عصر ایمان

قسمت هشتاد و پنجم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان

 «نقد سخنان آقای حسن اقا میری در مورد معاد»

تاريخ: 28/ 08/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده عزیز و سروران گرامی، از این که بیننده برنامه عصر ایمان شدید از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاسگزارم. شب تان بخیر باشد ان شاء الله که هر کجا هستید به لطف خدای بزرگ مهربان زیر سایه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) باشید، پیرزو باشید و سر بلند باشید، ان شاء  الله که بدرخشید، به لطف خدای بزرگ و مهربان عصر ایمان را آغاز کردیم و در خدمت شما خواهیم بود با موضوعات بسیار زیبا و جالبی که خیلی از بینندگان عزیز ما لطف می فرمایند دنبال می کنند و این برنامه را می بینند.

 امشب هم به لطف خدا تا ساعاتی خدمت شما هستیم و با موضوعی که در نظر گرفتیم، آن عزیزانی که در هفته گذشته هم این برنامه را دنبال کردند مستحضر هستند که برنامه بسیار زیبا و جالبی هست با موضوع بسیار بسیار عالی. اجازه بفرمایید در خدمت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی عزیز که محبت فرمودند و دعوت ما را پذیرفتند و در استدیوی برنامه ما حضور دارند، با ایشان سلام علیک می کنیم و از این که محبت کردند دعوت را پذیرفتند بسیار تشکر می کنیم و به موضوع برنامه امشب می پردازیم. استاد عزیز من سلام می کنم خدمت شما خیلی خوش آمدید و شب تان بخیر باشد.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله، بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم امیدوارم که هر کجای این عالم هستید اوقات خوبی را سپری کرده باشید و تحت توجهات خاصه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) زندگی بسیار خوب و ایمانی را داشته باشید، در خدمت شما هستیم.

مجری:

بیننده های عزیز ما از هفته های گذشته، شاید پنج شش هفته ای هست موضوعی را آغاز کردیم درمورد شبهات جناب آقای سید حسن آقامیری، بحث های که در این برنامه گفته می شود و شبهاتی که در واقع بعضی از افراد مثل اخباریون یا نو اخباریون ایجاد می کنند در این برنامه بحث و گفتگو می شود. بحثی که ما آغاز کردیم درمورد سید حسن آقامیری هست و شبهاتی که ایشان در فضای مجازی ایجاد کردند و صحبت های که در هفته های گذشته شد و کلیپ هایی که استاد عزیز زحمت کشیدند و دوستان خوب من در اتاق فرمان برای شما به نمایش گذاشتند و شبهه ای که آقای آقامیری ایجاد می کرد، استاد عزیز آقای عباسی پاسخ این شبهات را مو به مو و خیلی زیبا بیان کردند، استاد عزیز امشب هم خدمت شما هستیم با بحث دیگر، اگر از هفته های گذشته صحبتی هست من در خدمت تان هستم.

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

بر اساس آن چه که وظیفه ما در به عنوان یک مبلغ دینی یک طلبه کم ترین در حوزه علمیه قم هست این که اگر جایی انحراف عقیدتی اتفاق می افتد وظیفه خودمان می دانیم که نسبت به این انحراف عقیدتی مقابله کنیم و پاسخ بدهیم و جلوی آن انحراف به هر مقداری که امکان دارد و میسور هست ان شاء الله گرفته بشود.

 از آن جایی که جناب آقای آقامیری یک مبنای غلطی را در بحث ها و سخنرانی ها و غیره داشتند و منجر شد به یک سری از انحرافات و نهایتا و دیدگاه های ایشان دیدگاه هایی شد که از مسیر شیعه حقیقی فاصله گرفت و ما شروع کردیم نقد آن را در برنامه خودمان و البته از موضوعات جزئی و ریز موضوع برای این که بیننده متوجه مسئله در رابطه با ایشان بشود از موضوعات خیلی جزئی یک روایت و یک آیه یک مطلب، نقد ایشان را انجام دادیم و بعد از چند هفته به یک قالب بندی در تفکر ایشان‌ رسیدیم و دیگر به نوعی آن کلیت فکر ایشان را در شرایطی که به عنوان انحراف آوردند داریم بحث می کنیم و داریم نگاه می کنیم. باز هم با پخش کلیپ از ایشان هست ولی کلیتی دیگر دست بیننده و مخاطب ما آمده است که ایشان آن مواردی که مربوط به قطعی بودن به شریعت و مربوط به منسجم بودن دین و استوار بودن دین هست را ایشان دارد آرام آرام کنار می گذارد یک اباهه گری ای را دارد رقم می زند، حالا خیلی هم معلوم نیست که این احکام باشد این احکام باید تغییر بکند و فلان چیز باید عوض بشود، فلان اتفاق باید بیفتد. و آرام آرام برد به سمت این که شما می توانید دیندار باشید، مؤمن باشید، مسلمان باشید اما در عین حال بسیاری از امور مربوط به دین را رها کنی و انجام ندهی مهم نباشد باز برای این که بتواند در این مسئله موفق بشود آمد و مباحثی را در رابطه با جهنم مطرح کرد و آن را نفی کرد، خلود در جهنم را نفی کرد، حتی در خیلی از موارد حضور در جهنم را نفی کرد، یعنی آرام آرام داریم متوجه می شویم یک جوانبی دارد فکر ایشان در مسائل اسلامی که این جوانب منجر به مشتری زیاد اما کیفیت کم و حذف شدن بسیاری از ظواهر و جوانب دین هست.

 افراد می گویند که از این طرف خیالمان راحت است که با خدا هم در نیفتادیم و ان شاء الله بهشت هم می رویم و جهنم هم که تعطیل می شود، اتفاقی هم برایمان نمی افتد و در عین حال هر کاری که دلمان می خواهد، هر مدلی که دلمان می خواهد دینداری خودمان را انجام می دهیم، دقیقا تغییر آن مفاهیم دینی به مفاهیم دیگر. برای این مسئله یک جا هایی را در صحبت های شان باید بمباران بکند، خلود در جهنم را باید بمباران بکند، حمله بکند، بخشی از مسائل دینی به عنوان احکام را، احکام مربوط به زنان را مربوط به ارث را و مربوط به دیه را، و این که این ها را باید عقلایی اش بکنیم، عقلانی اش بکنیم، عقلانی کردنش هم به این است که ما بیایم فلان بحث ها را کنار بگذاریم و فلان مطالب را هم به روز کنیم، چه کسی بروز بکند، من بروز می کنم، ما بروز می کنیم، خیلی راحت تغییرات در آن ایجاد می کنیم و در نهایت بشود همین چیزی که الان اتفاق افتاده است.

 یکی از چیز هایی که دیدم در همین محرم سال گذشته به آن پرداخته است، مسئله معاد است، یک سری از واقعیات معاد را آن چه که مربوط قبر هست، از ابتدای قبر هست تا قیامت و تا بهشت و جهنم ایشان آمده است زیر سوال برده است و در آن اشکال وارد کرده و مدلی صحبت کرده است که این مدل به نفی این ها یا حد اقل به تقلیلی این ها یعنی یک چیز حداقلی نسبت به این ها حاصل می شود و نهایتا مثلا وقتی من به شما می گویم که شما در فلان روز چه عقیده ای دارید، بعد هر چیزی که شما اعتقاد داری من سعی بکنم حمله بکنم، بعد شما می گویید که اگر این نیست پس چیست؟ می گویم بیا شما مثلا شاگردی کن و من به شما یاد بدهم که چیست، چون اعتقاد شما را خراب کردم، یعنی شما هر چیزی که تا الان می دانستی اشتباه بود کنار بگذار و از الان بیا هر چیزی که من به شما یاد می دهم که اعتقاد درست چیست، و این کار را دقیقا آقای آقامیری دارد انجام می دهد. حالا اگر صلاح می دانید کلیپ را می بینیم بعد در خدمت تان هستم.

مجری:

بیننده های عزیز کلیپی که دوستان عزیزم در اتاق فرمان آماده کردند با هم ببینیم، جالب این جا است که دیدن این کلیپ ها برای من چون برای اولین بار می خواهم این کلیپ را ببینم و خدمت استاد عزیز هستم مثل شما بیننده عزیز از دیدن فیلم سینمایی هم جذاب تر است، با هم می بینیم و بر می گردیم.

کلیپ شبهه اول - اقای حسن اقا میری

 

الان صراط چیست؟ قیامت چه جوری است؟ واقعا آدم ها از قبر بیرون می آیند و بعد کجا می آیند، مثلا روی کره زمین است؟ از داخل قبر بیرون می آیند همه لخت و عریان و چون گفتند عریان هستند دیگر، لخت و عریان همه در یک بیابانی می ایستیم و بعد حساب کتاب می شود، واقعا این حرف ها است واقعا این گونه است؟ بعد صراط یک پل است و این ها این یک پل می زنند و زیرش جهنم است آن طرفش بهشت است، بعد از رویش رد می شوی اگر افتادی که می افتی جهنم، اگر رد هم شدی که می روی به بهشت، واقعا یک پلی هست مثل پل نیروگاه؟!

مجری:

بیننده های عزیز، ایشان معاد را دارد زیر سوال می برند، خیلی خطرناک هست، حالا شما بینده ای که پای برنامه هستید و این کلیپ را دیدید، برای من و شما جای سوال است، ببینیم استاد عزیز چه پاسخی نسبت به این کلیپ می دهند، استاد بفرمایید.

