عصر ایمان -پاسخ به شبهات آقای آقامیری

قسمت هشتاد و هفتم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان

 «نقد سخنان آقای حسن اقا میری در مورد غذای نذری حرم امام رضا (علیه السلام)، می گوید غذای نذری شفا نمی دهد، صف ایستادن و غذا گرفتن از مهمان خانه حضرت را ذلت می داند. در کلیپ دوم روایات شیعه را زیر سوال می برد و این ها را خواب بزرگان می داند که به صورت روایت نوشته شده است. در کلیپ سوم هم می گوید پیامبر مبعوث شده تا اخلاق را ترویج کند فقط همین، سلطه بر آنان ندارد و کسی را مجبور نمی کند فقط کارش توصیه است»

تاريخ: 19/ 09/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان شدید از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاسگزارم، شب تان بخیر باشد و تسلیت عرض می کنیم خدمت همه شما خوبان به مناسبت فرارسیدن ایام حزن و اندوه ایام فاطمیه، شهادت جانسوز حضرت صدیقه طاهر فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ان شاء الله که عزاداری تان قبول باشد و در چنین شب هایی ما را از دعای خودتان بی بهره نکرده باشید و نکنید.

 خیلی سپاسگزارم که امشب برنامه خودتان را بیننده هستید و این برنامه را نگاه می کنید ان شاء الله تا لحظاتی را خدمت شما بیننده های عزیز خواهیم بود با موضوعی که در هفته گذشته آغاز کردیم امشب هم به همین صورت در خدمت شما خواهیم بود، ان شاء الله بیننده برنامه باشید و اگر هم تمایل دارید صدای گرم شما بیننده عزیز از این شبکه مقدس پخش بشود، محبت بفرمایید با موضوعی که در خدمت شما هستیم و مرتبط هست از همین الان ارتباط تلفنی خودتان را با این شبکه مقدس داشته باشید، دوستان عزیز به نوبت صدای گرم شما را در استدیو وصل می کنند و صدای گرم شما بیننده عزیز را خواهیم شنید و لذت کافی را از صدای شما خواهیم برد. خدمت شما هستیم و خدمت استاد گران قدر حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی عزیز مهمان برنامه ما هستند، با ایشان سلام علیک می کنیم و این که محبت فرمودند و دعوت ما را پذیرفتند بسیار تشکر می کنیم و به موضوع برنامه امشب مان می پردازیم. استاد عزیز من سلام می کنم خدمت شما خیلی خوش آمدید و خدمت شما عرض تسلیت دارم.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله، بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم و همین طور عرض تسلیت به مناسبت ایام جانسوز شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) امیدوارم هر جای این عالم که هستید تحت توجهات خاصه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و بر سر خان کرامت مادر بزرگوارش زهرای مرضیه (سلام الله علیها) باشید در خدمت شما هستیم.

مجری:

استاد خیلی خوش آمدید، خدمت بیننده عزیز عرض بکنم که ما در هفته های گذشته بحثی را آغاز کردیم و شبهاتی که جناب آقای سید حسن آقامیری در فضای مجازی ایجاد کردند با صحبت های که ایشان کردند استاد عباسی عزیز محبت کردند شبهاتی که آقای سید حسن آقامیری ایجاد کردند پاسخ این شبهات را آقای دکتر در این برنامه می دادند. دوست عزیزی بعد از دیدن این همه برنامه یک صحبت خیلی جالبی با ما داشتند، ایشان گفتند که من اتفاقا بیننده برنامه عصر ایمان از شبکه حضرت ولی عصر بودم، برایم خیلی جذاب بود، من خودم یکی از طرفداران پروپا قرض آقای سید حسن آقامیری بودم با دیدن برنامه های شما و پاسخ شبهات آقای سید حسن آقامیری کلا نظر بنده عوض شد. من خیلی خوشحالم از این جهت که بیننده های ما همیشه بیننده برنامه های عصر ایمان هستند امشب هم در خدمت شما بیننده عزیز باشیم و ببینیم که آقای سید حسن آقامیری چه شبهه ای دیگری را ایجاد کردند و پاسخ شبهات آقای آقامیری را از محضر استاد عباسی عزیز بشنویم. آقای دکتر بفرمایید در خدمت تان هستم.

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

عرض سلام و ادب و احترام محضر بینندگان و امیدوارم که برنامه همان طوری که شما فرمودید مورد توجه بینندگان عزیز مان قرار بگیرد، بحثی که ما داشتیم و اصلا علت پرداختن به صحبت های آقامیری این بود که ایشان بحث های را در موارد دینی و اعتقادی مطرح کرده است که ما معتقدیم می تواند به اعتقاد مردم و جوان های عزیز ما آسیب وارد بکند. اگر صرفا ایشان حرف هایشان سیاسی بود یا اجتماعی بود شاید اصلا نیازی به ورود ما نبود دیگرانی هم هستند از بزرگوارانی که در فضای مجازی و غیره نقد ایشان را انجام می دهند؛ اما از آن جایی که ما در حوزه اعتقادات وظیفه خودمان می دانیم که پاسخگوی شبهات اعتقادی باشیم بویژه برنامه عصر ایمان که اساسا موضوعش موضوع اجتهاد و تقلید و شبهاتی بود که بر روایات اهل بیت و بر مبنا و منهج معصومین (علیهم السلام) گرفته شده بود، بر این اساس پاسخگویی نسبت به ایشان را هم انجام دادیم و بیننده های ما آرام آرام در طول این جلسات متوجه شدند که وقتی کنار هم بگذاریم پازل های صحبت های اصلی آقای آقامیری در جلسات و برنامه های مختلف سخنرانی های مختلف، کلیپ های فضای مجازی آرام آرام از این یک دینی در می آید یک اعتقادی در می آید که دیگر آن اعتقاد اعتقاد سلیم شیعه به عنوان پیرو اهل بیت (علیهم السلام) نیست و فاصله زیادی با آن اعتقاد اصیل دارد.

مجری:

بسیار عالی، استاد اجازه بفرمایید اولین کلیپ را در خدمت بیننده های عزیز باشیم و با هم دیگر ببینیم، بیننده های عزیز کلیپ اول را از آقای سید حسن آقامیری دوستان عزیزم در اتاق فرمان آماده کردند به دقت ببینیم و بر می گردیم و خدمت شما خواهیم بود.

کلیپ شبهه اول – آقای سید حسن آقا میری

به ما فیش دادند و گفتند غذای حرم و چه چه، تازه الان نه ده سال پیش، ما رفتیم آن جا دیدیم صف است و یک پیره زن آمد گفت ننه من شوهرم پایش درد می کند تو را خدا، ما چهار پنج نفر بودیم گفتم بچه ها فیش ها را بدهید، گفتم حاج خانم این فیش ها خدمت شما، آن موقع آقای واعظ طبسی بود خدا رحمت کند، گفتم حاج خانم فقط یک چیزی به شما بگویم این آقای واعظ طبسی چهل سال است این جا غذای حرم دارد می خورد هنوز پا دردش خوب نشده است، یعنی اگر شوهرت پایش درد می کند باید ببرش دکتر، امام رضا هم خودش دکتر می فرستاد، حالا اگر پول دکتر نداری پول دکتر هم بدهم، این هم غذای حرم برو بخور ببینم چه طور می شوی، گفتم که ما می رویم هتل درویش، هتل قصر، مهمان امام رضا می رویم هتل قصر، چه اشکالی دارد، برای چه بروم در صف بایستم خودم را ذلیل کنم که یک غذا به من بدهی؟ برای چه؟ خدا رزاق است خدا گفته است که گردنت را کج کن تا روزیت را بدهم؟ جلوی غیر از خدا گردنت را کج نکن، برای دنیا جلوی احدی تعظیم نکن، به هیچ کس لقب نده، هیچ کس!

مجری شبکه ولی عصر:

کلیپ را با هم دیگر دیدیم، واقعا این چه حرفی بود که آقای آقامیری زدند، می گوید که گردن خودت را کج نکن جلوی هیچ احدی، حضرت امام رضا (علیه السلام) خلیفة الله است، نماینده خدا روی زمین است، همه ما شنیدیم حرم حضرت امام رضا (علیه السلام) و تنفس در حریم اما رضا (علیه السلام) شفا هست، خوردن غذای حرم امام رضا تبرک است، و آرامش جان و قلب من است، ایشان چه دارد می گوید واقعا خیلی عجیب است؟ استاد واقعا از حرف ایشان من خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.

استاد عباسی:

بله، بینندگان عزیزمان ملاحظه کردند که آقای آقامیری این خلط مباحث و یک تعبیری هست که در فضای مجازی هم به کار می برند و مصطلح شده است می گویند که فلانی قیمه ها را توی ماست ها ریخت، حالا آقای آقامیری از این کارهای زیاد انجام می دهد، و این برای روشن شدن این انحراف آقای آقامیری کافی هست، همین که بیننده های عزیز ما ببینند که در صف غذای حضرت امام رضا (علیه السلام) کسی که ژتن دارد، یعنی به آن هدیه شده است و او را دعوت کردند که تشریف بیاورید مهمان سرا، بعد این صف یعنی چه؟ یعنی این که شما هر جایی حتی ممکن است که یک رستوران می خواهید بروید، یک ورزشگاهی می خواهید که بروید شما ورودی آن یک بلیتی دارید و آن را چک می کنند، در کامپیوتر می زنند، ممکن است که سی ثانیه، یک دقیقه یا دو دقیقه یا حتی بیشتر شما معطل بشوید برای که می خواهید وارد بشوید. الان مثلا رستوران های حتی در اروپا وجود دارد که ده نفر بیست نفر سی نفر در صف هستند، یک ساندویچ بخرند، آن جا دارد پولش را می دهد در صف هست تا خریداری بکند این جا سر جلوی کسی کج کردن نیست، شما اگر آن رستوران های که اسم بردید بروید آن جا ها، بگویند که پنج دقیقه صبر کنید مثلا در رستوران جا باز بشود تا شما بیشینید، در نوبت فیش گرفتن و پول واریز کردن، این سر کج کردن نیست، آن هم سر کج کردن است، اگر اسمش را می خواهی سر کج کردن بدانی، و الا نه شما آن جا می گویید که منتی ندارد که من دارم پولش را پرداخت می کنم و با احترام می روم می شینم، ده دقیقه یک ربع هم الاف شدم، این جا هم منتی ندارد او نمی خواهد به شما منت بگذارد.

