سایر قسمت ها
عصر ایمان _ پاسخ به شبهات آقای آقامیری

قسمت نود و یکم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان

 «نقد سخنان آقای حسن اقا میری پیرامون این فقره از دعای ماه رمضان "اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِير" و همچنین این قسمت از دعایی که در قبرستان برای اموات می خوانیم "اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور"»

تاريخ: 24/ 10/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای محمد تقی غضبانی

مجری:

"به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه بر نگذرد. سلام عزیزان بیننده وقت شما بخیر، با برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر در خدمت شما هستیم، آغاز کنیم برنامه را و جلب نظر کنیم و ان شاء الله آقا به ما عنایتی بکنند با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد «الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم»

عزیزان بیننده مستحضر هستید برنامه عصر ایمان برنامه ای است که شنبه ها تقدیم حضور عزیزان می شود و عزیز دل ما استاد عزیزمان کارشناس محترم برنامه جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عباسی هستند و بنده افتخار این را دارم امشب در خدمت شما عزیزان بیننده و محضر استاد باشم. عرض سلام خدمت استاد داشته باشیم و ان شاء الله برنامه را آغاز کنیم، سلام وقت شما بخیر، خیلی خوش آمدید و خوشحالم که شما را می بینم و این افتخار دارم که در خدمت شما هستم.

استاد عباسی:

سلامت باشید ان شاء الله، بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) امیدوارم این ایام که ایام شادی اهل بیت و ایام میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود مورد توجه و عنایت مولایمان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) قرار گرفته باشید و قرار گرفته باشیم و خدا ان شاء الله به ما توفیق بدهد از پیروان واقعی زهرای مرضیه (سلام الله علیها) و اولاد معصومین ایشان بشایم.

مجری:

من هم خدمت شما این مناسبت میمون را تبریک عرض می کنم و خدمت شما عزیزان بیننده امیدوارم که این شادی های شما که حتما همراه با شادی اهل بیت هست مقبول درگاه الهی باشد و مورد توجه آقا اما عصر قرار بگیرد و ان شاء الله که همین ها باعث سعادت روز افزون ما و شما عزیزان بیننده باشد. من خیلی مصدع اوقات نشوم، موضوع برنامه ما در این چند هفته اخیر مباحثی بود که آقای آقامیری در فضای مجازی یا در سخنرانی ها در جای دیگر مطرح می کند که متأسفانه نیاز دارد که حتما ما بیدار باشیم و جناب آقای عباسی عزیز زحمت می کشند نکاتی را در خصوص این مباحث مطرح می کنند. من از استاد خواهش می کنم از اگر مقدمه یا نکته ای هست بفرمایید، بعد ان شاء الله با دیدن کلیپ ها بیشتر از حضرت عالی استفاده بکنیم و این قضایا را روشنگری کنید.

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

بحثی را می خواهم خیلی کوتاه در ابتدا در رابطه با حضرت زهرا (سلام الله علیها) داشته باشم به مناسبت این که فاصله خیلی کمی داریم، دیروز ولادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) بود، روایتی درباره خلقت نورانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) تقدیم کنم به بینندگان عزیزما از کتاب معانی الاخبار شیخ صدوق (اعلی الله مقامه الشریف)، ایشان این روایت را که چاپ دار المعرفه بیروت لبنان هست در کتاب معانی الاخبار صفحه 396 آوردند.

 این روایت خیلی جالب هست، مدل برخورد حضرت رسول با حضرت زهرا به گونه ای بود که برای بعضی ها این سوال شده بود، این همه احترام پیامبر به دختر خود، دوست داشتن دختر به صورت طبیعی امری عادی است که فرد فرزند خودش، دختر خودش را دوست داشته باشد، اما وقتی که مدل دوست داشتن و احترام گذاشتن به یک مقداری می رسد که دیگر از حالت طبیعی و عادی پدر و دختری خارج می شود ممکن است که افراد بگویند چرا این قدر توجه هست، یعنی تا جایی که پیامبر بارها و بارها وقتی که حضرت را می دیدند دست حضرت را حضرت زهرا را می بوسیدند، کسی که نفر اول عالم امکان است دست زهرای مرضیه (سلام الله علیها) را می بوسد. یا در بعضی روایات دارد که سراسر پیشانی را بوسه باران می کردند و می بوسیدند، و اتفاقات دیگر.