استاد عباسی:

ببینید آقای آقامیری عادتش این هست، همه موارد را می گوید که این یعنی این؟ شورع می کند سوال کردن، صراط یعنی چه؟ میزان یعنی چه؟ از قبر بیرون می آیند یعنی چه؟ این ها را شما باید جواب بدهید، شما مگر نمی گویید که من مبلغ دین هستم، این ها را شما باید می رفتی از قبل مطالعه می کردی، این فکر هایی که شما دارید بلند بلند برای خودت فکر می کنی برای خودت قدم می زنی، این مسیرت مسیرت اشتباهی است دیگر، اگر شما می خواهید فکر بکنید و مطالعه بکنی، قبل از منبر باید این کار را بکنی، شما رفتی روی منبر پیامبر نشستی، مطلبی که در رابطه با آن روایت داریم، این روایت را زیر سوال می بری آن جا که آیه قرآن داریم آیه قرآن را زیر سوال می بری، بعد می گویی که این چیه؟ یعنی این جوری می شود، بعد مطالب را به بد ترین و سخیف ترین شکل ممکن، این که معلوم نیست در قیامت عریان می آیند و لخت می آیند، مدام تکرار کن، شاید مشتری ات بیشتر بشود و جذاب تر بشود، مدام بگویی مردم لخت می آیند در صحرای محشر، یعنی واقعا این جوری است؟ یعنی فلان است؟ شما نمی خواهی یک مقدار مطالعه هم بکنی قبل از منبر، نمی خواهی بروی آیات قرآن را ببینی؟ قرآنی که در وصف قیامت می فرماید روزی که شما مردم را مست می بینید (وَمَا هُمْ بِسُكَارَى) این ها مست نیستند

 (یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ)

روزي که آن را مي‌بينيد، (آنچنان وحشت سراپاي همه را فرامي‌گيرد که) هر مادر شيردهي، کودک شيرخوارش را فراموش مي‌کند؛ و هر بارداري جنين خود را بر زمين مي‌نهد؛ و مردم را مست مي‌بيني، در حالي که مست نيستند؛ ولي عذاب خدا شديد است!

ژسوره حج (22): آیه 2

(یَوْمَ تَرَوْنَهَا)؛ روزی که می بینی آن ها را، (تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ) هر مادر فرزند شیر دهی، فرزند خودش را رها می کند، دیگر نهایت علقه انسان به یک چیز، علقه مادر به فرزند شیر خوار است نه هر فرزندی. یعنی بالاترین درجه علقه که می گویند آن لحظه حاضر است همه چیز را از او بگیری ولی بچه اش را از او نگیری، آن هم بچه شیر خوار و آن هم لحظه شیر خوردن، که نهایت اتصال به مادر و نهایت عاطفه با مادر را دارد. قرآن کریم می خواهد بگوید که قیامت خیلی سخت است، در قیامت خیلی شرایط حاد برای انسان هست چون قرار است که محاسبه بشود، قرار است که در محضر خداوند متعال حاضر بشود، قرار است اعمال 50 سال 60 سال 70 ساله اش مورد بررسی قرار بگیرد آن زمان، زمانی هست که اساسا مادری که فرزند شیر خوار دارد فرزند شیر خوارش را رها می کند و فراموش می کند.

(وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا) هر مادر بارداری وضع حمل می کند، در چه زمانی به صورت غیر عادی وضع حمل اتفاق می افتد؟ روز قیامت مرده ها که باردار نیستند که بخواهند در روز قیامت خانم های مرده بیایند آن جا وضع حمل بکنند، سختی شرایط را می خواهد بگوید، می گوید این شرایط اگر در دنیا اتفاق بیفتد آن قدر سخت و ترسناک هست که به صورت غیر عادی و در زمان غیر از خودش، مثلا می گویند چهارشنبه سوری جلوی یک خانمی خدای ناکرده ترقه ای زدند این از ترس دچار مشکل شد و سقط جنین کرد و وضع حمل کرد. می گوید که در این شرایط قرار می گیرند.

(وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى)؛  شما هم مردم را می بینید که مست هستند، مثل آدم های مست، آدم مست چگونه است، این طرف و آن طرف می دود، اصلا توجهی به هیچ چیزی ندارد، اگر از یک مسیری دارد می دود در حالت مستی اصلا متوجه نمی شود که دکمه یقه اش بسته است یا باز است، متوجه نمی شود که الان جلوی پایش اگر پول هم ریخته باشند اصلا توجه به این پیدا نمی کند.

(وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ)؛ این ها مست نیستند، عذاب خدا خیلی سخت است، شرایط قیامت خیلی سخت است. ایشان مدل عریان آمدن در روز قیامت را یک جوری بیان می کند که گویا همه آدم ها می آیند در صحرای محشر عریان هم دیگر را می بینند، می گوید اصلا و ابدا کسی توجه به غیر از خودش ندارد، از بس فکرش مشغول و درگیر است، کأنّ دیده اید کسی فکرش مشغول است می خورد به دیوار، یک شخصی فکرش مشغول است در حال رانندگی تصادف می کند، اصلا توجه به دیگری ندارد، بعد شما به جای تبیین درست روایات و آیات مربوط قیامت، تبیین درست که می گوییم تبیین چیست؟ تبیین درست بیان روایات اهل بیت است، بیان توضیحات دقیق مفسرینی هست که آیات قرآن را کنار هم قرار دادند، روایات را کنار آیات قرار دادند، توضیحات اهل بیت (علیهم السلام) تبیین اهل بیت را آوردند، این ها را نمی گویی، بعد می روی سراغ این که این ها عریان می آیند، یعنی چه که عریان می آیند؟ یعنی این که شما اگر قرار باشد همین طوری عریان باشند و شرایط عادی باشد که این خلاف عفت است، باید عفت و حیاء افراد را کلا سلب بکند، افراد عمری با حیا زندگی کردند، منظور این روایت چیست؟ برویم ببینیم که منظور این روایت چیست؟ شما می خواهی برای مردم منبر بروید، شما دارید منبر می روید، شما برو نگاه کن ببین که اهل بیت ( علیهم السلام) چه گفتند؟ درست بیان کن، آیات را بیان کن، ویژگی ها را درست بیان بکن، نه این که همین جوری بیایید برای مردم بگویی که بلند می شوند همین طوری راه می افتند، بعد پل صراط را مثلا یک پلی در شهر قم مثال می زند که مثل این پل می ماند، نه مثل این پل نمی ماند، چرا برای مردم می گویی که اهل بیت دقیقا در رابطه با صراط چه گفتند؟ مقصود از صراط چیست و بخش های مختلف صراط چیست؟

«وَ النَّاسُ عَلَى الصِّرَاطِ فَمُتَعَلِّقٌ بِيَدٍ وَ تَزُولُ قَدَمٌ وَ مُسْتَمْسِكٌ بِقَدَم‏»

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج2، ص421

افراد وقتی از این صراط عبور می کنند، می گویند این صراط از روی جهنم عبور می کند، بله آقای آقامیری از روی جهنم عبور می کند. شما می خواهی بگویی که جهنمی وجود ندارد بگو، ولی دین ما این نیست، از روی جهنم عبور می کند «وَ النَّاسُ عَلَى الصِّرَاطِ فَمُتَعَلِّقٌ بِيَدٍ وَ تَزُولُ قَدَمٌ وَ مُسْتَمْسِكٌ بِقَدَم‏»؛ برخی با دست آویزانند، برخی پای لرزان، برخی پا برجا، آدم ها در جریان صراط متفاوت هستند، این در جریان صراط قرار است که متفاوت عبور بکنند، قرار است عبور بکنند که چه اتفاقی بیفتد؟ قرار است عبور بکنند از جهنم و وارد بهشت می شوند، این چه چیزی را می خواهد بیان بکند؟ باز هم می رویم سراغ روایت های اهل بیت (علیهم السلام) آقا رسول الله می فرمایند بعضی از افراد هستند

«و الناسُ عليهِ كالبَرقِ و كَطَرفَةِ العَينِ و كَأجاوِدِ الخَيلِ و الرِّكابِ و شَدّا على الأقدامِ، فَناجٍ مُسَلَّمٌ، و مَخدوشٌ مُرسَلٌ، و مَطروحٌ فيها»

كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال؛ اسم المؤلف: علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمود عمر الدمياطي، ج14، ص166

 

در عبور از صراط افراد بر اساس اعمال شان، برخی در عبور از صراط مثل برق می گذرند و خیلی سریع عبور می کنند. برخی چون چشم بر هم زدنی، برخی مانند اسبان و شتران تند رو، برخی مانند افرادی که پایشان بسته است دارند کشان کشان خودشان را می کشانند که رد بشوند، از روی این پل فرار کنند که زیرش جهنم هست و شعله دارد می کشد. پس عده ای حتما نجات می یابند، و عده ای زخمی و خونی به آهستگی می گذرند، بعد شما این جا بیا بگو با خون و زخمی و این زخمی چیست و این خون چیست؟ این روایت معصومین است، توضیح درست و دقیقش را پیدا بکن، نرو بالای منبر مسخره کن (العیاذ بالله)، نرو بالای منبر به حالت ابهام بگو که یعنی چی؟ آن ها این طور می شوند، لخت هستند و فلان هستند و از صراط رد می شوند، صراط مثل پل نیروگاه می ماند، این چه مدل حرف زدن است؟ شما که این مضامین را دارید می گویید، مضامین حرف های معمولی من و آقای فلان نیست که داری نقل می کنی بالای منبر، این ها مضامین روایات معصومین را داری بیان می کنی. خودت اول برو توضیح درستش را پیدا بکن، بیا برای مردم توجیه درستش را بگو، ما که ندیدیم شما بگویید، شما فقط ابهام و اشکال، توهین، تمسخر، حرف های نا مربوط زدن، این که نشد، و بعد عده ای هم در دوزخ می افتند، این بر اساس چیست؟ بر اساس اعمال هست، بر اساس ویژگی های رفتاری هست، آقا رسول الله می فرمایند

«أَسْبِغِ الْوُضُوءَ تَمُرَّ عَلَى الصِّرَاطِ مَرَّ السَّحَابِ»

وضو را کامل بگیرید تا از صراط همچون ابر بگذری

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج1، ص489، بَابُ اسْتِحْبَابِ إِسْبَاغِ الْوُضُوء‏، ح6

این یعنی این که اعمال در گذز شما از صراط تأثیر دارد، آن در تجسم اعمال خود ما است، یک نفر در مثلا جایی که قرار است  لب مرز افراد عبور بکنند، یک نفر چه وقتی راحت تر از بقیه گذر می کند؟ و چه وقتی سخت گذر می کند؟ آن کسی که گذرنامه و ویزایش درست است، وسایلی هم که همراهش است کم است، اشکال قانونی هم در کارش نیست، می رود آن جا مأمور نگاه می کند و چک می کند، هم چهره تطبیق می کند و هم گذرنامه، هم ویزا، هم خروجی را گرفته است، حالا یک نفر باشد که گذرنامه اش مخدوش باشد، ویزا درست نگرفته است، خروجی اش را واریز نکرده است، وسایل نا مربوط همراهش هست، این مشخص است که معطل می شود. صراط این گونه هست قرار می شود که شما بر اساس آن اعمالت از روی صراط عبور بکنی، اگر شما اعمالت درست باشد سریع عبور می کنید، اعمالت معمولی باشد و گیری داشته باشید، بر اساس آن گیر شما از این جا سخت عبور می کنید، یک نفر، ده نفر، یا بیست نفر، یا پنجاه نفر قرار است یک قله کوهی را صعود کنند چه کسی زود تر می رسد و چه کسی دیر تر؟ آن کسی که وسایلش و تجهیزاتش قوی تر باشد، زود تر می رسد، آن کسی که تمرین بیشتری انجام داده باشد زود تر می رسد، 20 تا قله کوچک تر از این را طی کرده است.