 شما آن جا هم با احترام می روی، اگر کسی تا حالا غذا خوری حرم امام رضا مشرف شده است و رفته است آن جا و از غذا و طعام تبرکی امام رضا (علیه السلام) استفاده کرده است می داند که چه قدر با احترام، چه قدر با عزت به شما تعارف می کنند شما بروید سر میز بنشینید، بعد غذا را برای شما می آورند، مثل رستوران های که شما بیرون رفتید، خیلی با احترام و با ادب این کار را می کنند. منتی هم ندارند نمی گویند که این برای ما هست و شما آمدید سر سفره ما نشستید، اصلا این تعبیر ها، خدا نکند که آدم حس بکند که الان من کسی هستم و من پول دارم، من امکانات دارم، که بعد بگوید بچه ها بیاید برویم فلان جا، شما نه تنها خودت را از حریم کبریا دور کردی بلکه برای رفقایت هم این کار را انجام دادی. بله یک وقتی بود شما می گفتید که این خانم، این آقا این پیره زن، این ها ژتن در اختیارشان قرار نگرفته است نتوانستند تشرف پیدا بکنند، بچه ها بیاییم ما به خاطر خدا، از غذای خودمان بگذریم که مهمان حضرت شدیم به این ها بدهیم، شما هم بیایید برویم من هزینه را می دهم مهمان امام رضا رستوران برویم، این اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است، شما گذشت کردید. ولی شما دارید ژتن را می دهید آن کاغذ ورودی برای غذا را شما دارید می دهید آن جا که نمی توانند بی حساب و کتاب باشند، بگویند که در باز است مثلا هر کسی می خواهد بیاید، هرج و مرج می شود شما وقتی می روید آن جا دیگر آرامش ندارید چون آدم های مختلف هستند و خیلی شلوغ شده است، جای نشستن نیست، نمی توانی غذا را دستت بگیری، آن ها می خواهند با احترام پذیرایی بکنند، مجرای این با احترام پذیرایی کردن این است که 500 تا صندلی دارند،  500 تا کارت می دهند یا برای هر یک ربع 500 تا کارت می دهند تا دو ساعت سه ساعت ظهر ناهار شان را بدهند، می دانند که چه تعداد باید بپزند، چطور باید پذیرایی بکنند و غیره، یک موقع هم شما این طوری داری گذشت می کنی، خیلی خوب گذشت کن خیلی هم خوب، یک نفری که گیرش نیامده است و به آن نداند، شما برو غذایت را بگیر و بیا بده، یا ژتن را بده برود داخل استفاده بکند، ولی این که بهش می دهی و بعد ریشه اعتقاد آن را هم می زنی، یک پیره زنی که آمده است با اعتقاد به تبرک، تبرک یعنی کسب برکت کردن، برکت یعنی چه؟ آقای آقامیری دارم از لغت استفاده می کنم، از اصطلاح استفاده می کنم، برکت یعنی چه؟ یعنی یک خیر فزونی، زیاد تر از اندازه، یک ظرف غذا شما از رستوران عادی که گفتی از رستوران های شیک و گران قیمتی که دوست داشتی اسم این ها را ببری که این رستوران برویم یا آن رستوران بیرویم از آن شما یک پرس غذا می گیری این به اندازه یک پرس غذا به شما انرژی می دهد، اگر مسموم نشوی و اگر فاسد نباشد مثلا به اندازه دو هزار - سه هزار کالری به شما انرژی می دهد، اما غذای تبرکی چه قصه ای دارد؟ غذای تبرکی یک دانه برنج این غذای تبرکی گاهی یک بیماری و یک مریض را شفا می دهد. این دیگر در مدل مادی این یک دانه برنج شفا قرار نشده است، یعنی قرار نبوده است که این یک دانه برنج مثلا پنج کالری داشته است، قرار یک مقدار انرژی بدهد، ولی شفای سرطان خون در این به صورت عادی نبوده است، به خاطر تبرکی بودن و به خاطر منتسب بودن به امام رضا (علیه السلام) پخت در حریم امام رضا (علیه السلام) این ویژگی را پیدا کرده است به خاطر منسوب شدنش این ویژگی را پیدا کرده است، بله ممکن است یک غذای تبرکی شما پیدا بکنید آن سر دنیا 5000 کیلومتر با حرم امام رضا فاصله داشته باشد به نیت حضرت شب شهادت اما رضا، روز ولادت امام رضا پخت شده باشد در اختیار عزادار امام رضا یا کسی که در مجلس اهل بیت شرکت کرده است قرار گرفته باشد، آن هم تبرک دارد.

 ولی الان این شفایی که از این یک دانه برنج حاصل می شود، می خواهم عرض بکنم آقای آقامیری خیلی عقب افتادی، خیلی از اهل سنت عقب افتادی، اهل سنت سنندج به من می گفتند که ما برنجی که به عنوان نذری در بعضی از محله ها پخت می شود در دهه محرم و غیره ما این غذا را که می گیریم اگر مثلا برنج و خورشت باشد، آن قسمت خورشتی که دیگر برنج سفید نیست و خورشتی شده است آن را می خوریم آن برنج سفیدش را پهن می کنیم روی یک پارچه سفید می گذاریم در آفتاب - سایه، خشک بشود وقتی که خشک بشود در یک کیسه کنار می گذاریم هر وقت یک بیماری ای داریم یک آشی درست می کنیم یکی دو دانه از این می ریزیم داخلش برای شفای بیمارمان، نه برای حرم امام رضا، یک هیئتی که در یک گوشه سنندج دهه محرم برای سید الشهدا (علیه السلام) گرفته است این را یک سنی مذهب دارد می گوید. بالا تر از این به شما بگویم، چیزی که با چشم خودم دیدم، روز عاشورا دسته عزای شیعیان در شهر سنندج جلوی دسته عزاداری که ما می رفتیم چند تا خانم کرد سنی آمده بودند این ها یک سری از این روسری های رنگی کردی که خیلی رنگ های متنوعی دارد، گره زده بودند به هم هفت متر شده بود، پهن کرده بودند جلوی پای عزادار های سید الشهدا، بعد افراد که می آمدند رد بشوند به این ها اشاره می کردند ... بعضی از افراد پا نمی گذاشتند روی این ها می گفتند که مال مردم است حالا به هر دلیلی این جا انداخته است برای کسی است و پای مان رویش نگذاریم، می آمد که پایش را رد بکند و آن طرف بگذارد اشاره می کردند و خواهش می کردند که پایتان را بگذارید روی این رد بشوید، پا گذاشتند روی این، دو طرف هیئت که داشتند سینه زنی می کردند من وسط هیئت ایستاده بودم، من ایستادم همین طور هیئت رفت، می خواستم ببینم که چه می شود هیئت تمام شد، دیدم این ها سریع آمدند این روسری ها را جمع کردند شروع کردند گره ها را باز کردن، هرکس روی سری خودش مثلا ده تا روسری بود ده نفر بودند هر کسی روسری خودش را آرام تا کرد یعنی به هم پیچید گذاشت داخل یک کیسه پلاستیک و دَر این را گره زد، رفتم جلو گفتم که خانم چه کار دارید می کنید؟ این برای چیست؟ چرا گذاشتید آن جا؟ چرا برداشتید؟ چرا داخل یک کیسه؟ گفت که ما خاک پای عزادارهای سید الشهدا را این ها که پا می گذارند روی این از گل کف کفش می چسبد به روسری های ما، ما این را بر می داریم می بریم، این را برای داخل سوپ، آش بیمار استفاده می کنیم، داخل یک مقدار آب حل می کنیم، خانمی که فرزند دار نمی شود به آن می دهیم، این شفای ما تا سال آینده است.

 می خواهم بگویم که آقای آقامیری از این خانم های اهل سنت عقب افتادی، وای به حال کسی که در مکتب شیعه باشد و در قم بزرگ شده باشد، اسم خودش را سید اولاد پیامبر بگذارد، ولی بیاید اعتقاد آن پیره زن را مسخره بکند، بگوید که خانم شوهرت که مریض است باید دکتر ببری، همه از همه دکتر ها که مأیوس می شوند تازه می آیند حرم امام رضا کنار پنجره فولاد، این که گفتند:

«عَلَيْكُم بِدينِ العجائِز»

گفتند بر شما باد، حواس تان جمع باشد اعتقادتان، اعتقاد پیر زن های قدیمی باشد، گفتند که خانم پیر زن از کجا می گویی که خدا هست؟ گفت اعتقاد قلبیم هست و همین طور که داشت این را می چرخاند و پنبه را تبدیل به رشته می کرد گفت که خدا هست مطمئنم که خدا هست، گفت اگر یک کسی بگوید که خدا نیست چه؟ گفت با همین به سرش می کوبم، هیچ دلیلی ندارد برهانی ندارد، ولی آقای آقامیری اعتقاد دارد. ادعا داشته باشی خودت را عالم و اندیشمند بدانی، اهل مطالعه بدانی ولی اعتقاد نداشته باشی دو هزار ارزش نداری شما اعتقادت را از دست دادی که فکر می کنی بله ممکن است یک نفر ده بار هم از آن غذا بخورد اما مریضیش شفا پیدا نکند قرار نبود که همه مریض های ما را امام رضا شفا بدهد، 50 نفر 100 نفر زیر پنجره فولاد می خوابند می آیند متوسل می شوند ولی یک شان دو تایشان، پنج نفر شان شفا پیدا می کنند، نه این که امام رضا برایش سخت است که شفا بدهند نه، صلاح این بیمار نیست، بنا نیست که این بیمار شفا پیدا بکند، بنا باشد شفا پیدا بکند هر مدلی که باشد شفا پیدا می کند. و اسم آن رفتن و در صف ایستادن هیچی، رفتن و خواهش کردن هم، این که خواهش کردن نیست، شما ژتن داشتید رفتید مهمان سرای امام رضا (علیه السلام) بشینی مثل آقا ها غذای تبرکی حضرت را بخوری و بیرون بیایی، حالا داخل که می خواهید بروید ده نفر جلو تر از شما هستند هل بدهید داخل بروید آن جا نرده نگذارند؟ همین طوری بپرند داخل بروند، یک نرده ای گذاشتند شما رد می شوید ژتنت را نشان می دهی یک مهر هم می زند و داخل می روی و بر اساس آن مهر که نظم داشته باشد، نظم بد است، الان اگر این کار را یک جای دیگری کرده بودند خارج از کشور بود و یک دین دیگر بود، همین آقای آقامیری می آمد با آب و تاب تعریف می کرد، ما رفتیم در فلان دین شما می خواستی بروی داخل آن معبد باید کارت می داشتند، خیلی مرتب و منظم، از یک مسیری عبور می کردند، مشخص بود که فلان است، چک می شد، مهر می زدند، درست است یا نه؟ چه قدر از این چیز ها آدم ها آمدند تعریف کردند، امثال مدل و تریپ آقای آقامیری آمدند تعریف کردند، که نمی دانید چه قدر این ها منظم بودند، حالا اگر این نظم بیاید حرم امام رضا ذلت می شود، به ما می گوید که در صف باییست، چه به تو بگوید؟ بگوید که از بالای نرده ها داخل برو؟ ورزشگاه است که از بالای دیوار داخل بپریم؟ این مسیر را گذاشتند، چند دقیقه معطل می شوید، خدا شاهد است شاید دو دقیقه معطل نشوید، ده نفر هم جلوی تو باشند دو دقیقه هم معطل نمی شوی، بیست نفر هم جلوی تو باشند پنج دقیقه معطل نمی شوی، بعد حالا بر فرض که معطل شدی، بر فرض رفتی خواهش کردی، با خواهش گرفتی این ذلت می شود؟ در حرم امام رضا اسمش ذلت می شود؟