«عن أم المؤمنين عائشة رضي الله عنها أنها قالت ما رأيت أحدا كان أشبه كلاما وحديثا من فاطمة برسول الله صلى الله عليه وسلم وكانت إذا دخلت عليه رحب بها وقام إليها فأخذ بيدها فقبلها وأجلسها في مجلسه هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص167

با عجله به استقبال رفتن، با همه وجود به استقبال رفتن، و این که آقا رسول الله خیلی عجیب هست که هر باری که می خواستند از مدینه خارج بشوند در دورانی که حکومت شان در مدینه تشکیل دادند و رهبری مسلمانان را به عهده دارند آخرین نفری که قبل از سفر برای خداحافظی ملاقت می کردند حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود، و وقتی که برمی گشتند اولین نفری که می دیدند، هیچ کس را نه می پذیرفتند و نه ملاقت می کردند، باید مستقیم می رفتند به دیدن حضرت زهرا و بعد امورات دیگر، این سوال ایجاد کرده بود تا این که یک جایی بغض آدم ها ترکید و پرسیدند از حضرت که چرا این گونه هست؟

«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ (علیها السلام) قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَلَيْسَتْ هِيَ إِنْسِيَّةً فَقَالَ (صلی الله علیه واله وسلم) فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ قَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ كَيْفَ هِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ قَالَ خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ إِذْ كَانَتِ الْأَرْوَاحُ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عُرِضَتْ عَلَى آدَمَ قِيلَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ أَيْنَ كَانَتْ فَاطِمَةُ قَالَ كَانَتْ فِي حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ قَالُوا يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَمَا كَانَ طَعَامُهَا قَالَ التَّسْبِيحُ وَ التَّهْلِيلُ وَ التَّحْمِيدُ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ وَ أَخْرَجَنِي مِنْ صُلْبِهِ أَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُخْرِجَهَا مِنْ صُلْبِي جَعَلَهَا تُفَّاحَةً فِي الْجَنَّةِ وَ أَتَانِي بِهَا جَبْرَئِيلُ (علیه السلام) فَقَالَ لِي السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ يَا مُحَمَّدُ قُلْتُ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ قُلْتُ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ يَعُودُ السَّلَامُ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ أَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْكَ مِنَ الْجَنَّةِ فَأَخَذْتُهَا وَ ضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي قَالَ يَا مُحَمَّدُ يَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ كُلْهَا فَفَلَقْتُهَا فَرَأَيْتُ نُوراً سَاطِعاً فَفَزِعْتُ مِنْهُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ مَا لَكَ لَا تَأْكُلُ، كُلْهَا وَ لَا تَخَفْ فَإِنَّ ذَلِكَ النُّورَ الْمَنْصُورَةُ فِي السَّمَاءِ وَ هِيَ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةُ قُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ وَ لِمَ سُمِّيَتْ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ قَالَ سُمِّيَتْ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا وَ هِيَ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّه‏»

معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص396

در این روایت که از امام صادق (علیه السلام) هست، از پدر شان و از اجدادشان و از آقا رسول الله که

«خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ (علیها السلام)»

 نور حضرت زهرا خلق شده است.

«قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»

قبل از این که آسمان و زمین خلق بشود نور حضرت زهرا خلق شده بود، تا حضرت این را فرمودند و شاید به مناسبتی در رابطه با همین سوال و ابهام این مطلب را فرمودند.

«فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَلَيْسَتْ هِيَ إِنْسِيَّةً»

آیا دختر شما انسان نیست و یک موجود دیگری است؟ رفتار و ها و برخوردها خیلی متفاوت است.

«فَقَالَ (صلی الله علیه واله وسلم) فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ»

دخترم فاطمه حوراء انسیه هست.

 در بعضی از روایات «إِنْسِيَّةٌ الحَوْرَاءُ»؛ حورالعین انسانی، انسان حورالعینی، آمیخته ای و از این دو تا عجین شده است.

«قَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ»

گفتند یا نبی الله

«وَ كَيْفَ هِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ»

چطوری هم حورالعین و هم انسان است؟

 چه ویژگی ای دارد، حضرت فرمودند «فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ» بعد دارد:

«خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ إِذْ كَانَتِ الْأَرْوَاحُ»

خدای متعال حضرت را از نور خودش آفرید.

 در بعضی از روایات می فرمایند:

 «مِنْ نُورِ عَظَمَتِه‏»

 از نور عظمت خودش آفرید

 قبل از این که ارواح آفریده بشوند، بعد سوال کردند

«يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ أَيْنَ كَانَتْ فَاطِمَةُ»

حضرت زهرا (سلام الله علیها) کجا بود؟ قبل از این که این خلقت آدم صورت بگیرد و خلقت جسمانی، این خلقت نورانی کجا قرار داشت؟

حضرت فرمودند:

«كَانَتْ فِي حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ»