 خیلی جالب بود برایم یک برانامه ای در تلویزیون یک فردی را آورده بودند که توانسته بود قله اورست را فتح کند، بعد گفت که شما چه کار کردید؟ گفت من اول دماوند و این ها را رفتم فتح کردم، بعد رفتم قله ای در فلان کشور، قله ای که یک مقداری از آن کم تر بوده است. گفتم خیلی جالب است در همین دنیا هم اگر قرار است برای کسی رشد اتفاق بیفتد درجات و مراحل دارد، یک دفعه نمی توانی بروی قله اورست را فتح بکنی، شما باید آرام آرام از قله های کوچک شروع کنی و به قله های بالا برسید، در امور دینی هم همین طور است، یک دفعه افراد نمی شوند مرحوم آیت الله العظمی بهجت، با دو ساعت قبل از سحر شب زنده داری کردن، ما اصلا دو ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشیم اصلا نمی دانیم چه کار باید بکنیم، نمی دانیم که چه باید با خدا بگوییم. می گوییم نماز شب گفتند و نماز شب هم می دانیم که یازده رکعت است، چهار تا دو رکعت نافله شب به جا می آوریم و یک دو رکعت هم شفع به جا می آوریم و یک رکعت هم نماز وتر است، نماز وتر هم یک مقدار طولانی تر می شود، این شد 10 دقیق یک ربع بیست دقیقه نیم ساعت. اصلا دو ساعت با خدا راز و نیاز کردن نمی توانیم، خودم را عرض می کنم در ماه رمضان وقتی قرار می شود شب قدر داشته باشیم، خیلی ها آن دو ساعت سه ساعت چهار ساعت در مسجد جوشن کبیر خوانده بشود دعای افتتاح و این ها خوانده بشود همان را هم خیلی سخت شان است، یعنی مثلا می گوید که بینش یک پذیرایی بشویم، بینش برویم بیرون یک دوری بزنیم، حالا یک شب قدر است که جوشن کبیر دارد، بقیه سال چه؟ آن کسی که بقیه سال دو ساعت دارد شب زنده داری می کند، دو ساعت به اذان صبح بلند می شود، و دو ساعت در آن دل تاریکی است و نه مسجدی باشد که همه جمع باشند با هم دیگر همه با هم دعا بخوانیم نیست، چرا؟ به خاطر این که آن از دو ساعت که شروع نکرده است، ما فکر می کنیم که آن از اول عمرش دو ساعتی بوده است، از 5 دقیقه و 10 دقیقه و یک ربع مناجات و نماز و دعا شروع کرده است، در همه این موارد همین است. پس آقای آقامیری نرو سراغ مسخره کردن مطالبی که در دین گفته شده است، در صحرای محشر حاضر می شوند، پل صراط است، این ها روایات است. شما قبلا هم درباره آیات قرآن این کار را کردید، رفتی سراغ آیاتی که درمورد توصیف بهشت است، شما که نمی دانید تقصیر مردم چیست؟ شما می روید آن جا صحبت می کنید، بعد مخاطب شما می گوید راست می گوید دیگر، یعنی چه که این ها از قبر بلند می شوند عریان بلند می شوند می آیند آن جا و از یک پل است که باید از این پل بپرند بروند آن سمت، چگونه باید آن سمت بروند، امام صادق (علیه السلام) فرمودند، امالی صدوق صفحه 257،

«النَّاسُ يَمُرُّونَ عَلَى‏ الصِّرَاطِ طَبَقَاتٍ»

مردم از روی صراط وقتی می خواهند عبور کنند چند گروه می شوند.

«‏فَمِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ»

بعضی از این ها مثل برق می گذرند.

«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ»

بعضی ها مانند اسب به تاخت می روند

«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً»

برخی سینه خیز می روند.

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص177

یعنی می خواهند بیفتند، خودشان را نگه می دارند، چرا دارد پایش می لرزد؟ این لرزش پا آن لغزشی است که در دنیا پیدا کرد، بر سر گرفتن رشوه، آن لغزشی است که در دنیا پیدا کرد بر سر خدای ناکرده خیانت به ناموس مردم. آن لغزشی که در دنیا پیدا کرد بر این که بر علیه کسی به ناحق حرف بزند، با رفیقی دشمنی بکند، زیرآب کسی را بزند. این ها آن جا هایی است که می رود انگار پا می گذارد روی آن تکه ای از پل که زیرش سست است، چرا سست است؟ به خاطر این که شما آن لحظه ای که سر کار تهمت به دوستت و همکارت زدید، آن لحظه یک چکش هم زدی زیر پای خودت را سست کردی در روی پل صراط، این ها معنی دارد، این ها توضیح دارد، روایاتش موجود است، تو چیزی که روایاتش موجود است داری زیرآبش را می زنی، داری با توهین حرف می زنی. خیلی آقای با سوادی است، من این جا بیایم بگویم این چیست؟ آن چیست؟ و... تو بگو که چیست، شما می گویید که این ها را توضیح نداند، می گوییم که توضیح دادند تو نمی خواهی بشنوی، تو توضیحات را نشنیدی، تو حاضر نیستی که توضیح واقعی این ها را بپذیری، و حاضر نیستی توضیح واقعی اش را برای مردم بگویی، تو حاضر نیستی به مردم بگویی که این ها روایات واقعی است، می گویی که این ها یک چیز های رسمی است، این قدر گفتن ما هم فکر می کنیم که واقعا این گونه است، نه این گونه نیست؟ یعنی می گویی که ما صراط و میزان نداریم؟

باز کلیپ داریم و بررسی خواهیم کرد، نکیر و منکر را مسخره می کند. مدل بیان ایشان را ببینید شاید من اشتباه می کنم، شاید من حس می کنم که ایشان دارد مدل مسخره آمیز دارد صحبت می کند، نمی دانم بیننده ها یک بار زنگ بزنند بگویند واقعا اگر ما اشتباه می کنیم به ما بگویند که دارید اشتباه می کنید، مثلا شما بد بین هستید، ما هم می گوییم که ما اصلاح می کنیم، فکرمان را اصلاح می کنیم، شما هم الان این برداشت را دارید، مدل حرف زدن، من دیدم که ایشان که پل نیروگاه را که گفت شما لبخند زدید، چرا لبخند زدید، چه ربطی دارد؟ چه فکر کردید شما؟

مجری:

اصل دین و اصل مطلب را دارد زیر سوال می برد، معاد را دارد زیر سوال می برد.

استاد عباسی:

یعنی آن کسی که می داند در قم یک پلی هست به نام پل نیروگاه بعد ایشان می گوید که صراط مثل پل نیروگاه است و زیرش هم یک رودخانه ای هست، تصادف بکنید پایین می افتید، شما اصلا پل صراط یکی از مفاهیم دینی حد اقل هفت هشت روایت جلوی من هست که به بعضی از این روایات اشاره کردم، این قدر راحت درباره اش حرف می زنی؟! مثل این که دارید در رابطه با یک شهر دیگری داری صحبت می کنید مثلا می گویید یک پلی در اصفهان هست مثل پل نیروگاه قم، یک پلی در اهواز هست مثل پل سی و سه پل اصفهان، واقعا این گونه است؟ این قدر راحت است که بگویی این اینگونه است و همه را با چهار تا سوال سمبل بکنید، واقعا نمی دانم آدم باید چه بگوید نسبت به این قدر سطحی. بعد تو به مخاطبینت داری می گویی، فکر کن، خب من می گویم فکر کن، خودت هم فکر بکن، چرا به مخاطبینت می گویی فکر کن؟ بله مخاطبینت فکر بکنند، اتفاقا مخاطبینت فکر بکنند که چرا نشستند پای یک منبری که به جای این که محتوای دینی ارائه بدهد، فقط سوال می کند و ابهام ایجاد می کند، این چیه و آن چیه؟ یعنی شما واقعا فکر کردید از این منبر به آن منبر مخاطبین شما فرصت دارند بروند ده ها ساعت تا هفته دیگر وقت بگذارند جواب این همه ابهام را در بیاورند، اصلا جوری که شما حرف زدید و زیرآبش خورد، آیا واقعا آن دیگر به فکر می رسد که من بروم در بیاورم و جواب این آقا را بدهم که پای منبر نشسته است؟ این مدل به این راحتی درباره همه چیز صحبت کردن، درباره همه چیز نظر دادن، همه چیز را زیر سوال بردن این کار واقعا یک کار ناشایستی است، کتاب فراوان است، مثل من یک کتاب به نام حقایق ایمان، آقای شاهرجبیان نوشته است، درس نامه معارف و عقاید یک تا پنج که از توحید تا معاد در حوزه علمیه خواهران نوشته شده است، حاج آقای برنجکار نوشتند و آقای سبحانی نوشتند و کتاب ها دیگر، مثلا از این کتاب، روایت ها را این جا آوردند، توضیحاتش را هم آوردند، صراط آخرت چیست؟ امالی شیخ صدوق آورده است، از منابع دیگر معانی الاخبار شیخ صدوق آورده است، معانی الاخبار اصلا باب معنی الصراط دارد، که می گوید صراط دنیا ارتباطش با صراط آخرت چیست؟ می گوید

«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الصِّرَاطِ فَقَالَ هُوَ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِي الدُّنْيَا وَ صِرَاطٌ فِي الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِي فِي الدُّنْيَا»

آن راه معرفت خداوند است، آن ها دو صراط هستند، صراط در دنیا و صراط در آخرت، اما صراطی در دنیا است، آن امامی که اطاعت فرض و واجب است.

«فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ»

این معنایش در کتاب های ما هست، در روایات ما هست، جوان های مردم را از اهل بیت دور نکن، به جای این که به عقل خودت بسنده کنی که صراط و میزان چیست و همین طوری در محشر راه می افتند و لخت و عریان هستند، به جای این که این حرف ها را بزنی بیا روایات را برای مردم بیان بکن، برای جوان ها بیان بکند، شاید جمعیت کسانی که پای منبرت می نشینند بگویند که این هم دارد روایت می خواند رها بکنند و بروند، بگذار که بروند، آن کسی که قرار است دین را بگیرد باییستد و دین را بگیرد. همین جوری رفتن و آن جا نشستن و صحبت کردن صرف این که جذاب باشد و آدم ها خوش شان بیاید، بخندند وقتی می شنوند صراط را داری با پل نیروگاه مقایسه می کنی، بیا این ها را برای شان بگو، آن امامی است که اطاعت او فرض و واجب است و هر کس که او را در دنیا شناخت و از او پیروی کرد از صراطی که پل جهنم در آخرت است می گذرد.

«مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِي الدُّنْيَا»

هر کسی که در دنیا از آن گمراه شد، این تفاوت بین شیعه امیرالمؤمنین و دیگران است، اگر در این دنیا از امام مفترض الطاعة تبعیت کرد، در این قیامت می تواند از پل صراط بگذرد، وقتی از امام مفترض الطاعة تبعیت کرد دنیای او اصلاح شده است پس آخرت او هم اصلاح شده است. آن لغزش هایی که در پل صراط اتفاق می افتد و دارد از روی جهنم رد می شود آن اعمالی است که در این دنیا دارد، اعتقادی است که در این دنیا دارد، اگر توانست در این دنیا اطاعت از امام مفترض الطاعة بکند، پس می تواند از آن عبور بکند، اگر نه

«زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الْآخِرَةِ فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّمَ.»

در آتش جهنم می افتد، معانی الاخبار شیخ صدوق باب مئن الصراط، جلد 1، صفحه 32. از آقا امام عسکری (علیه السلام) در تفسیر صراط مستقیم آمده است:

«فَأَمَّا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ فِي الدُّنْيَا فَهُوَ مَا قَصُرَ عَنِ الْغُلُوِّ وَ ارْتَفَعَ عَنِ التَّقْصِيرِ وَ اسْتَقَامَ فَلَمْ يَعْدِلْ إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ وَ أَمَّا الطَّرِيقُ الْآخَرُ فَهُوَ طَرِيقُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى الْجَنَّةِ الَّذِي هُوَ مُسْتَقِيمٌ لَا يَعْدِلُونَ عَنِ الْجَنَّةِ إِلَى النَّارِ وَ لَا إِلَى غَيْرِ النَّارِ سِوَى الْجَنَّةِ قَالَ وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ (علیه السلام) فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ قَالَ يَقُولُ أَرْشِدْنَا إِلَى الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِيقِ الْمُؤَدِّي إِلَى مَحَبَّتِكَ وَ الْمُبَلِّغِ إِلَى‏ دِينِكَ وَ الْمَانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَعْطَبَ أَوْ نَأْخُذَ بِآرَائِنَا فَنَهْلِكَ»

معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص32، باب معنى الصراط، ح1

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج24، ص9

می فرماید اما صراط مستقیم در دنیا این است که در حق ائمه یا هر چیز دیگر غلو نکند و تقصیر و کوتاهی در حق آن ها و امامت و ولایت ایشان یا هر چیز دیگر نکند، و مستقیم در دین حق باشد و به هیچ چیز باطلی میل نکند، در آخرت راه مؤمنان به بهش است که مستقیم است، و از بهشت به سوی آتش یا غیر آتش عدول و انحراف نمی کنند، و تنها به بهشت می روند، این هم معانی الاخبار، معنای صراط، جلد 1، صفحه 32، حالا این ها یعنی پل نیروگاه؟ این همه روایات در معنی آن صراطی که شما شنیدید، بقیه امور قیامت و بقیه مسائل هم، این که نکیر و منکر می آیند در قبر حاضر می شوند، ایشان همه چیز را همین جوری دارد معنا می کند، همه چیز را همین جوری مسخره می کند، همه اش ابهام ابهام، یک جایی هم یک حمله می کند، یک مسخره می کند و کلا همه چیز را زیر سوال می برد، دیگر آن وقت اگر جوان شیعه امیرالمؤمنین حاضر نشد این را روایات را بخواند مسئولش جناب آقای آقامیری است، و امثال آقای آقامیری که آمدند زیرآب روایات معصومین (علیهم السلام) را زدند، گویا آن هایی که بالای منبر می رفتند این روایات اهل بیت را می خواندند داشتند و همین طوری یک چیزی می گفتند و ایشان خیلی عاقل و فهمیده و اهل فکر است که این ها را قبول ندارد، حالا چه چیزی قبول دارد خدا می داند و عرض می کنم، بله خدا می داند کاملش را ولی غیر دقیقش یا مختصر چیزی که قبول دارد را عرض کردیم. نتیجه این حرف ها می شود خروج شمر از جهنم، خروج قاتل های حضرت زهراء از جهنم، بعد فاطمیه می شود، جوان حواس پرت ما که آقا چه گفته است همین آقا را دعوت می کنند برای فاطمیه سخنرانی بکند برایشان، این می گوید قاتل حضرت زهرا به بهشت می رود، از جهنم خارج می شود، مخلد در نار نیست، دعوت می کنند. و روایت فراوانی دیگری که فرمودند شیخ طوسی از طرق غیر شیعه، از انس بن مالک روایت کردند، آقا رسول الله فرمودند

«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ نُصِبَ الصِّرَاطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ مَعَهُ جَوَازٌ فِيهِ وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»

وقتی پل صراط را در روز قیامت نصب می کنند (که پل صراط در قیامت است آقای آقامیری، نه پل نیروگاه قم) وقتی نصب می کنند آن جا یک مجوز و برگه عبور از روی آن پل می خواهند، اسم این ها را می خواهی بگذار واقعی تمثیل هر چه که دلت می خواد بگذار، این است، باید برگه عبور داشته باشد، هیچ کس از آن عبور نمی کند «إِلَّا مَنْ مَعَهُ جَوَازٌ فِيهِ وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» جواز باید داشته باشد، جوازش چیست؟ جوازش والایت امیرالمؤمنین است، کسی ولایت امیرالمؤمنین دارد از آن صراط عبور می کند، ندارد نمی گذارند عبور بکند،

«وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ (تَعَالَى)»

این قول خدای متعال است در قرآن بر این که:

(وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ)

آنها را نگهداريد که بايد بازپرسي شوند!

سوره صافات (37): آیه 24

نگه می دارند شان، این ها مسئول هستند و مورد سوال قرار می گیرند؛ ولایت امیرالمؤمنین را چه کار کردی؟ پذیرفتی؟ رد کردی؟ سرسری عمل کردی؟ حاضر شدی ولایت را بپذیری یا حاضر نشدی بپذیری؟

«وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» يَعْنِي عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ).»

یعنی از ولایت امیرالمؤمنین سوال می کنند.

الأمالي (للطوسي)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الثقافة ، مصحح: ندارد، ص290

آیه را که عرض کردم آیه 24 سوره صافات است. روایتی که عرض کردم خدمت تان امالی شیخ طوسی مجلس 11، حدیث 11، صفحه 290، این ها اعتقادات ما است داری زیرآب چه چیزی را می زنی؟ چرا به اسم شیعه می زنی؟ تو از شیعه برو بیرون، بعد بزن مردم تکلیف شان را بدانند، در حسینیه امام حسین (علیه السلام) در یک حسینیه خاصی که برای یک آقایی بود که آدم از سادات بود آدم درستی بود آن جا تصاحب کرده باشی و آن جا این حرف ها را بزنی به اسم شیعه امیرالمؤمنین، به اسم سید، این برای ما قابل پذیرش نیست.

 در رابطه صراط روایتی داریم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار است از این صراط عبور بکنند، روایت کجا هست؟ حالا قنطره ها و عقبه های دارد صراط که مثلا روایات هست که خود صراط بخش های مختلف مورد سوال قرار می گیرند، مثلا بخش امانت است، بخش صله رحم است، بخش مظلمه های مردم است، بخش نماز است که این جا جا هایی است که لغزش گاه ها هست، هر کس از این سوال ها عبور می کند می تواند از این پل ها عبور بکند این در امالی شیخ صدوق، مجلس 33، حدیث 3، صفحه 176 آمده است، تفسیر قمی جلد 2، صفحه 421، کیفیت جهنم و صراط آمده است.

 اما روایت مهم که وقتی ایشان زیرآب صراط را زد و این مدلی دارد زیرآب این روایت را می زند و این خط قرمز ما است، روایتی هست در تفسیر امام عسکری از آقا رسول الله که

«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ- نَادَى مُنَادِي رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ: يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ- غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ عَلَى الصِّرَاطِ.»

آقا رسول الله فرمودند خدای متعال وقتی اولین و آخرین را مبعوث می کند در قیامت همه را زنده می کند و مبعوث می کند در قیامت، منادی خدای متعال زیر عرش خدای متعال ندا می دهد ای گروه خلائق دیدگان خود را ببندید تا فاطمه فرزند پیامبر سیدة النساء العالمین بر صراط بگذرد، گذر از صراط بکند.

 می فرماید:

«لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْقِيَامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا»

همه چشم های شان را می بندند

«إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الطَّاهِرُونَ مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ مَحَارِمُهَا»

جز فرزندان شان که این ها محارم حضرت هستند

«فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِيَ مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ، طَرَفٌ مِنْهُ بِيَدِهَا وَ هِيَ فِي الْجَنَّةِ، وَ طَرَفٌ فِي عَرَصَاتِ الْقِيَامَةِ.»

وقتی که داخل بهشت می شوند جامه ای آن حضرت روی صراط کشیده می شود طوری که طرفی از آن در دست حضرت است و طرفی هنوز در عرصات قیامت است، در صحرای قیامت هست.