آقای آقامیری این حرف ها زشت است، این گونه حرف زدن زشت است، احتیاط در کلام و احتیاط در حرف زدن. آقای آقامیری احتیاط در حرف زدن خیلی راحت حرف می زنی آقای آقامیری آدم می ترسد، این قدر آدم راحت صحبت بکند، راحت از دهنش خارج می شود برویم این گونه کنیم و فلان کنیم، ذلیلانه، ما ذلت نمی خواهیم، این ذلت است؟ در حرم امام رضا (علیه السلام) برای تبرکی حضرت، حتی اگر تلاش کنید حتی اگر ژتن هم نداشته باشید، به این ذلت می گویند؟ ارمنی های تهران از شما خیلی جلو تر هستند، آن ها می آیند خواهش می کنند که یک مقدار نذری سید الشهدا را بدهد، ده بیست سی تا ماشین در صف می ایستد جلوی یک ایستگاه صلواتی قرار است یک شربت سید الشهدا بخورد، یعنی این خانم و آقا در این ماشین پول ندارند بروند از مغازه آب میوه بخرند؟ ماشین میلیاردی سوار شدند پول ندارند بروند آب میوه بخرد، داخل صف و در نوبت ایستاده است وقتش گرفته می شود؛ پنج دقیقه، ده دقیقه برسد یک شربت آبلیمو بگیرد، شربت آبلیمو قیمت مالی اش چه قدر است؟ دو هزار تومان پنج هزار تومان، این می رود سوپر مارکت بر می گردد سه میلیون تومان خرید کرده است، آب میوه دویست هزار تومان می خرد، بعد این محتاج یک لیوان آبلیمو است؟ مادی اش که محتاج نیست ولی معنوی اش محتاج است؛ چون این شربت آبلیمو فروشی نیست، بله شربت آبلیمویی که شما می خوردید برای این که عطشت بر طرف بشود، فروشی است، ممکن است که مغازه آبمیوه فروشی هم داشته باشد ممکن است که در خانه خودت هم یک مقدار آبلیمو و شکر قاطی بکنی و بشود شکر آبلیمو، ولی این شربت آبلیموی ایستگاه صلواتی سید الشهدا این فروشی نیست، این خواهش کردنی است، بعد مثلا شما بروید ببینید کسانی مثل پروفسور سمیعی چه می گویند درباره امام رضا (علیه السلام) در رابطه با حرم امام رضا (علیه السلام) می گوید که جایی که نام امام رضا می آید اصلا دیگر نام من را نیاورید، این را پروفسور سمیعی می گوید. می گوید که من کفش جفت کن هم به حساب نمی آیم، من جارو کش هم به حساب نمی آیم، ببینید که قصه چیست، وقتی که علم بالا برود معرفت بالا برود تواضع می آورد، ببینید چه می شود که حاضر نیستی یک دقیقه در آن صف باییستی و کسر شأن برای خودت می دانی، می گویی برویم فلان رستوران آن جا پول بدهیم و غذا بخوریم، این یعنی این که عزت داری نیست، آن هایی که در عالم قرار است عزیز بشوند با نوکری سید الشهدا عزیز می شوند، با نوکری عزیز می شوند نه این که برود خودش را جدا بکند و بگوید که خانم بیا بگیر شوهرت را ببر دکتر اگر پول دکتر هم نداری من به تو پول می دهم، ولی بدان که این جوری نیست، فلانی هم مثلا چهل سال غذای امام رضا خورده است و خودش هم پا درد دارد.

مجری:

استاد با این اوصاف، این آقای حسن آقامیری توسل را دارد زیر سوال می برد، زیارت اهل بیت عصمت و طهارت را دارد زیر سوال می برد، درست است؟

استاد عباسی:

بله، وقتی که به این راحتی به سمت مسخره کردن که مثلا آره فلانی هم این غذا را خورده است، این در قصه تبرک است، اصلا جایگاه معصومین را آدم یک مقدار متوجه بشود، اگر قرار است که مریض ما برویم دکتر و خوب بشود همین دیگر زیارت هم نرویم و حرم هم نرویم و امام رضا کاری برای ما انجام نمی دهد، توسل هم نکنیم چراکه قرار نیست اما رضا (علیه السلام) (العیاذ بالله) کاری برای ما انجام بدهد، این مدل حرف زدن، عوارضش را ببینید، بی علم و بدون پروا صحبت کردن، راحت اظهار نظر کردن، عوارضش را ببینید به کجا کشیده می شود، قول می دهم بسیاری از طرفدار های مذهبی آقای آقامیری، به طرفدار های غیر مذهبی اش کاری ندارم، طرفدار های مذهبی آقامیری باور نمی کنند که آقای آقامیری چنین حرفی دارد می زند، اصلا برای شان قابل باور نیست، می گویند که ما فکر نمی کردیم غذای امام رضا را هم این گونه بگوید، تقریبا همه یک تجربه ای دارند، یک حسی نسبت به خود غذای حضرتی دارند، یا به قول معروف دیدند یا رفتند خودشان استفاده کردند، یا گرفتند، خدا شاهد است من یک ماجرایی تعریف بکنم، ما یک موقعی از پرواز پیاده شدیم -دو سه سال قبل- به سمت مشهد یک اتوبوس می آید که می برد داخل سالن پیاده می کند از پای پرواز تا سالن، از پرواز که پیاده شدیم دو تا خادم حرم امام رضا، یک ایام مناسبتی بود، ایستاده بودند پای پرواز، هر کسی که پیاده می شد و از پله ها پایین می آمد که برود سوار اتوبوس ها بشود یک ژتن غذا به آن ها می داد، هر کسی، مثلا 150 تا پرواز بود خانم، آقا، بچه کوچک، پیرمرد، پیرزن، هر کسی، یک ژتن غذا به آن ها می داد، خیلی برای من جالب بود، در پرواز هم همه جور آدمی بود مثلا، خانم های کم حجاب تر بودند، آقایانی که تیپ مذهبی نداشتند بودند، مذهبی ها بودند، برای من خیلی جالب بود سوار اتوبوس شدیم خواستم ببینم که واکنش های این ها چیست، دیدیم که دو سه نفر دو سه نفر که با هم آمدند دارند با هم صحبت می کنند و برنامه ریزی می کنند؛ مثلا چه کسی بیاید با برویم، مثلا الان سه تا داریم فلانی هم مشهد است فلانی را هم بگوییم با هم برویم این غذا را نصف بکنیم، یک قیمه ای می خواهند بدهند دیگر، شما که وضع تان خوب است و نیازی به این غذا ندارید ولی ذوق دارد که برود غذای حضرتی بگیرد و برود سر سفره امام رضا ویژه بنشیند. و جالب است یک خانمی داشت با یک خانم دیگری صحبت می کرد که با هم بودند، محجبه هم نبودند، داشت به آن خانم با ذوق و با حالت گریه می گفت که من به آرزویم رسیدم، هیمشه آرزویم این بود که یک بار دعوت بشوم، فکر نمی کردم که روزی و قسمت من بشود، این را با چه قیمتی می شود خرید، الان آن جا برو به آن بگو که خانم من وضعم خوب است، یک میلیون تومان پول به تو می دهم یا ده پرس غذای عالی به شما می دهم این ژتن را به من بده، می گوید که آقا خجالت بکش، اگر می گویی که دلم می خواهد بروم، می شود لطف کنید به من بدهید من از حقم می گذرم و می دهم، ولی اگر تو بگویی ده میلیون من حاضر نیستم به تو بدهم، چرا؟ به خاطر این که این غذا، غذا تبرکی است این که با پول جابجا نمی شود، ممکن است ایثار بکنم بگویم که من از این حقم استفاده نمی کنم و بیا شما برو از این غذا استفاده بکن، ولی اگر حرف پول می زنید این چیز ها را نداریم، این برای حضرت است، یعنی این ها را آدم می بینید و بعد مقایسه می کند با کسی که می رود روی منبر پیامبر می نشیند روی جایگاه پیامبر و بیان روایات پیامبر می نشیند بعد از این حرف ها می زند، خیلی حال آدم گرفته می شود، آدم غصه می خورد، من وقتی این را می بینم مثلا داشتم کلیپ ها را برای برنامه شبکه نگاه می کردم خدا شاهد است خوش حال نمی شوم از این که الان قرار است یک کلیپی شب پخش بکنم از آقای آقامیری این است، واقعا ناراحت می شوم، غصه می خورم که چرا باید آقای آقامیری این کار ها را بکند و این حرف ها را بزند، و چه ضربه ای دارد می زند به اعتقاد آن نوجوان 15 ساله ای که دو ماه، سه ماه، شش ماه دیگر می رود مشهد و آن جا تبرکی امام رضا را دیگر تحویل نمی گیرد، دیگر آن جایگاه نیست برایش وقتی که وارد حرم امام رضا می شود می گوید که این جا هم یک جای با صفا و خوبی هست و حالا یک دوری هم این جا زده بشود، آن عظمتی که امام رضا (علیه السلام) دارد، چون شنید از آقای آقامیری که پیره زن می خواهی شوهرت خوب بشود ببرش دکتر، این را که هر عاقلی می داند، مذهب تشیع که منافات با این ندارد که یک بار دیدید بالای منبر بگویند مردم دکتر مراجعه نکنید کلا حرم امام رضا بروید

«يَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفَاءٌ»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، طوسى، محمد بن الحسن‏، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة – بیروت، ج‏1، ص 361

آن دکتر را برو ولی شفای نهایی دست امام رضا است، شفای نهایی از جانب خداوند متعال است به اذن خدای متعال به ید امام رضا (علیه السلام) کسی نگفته است که شما پزشک نرو، ولی این که به آن می گویید خانم این غذا این کار را نمی کند، این غذا برای شما فایده ای ندارد، این اعتقاد این را داری به سخره می گیری ولو تو پنج تا ژتن به او داده باشی ولی اعتقادش را از او گرفتی، و این خیانت است و این ظلم است، شما دارید اعتقادش را می گیرید، می گویی که این پنج تا غذا را بگیر ولی فایده ندارد ببرش دکتر پول دکتر هم می خواهی من به تو می دهم، ضربه ای به اعتقاد آن طرف می زند و ضربه ای به اعتقاد رفقایش که همراهش بودند، اگر آن ها اعتقاد شان درست بوده است و مثل آقای آقامیری از اول نبودند که بیایید برویم رستوران فلان این جا ذلت نپذیریم، حرم اما رضا و ذلت؟ اسمش را می گذاری ذلت؟

مجری:

پناه بر خدا آدم خجالت می کشد، من به جرأت در این برنامه خودم عرض می کنم حالا خدمت استاد عزیز هم هستم، این تفکر تفکر وهابیت است، این همه بحث های که در این برنامه شده است و صحبت هایی که درمورد وهابیت هم ما داشتیم در طول این مدت حرف حرف وهابیت است، جلوی توسل و زیارت را می گیرند، غذای حضرت امام رضا و غذای نذری اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) را شفا نمی دانند، وقتی پیراهن حضرت یوسف چشمان نابینای پدر را شفا می دهد، چه طور می شود غذای امام رضا شفای دل بیمار ما نباشد، اعتقاد مردم را زیر سوال بردن واقعا پناه می برم به خدای بزرگ از خدای بزرگ می خواهم که ان شاء الله آقای سید حسن آقامیری را به راه راست هدایت کند. استاد عزیز چه قدر زیبا فرمودند که شناخت حضرت امام رضا (علیه السلام) را نباشد انسان به همین درد مبتلا می شود، بیایید همه ما البته خدا را شکر می کنیم که در زیر سایه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) هستیم، با جان و دل اعتقاد داریم به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و همیشه دعا می کنیم که نگاه و نظر اهل بیت از ما بر نگردد، خدا نکند به سمتی برویم که مثل آقای آقامیری باشیم و خدای نکرده آن تفکرات زشت و پلید وهابیت را در ذهن خودمان بگنجانیم و به دیگران هم تزریق بکنیم، برویم میان برنامه کوتاهی را با هم دیگر ببینیم و بر گردیم و بعد از میان برنامه کلیپ بعدی آقای آقامیری را خواهیم دید، بفرمایید.

(میان برنامه)

مجری:

سروران گرامی از این که در ایام حزن و اندوه شهادت بی بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و فاطمیه بیننده برنامه عصر ایمان هستید خیلی متشکرم و سپاسگزارم ان شاء الله هر کجا هستید در زیر سایه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشید ادامه برنامه را خدمت شما هستیم، برنامه بسیار خوبی بود، تا الان که خدمت تان بودیم، بسیار جذاب بود کلیپ اول را از آقای سید حسن آقامیری ما شنیدیم، اعتقادات خیلی از مردم، و ما را زیر سوال بردند و غذای تبرکی حضرت امام رضا را زیر سوال بردند، و من جدا متأسف هستم، اگر موافق هستید برویم کلیپ بعدی از این آقای سید حسن آقامیری را با هم ببینیم و برگردیم و در خدمت تان باشیم.

کلیپ شبهه دوم – آقای سید حسن آقا میری

یک سری روایات هم هست، یک سری هم خودمان تولید کردیم الحمد لله در طول تاریخ، آقایان دست به کار بودند، فکر نکنیم الان حدیث تولید می شود، قدیم هم همین حرف ها را می زدند بعد در کتاب ها می نوشتند و تمام می شد الان طرف می گوید که من خواب دیدم که چه! خواب چیست؟ تو خواب دیدی؟ آره خواب دیده، به آن هم می گویند آیت الله، می گوید که من یک خواب دیدم، ما که دیگر تجربه داریم، در این چهل سال این قدر خواب دیدند، آن خواب می دید که امام زمان گفته است چه، آن می گفت که من خواب دیدم که شهدا گفتند فلان، قدیم خواب هایشان را می نوشتند خیلی از این چیز های که به اسم حدیث هست و الان فکر می کنید آیه مسلم قرآن است همین حرف هایی هست که آدم گنده ای حرف بی ربطی زده است.

مجری شبکه ولی عصر:

بیننده های عزیز این هم کلیپ دیگری از آقای حسن آقامیری که درمورد تولید کردن روایات و احادیث بوده است که در واقع جعل شده است، صحبت هایی که در همه برنامه هایش و در خیلی از جا های معتبر درمورد احادیث اهل بیت اخذ شده است با سند بحث شده است حالا من نمی دانم ایشان از کجا می گویند که ما حدیث یا روایت اهل بیت را تولید کردیم خدا می داند، حالا خودشان خواب دیدند و بحث های که خودشان روی منبر ها در گذشته داشتند بحثش جدا است، استاد بفرمایید.

استاد عباسی:

ببینید آقای آقامیری این کلی گویی در رابطه با آیات که این ها یک سری مطالب را الان خواب می بینند و افراد خواب دیدند، بله خواب یک جریانی است که آسیب های جدی خودش را هم دارد، ما دین مان را قرار نیست از خواب و رؤیا و این ها بگیریم، البته خواب هم اقسامی دارد:

(قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ)

گفتند: «خوابهاي پريشان و پراکنده‌اي است؛ و ما از تعبير اين گونه خوابها آگاه نيستيم!»

سوره یوسف (12): آیه 44

(أَضْغاثُ أَحْلام)‏ احلام دارد، رؤیای صادقه داریم، یعنی اگر مطلبی که در رابطه با حضرت ابراهیم هم در قرآن آمده است که امر شد مبنی ذبح جناب اسماعیل آن هم خواب است.

(إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ)

گفت: «پسرم! من در خواب ديدم که تو را ذبح مي‌کنم

سوره صافات (37): آیه 102

من در رؤیا و خواب دیدم این را، بنابراین هر خوابی را نمی شود مسخره کرد و کنار گذاشت ولی خواب هم اگر بخواهد حجت باشد خیلی شرایط سختی دارد، ما خواب را حجت نمی دانیم برای دیگران، یک نفر خواب تعریف بکند. اما این که این خواب ها به این راحتی که ایشان می گوید نوشته می شود و تبدیل به روایت می شود و گذشته هم همین جوری خواب می دیدند و تبدیل می کردند به روایت و تبدیل شده به روایاتی که ما الان آن روایات را مثل آیه قرآن قطعی می دانیم، از این خبر ها نیست، آن روایاتی که سلسله سند دارد تا به امام معصوم هم مورد بررسی قرار می گیرد، اگر یک راوی ضعف درش وجود داشته باشد، یک راوی اشکال درش وجود داشته باشد، مشکلی داشته باشد همان هم مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و حتی کنار گذاشته می شود، به این راحتی نیست که همان روایات را هم از هر راوی ای قبول بکنیم، چه برسد به این که بخواهد خواب باشد، حتی وقتی که خواب می شود خواب علامه حلی باز هم مورد استناد شرعی قرار نمی گیرد، مورد استناد فقهی قرار نمی گیرد. چه برسد به این که تبدیل بشود به روایت بعد آن روایت بشود روایت قطعی و مورد پذیرش ما قرار بگیرد، بعد شما می روی بالای منبر و آدم ها نشستند به آن ها می گویید که بسیاری از روایاتی که الان شما فکر می کنید این ها مثل آیه قرآن قطعی هستند همین خواب ها هستند، خواب یک بزرگی که اشتباه هم فکر می کرده است، خواب یک بزرگی که غلط متوجه می شده است، یک خواب نامربوطی دیده است همان خواب را روایت کرده، و الان شما فکر می کنید که آن روایت است، سوال می کنم از شما آقای سیرتی شما به عنوان یک جوان پای یک این چنین منبری نشسته باشید، بعد دیگر به روایت اصول کافی به روایت تهذیب، من لا یحضر الفقیه، استبصار و فلان دیگر اعتماد می کنید یا اعتماد نمی کنید؟

مجری:

دید من کلا عوض می شود، حال آدم عوض می شود وقتی کسی به همین راحتی انکار بکند.

استاد عباسی:

مدل صحبت کردن مدلی هست که تردیدی ایجاد می کند که الان فلان روایت هم که فلانی بالای منبر گفت، نکند این احکامی هم که گفتند خواب دیدند که گفتند مثلا نماز واجب است، خواب دیدند که گفتند روزه این طوری است، خواب دیدند که گفتند فلان است، اگر خواب باشد که دیگر حجت ندارد، یعنی این همه دقتی که بوده علم رجال درست شده است، علم درایه درست شده است، کتاب ها نوشته شده است، بررسی ها انجام می گیرد، به همین راحتی؟! این قدر الکی هست که مثلا همین جوری باشد مثلا بگویند خواب آقای فلانی، این را تبدیل می کنیم به روایت از العیاذ بالله امام زین العابدین، یعنی چه؟ این قدر غیر دقیق صحبت کردند، این قدر نا مربوط صحبت کردن که شما بگویید بسیاری از روایاتی که امروز ما آن را مانند آیه قرآن می دانیم خواب نا مربوط یک آدم بزرگی بوده است که ما فکر می کردیم بزرگ است که آن هم بزرگ نبوده است.

