما قبیله ای هستیم در هر قبیله هر کس برای خودش ریاست دارد این موضوع با اهل بیت پیامبر با همکاری یهود در افتادند، لذا اهل بیت را کنار زدند و قتل عام کردند امام زمان (علیه السلام) در حال حاضر مخفی است.

جناب عمر بخشنامه کرد گفت هر چه صحابه بفرمایند اسلام است برای هر صحابه، حجت جعل شد حتی کسانی که یکی دو بار در کنار سفره پیامبر بودند راوی عادل حدیث شدند. اما امام حسن، امام حسین که نوه پیامبر بودند همیشه در کنار پیامبر زندگی می کردند سید شباب اهل الجنة هم بودند چرا مرجع نشدند؟ چون وارث علم پیامبر بودند چرا سرکار خانم عایشه که مدتی همسر رسول خدا بود آقای عبدالله ابن عمر که در کنار پیامبر آنچنان نبود یکی شان مفتیه عظمی و دیگری مفتی عظمی شدند.

همین آقای عبدالله ابن عمر مگر پای حجاج ابن یوسف ثقفی را نگرفت با این ولد زنا بیعت کرد چرا مفتی کل جهان اسلام شد؟ امام حسین هم هر چه داشت حتی برادرها و فرزندانش را در راه اسلام داد یک کلمه از امام حسین در کتاب های آقایان نیست. آقایان بفرمایند در کتاب هایشان قال حسن، قال حسین وجود دارد؟ خیر مطلقا فقط قال عبدالله ابن عمر، قال عایشه، قال ابو هریره کودتا کردید به کنار خلافت مال خود کردید به کنار چرا قال حسین نمی گویید؟

آقای عبدالله ابن عمر ضعیف ترین و بی عرضه ترین آدم مفتی کل آقایان وهابی شد خمیر مایه صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتابها شده است. ابن عساکر در تاریخ دمشق، جلد 57، صفحه 200 می گوید باقر العلوم بودن امام باقر را می پذیرم و گفت علماء پیش ایشان هیچی نبودند اما ما می خواهیم از آقای ابن عساکر سوال کنیم از کدام یک از این آقایان مانند امام باقر و عبد الله عمر عمل گرفتی و رساله نوشتی؟ امت را تابع کدام یک از این آقایان کردید؟ روز قیامت این حجت شما چه جوابی دارد به ما پاسخ بدهند والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

دست شما درد نکنه! جناب آقای بهادری و دیگر بینندگان عزیز در تعایبری که به کار می بریم تلاش کنیم نسبت به مقدسات اهل سنت الفاظی که شاید موجب رنجش این ها بشود نگوییم. ما حقیقت را باید بگوییم تاریخ و حقیقت باید بیان بشود مسائلی که در صدر اسلام اتفاق افتاده است باید بازگو بشود ولی تلاش کنیم بازگو کردن را با یک سری الفاظی بگوییم که جذاب باشد.

طوری نباشد که اهل سنت بشنوند فرار کنند یا دل رنجیده بشوند اگر عزیزان مان در تلفن هایی که می کنند رعایت کنند سپاسگزاری می کنیم.

مجری:

تشکر می کنیم از اقای بهادری عزیز. استاد آقا احمد از زاهدان نسبت به بنای مسجد ضرار پرسیدند.

سؤال یک بیننده سنی، که باورهای مذهب اهل سنت را بر باد داد!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با مسجد ضرار یکی از کسانی که در مسجد ضرار بود «ثعلبه بن حاطب» است که در بدر بود جزء انصار هم است. همه آقایان آوردند اسد الغابة، جلد 1، صفحه 237.

در آیه قرآن دارد که:

(وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَينَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ)

(گروهی ديگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زيان (به مسلمانان)، و (تقويت) کفر، و تفرقه‌ افکنی ميان مؤمنان، و کمين گاه برای کسی که از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند ياد می ‌کنند که: «جز نيکی (و خدمت)، نظری نداشته ‌ايم!» اما خداوند گواهی می ‌دهد که آنها دروغگو هستند!

سوره توبه (9):‌ آیه 107

همه آقایان آوردند که اینها 12 نفر بودند در تفسیر طبری، جلد 11، صفحه 23 می گوید مسجد ضرار را بنا کردند من جمله آقای ثعلبه ابن حاطب؛ ابن کثیر دمشقی می گوید:

«(وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا ...) إلى آخر القصة وكان الذين بنوه اثني عشر رجلا ... وثعلبة بن حاطب من بني عبيد»

تفسير القرآن العظيم، اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1401؛ ج2، ص 389

و تمام این دوازده نفر هم از اصحاب پیغمبر بودند هیچ کدام یهودی، مسیحی و لائیک نبودند مسجد ضرار را بنا کردند و گفتند: (وَلَيحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى) هدفمان خدمتگزاری است می خواهیم کار خیر انجام بدهیم. رسول اکرم دستور داد مسجد ضرار را خراب کردند.

جناب ثعلبة ابن حاطب از صحابه پیغمبر و انصار در بیعت رضوان هم بوده است. همانهای که شما می گویید:

(لَقَدْ رَضِي اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يبَايعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ)

خداوند از مؤمنان -هنگامی که در زير آن درخت با تو بيعت کردند- راضی و خشنود شد.

سوره فتح (48): آیه 18

یک موردش ثعلبة ابن حاطب بود. جناب آقا احمد بزرگوار از زاهدان تماس گرفتید تشکر می کنیم ولی ای کاش ایشان روی خط می ماندند ببینیم هدف ایشان از ادامه سوال چه بود! در جلسه بعدی احمد آقاجان تشریف بیاورید اگر نقطه نظر خاصی دارید شنونده فرمایشات شما عزیز و بزرگوار هستیم.

مجری:

بسیار عالی! خیلی ممنون و متشکر حضرت استاد از محضرتان استفاده کردیم و همچنین تشکر می کنم از همه عزیزانی که تا انتهای برنامه امشب هم همراه ما بودند و عذرخواهی می کنم از عزیزانی که نتوانستیم پاسخگوی آنها در خلال برنامه باشیم ان شاء الله موفق و مؤید باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!


اخلاق علوی سیره مهدوی>

امام عصر عج معرفت اراده امام شناخت امام کمالات اهل بیت ع استغفار صلوات یاد مرگ دعا برای آخرت عاقبت بخیری