 حالا این جا منادی پروردگار ندا می دهد:

«فَيُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا: يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ.»

ای دوستداران فاطمه بیایید به این لباس بچسبید، این لباس را بگیرید که شما را بکشد داخل بهشت ببرد.

«فَلَا يَبْقَى مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا، حَتَّى يَتَعَلَّقَ بِهَا أَكْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ- وَ أَلْفِ فِئَامٍ [وَ أَلْفِ فِئَامٍ‏].»

می گوید هیچ دوستداری از حضرت زهرا نیست مگر این که می آیند این لباس را می گیرد و با این لباس وارد بهشت می شود، چه قدر این ها هست که چنگ می زنند؟ بیش از هزار گروه، هزار گروه، هزار گروه، میلیون ها نفر این اتفاق می افتد.

«قَالُوا: وَ كَمْ فِئَامٌ وَاحِدٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ»

پرسیدند که یا رسول الله هر فئامی چه قدر است؟

«قَالَ: أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ النَّاسِ.. »

فرمودند هر فئام هزار هزار از مردم است، یک ملیون نفر

التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام؛ نویسنده: حسن بن على عليه السلام، امام يازدهم، ناشر: مدرسة الإمام المهدي عجل الله تعالى فرجه الشريف، محقق/ مصحح: مدرسه امام مهدی، ص434

هزاران فئام یعنی هزاران میلیون افراد به این واسطه وارد بهشت می شوند، بفهم داری چه می گویی وقتی داری صراط را می زنی، صراط را خفیف می کنی در مقابل چشم شیعه امیرالمؤمنین، که یعنی چه؟ این چه کاری است؟ این چه چیزی است؟ این روایات، روایاتی نیست که همین جوری یک چیزی گفته شده است (العیاذ بالله) کلام آقا رسول الله است، برا زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است، چرا داری خراب می کنی این را، چرا داری می زنی به جای این که توضیح درست بدهی، تبیین بکنی داری می زنی؟ آدم این را نمی فهمد، واقعا آدم متوجه نمی شود که منظور آقای آقامیری جز تخریب اعتقادات شیعه، جز ضربه زدن به اعتقادات شیعه چه چیزی می تواند باشد؟ اگر چیز دیگری است، طرفدار های شما زنگ بزنند توجیه بکنند و بگویند که چیز دیگری است، یک توضیحی بدهید که این ها چیست؟ چرا این حرف ها را ما باید از یک نفر که ادعای شیعه امیرالمؤمنین هم دارد بشنویم؟ این را متوجه نمی شویم.

مجری:

بسیار عالی، بیننده های عزیزی که پای برنامه هستید، شبهه ای که از آقای آقامیری در این برنامه گفته شد و کلیپش را با هم دیگر دیدیم، استاد عباسی پاسخش را خیلی زیبا و فصیح بیان کردند. اما چیزی که برای من خیلی جالب است این است که استاد عزیز تمام روایات صراط و پل صراط و معاد را بیان کردند همه شان با سند، حتی آیه قرآن را دوستان عزیزم برای شما به نمایش گذاشتند و شما دیدید. من یک خواهشی از بیننده های عزیز دارم آن دسته از کسانی که مرید آقای آقامیری هستند، مرید بودن چیز بدی نیست، ولی مهم این است که من مرید چه کسی باشم، آیا به اصل دین من، به اعتقاد و مقدسات من چگونه دارد توهین می کند، ما بایستی ارزش برای خودمان قائل بشویم که آیا من پای منبر کسی بشینم و ایشان چه چیزی را صحبت بکند و درمورد چه بحثی حرف بزند و صحبت هایی که آقای آقامیری می کند، برای من خیلی جالب است که آقای آقامیری شما این روایات و احادیث اهل بیت را تکلیف تان را معلوم بکنید، قبول دارید یا قبول ندارید؟ ظاهرا دارید انکار می کنید و خودتان هم نمی دانید که به چه راهی دارید می روید، سید اولاد پیامبر خدا هستید، سید و فرزند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستید، روی سفره اهل بیت نشستید ولی دارید حرفی را می زنید که میزبان را خدای ناکرده دارید زیر سوال می برید.

 این خیلی مهم است که متشکرم و سپاسگزارم از جناب آقای عباسی عزیز که خیلی خیلی زیبا در این برنامه بیان کردند، من خواهشی که از شما بیننده عزیز دارم این که تلفن را دوستان عزیزم در اتاق فرمان زیرنویس می کنند می توانید همین الان با ما تماس بگیرید بعد از این که میان برنامه را دیدیم، بیایید صحبت کنید، بیاید بگویید که آقای عباسی من حرف شما را قبول ندارم آقای آقامیری من حرف شما را قبول ندارم، کامنت هایی که من بعضی مواقع صحبت هایی که آقای دکتر عباسی می کنند در فضای مجازی می بینم واقعا بعضی مواقع متأسف می شوم از این که کور کورانه بعضی ها می آیند طرفداری می کنند از پوچ و ظلمات خدا، و این را که دارم عرض می کنم جداً خیلی ناراحت کننده است از این که بعضی مواقع متوجه بحث ها نمی شوند، متوجه مطالب نمی شوند و یک مسیری را مثل جت دارند طی می کنند که خودشان هم نمی دانند به کجا دارند می رسند. میان برنامه کوتاهی را با هم ببینیم برگردیم و بعد از این میان برنامه یک کلیپ دیگر از آقای آقامیری خواهیم دید و بعد صحبت های آقای دکتر عباسی را عزیز را می شنویم.

(میان برنامه)

مجری:

بیننده های عزیزی که پای برنامه هستید و این برنامه را انتخاب کردید و تا الان بیننده این برنامه بودید بسیار متشکر و سپاسگزارم. عرض کردم بیننده عزیزی که اگر تمایل داشته باشند با ما در ارتباط باشند می توانند تماس بگیرند و دوستان اتاق فرمان این ارتباط را برقرار می کنند و صدای گرم شان را خواهیم شنید، جناب آقا فتحی عزیز از کرج پشت خط هستند، سلام می کنیم خدمت شما آقای فتحی عزیز در خدمت شما هستیم بفرمایید.

بیننده آقای فتحی از کرج:

با عرض سلام خدمت شما و استاد گرامی، آقای عباسی که ما ارادت خاص به ایشان داریم، خوب هستید؟

استاد عباسی:

سلامت باشید خیلی ممنون.

اقای فتحی:

 آقای عباسی یک سوالی پیش آمده است، چون خود من هم کارم همین است این آقای آقامیری دنبال چه چیزی می گردد؟ چه کار می خواهد بکند؟ مثلا می خواهد مکتب جدیدی ایجاد بکند؟ فرقه جدیدی می خواهد احداث بکند، دنبال چه چیزی می گردد؟ و کجا می گذارند که این سخنرانی بکند، یعنی من اگر خودم بدانم که ایشان کجا سخنرانی می کند یک بار بلند می شوم می روم آن جا ببینم که این چه می گوید و باید در محل جوابش را داد. یعنی دو بار باید در محل خراب بشود، نه این که پشت تلویزیون، پشت تلویزیون ککش هم نمی گزد، ولی دو بار که در محل خراب بشود من نمی دانم که این کجا است، تهران است، کرج است، اسفراین است. خدا شاهد است من بدانم بلند می شوم یکی از جلساتش را می روم ببینم این کجا سخنرانی می کند، و به نظر شما چه کار می خواهد بکند؟ می خواهد یک فرقه ایجاد بکند؟ مثلا بهائیت را ایجاد بکند، چه کار می خواهد بکند، نظر شما چیست؟

مجری:

خیلی متشکرم آقای فتحی، پشت خط تشریف داشته باشید.

استاد عباسی:

بله پشت خط باشند، ببینید جناب آقای فتحی، اصلا جای دوری نیست، از نظر مکانی همین نزدیک خود ما هم هست، در داخل قم است، ایام خاص و نه همیشه ولی یا شب جمعه ها یا مناسبت های خاص صحبت می کند، و اتفاقا اصل قصه خوب است، حالا ما برویم ممکن است که بگویند آمدند یک برخوردی بکنند یا مثلا ناراحتی باشد ولی مخاطبین باید به این جا برسند که خود مخاطبین خیلی محترمانه و مؤدبانه به ایشان اشکال کنند، سوال بکنند از ایشان، آقا همین الان شما گفتید که صراط چیست؟ خودت برای ما توضیح بده که صراط چیست،

آقای فتحی:

من هم همین را عرض می کنم در محل یک نفری که بلد است، آن نمی آید این جا که با ما و شما بحث بکند و وارد مذاکره بشود، یک نفری که بلد است در محل با او وارد مذاکره بشود.

استاد عباسی:

بله، الان کلیپ بعدی مان از کلاب هاوس است که ایشان آن جا هم که آمده است آن جا هم خیلی نمی ایستد که جواب افراد را بدهد در فضای مجازی، تقریبا دارد حرف هایی که مطرح می کند یک طرفه مطرح می کند، بله این درست است، و این که این آقا دنبال چه چیزی می گردد، ما برداشت مان از ایشان این است، باطن ضمیر افراد را خدا می داند ولی برداشت مان از حرف های ایشان هست که یک چیزی برای ایشان خیلی مهم است و این نفرات و تعداد فالوور هست که هر چه قدر که شما سر و ته دین را بزنید متأسفانه یا آن شریعت را کنار بگذارید، بالاخره جذابیت های خاص خودش را دارد برای یک سری از افراد و ایشان یک بخشی دنبال این هست و یک بخش هم بله، بالاخره جمع این حرف ها علاوه بر این که فالوور و بازدید کننده و حالا با توجه به این که ایشان کار های اقتصادی هم دارد و در همان صفحات شان کار های اقتصادی شان به شدت پیگیری می کند، در عین حال آرام آرام به این سمت دارد می رود که بالاخره یک حرف های جدیدی که نتیجه اش می شود یک حالت صوفیانه خاص در فضای شیعی که دیگر آن اسم صوفیه را نداشته باشد خانقاه هم نداشته باشد و فلان بحث ظاهری هم نداشته باشد و راحت ایشان بتواند برای خودشان فعالیت های دینی این مدلی را با یک جمع زیادی در فضای حقیقی و مجازی داشته باشد.