 حالا ادامه هم این هم خیلی حرف ها زده بود که من اصلا نیاوردم رویم نشد که بیاورم، بزرگانی که الکی فلان کردند و خواب های فلان دیدند، نسبت به روایت تردید و زیرآبش را زدید، نسبت به علما و بزرگان و همه این ها تردید، بعد همه علمای شیعه هم همین جوری هستند، همین جوری یک خوابی را روایت کردند و همین جوری آمدند گفتند، چه باقی می ماند، شما یک روایت مشکل دارید آن را بیا نقلش بکن، یک خواب نا مربوطی کسی بالای منبر نقل کرد ما هم معترض هستیم به خواب نامربوط، ما هم معترض هستیم، ولی این که این خواب تبدیل به روایت شده است اثبات این خیلی سخت است، در گذشته خواب دیدند، می گوید که می نشستند خواب های شان را می نوشتند و تبدیل به کتابش هم می کردند، و تبدیل به روایت هم می کردند، نه دیگر روایات نه. بله کتاب داریم مثلا تشرفات داریم، تشرفاتی که حضوری است و حتی خواب هم نیست، حتی ممکن است که بگویند که فلانی خواب دید ولی همین را می نویسد، می نویسد که فلان آقا نقل می کند که فلان شخص در عالم رؤیا چنین چیزی را دید، اولا این معلوم است که خواب است، 500 سال 700 سال هم گذشته است باز هم خواب خواب است، خواب روایت نشده است تبدیل به روایت نشده است، حالا این خواب درست است یا غلط است؟ بررسی می شود، و بررسی هم شده است، خواب را چگونه بررسی می کنیم؟ یک سندش که واقعا فلانی چنین خوابی دیده است یا نه، دو این که این خواب مطابق با متون دینی ما هست یا نه. یک نفر خواب دیده است که من مثلا مشروبات الکلی استفاده کردم ولی به جایش یک باغ در بهشت به من داده شد، این معلوم است اشکال دارد، معلوم است که این خواب خواب باطلی هست، یعنی خواب باید با محک روایات معصومین (علیهم السلام)‌ آیات قرآن سنجیده بشود، اگر می خواهیم از آن برداشتی بکنیم آن هم خواب باید نهایتا در حد یک امر اخلاقی، یک امر معنوی باشد، آیا با خواب مدل نماز و مدل روزه از آن استنباط شده است، مأخذ حکم شرعی قرار می گیرد؟ نه. خواب چگونه مأخذ حکم شرعی قرار می گیرد؟

یعنی شما یک مقداری مطالعه، من نمی توانم باور بکنم همه این ها صرفا یک اشتباه است، صرفا از روی ندانستن است، دیگر واقعا برای آدم سخت می شود، یک اشتباه می کنید، دو اشتباه می کنید، آقای آقامیری اگر این ها واقعا اشتباه است و فکر می کنی اشتباه است اولا بیا به مردم بگو که من اشتباه کردم، نترس ذلیل نمی شوی، همان طوری که غذای امام رضا (علیه السلام) را می ایستادی و می گرفتی ذلیل نمی شدی، عزیز می شدی، خدا به تو عزت می داد، این هم اگر شما اشتباه کردی بیایی بگویی که من این جا را اشتباه کردم چه اشکالی دارد؟ من در این موضوع به شما اشتباه گفتم ای مردم این نیست، این است، چه اشکالی دارد، باز هم ذلیل نمی شوی، عزیز می شوی، کسی که اشتباهی کرده است و بپذیرد که اشتباه کرده است اتفاقا معلوم می شود که شما تقوا دارید که حاضر نیستید مردم به اشتباه بروند، آقا من در فلان موضوع اشتباه کردم، بیا بگو اشتباه کردم، ولی این که پافشاری و جلو تر می رویم خراب تر می شود خراب تر می شود حرف های دیگر زده می شود، حرف های نا مربوط و خلاف دین دارد زیاد تر گفته می شود، شما با دو تا رفیق هایت گپ می زنید به من ربطی ندارد که بخواهم بیایم این جا نقد بکنم، دارید با هم گپ می زنید، شما که می نشینید بالای منبر پیامبر 50 نفر 70 نفر، 100 نفر 200 نفر به عنوان مستمع می آیند گوش می دهند تو را به عنوان عالم دین دارند تلقی می کنند من با این مشکل دارم، من این را اشتباه می دانم، چون می دانم که شما دارید با دین آن ها بازی می کنید، وگرنه این صد نفر نشستند اتفاقا مجلس عروسی هم باشد شما برو برای آن ها جک تعریف کن، با آن ها بگو بخند بکن، اصلا اشکالی ندارد و به من ربطی ندارد، ولی شما وقتی که می آیید در جمع این ها به عنوان کسی که دارید حرف دین را می زنید و می گویید که اسلام این گونه است، دین پیامبر این گونه است، دین اهل بیت این گونه است من با این مشکل دارم، من ناچار هستم و باید بیایم این که را نقد بکنم از شما و این را بگویم، وگرنه شما الان با رفیق هایت نشسته باشید گپ بزنید به من چه ربطی دارد که چه می گویید و چه کار می کنید و چه حرفی می زنید. ولی شما دارید به اسم دین این حرف ها را تمام می کنید و این ها دانه دانه اش دارد آسیب درست می کند، دانه دانه اش دارد تخریب می کند، اعتقادات یک جوان را. در یک صفحه ای بارگزاری می شود ده هزار نفر، صد ها هزار نفر ممکن است ببینند، این دارد آسیب وارد می کند. لذا من باید بیایم باییستم و بگویم، شما استباط باید بکنید که کجا خواب ها تبدیل به روایت شد، و شد یک روایتی که مثل آیه قرآن ما واجب می دانیم بر خودمان بپذیرم و این باید تعدادش خیلی زیاد باشد که شما می آیید در یک برنامه این چنین می گویید، نه یک مورد دو مورد، یک مورد و دو موردش هم زیاد است ولی نه یک مورد و دو مورد باید ده ها و صد ها مورد باشد دیگر، ما این همه حکم شرعی داریم، این همه روایت داریم این همه مطلب داریم، کجایش خواب بزرگانی بوده است که یک خوابی دیدند و همین جوری آن خواب را نوشتند به اسم روایت جا زدند و تمام شده است؟ این طور آدم اتهام زدن به منابع شیعه و به روایات شیعه به احادیث شیعه، بعد چیزی از منابع شیعه و از اعتقادات شیعه و از روایات شیعه باقی می ماند این طوری که صحبت کردند؟ خدمت شما هستیم.

مجری:

من مجری بی سواد این را خدمت شما عرض بکنم، با نگاه کلی وقتی به دین خودم و به مذهب خودم نگاه می اندازم وقتی بحثی و حدیثی از روایت از اهل بیت به ما رسیده است مطمئن هستم که متخصصینی بودند که نسبت به این حدیث به قول بعضی از دوستان که می گویند هر حرفی که قرار است روی منبر گفته بشود می آیند چکش کاری می کنند این بحث را باز می کنند و نگاه می اندازند و تحقیق می کنند، این حرف از کجا سرچشمه گرفته است و سندش چیست، من خیالم از این راحت است که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) کلام این بزرگواران به گوش ما رسیده است و به ما رسیده است، آن هم نسبت به متخصصین دین، کسانی که واقعا متوجه این فرمایشات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) کامل شدند و به ما رسیده است. حالا آقای سید حسن آقامیری می آید پای منبر می نشیند و چه حرف و حدیث ها درست می کند و این که می گوید که ما تولید کننده روایت ها و احادیث بر مبنای خواب هستیم، خیلی جالب هست استاد عزیز زیبا فرمودند خواب هایی در گذشته آن ها هم بوده است و صحبت هایی را کردند و کامل شسته شده و کامل برای مردم بیان کردند و کامل دیده شده است، ولی این حرفی که آقای آقامیری دارد می زند یک مقدار جای این را دارد که ما فکر بکنیم و بیندیشیم، کلیپ بعدی را از آقای آقامیری ببینیم و برگردیم ببینیم که چه بحثی را می خواهیم آغاز بکنیم.

کلیپ شبهه سوم – آقای سید حسن آقا میری

«انما بعثت لأتمم مكارم الأخلاق»؛ من که گفتم برای چه آمدم، من فقط آمدم دنبال اخلاق، آن هم نه اخلاق معمولی، مکارم اخلاق، اوجش، این قرارداد هایی هم که دارید اگر جایی اش حرفی دارم آن جایی باشد که ظالمانه است می گویم که این ظلم را نکن، آن هم توصیه است، خدا قرآن به پیامبر می گوید (لَسْتَ عَلَيهِمْ بِمُصَيطِرٍ)؛ صیطره ای بر مردم نداری، اجبار کننده بر مردم نیستی، من اگر می خواستم که همه مؤمن بشوند خودم بلد بودم همه را خلق مؤمن کنم، این ها خوشان باید بیایند، خودشان باید پای خودشان بیایند، اصلا قرار نیست که در دین اجباری باشد (لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ)؛ یعنی این که کسی که می خواهد قانون بگذارد مثلا قانون اختیاری، قانون ضمانت اجرایی می خواهد، این می گوید که من اصلا نیامدم که قانون بگذارم که دنبال ضمانت اجرایی اش می گردید، من توصیه اخلاقی دارم و آن پذیرش آن با خودت است، و تا خودت از درون نپذیری اصلا فایده ندارد، اصلا به آن نمی گویند امر اخلاقی، امر اخلاقی اختیار در ذاتش است، یک انتخاب مختار، نه اختیار ظاهری اصلا!

مجری شبکه ولی عصر:

بیننده های عزیز این کلیپ را با هم دیدیم برویم خدمت استاد عزیز جناب آقای عباسی ببینیم که نسبت به این کلیپ چه صحبت هایی دارند، استاد در خدمت تان هستیم.

استاد عباسی:

این کلیپ ایشان هم شاید بتوانیم به راحتی بگوییم که سراسر خلط مطالب و معارف بود، که ایشان گفتند چون پیامبر گفتند

«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج68، ص382

پس اصلا قانون نیست، اخلاق که قانون بردار نیست، توصیه است، خدا به پیامبرش گفته است که:

(لَسْتَ عَلَيهِمْ بِمُصَيطِرٍ)

تو سلطه‌گر بر آنان نيستی که (بر ايمان) مجبورشان کنی

سوره غاشیه (88): آیه 22

تو فقط قرار است که انذار بکنی و مباحث اخلاقی بگویی و لذا دین اسلام قوانینی ندارد، مثلا اگر قوانینی باشد دین و آن اخلاق بی معنی و بی مزه می شود و زمانی که می گویند تو نباید از چراغ قرمز رد بشوی این که دیگر اخلاق نیست، این قانون است، می گوید که رد شدی جریمه ات می کنم این قانون است، بعد ایشان با چه رویی می گوید که کلا پیامبر دینش قانون ندارد همه اش اخلاق است، پیامبر نیامده است که بگوید باید ها و نباید ها، می دانید چرا؟ چون ایشان می خواهد معاد را بزند، یعنی می خواهد بگوید که معاد نیست دین هم باید اخلاقی باشد، چون اگر شریعت باشد و بگوید که اگر این کار را نکردی جهنمی می شوی و اگر این کار را کردی بهشتی می شوی، این دیگر قانون می شود، چون می خواهد بگوید قیامت و معاد نباید باشد، بهشت و جهنم بر اساس اعمال نباشد و همه بهشت می روند اخلاق می شود، اخلاق هم این است که تو باید یک خوبی هایی پیدا کنی و تازه می گوید نه اخلاق معمولی، مکارم الاخلاق، الان من توضیح بیشتر نمی دهم، یک آیه می خوانم تمام اگر فرصت بود باز من توضیح می دهم، فرمودید که بینندگانی هم پشت خط هستند، آیه 7، سوره حشر، تأکید و اصرار در این آیه که می فرماید تقریبا اصل آیه را همه شنیدند

(وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا)

آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهي کرده خودداري نماييد

سوره حشر (59): آیه 7

پیامبر هر کاری که گفت انجام بدهید، هر کاری که هم که شما را نهی کرد رها کنید و انجام ندهید، (وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) این چیست؟ این قانون نیست؟ دارد دستور می دهد، به شما می گوید که پیامبر اصلا قرار نبوده است قانون بیاورد فقط آمده است که توصیه های اخلاقی انجام بدهد و بگوید که فلان باشید، اگر قرار بوده است که فقط توصیه های اخلاقی بکند دیگر این همه جنگ و دعوا و نزاع و پیامبر از مکه بیرون بکنند و فشار بیاورند این ها دیگر برای چه بود؟ پیامبر آمده بود که یک گوشه بنشیند و بگوید که آقای ابولهب، حسود نباش، فلانی بخیل نباش «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛ بعد این همه درگیری و جنگ اتفاق افتاد، بعد آیه قرآن می گوید (وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) هر چه پیامبر به شما گفت بگیرید یعنی عمل کنید و اطاعت بکنید، آیه 7 سوره حشر، یا آیه 64، سوره نساء:

(وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ)

ما هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر براي اين که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود.

سوره نساء (4): آیه 64

هیچ پیامبری را نفرستادیم الا این که قرار بر این بود که مردم از آن اطاعت بکنند، اطاعت آقای آقامیری قانون است، اطاعت اخلاق نیست، اطاعت قانون است، بله پیامبر برای مکارم اخلاق آمد منتهی راه به سوی مکارم اخلاق چیست؟ قانون های است که پیامبر وضع می کند، قانون های که پیامبر بیان می کند، این می شود مسیر به سمت مکارم اخلاق، حالا نکات دیگر دارد که زیاد و است اگر فرصت شد من عرض می کنم،

مجری:

بیننده های عزیز ما با ما در تماس هستند اگر اجازه بفرمایید صدای گرم جناب آقای محمد حسین عزیز از اصفهان پشت خط هستند، سلام می کنم خیلی خوش آمدید.

بیننده آقا محمد حسین از اصفهان:

سلام علیکم، سلام می کنم خدمت استاد محترم و مجری توانا، می خواستم بگویم این آقای آقامیری به نظر من مثل محمد بن عبد الوهاب که مؤسس فرقه وهابیت بود این حرف را بزند، یا این که تحت تأثیر ایدئولوژی ای قرار گرفته است که دارد این حرف ها را می زند؟ و الا غیر ممکن است که ایدئولوژی غیر از ایدئولوژی اسلام باشد، و می خواستم بگویم که حرف جدید زدن از آیات و روایات غیر از این است که بیاییم قواعد دینی را تغییرش بدهیم. یک نکته دیگر هم می خواستم بگویم این که آقای آقامیری گفتند که روایات اکثرا همه اش جعلی است، ما که علم رجال بلد نیستیم اما من مطالعاتی که داشتم مثلا دیدم که در نفس الحدیث باید ببینیم مطابق با قرآن و عقل و روایات دیگر و تاریخ قطعی و علم قطعی باشد می شود با این که فهمید که چه روایتی صحیح هست و چه روایتی ضعیف است، این قدر نیاییم روایات را دست کم رویش بگذاریم تضعیفش کنیم، والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

مجری:

خیلی متشکرم آقای محمد حسین عزیز، استاد اجازه بفرمایید تلفن بعدی را هم بشنویم صدای گرم جناب آقای محمدی عزیز از اصفهان، سلام می کنم شب تان بخیر.

بیننده آقای آقای محمدی از اصفهان:

سلام علیکم خدمت مجری ارجمند و استاد عزیز، شب شما بخیر، ببخشید من اول یک لحظه به ذهنم رسید که این شخص از لحاظ اِعراب محلی ندارد که این قدر استاد می پردازند، بعد که کلیپ ها را دیدم به نظرم رسید که این حرف هایش اصلا با قرآن سازگاری ندارد چون در سوره مائده آیه 3، این گوشت های را که نام خدا بر آن ها ذکر نشده است، اجازه خوردن ندادند، یعنی حتی ممکن است که به شکل شرعی ذبح شده باشد اما اسم خدا چون بر آن ها نیامده است قابل خوردن نیست، پس بنابراین غذای متبرک که نام خدا، نام پیامبر، نام ائمه و اولیا بر آن خوانده شده است این فوق تبرک است، پس بنابراین حرف این آقا مخالف دین است، و دیگری این که ما وقتی زیارت می رویم، مثلا از اصفهان سور ماشین می شویم کمربند را که می بندیم با این که از اصفهان شروع کردیم ولی حس می کنیم این خیابانی که داریم می رویم اصلا خیابان امام رضا است، این مطلب فوق علمی است و با مغز های معیوبی مثل این شخص اصلا قابل توجیه و تفسیر نیست، یک مسیحی خیلی راحت این را حس می کند، این که می آید با التماس برنج می خواهد از روضه و شب شما بخیر ان شاء الله که سالم باشید، خداوند شما را حفظ کند.

مجری:

سلامت باشید، شب شما هم بخیر، جناب آقای محمد عزیز از گناباد، استان خراسان شب تان بخیر.

بیننده آقای محمد از گناباد:

با عرض سلام خدمت بزرگواران عزیز، این آقای سید منظور اصلش را خیلی بد بیان نکردند که بگوییم وهابی و غیره و فتوای مرتد بودن ایشان را صادر بکنید، این برداشت من است، شاید هم اشتباه است، این دوست عزیز مطالبی که دارند می گویند اولا باید با ایشان مناظره کرد، ببینیم اصل مطلب چیست؟ چون هر کسی که یک صحبتی می کند آن منظوری که خودش دارد را ما نمی فهمیم، این باید باز بشود که این آقا مطالبش از روی قرآن است، سنت است، اهل بیت است، مدارک و دلایل و شواهدش را می آورند، باید با ایشان مناظره بشود، فتوای این که ایشان وهابی هستند فکر نکنم که منصفانه باشد، من عقیده ایشان را ندارم، من عقیده خاص خودم را دارم، با منطق، با عقل، شاید امروز یک مطلبی باشد که جناب آقای عباسی بهتر برای من روشن بکنند و من عناد ندارم شاید حرف ایشان را قبول کنم. و یکی از مسائلی هم که من درک کردم، ما باید روایات و احادیثی که قوی است و اهل سنت هم همین حرف را می گویند، اکثر وقت ها ایراد می گیرند می گویند شما باید یک کتابی از روایات صحیح تان را در یک جلد یا ده جلد جمع بکنید، شاید منظور ایشان این بوده است، شاید منظور شان بعضی از زیارتگاه هایی بوده است مثلا بی اسم هستند و کسانی خواب دیدند درست کردند.

استاد عباسی:

آقای آقا محمد ببخشید من یک سوال بپرسم از شما؟

آقای محمد:

بله بفرمایید

استاد عباسی:

 ببینید این که شما می گویید که ما باید منظورش را باز بکنیم و ببینیم شاید منظورشان یک چیز دیگر بوده است، ما که هر کسی هر حرفی می زند که دسترسی نداریم بگوییم که شما بیا دوباره برای ما توضیح بده، دوباره برای ما روشن کن، نسبت به مناظره ما که دعوت کردیم ایشان نیامده است، اما الان شما باشید و این جمله ایشان که بگوید ما این ژتن های غذای حرم امام رضا را می دهیم به این خانم بعد بگوییم که ما ذلت نمی خواهیم ما نمی خواهیم که با ذلت غذا بگیریم، بریم رستوران غذا بخوریم، شما از این کلمه ما نمی خواهیم با ذلت غذا بخوریم ولو در حرم امام رضا باشد، غذای امام رضا را با ذلت نمی خواهیم بخوریم این یعنی چه؟ این را می شود شما برای من برداشت تان را از این کلمه بگویید.

آقای محمد:

از آن جایی که ما هیچ کدام مان اهل فن و بیان نیستیم، ایشان هم خیلی اهل فن و بیان نیستیم، آدم بعضی وقت ها می خواهد حرفی را بزند تحت تأثیر اطرافیان قرار می گیرد یک مطلبی را می خواهد زیبا بگوید برعکس گفته شده است، ذلت خیلی کلمه ناجوری است برای غذای حضرت رضا، بهترین راه این است که با امثال ایشان بیایند مناظره بکنند.