آقای فتحی:

آقای عباسی فرقه هایی مثلا علی اللهی یا بهائیت هم این شکلی به وجود آمده است یعنی اولش یک عده آمدند یک حرف هایی زدند، کسی جوابشان را نداده حالا خدا خیرتان بدهد که شما جواب می دهید ولی در محل هیچ کسی جوابشان را ندادند بعدا به قول خودمان فکر کردند که علی آباد هم شهری است.

استاد عباسی:

بله دقیقا این خطری که ما هم احساس کردیم از همین بوده است، بالاخره ما مسئول هستیم به آن اندازه که وسعمان هست در رابطه با دین، در رابطه با اعتقادات پیگیری بکنیم و نگذاریم که این انحرافات گسترش پیدا بکند و این احساس خطر نه این که برای من داشته باشد، احساس خطر برای اعتقادات شیعی دارد که من بیایم کار ها و بحث های دیگر را کنار بگذارم بپردازم به صحبت های ایشان، خیلی از دوستان گفتند که آقای آقامیری از نظر علمی در این حد نیست، گفتم که می دانیم که از نظر علمی ایشان بنیه علمی ندارد، جایگاه علمی ندارد، شخصیت علمی نیست، ولی از این جهت که افرادی احیانا از باب دین دارند ایشان را پیروی می کنند، آن هایی که از باب مسائل دیگر است مثل اجتماعی و سیاسی ما کاری نداریم، آن کسی که از باب دین دارد پیگیری می کند آن برایش مشخص می شود که واقعا دین این نیست، اگر فکر می کنی که با حرف های آقامیری روز قیامت می توانی پاسخگو باشید و می توانید رهایی پیدا بکنید و مشکلی هم برایت ایجاد نشود و هم دینت را داشته باشی و هم به همه کار های دیگر حتی کار های منفی برسی، این طوری قطعا امکان پذیر نیست.

مجری:

خیلی متشکرم از جناب آقای فتحی عزیز از کرج که با ما در ارتباط بودند، به قول استاد عزیز بحث ها یک طرفه است، یکی از دوستان می گفتند که پای منبرشان رفتیم استاد، اجازه صحبت را به ما نداند، فقط خودشان صحبت کردند، آقای علی عزیز از مشهد پشت خط هستند، سلام می کنم خدمت شما علی آقای عزیز در خدمت شما هستیم.

بیننده آقا علی از مشهد:

سلام علیکم خسته نباشید، با تشکر از برنامه خوب تان، با توجه با فرمایشات استاد عباسی عزیز، خواستم عرض بکنم که این قبیل افراد کم نیستند، بودند و هستند، می خواستم بپرسم که چرا این قبیل افراد در رسانه ملی مطرح می شوند، حتی بعضی از این افراد هستند که مطرح می شوند و همه حرف هایشان هم می زنند و در لباس دین و غیر دین، بعد با این توجیه که این آقا مثلا توبه کرده است این ها را دوباره می آورند در رسانه ملی، می خواستم بدانم که مسئولش کیست؟ چه کسی پاسخگو هست؟ چون مخاطب این افراد معمولا افراد مؤمن و معتقد نیستند، منتهی وقتی که در رسانه ملی معمولا مردم دین دار مخاطب هستند، این اشخاص مطرح می شوند، چه پس از این موضع گیری هایشان و چه بعد از آن، و می خواستم که بفرمایند که چه کسی پاسخگو هست؟ تشکر از لطف تان.

مجری:

خیلی متشکرم علی آقای عزیز از مشهد که با ما در تماس بودید، استاد عزیز می گویند که در رسانه ملی هم ظاهرا هستند.

استاد عباسی:

من در رابطه با ایشان را ندیدیم ولی افراد دیگری هستند که این اتفاق افتاده است آن هم عدم توجه هست یک. و احتمال این که به هر حال روابطی داشته باشند که بتوانند برنامه را داخل صدا و سیما ببرد، وگرنه من که ندیدم ایشان آن جا باشند ولی افرادی دیگری اگر بودند این هم باز اشتباه است، هر چه قدر ما بتوانیم آگاه سازی بکنیم که حساسیت وجود داشته باشد که آن کسی که رسانه در اختیارش قرار می گیرد در هر رسانه ای؛ چه رسانه ملی باشد چه فضای مجازی و غیره، این اگر دارد حرف دینی و عقیدتی می زند دارد دین و عقیده مردم را دستکاری می کند، این را باید مراقب باشیم.

مجری:

جناب آقای محمدی عزیز از اصفهان پشت خط هستند، سلام می کنم شب تان بخیر.

بیننده آقای محمدی از اصفهان:

سلام علیکم خدمت مجری محترم و سلام خدمت استاد عزیز و ارجمند، شب شما بخیر، ببخشید صدای من می رسد؟

مجری:

بله بفرمایید

اقای محمدی:

عذرخواهی می کنم من یکی دو تا از مریدان این آقا را می شناسم، اغلب کسانی هستند که اعتقاد محکمی ندارند و فقط به خاطر این که ایشان جبهه متخاصم علیه تمام روحانیت گرفته است از ایشان طرفداری می کنند، و این نشانه جهل یک نفر است که کلیه علمای اسلام را مورد حمله قرار می دهد و سواد دانشی هم ندارد و همینطور که شما در برنامه تان با دقت توضیح دادید. اما برای کسانی که خیلی حوصله حدیث و روایت زیاد را ندارند من خودم که دانش بالایی ندارم و فقط در حد یک دانش آموز کار می کنم در ارتباط با قرآن به این نتیجه رسیدم که اگر انسان بخواهد این نظریه جهنم و بهشتی را که ایشان دارد این طور با اباهه گری برخورد می کند ببیند درست هست یا نه، کافی است که این کلمات جنت نعیم، فردوس، رضوان، انهار و نور را که در جهت مثب نعمت های الهی است با جهنم و جهیم و نار و عذاب این ها را یک شمارش ساده در قرآن بکند، آن وقت می بیند که تعداد این ها با یک محاسبه حدود هم است، و با یک محاسبه دقیق تر این انذار و ترسانندگی که خداوند به کار برده است در قرآن بیشتر است، و بنابراین به این سادگی رد می شود، و اما پیرو آن فرمایش یکی از بینندگان که فرمودند کسانی که آمدند خشت های کج گذاشتند، عرض بکنم این شخص وزنی ندارد از این وزین تر مثلا کسروی بود که دیگر اسمی از آن دیگر نیست، خیلی با دین در افتاد و چیز از آن نمانده است و پیروی ندارد، تشکر از برنامه خوب شما.

مجری:

خیلی متشکرم از آقای محمدی عزیز از اصفهان، جناب آقای امیدیان عزیز هم پشت خط هستند از استان قزوین، سلام می کنم شب تان بخیر.

بیننده آقای امیدیان از قزوین:

سلام، خدمت استاد عزیز و مجری توانا عرض ادب و احترام دارم، بنده خدمت تان عارض هستم که یک هفت- هشت ده سالی است با توجه به این که سمت و شغلم چیز دیگر است ولی چند سالی هست که این شبکه ها را پیگیری می کنم، من یک ورزشکار و مربی هستم، ولی خیلی مهم است برای من که در مملکت دینی دارم زندگی می کنم و دین و مذهبم برایم واقعا مهم است. یک خواهشی داشتم از آقای عباسی، این آقایان را بزرگ نکنید، این آقایان را اصلا بلدشان نکنید، این ها اصلا هدف شان معلوم است که چیست، این ها اصلا دیدگاه شان معلوم است که چیست، اصل دین را این ها هدف قرار دادند که دین را بزنند، نگاه نکنید که سید است، این ها را بزرگ شان نکنید خواهشا، این ها می آیند در شبکه های مجازی خودشان را بلد می کنند و چهار تا فالوور و چهار تا مخاطب پیدا می کنند، حالا دکان راه می اندازند و بازار گرمی می کنند، وقت برنامه های تان ارزشمند است، برنامه ها را ببرید به سمت و سویی که چهار تا جوان هنوز احادیث و مطالب اهل بیت را آن های که سند الصحیح هستند یاد بگیرند، در باره آخر الزمان ما انواع و اقسام احادیث را داریم که به درد این عصر می خورد و جوان های ما بصیرت شان بالا برود، این ها الکی بزرگ می شوند.

مجری:

خیلی متشکرم آقای امیدیان

آقای امیدیان:

ممنونم از برنامه خوب تان، مخاطب زیاد دارید، از همه فرقه ها و از همه طیف ها، صرفا مذهبی نیستند، ما کسبه داریم، بازاری داریم، ورزشکار داریم، شکبه های تان را پیگیری می کنند و این جوری است که ما احترام بگذاریم به همه ادیان و همه آدم های طیف جامعه مان.

مجری:

خیلی ممنونیم جناب آقای امیدیان، زنده باشید، استاد صحبت های آقای محمدی از اصفهان.

استاد عباسی:

بله، ایشان فرمودند که این جریان یک جریان انحرافی هست و خیلی بزرگ تر از این آقا بودند که رفتند و ایشان هم به طبع قطعا دستش برای همه رو خواهد شد، دیر یا زود همه متوجه انحرافات او خواهند شد. حالا این نکته ای هم که جناب آقای امیدیان فرمودند من سریع عرض بکنم که، به هر حال ما موظف هستیم نسبت به همه انحراف های جدی واکنش نشان بدهیم، بله حالا یک نکته این هست که بالاخره ایشان را ما بزرگ تر نکنیم و پرداختن به ایشان خیلی غیر عادی نباشد ولی به نظرمان آمد که الان در این جا لازم است، یعنی با گفتگویی که با کارشناس های محترم هم شد و از این حیث خود ایشان نه، از حیث افرادی که احیانا به خاطر فضای مجازی ممکن است جذب ایشان بشوند به خاطر آن ها ما باید این فضا را داشته باشیم.

مجری:

بیننده های عزیز کلیپی را که صحبتش شده بود و قرار شد که با هم ببینیم، فکر می کنم این کلیپ خیلی جذاب باشد استاد، این کلیپ را با هم ببینیم.

کلیپ شبهه دوم - اقای حسن اقا میری

الان یک چیزی می گویم و فردا برای من شر می شود اما من این را این جا می گویم، در هیئت هم گفتم منتهی یک بلایی سر اینترنت آوردند که نمی توانیم لایو برویم، مریم رجوی پرونده دارد، یک سری جنایاتی دارد و متهم است، یک دادگاه عادلی باید درست بشود، ایشان برود در دادگاه عادل حق دفاع داشته باشد و وکیل مدافع داشته باشد، شاکی داشته باشد، قاضی عادل باشد، به پرونده اش رسیدگی بشود؛ اما به عنوان یک شهروند حق دارد که راجع به کشورش صحبت کند، من نمی توانم بگویم که مریم رجوی تو یکی خفه شو، من می گویم که اگر توانستی مریم رجوی را خفه کنی حسن آقامیری را هم خفه می کنی، کاری ندارد می گویید که این هم از منافقین است، این هم از آن خط می گیرد، و همین طور حسن آقامیری ها، همین طور یک باره می بینید که همه را متهم کردید و همه را خفه کردید من می گویم که او به عنوان شهروند اجازه دارد حرف بزند اما یک دادگاهی هم باید باشد پرونده این برود همان جا.

مجری:

سروران گرامی کلیپ را با هم دیگر دیدیم بیننده عزیز که اگر باز تمایل دارند که با آن ها در ارتباط باشیم بعد از پاسخ جناب آقای دکتر عباسی می توانند با ما در ارتباط باشند و صدای گرم شما بیننده عزیز را بشنویم، استاد عزیز کلیپی که درباره مریم رجوی هست.

استاد عباسی:

متأسفانه این آخرین شاهکار ایشان هست، و تعجبی هم نیست از کسی که قائل می شود قاتلین حضرت زهرا و قاتلین سید الشهدا می شود از جهنم بیایند بیرون و بهشتی بشوند و قطعا این ها از جهنم بیرون می آیند و وارد بهشت خواهند شد، دیگر تعجبی ندارد که دنبال تطهیر کسی مثل مریم رجوی باشد، حق شهروندی برای او قائل باشد، بگوید که آن هم شهروند است و آن هم بیاید نظرش را بدهد، آن هم حق مشارکت در این جامعه دارد، ولو این که هزاران نفر، نزدیک به شانزده هزار نفر قربانی ترور داشتیم در کشور و در حدود این چهل سال که عمده این ها کار گروهک رجوی بوده است، کار همین ها بوده است، حتی از افرادی که درون گروه خودشان بودند.

 من در این بخش می خواهم جواب ایشان را ندهم، روی صحبت من دیگر ایشان نیست، با این صحبتی که در این جا مطرح کرده است، می خواهم که روی صحبتم با برادر ایشان آقای سید حسین آقامیری باشد، و پدر ایشان باشد، بگویم واقعا تا کجا قرار است که پیش برود؟ تا چه قدر قرار است که شما مایه بگذارید و سکوت بکنید، اگر غیرت دینی چیزی غیر از این هست که علمای ما گفتند که من خودم را عرض می کنم، پدر من به رحمت خدا رفته است، اگر امروز پدر من زنده بود، یا به دنیا برگردد، پدر من بخواهد این طور جسارت به حضرت زهرا و سید الشهدا (علیه السلام) بکند، من مقابل پدرم هم می ایستم، چرا که در بحث اعتقادات مان تعارف نداریم، اگر شما غیرت دینی تان اجازه می دهد که بگویید ما دیگر به مردم نگوییم غیرت دینی، بگویید که برای مردم این مسائل از دین را نگویید، اگر دین چیز دیگری است شما بیایید به ما بگویید که دین یعنی چه، الان باز آقای سید حسین آقامیری دو باره شما می خواهید ایام فاطمیه منبر بروید با عمامه سیاه و با عمامه پیامبر؟ یعنی قرار است که این قضیه همین طور ادامه داشته باشد؟ شما سکوت بکنی، پدر شما سکوت بکند.

(وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ)

و خويشاوندان نزديکت را انذار کن!

سوره شعراء (26): آیه 214

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا)

اي کساني که ايمان آورده‌ايد خود و خانواده خويش را از آتشي که هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد.

سوره تحریم (66): آیه 6

شما همه این ها را رها کردید و رفتید برای مردم دارید تبلیغ می کنید، نباید جلوی برادرتان را بگیرید؟ پس غیرت دینی چه می شود؟ این سکوت چه معنی ای دارد؟ آن برادر نادان و جاهل شما به آن هم شما بگویید، از ما دیگر عمری گذشته است ده دوازده سال است که در رسانه آن زمانی که شما اوائل طلبگی ات بود ما رسانه داشتیم و مناظره می کردیم، نقد وهابیت می کردیم، بحث می کردیم، گفتگو می کردیم، دیگر از ما گذشته است، اگر این مقدرا هم می بینی که ریش ما مشکی هست این هم رنگ است، دیگر از ما گذشته است که بخواهیم به خاطر برادر شما مشهور بشویم و فلان بشویم، ولی درد دارد برای من که من عمامه سفید دارم من از نسل پیامبر نیستم، من اولاد حضرت زهرا نیستم، ولی آتش می گیرم از این که برادر شما بگوید خط قرمز ما قاتل حضرت زهرا از جهنم بیرون می آید و بهشتی می شود، قاتل سید الشهدا از جهنم بیرون می آید و بهشتی می شود ولی شما صدایت در نمی آید چه قدر از این مجلس به آن مجلس، از این منبر به آن منبر بروید و سکوت بکنید وقتی می رسید به برادرت؟ شما هر جای ایران که هستی، قم زندگی می کنی ولی هر جای ایران که هستی، من حاضرم این رسانه را این وقت خودم را در اختیار شما قرار بدهم، شما بیا بگو، من می نشینم آن جا فیلم بردار بگیرد، روی زمین می نشینم، من از پای درس شما استفاده می کنم، شما غیرت دینی را معنا کن، شما بیا بزن به دهن برادرت، چرا جلوگیری نمی کنی؟ صرفا یک گوشه ای اعلام نارضایتی می کنید که بله ما قبول نداریم، همین؟! قبول نداریم، چه قدر شما مایه گذاشتید برای برادرتان؟ شما اگر یک دهم این حرف ها را من زده بودم، تا حالا من در زندان نبودم؟ تا حالا دادگاه ویژه من را احضار نکرده بود؟ شما پشتوانه امنیتی تان را بردارید از آقای سید حسن آقامیری، بردارید ببینیم که چه اتفاقی می افتد، حمایت نکنید، سکوت نکنید، برای چه سکوت می کنید؟ این چه دینی است؟ ما دین مان را از پیامبر یاد گرفتیم

(تَبَّتْ يدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ)

بريده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)!

سوره مسد (111): آیه 1

فامیل هم باشد، خلاف خدا دارد عمل می کند باید مقابلش باییستی، چرا جلوی برادرت نمی ایستی؟ این جا اصلا خطاب من به سید حسن نیست، به سید حسین آقامیری است، این دیگر بحث سیاسی نیست که برای این جناح و یا آن جناح باشد، اگر کسی در این مملکت به دین سید الشهدا باقی مانده است، اگر کسی در این مملکت رفته است جانش را به خاطر این مملکت داده است به خاطر اهل بیت (علیهم السلام) بوده است، آن کسی که پشت کمرش نوشت می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیریم، سیلی مادر بگیریم، این بوده است، دیگر این جا که بحث تعارف نیست، بحث این نیست، از این هیئت انقلابی به آن هیئت انقلابی ول کنید آقا، بیایید این جا من منبرم را در اختیارت می دهم، من رسانه در اختیارت قرار می دهم، هر جای عالم، هر جای ایران برادر شما هست بیاید این جا بایستد حرف بزند، شما خودت جوابش را بده، تو بیا جواب برادرت را بده، ما که نمی توانیم و نمی دانیم، ایشان به این جا رسیده است، آقای آقا سید حسین آقامیری می بینی برادرت به این جا رسیده است؟ پدر ایشان می بیند که فرزندش به این جا رسیده است و هیچی نمی گوید؟ این چه برادری است، این برادری به سر من بخورد، این نشد که شما همین طوری بگویید ما ناراضی هستم، ما ناراحت هستیم، این چه ناراحتی ای هست، یا باییستید اعلام برائت کنید، ما دیده ایم در همین مملکت کسانی را که از بچه های شان اعلام برائت کردند، وقتی یک نفر منحرف اعتقادت هست تو باید اعلام برائت بکنی، باید خودت بیایی نقدش بکنی، خودت بیایی جلویش باییستی، برود سراغ خط قرمز ما من این را نمی فهمم، رفت سراغ قرآن و دین و پیامبر هیچی نگوییم، رفت سراغ حضرت زهرا (سلام الله علیها) ما هیچی نگوییم، تهش هم می شود همین دیگر، ببینید سکوت تان به کجا رسیده است، تهش هم می شود همین، می گوید که آن هم یک شهروند است، یک نفر شانزده هزار نفر آدم را هم کشته است، بعد ایشان برود در کلاب هوس سنگ آن را به سینه بزند که می شود این ها بیایند داخل ایران، شهروند است و نظر بدهد، حق اظهار نظر داشته باشد، این مدل ایشان این شده است، من نمی دانم که دیگر چه باید گفت، اگر غیرت دینی نداریم در دین و اصلا بی خود است، بگویید که ما هم جمع کنیم و برویم و مردم را اذیت نکنیم دیگر، شما بگویید به ما که دین چیست، ما مردم را اذیت نکنیم، شما می بینید که برادرت با این وضعیت می آید در قم منبر می رود، شما باید جلوی آن را بگیرید، نمی گیرید و سکوت هم می کنید، و اگر منتسب به شما و پدر شما نبود خیلی اتفاق های دیگر می افتاد، ما نگوییم که حمایت می کنید، شما اعلام برائت بکنید تا خیلی ها تکلیف شان روشن بشود.