استاد عباسی:

ما هم همین را می گوییم با این مشکلی نداریم، ایشان در ادامه یک جمله دیگر می گوید، ببینید یک موردش را آدم می گوید که اشتباه کرده است، ولی فکر را ببینید می گوید خانم من این ژتن را به شما می دهم، ولی اگر می خواهی که شوهرت خوب بشود او را دکتر ببر، اگر قرار بود با غذای این جا کسی خوب بشود، تولیت این جا چهل سال است دارد غذای این جا را می خورد حالا این که تکه می اندازد و کنایه می کند و چه می گوید را کاری نداریم، چهل سال است دارد غذای امام رضا می خورد پایش هم خوب نشده است، یعنی شما واقعا خودتان باشید با این جملات برداشت تان نفی شفا از غذای حرم امام رضا (علیه السلام) نیست؟ ما هم می گوییم مناظره، من خودم به شخصه نمی گویم که ایشان وهابی است و مرتد است، من می گویم که حرف های ایشان اشتباه است، نه برای ایشان می خواهم حکم صادر بکنم نه می خواهم ایشان را دادگاهی بکنم، من می گویم حرف های ایشان اشتباه است کسی هم اگر تا حالا فکر می کرده است که ایشان دارد حرف دین مبین اسلام و مذهب تشیع را می زند نه این گونه نیست، حالا به سبق لسان افتاده است، دورش را کسی گرفته است و به اشتباه افتاده است، باور دیگری پیدا کرده است، مروج مکتب دیگری شده است، این ها را ما نمی دانیم باطن قصه است، آن چیزی که ما الان با آن کار داریم جملاتی که ایشان دارد به کار می برد و این جملات کنار هم یعنی در این یک تکه ماجرایی که ایشان نقل کرد، شما کلمه ذلت را پذیرفتید که خیلی کلمه زشتی است، منتهی باز در ادامه اش می گوید خانم شوهرت این گونه خوب نمی شود او را به دکتر ببر اگر می خواهی پول دکترت را هم من می دهم، اگر قرار بود کسی خوب بشود فلانی خوب می شد، چهل سال هم هست پا درد دارد و چهل سال هم هست که دارد غذای این جا را می خورد ولی خوب نشده است، این یعنی سست کردن اعتقاد، یعنی این که این قصه ارزشی ندارد.

آقای محمد:

جناب آقای عباسی، مثلا من طرفدار شما هستم این قدر باید اعتقاد من قوی باشد که بین صدف و خزف بتوانم صدف محکم نگهدارم، نه ایشان اعتقادات را نمی توانند سست بکنند، مگر این که آن اعتقاد واقعا زیر پایش یک مقداری سست باشد، من اعتقاد دارم به غذای امام رضا و با حرف های آقای آقامیری و امثال آقامیری سست نمی شود، مگر این که خیلی سند موثقی یک نفر بیاورد و آن هم منطقی و قرآنی باشد و حدیثی باشد از رسول خدا، شاید به دلش یک رخنه بیفتد. حرف آخر من این است آقای عباسی، بهترین راه این است که ایشان را به مناظره دعوت بکنید و منظور این آقا را، ما که فن بیان نداریم، ما هر حرفی که می زنیم رک و راست است و ده نوع برداشت می شود، بله درست است بد صحبت کردند درباره غذا گرفتن و آبروی خودت را نبر و برو فلان بکن، ما هم که وقتی اطراف مان را ده نفر، بیست نفر، پنجاه نفر، می گیرد از آن حالت طبیعی خارج می شویم و احتمال این جور مسائل هم هست، من بهترین راه را مناظره با ایشان می بینم جناب آقای عباسی، لطف شما کم نشود. زیاد صحبت کردم و وقت تان را گرفتم.

مجری:

خیلی متشکرم جناب آقای محمد عزیز از گناباد، جناب آقای فتحی عزیز از کرج هم پشت خط هستند، سلام می کنم، شب تان بخیر آقای فتحی.

بیننده آقای فتحی از کرج:

عرض سلام دارم خدمت شما استاد گرامی و تمام بینندگان فهیم تان، مگر می شود آقای عباسی برنامه داشته باشد و من نبینم! و از دست بدهم. آقای عباسی حرف های ایشان کاملا واضح و مشخص است، اصلا نیازی به برداشت ندارد، یک تفکر ساده نشان می دهد که ایشان حرف هایش را هدفمند بیان می کند، ایشان با یک هدف مشخص دارد این حرف ها را می زند، آن کسانی که ایشان را خلع لباس کردند از آن ها دارد انتقام می گیرد، این یک. دو: این سیستم مسیحیت است که با همه مهربان باشید اگر به گوشتان زدند، اگر حضرت رسول می خواست این ها را بگوید برای چه جنگید؟ خود غزواتی که حضرت رسول انجام دادند نشان می دهد ایشان فقط برای این که اخلاق بیاورد نیامده است، ایشان هدفش خیلی بزرگ تر بوده است، شما به عنوان یک کارشناس و به عنوان یک مجری بزرگ نمی توانید بگویید ولی من به عنوان یک بیننده کوچک می توانم بگویم که ایشان رسما منافق است، من نظرم را می گویم و می دانم که یک روز رو در روی خدا باید باییستم و جواب این حرفم را بدهم. شما نتوانستید بگویید، ولی من می گویم، چون شما به عنوان یک شبکه بزرگ هستید گفتن این جمله برای شما تبعاتی دارد، ولی برای من ندارد، شما خودتان می دانید من حاضرم ایشان را به مباحثه دعوت کنم. ایشان یک جا هایی حرف می زند که واقعا واقعا فقط آن عده ای که دوست دارند مخالف اسلام حرف بشنوند می روند نه کسانی که بخواهند چیزی یاد بگیرند. من زیاد وقت تان را نمی گیرم فقط به تمام بینندگان می گویم که ایشان هدفمند دارد حرف می زند، مراقب باشید، یک روزی ... آمد این گونه عمل کرد، و خدا رحمت بکند امیرکبیر ها را، و خدا رحمت بکند شما و پدر و مادر تان را، شب بخیر.

مجری:

سلامت باشید آقای فتحی عزیز، شب تان بخیر، خیلی متشکرم، استاد عزیز از صبحت های آقای محمد حسین از اصفهان درمورد وهابیت و تحت تأثیر قرار گرفتن صحبت کردند.

استاد عباسی:

بله ایشان اشاره کردند که این حرف ها می رود به این سمت که تفکرات وهابیت را بخواهد کسی بپذیرد، خدا نکند که این طور باشد و باز هم بگوییم که خدا نکند این طور باشد، ان شاء الله که بر اساس اشتباه و بر اساس منیت و تفکر خود محوری دارند عمل می کنند، ولی به هر حال این مدلی رفتن به سمت نفی شفا و نفی تبرک و نفی آن جایگاهی که مربوط به معصومین (علیهم السلام) هست این رفتن به سمت تفکرات وهابیت و خدای نکرده پذیرفتن آن دیدگاه ها هست.

مجری:

 آقای محمد عزیز از اصفهان هم گفتند که حرف هایش با قرآن سازگاری ندارد، در مورد این قضیه صحبت کردند.

استاد عباسی:

بله در قرآن شما هم اشاره کردید ماجرای حضرت یوسف را و پدرشان که لباس خودشان را برای تبرک فرستادند، از مسیر دور فرستادند، آن جا هم اگر این طور باشد باید می گفتند که به ایشان بگویید که به پدر حضرت یوسف بگویید که شما باید بروید چشم پرشکی، باید بروید یک پزشکی پیدا بکنید که چشم های شما نابینا شده است درست بشود، در حالی که مسئله خیلی متفاوت هست، یعنی مسئله شفا و تبرک به آثار صالحین که آن جا لباسی است که جناب یوسف از راه دور برای پدر فرستاده است و خیلی از آیات دیگر که در قرآن کریم است ایشان اشاره کردند به آیه ای که نفی می کند ماجرای خوردن از غذایی که نام خدا بر آن برده نشده است، پس معلوم می شود که غذایی که نام خدا بر آن برده می شود آیه 118، سوره انعام

(فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآياتِهِ مُؤْمِنِينَ)

از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بريدن) بر آن گفته شده، بخوريد (و غير از آن نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد!

سوره انعام (6): آیه 118

ارزش و جایگاه برده شدن نام خدا که حالا در ذبح شرعی حیوانات نام خدا بردن شرط است، و الا همه آن مراحل را انجام بدهی و نام خدا را نبری آن حیوان تبدیل به میته می شود، تبدیل به حرام گوشت می شود، یعنی شما آن گوشت را نمی توانی استفاده بکنید، و فقط این با یک نام خدای متعال این اتفاق می افتد و آن غذا تفاوتش با غذای صد متر آن طرف تر، رستورانی که دارد شبیه آن غذا را می فروشد در این هست که این غذا منتسب به امام رضا (علیه السلام) هست و افرادی که نذر کردند و در اختیار حرم قرار دادند، این گوشت را و این برنج را و در واقع نام اهل بیت (علیهم السلام) و نام خدای متعال به صورت ویژه بر این غذا برده شده است.

مجری:

آقای محمد عزیز از گناباد هم گفتند که شما برچست وهابیت را زدید، من این را در برنامه عرض کردم و گفتم که تفکر وهابیت همین است، و غیر از این هم نیست استاد کسی که بیاید این چنین حرفی را بزند، راه راه وهابیت است، وهابیت هم دقیقا دارد همین حرف را می زند. استاد عزیز هم در برنامه فرمودند اگر احیانا آقای آقامیری برود با دو نفر از دوستان خوشان با هم دیگر صحبت بکنند اصلا حرف و حدیثی هم نیست و ما کاری با ایشان نداریم، وقتی که طرف پای منبر امام حسین می نشیند و این چنین حرفی را می زند، اعتقاد من و شما را زیر سوال می برد، جا دارد که یک این چنین برنامه ای تولید بشود و استاد در این برنامه دعوت بشود و ما هم نظر خودمان و شما هم نظر خودتان را بگویید، و آقای محمد فرمود که ایشان ممکن است که نظرشان این چنین چیزی نباشد، یعنی اصلا فکر و منظور شان چیز دیگری باشد، به نظر من استاد آقای آقامیری نظر شان را خیلی واضح بیان کردند.

استاد عباسی:

بله چند تا کلام کنار هم دیگر قرار گرفت، قرینه های مختلف، یعنی اگر یک کلمه ای مثلا ذلت و ذلیل بودن می بود، ممکن است که بگوییم این را اشتباه کرده است، بعد دوباره می گوید که سرخم نکنیم جلوی کسی، جلوی هیچ کس سر خم نکن، خدا رزاق است، اصلا این قصه رزاق بودن با این ها متفاوت است، بله رزق معمول و عادی ما آن هم به واسطه اهل بیت (علیهم السلام) می رسد، می شود که کسی شیعه باشد و زیارت جامعه بخواند کاملا متوجه می شود و روشن می شود

 «بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْث‏، بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ‏ إِلَّا بِإِذْنِه‏»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص615

 

همه این ها یعنی هر چیزی که در اختیار ما قرار می گیرد از رزق به واسطه اهل بیت (علیهم السلام) قرار می گیرد، چه برسد به این که سر مقابل هیچ کس خم نکنیم، خدا رزاق است، این ها را که کنار هم می گذاریم با آن حرفی که به آن پیره زن زد این ها همه کنار هم این مطلب می شود. حالا حرف به این واضحی بگوییم احتمالا منظورش یک چیز دیگر بوده است شما دارید بد برداشت می کنید، یک راهی برای فرار باید وجود داشته باشد که ما بگوییم که از این جای حرفش می شود فهمید که شاید منظورش چیز دیگر است، همه کلامش کنار هم دیگر همه این ها را ثابت می کند.