مجری:

استاد منظورتان این است که رسانه ای بکنند؟

استاد عباسی:

بله، جلویش را بگیرند، تو دهنش بزنند، یا هر چیز، بعد هم باید رسانه ای اش بکنند، بله اعلام برائت بکنند، این طوری نیست که یک نفر از خانواده ما است ما هم ایشان را قبول نداریم، اشتباه می کند ایشان همین؟! اگر او آمده بود یک ضربه خاص و ویژه ای به خود شما زده بود باز هم همین طوری برخورد می کردید؟ اگر اموال و دارایی شما را برده بود هم همین طوری برخورد می کردید؟ که بیاید دین خدا را تحریف بکند، بیاید توهین و مسخره بکند، بیاید برود سراغ قصه حضرت زهرا (سلام الله علیها) بگوید که قاتلین حضرت زهرا هم می توانند از بهشت بیرون بیایند، قاتل سید الشهدا هم از بهشت بیرون می آید، بعد آن وقت رویت می شود باز دوباره فاطمیه می شود شما می خواهی از این منبر بروی آن منبر، از این شهر بروی آن شهر، همین؟ این نشدنی است که این قدر، من هم از این قصه ها برای من درست نکنید که به قول معروف مسئله امنیتی و فلان، چرا که آقایان دست به شکایت شان هم خوب است، بروید سراغ شکایت و فلان و بهمان، ما نگرانی از این نداریم، چیزی نداریم برای از دست دادن، معلوم است دیگر ما یک بچه طلبه هستیم که یک دوره طولانی در کار علمی و کار رسانه ای و کار نقد و نظر و گفتگو و مناظره و این ها انجام دادیم، آدم آتش می گیرد از این که این قدر بی خیالی طی کردن، این قدر راحت با قضایا برخورد کردن این هم خروجی، خروجی آن قصه، آقایان می گویند حالا چه فرقی می کند، حالا بالاخره شمر در جهنم باشد یا از جهنم بیرون بیاید، بله می شود مریم رجوی هم در لانه موش باشد و آقای آقامیری ایشان را از لانه موش بیرون بیاورد و تطهیر بکند چرا که شهروند است، یک نفر بیاید رگبار ببندد روی مردم این هم شهروند است، شانزده هزار نفر کشته شده باشد آن هم شهروند است، و هیچ اشکالی هم ندارد.

مجری:

واقعا درست است نتیجه این همه صحبت هایی که آقای سید حسن آقامیری کردند و کلیپ هایی که از ایشان در این برنامه نمایش دادیم نتیجه اش این می شود، دشمن دین، دشمن خاک مان، دشمن مذهب مان را می آورد خوب جلوه می دهد، می گوید که چه اشکالی دارد؟ طرف می خواهد درباره ایران صحبت بکند، کشورش است هیچ اشکالی ندارد، آن وقت خودم من و شما اگر کسی روی سفره ما بنشیند یک بی احترامی به میزبان بکند چه کار می کنیم؟ ببخشید من می زنم پس کله اش، بلند شو این چه حرفی است که داری می زنی؟ احترام میزبان را نداری، طرف چون کشورش باشد هر جوری و هر حرفی که دلش بخواهد می تواند بزند. منتظر تماس های تان هستیم بیننده های عزیز، این کلیپ را که با هم دیگر دیدیم، استاد اجازه می دهید که یک بار دیگر این کلیپ را ببینیم؟ یک بار دیگر این کلیپ را ببینیم آقای آقامیری درمورد خانم مریم رجوی، این واقعا درست نیست که بخواهم بگوییم خانم مریم رجوی، این کلیپ را با هم ببینیم و اگر هم بیننده عزیز تمایل داشته باشند که صدای گرم شان را بشنویم و نظر خودشان را بدهند خیلی کوتاه منتظرتان هستیم، با هم ببینیم و برگردیم.

باز پخش کلیپ شبهه دوم - اقای حسن اقا میری

الان یک چیزی می گویم و فردا برای من شر می شود اما من این را این جا می گویم، در هیئت هم گفتم منتهی یک بلایی سر اینترنت آوردند که نمی توانستیم لایو برویم، مریم رجوی پرونده دارد، یک سری جنایاتی دارد و متهم است، یک دادگاه عادلی باید درست بشود، ایشان برود در دادگاه عادل حق دفاع داشته باشد، وکیل مدافع داشته باشد، شاکی داشته باشد، قاضی عادل باشد، به پرونده اش رسیدگی بشود؛ اما به عنوان یک شهروند حق دارد که راجع به کشورش صحبت بکند، من نمی توانم بگویم مریم رجوی تو دیگر خفه شو، من می گویم که اگر توانستیم مریم رجوی را خفه کنید حسن آقامیری را هم خفه می کنی، کاری ندارد که، می گویید که این هم از منافقین است، این هم از آن خط می گیرد، و همین طور حسن آقامیری ها، همین طور یک باره می بینید که همه را متهم کردید و همه را خفه کردید من می گویم که او به عنوان شهروند اجازه دارد حرف بزند اما یک دادگاهی هم باید باشد پرونده این برود همان جا.

مجری:

آقای آقامیری عزیز منفعت شما نسبت به این کلام تان چیست؟ خدا وکیلی چه قدر گرفتید؟ این حرف من است، خیلی ببخشید استاد، خیلی کوتاه ما حدودا 5-6 دقیقه دیگر وقت داریم.

استاد عباسی:

بله عرض ما فقط همین بود، نخواستم که اصلا در این کلیپ ایشان را مخاطب قرار بدهم، ایشان می گوید که صدای من را می بندند ممکن است ببندند، حذف بکنند، در حالی که ایشان ده برابر متوسط جهانی یک آدم دارد حرف می زند، سخنرانی می کند، و هیچ کس هم در این مملکت کارش ندارد، از نشانه های اعجاز این که این آقا هر چه که دلش می خواهد از دهنش در می آید می گوید و هیچ کس هم در این مملکت کاری با او ندارد، بالاترین برخوردی که با ایشان شده است گفتند که آقا ببخشید این لباس روحانیت را دیگر نداشته باشید، در بیاورید و حالا با توجه به نکات و انحرافی که دارید، و الا در هر جای دنیا بود درباره قاتل شانزده هزار نفر کسی این مدلی حرف می زد فردایش با او برخورد می شد، ایشان نشسته است خیلی راحت دارد زندگی می کند، حتی الان هم به اصطلاح خودش دوران ایام مقدس سربازی را دارد در یک جایی طی می کند و اتفاقا در همان ساعت اداری آن جا ها که ایشان اداری می رود و ممکن است که صحبت ها را در تطهیر مریم رجوی انجام داده باشد، هیچ کس هم کاری با او ندارد، یعنی این قدر خفقان بالا است که ایشان هر چه که دلش می خواهد می گوید و هیچ کس هم با او برخورد نمی کند، ما چند هفته است که داریم از صحبت های همین دهه محرم امسالش فقط کلیپ ها را نشان می دهیم، توهین به قرآن به اهل بیت، روایات را زیر سوال بردن، و باز هم من بر می گردم می گویم آقای آقا سید حسین آقامیری این کار را نکنید، بیایید یک چیز دیگر نشان بدهید بگذارید که بیشتر از این با دین مردم بازی نشود، بیایید این جا یا هر جا که دوست دارید ولی این جا متعلق به شما، بیایید من وقت خودم را و می آیم دو زانو می نشینم جلوی شما زانو می زنم و شاگردی می کنم شما جوابش را بده، بگذار مردم متوجه بشوند که کسی که لباس پیامبر پوشیده است و عمامه سیادت بر سرش گذاشته است نسبت به اعتقاداتش، نسبت به دینش، نسبت به حضرت زهرا و به سید الشهدایش، غیرت دارد این را نشان بدهید، بیشتر از این با دین مردم بازی نکنید، مردم می بینند که شما ساکت هستید، می بینند که پدر شما سکوت می کند، مخصوصا خود شما، این را می بینند و این بد است، تمام شد.

مجری:

خیلی متشکرم استاد، استفاده کردیم از صحبت های امشب شما، اجازه مرخصی بفرمایید. بیننده های عزیز به لحاظات پایانی برنامه رسیدیم، امشب را خدمت شما بودیم، خدمت استاد عزیز بودیم و کلیپ ها را هم که با هم دیگر دیدیم، صحبت هایی که در این برنامه شد خوب است که مثل این بیننده عزیزی که پشت خط آمدند و صحبت های خودشان را گفتند فکر کنیم، خیلی عالی است که به اطراف خودمان و به حرف هایی که گفته می شود به فضای مجازی و به پای منبر بودن بیندیشیم، خدای بزرگ و مهربان به ما عقل داده است و تفکر کنیم، چه قدر به خدا نزدیک می شویم و چقدر جالب هست که بتوانیم خیر و شر را با هم دیگر تشخیص بدهیم، اگر بتوانیم بفهمیم که این درست است و آن نادرست است آن هم بر گرفته از کلام اهل بیت که راه گشای موفقیت ما در زندگی ما هست مثل یک چراغ هدایت در طول تاریخ تا به الان تابیده شده است خیلی زیبا است که بتوانیم بفهمیم که چه کسی چه حرفی می زند، مثل آقای آقا سید حسن آقا میری که صحبت ها می کند و فضای مجازی را پر می کند و چه کسانی هم پای این منبر می نشینند و می گویند درست است، باور کنید من حقیر کامنت ها را خوانده ام، حرف هایی که استاد می زدند می گفتند که آقای استاد عباسی چه دارید می گویید ایشان حرفش درست است، چه اشکالی دارد که طرف بیاید این چنین حرفی بزند؟ فردا پس فردا هم همین اتفاقاتی که مثل این کلیپی که درمورد خانم مریم رجوی دیدیم پیش می آید و بد تر از این هم خدای ناکرده پیش نیاید، امیدواریم که ایشان به راه راست هدایت بشوند و دیگر از این اتفاقات پیش نیاید ولی می دانم در برنامه های آینده کلیپ های جدید را استاد عزیز رو نمایی می کند، خدا به حق محمد و آل محمد ما را در مسیر اهل بیت قرار بده، خدایا ما را از اهل بیت جدا نکن، و ان شاء الله بتوانیم آن انسانیت و آن آدمیت را در پیش بگیریم، خدایا در پایان برنامه قسمت می دهم به حق محمد وآل محمد «اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ» الهی آمین، تا هفته آینده شما بیننده های عزیز خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم، یا علی مدد و خدانگهدار همه شما.



عصر ایمان>

پاسخ به شبهات آقامیری مفاهیم دینی احکام قیامت جهنم نکیر و منکر امام حضرت زهرا س فاطمیه قرآن صراط مستقیم غلو ولایت جهاد