مجری:

آقای فتحی عزیز هم که آخرین تماس را خدمت ایشان داشتیم نظر خودشان را گفتند که تمام حرف هایشان کاملا مشخص است، معلوم هست که آقای آقامیری چه هدفی را دارند دنبال می کنند.

استاد عباسی:

بله، ما می گوییم که به دنبال دشمنی به ایشان نیستیم، آرزو داریم و امید داریم که زود تر متوجه اشتباه بشوند اگر اشتباه است برگردند، ولی اگر این طور نباشد و صحبتی که آقای فتحی کردند و پیش بینی ای که خیلی های دیگر هم انجام دادند باشد، یعنی داریم روز به روز به یک سمتی می رویم که ایشان روز به روز فاصله اش دارد از عقاید شیعه بیشتر می شود و روز به روز دارد به آن سمتی می رود که پنجاه نفر دور ایشان را گرفتند و یک تصوری برای ایشان ایجاد شده است که می تواند فکر جدید و مکتب انحرافی را به راه بیندازد با تفکرات و نظراتی که بیان می کند.

مجری:

آقای فتحی فرمودند که برنامه عصر ایمان، استاد عزیز ممکن است که یک محدودیت هایی را داشته باشد که نتوانند خیلی حرف ها را کامل بزنند، استاد خیلی زیبا با سند کار را کامل باز می کنند، بحث را کامل مشخص می کنند و با شناخت این حرف را می زنند و خیلی متشکرم از استاد عزیز، استاد حدودا 6-7 دقیقه دیگر وقت داریم، اگر احیانا باز بحثی نسبت به این قضیه هست بفرمایید

استاد عباسی:

بله، نسبت به کلیپ من دو سه تا نکته عرض بکنم، به یک تعدادی از آیات قرآن می گویند آیات الاحکام، شبیه این آیه ای که من تلاوت کردم، آیه 118، سوره انعام، (فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآياتِهِ مُؤْمِنِينَ) و آیات دیگری مانند، آیه 43 سوره بقره

(وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ)

و نماز را بپا داريد، و زکات را بپردازيد، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنيد (و نماز را با جماعت بگزاريد)!

سوره بقره (2): آیه 43

که این ها دستورات صریح به مردم از طریق پیامبر است، که نماز بخوانید (وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ)

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)

اي افرادي که ايمان آورده‌ايد! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کساني که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهيزکار شويد.

سوره بقره (2): آیه 183

بر شما واجب گردید کُتِبَ بر شما نوشته شد یعنی بر شما واجب گردید (كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ) یعنی بر عهده و گردن شما، صیام یعنی روزه، (كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ) همانطوری که در ادیان گذشته روزه واجب بوده است، و در ادیان گذشته هم روزه واجب بوده است، و روزه جزء شریعت است، یعنی این که دین اسلام دینی است که شریعت دارد، یعنی پیامبر نیامده است که فقط «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ.»؛ فقط مکارم اخلاق باشد، نه، اخلاق هست اعتقادات هست احکام هست، این موارد احکام را من عرض کردم و مانند آیاتی که:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)

اي کساني که ايمان آورده‌ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصياي پيامبر] را

سوره نساء (4): آیه 59

این آیه را که همه شنیدند، آیه 59 سوره مبارکه نساء، دستور دارد می دهد، (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) خیلی واضح است، قانون است، اطاعت کنید از چه؟ مثلا به شما می گوید پسر های خوبی باشید، پسر های خوبی باشید، به این که دیگر اطاعت نمی گویند، توصیه ایشان تأکید می کرد می گفت توصیه، پیامبر توصیه می تواند بکند، توصیه بکند مثلا با همسایه ات بدی نکن، توصیه اخلاقی، می گوید (يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) وقتی دارد تکلیف معلوم است.

یا:

(فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا)

و هرگاه در چيزي نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داوري بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (کار) براي شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است.

سوره نساء (4): آیه 59

یعنی اگر یک جایی موجب نزاع شد، چیزهای اخلاقی که موجب نزاع نمی شود، مسائل شریعت است، که واجب است بر من که مثلا مبلغی را بپردازم و یک کاری را انجام بدهم، بعد سوال دیگر این همه مطلب در رابطه با حدود ما داریم، حدود یعنی این که قرار است فلانی را اگر این کار را انجام داد صد ضربه شلاق بزنید، حد یعنی آن تنبیه های خدا به صورت مشخص برای گناه مشخص، اگر این اخلاقی و توصیه ای است دیگر تنبیه معنا ندارد، به خاطر توصیه، من به شما می گویم آقای سیرتی شما از این سمت به سمت خیابان بروید می شود ولی من به شما توصیه می کنم از این سمت بروید، این بهتر است، بعد شما بیای از آن سمت بروید من با چوب شما را بزنم، می گویم که مگر نگفتم از این سمت برو، می گوید که خودت گفتی از آن طرف می توانی بروی و از این طرف هم می توانی بروی و بهتر است این توصیه شد.

 اگر توصیه پیامبر است پس دیگر حدود برای چیست، تعذیر برای چیست، جریمه برای چیست؟ این که نمی شود، دین ما قانون دارد، حساب و کتاب دارد و این خیلی کار خطرناکی است، خیلی حرف خطرناکی است که ایشان زده است، که دارد زیرآب کل شریعت را می زند، یعنی دیگر شما اسمت مسلمان باشد بقیه چیزهای پیامبر هم که همه اخلاقی است و توصیه است، خوب است، دوست داری نماز بخوان‌، دوست داری نخوان، دوست داری روزه بگیر، دوست داری نگیر، همه اش توصیه شد. من یک موقعی رفته بودم یکی از کشور ها رفتیم به کلیسای مسیحی ها، زمانی هم بود که ماه رمضان آن ها به حساب می آمد، گفت ما یک روزه ای داریم یک مدل خاصی است از امشب تا فردا شب از صبح تا شب ما این روزه را داریم و الان هم بعد از افطارمان است و آن کسانی که روزه گرفتند آمدند افطار کردند، البته روزه شان این نیست که هیچ چیزی نخورند، روزه شان این است که چیز هایی که از حیوانات باشد نخورند، و مثلا گوشت و لبنیات و این جور چیزها هست، نان می توانند بخورند، من فکر می کنم که عسل هم استثنا شده باشد، یک تعداد خیلی کمی بودند گفتم چرا این قدر تعداد کم است؟ مگر نمی گوید که جمعیت می آید، گفت که نه، اصل روزه اش اختیاری است یعنی توصیه است، دوست داری روزه را بگیر، دوست دارید نگیرید، شریعت حذف شد. حالا بعد از افطار هم دوست دارید بیاید و دوست دارید نیایید، همه اش اختیاری است، یعنی همه اش می گویند عیسی مسیح گفته است دوست روزه بگیرید، دوست دارید نگیرید، دوست دارید نماز بخوانید، دوست دارید نخوانید، لذا کاملا اختیاری، در اختیاری که شریعت معنا پیدا نمی کند، بعد جریمه هم معنا پیدا نمی کند، بعد حالا اگر کسی روزه نگرفت می زنید او را یا محرومش می کنید از یک چیزی یا می گویید قیامت این اتفاق برایت می افتد؟ گفت که نه هیچی نمی گوییم، دوست داری بگیر، دوست داری نگیر.

مجری:

خیلی متشکرم استاد، خسته نباشید. کسی که مسلمان می شود تسلیم دین اسلام می شود، اصلا اسلام از اسمش مشخص است دیگر، یعنی تسلیم شدن، کسی هم که تسلیم باشد یک قانونی دارد یعنی هردمبیل و کشکی نیست، یک قانونی دارد این دین و ما باید تابع این قانون باشیم، قانون مسلمان بودن پذیرفتن دین اسلام است، تسلیم دین اسلام باید باشیم، دیگر این بحث ها را ندارد که آقای آقامیری بیاید پای منبر بنشیند و این چنین حرفی بزند که حضرت پیامبر توصیه کردند، حالا هر کسی می خواهد این کار را انجام بدهد اشکال ندارد، اگر انجام دادی خوب است اگر انجام ندادی هیچ مشکلی ندارد، این چنین چیزی نیست که ایشان فکر می کنند، خیلی متشکرم از استاد عزیز و بیان شرین شان و پاسخ بسیار زیبا و کوبنده شان، صیقل قلب حقیر در این برنامه شد.

خیلی متشکرم، دعای همیشگی حقیر در همه برنامه ها این است که خدا را قسم می دهم به حق محمد و آل محمد ما را از اهل بیت جدا نکند، خدای نکرده اگر از اهل بیت فاصله بگیریم و جدا بشویم این چنین حرف و حدیث هایی به وجود می آید، حقیر هم خیلی راحت می توانم برای خودم منبری درست بکنم و برای خودم در فضای مجازی تبلیغی بکنم و حرف و حدیث هایی را بزنم و یک افرادی هم سمت من بیایند و بپذیرند حرف حقیر را، دو تا زیرآب زدن از دین، دو تا زیرآب زدن از حرف های دیگر و مذهب افرادی را می توانم جمع کنم کاری ندارد مهم این است که در راه اسلام باشد و در راه مذهب اهل بیت باشیم و از اهل بیت پیامبر بزرگ اسلام به حق محمد وآل محمد کوچکترین و لحظه ای فاصله ای نگیریم، خدایا دعای ما را بپذیر، قسمت می دهم تو را به بی بی دو عالم خانم جانمان حضرت صدیقه طاهره حضرت زهرا (سلام الله علیها) اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ، الهی آمین، تا هفته آینده شما بیننده عزیز خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم، یا علی مدد و خدانگهدار همه شما.


عصر ایمان -پاسخ به شبهات آقای آقامیری>

پاسخ به شبهات حسن آقامیری غذای نذری حرم امام رضا ع گذشت تبرک و برکت نوکری اهل بیت ع توسل زیارت خواب حکم شرعی باید ها و نباید ها مکارم اخلاق مناظره