این «فِي حُقَّةٍ» حقه در عربی آن جعبه های ویژه جواهر برای ثروتمندان را می گوید که ارزشمندترین دارایی های خودشان را آن جا می گذارند. حالا اگر فرض بفرمایید خداوند متعال قرار باشد ارزشمندترین دارایی خودش را یک جای قرار بدهد، در یک حقه ای قرار می دهد و این حقه را کجا قرار باید نگهداری بکند؟ می گویند در بهترین جا؛ چون در روایات داریم در ساق عرش الهی، در دیواره عرش الهی، در بعضی از روایات دارد که مثل لوستری از سقف عرش الهی آویزان هست در محضر خداوند متعال، که این بهترین جا است. این که می گویند در ساق عرش الهی نوشته شده است که لا اله الا الله، محمد رسول الله (صل الله علیه وآله وسلم)، علی ولی الله، این طور نوشته شده است. می گوید حضرت را در حقه ای نور، در حقه ای قرار داده شده بود توسط خداوند متعال و این در ساق عرش الهی نگهداری می شد. این روایت پیامبر است، البته نزدیک به این روایت یا با یک مقدرای تفاوت در منابع اهل سنت راجع به خلقت نورانی حضرت داریم.

«قَالُوا يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَمَا كَانَ طَعَامُهَا»

طعام و غذای حضرت زهرا (سلام الله علیها) وقتی که نور بود چه بود؟

حضرت فرمودند:

«التَّسْبِيحُ وَ التَّهْلِيلُ وَ التَّحْمِيدُ»

سبحان الله بود، لا اله الا الله بود، و الحمد لله رب العالمین بود.

 بعضی از بزرگان گفتند که این برگفته از آن قصه تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) که پیامبر آموزش داد، برگرفته از این مسئله و از این ماجرا بود، بعد وقتی قرار شد که حضرت آفریده بشود

«فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ وَ أَخْرَجَنِي مِنْ صُلْبِهِ أَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُخْرِجَهَا مِنْ صُلْبِي»

وقتی خدا آدم را آفرید، من را از سلب آدم – این را آقا رسول الله دارند می فرمایند - اراده کرد که از سلب من زهرای مرضیه به دنیا پا بگذارد و به دنیا بیاید.

«جَعَلَهَا تُفَّاحَةً فِي الْجَنَّةِ»

آن نور را در سیب قرار داد یا خود سیب آن نور هست.

«وَ أَتَانِي بِهَا جَبْرَئِيلُ (علیه السلام) فَقَالَ لِي السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ يَا مُحَمَّدُ قُلْتُ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ قُلْتُ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ يَعُودُ السَّلَامُ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ أَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْكَ مِنَ الْجَنَّةِ»

بعد می گوید:

 «فَأَخَذْتُهَا وَ ضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي»

در روایت دیگری آقا رسول الله توضیح دادند که این میوه، میوه درخت طوبی در جنت بود، که باز خود درخت طوبی ویژگی های عجیب و غریبی دارد می گوید درخت طوبی درختی است – جناب آقای غضبانی ان شاء الله که تشریف بردید بهشت و همیچنین بینندگان عزیزمان - خیلی عجیب است، روایت می فرماید از همه باغ های بهشت درخت طوبی دیده می شود، مرکز جنت است، درخت طوبی کاشت آن کار جبرائیل و عزرائیل و اسرافیل و میکائیل نیست، روایت می فرماید

«غرس الله تبارک وتعالی بیده»

خدای متعال درخت طوبی را غرس کرده است.

میوه درخت طوبی می شود، با آن ویژگی های عجیب و غریب درخت طوبی، که حالا که قرار است به پیامبر فرزندی مثل حضرت زهرا به ایشان عنایت بشود از وجود او بیاید از همین غذای معمولی نه، غذای معمولی غذای حلال برای پیامبر است، پیامبر از غذای غیر حلال که استفاده نمی کند، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) که از غذای غیر حلال که استفاده نمی کند؛ اما قرار نیست که حضرت زهرا از همین غذای حلال عادی تولد پیدا بکند، بلکه پیامبر به معراج برده می شود، در معراج به جنت می رود و در جنت کنار درخت طوبی می رود از میوه درخت طوبی که «غرس الله تبارک وتعالی بیده»؛ به حضرت رسول داده می شود حضرت می خورند، از آنجا آن نور منتقل به صلب رسول می شود و بعد قصه تولد زهرای مرضیه (سلام الله علیها). هدیه نثار محضر زهرای مرضیه (سلام الله علیها) و سلامتی و تعجیل در فرج فرزندشان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) صلواتی تقدیم بکنید. «الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم»

مجری:

الحمدلله برنامه خودش نورانی بود و شبکه نورانی است به نام مقدس حضرت آقا امام عصر، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با این روایت نورانی که حضرت عالی فرمودید و برای ما خواندید در خصوص خلقت نوری حضرت زهرا، نورانی تر هم شد، ان شاء الله که این نور منتقل بشود به دل های ما و شما بینندگان عزیز و ان شاء الله که مورد استفاده قرار بگیرد. استاد عزیز برویم به موضوع مان، در خصوص کلیپ هایی که پخش می شود اگر نکته خاصی هست بفرمایید، اگر نه که کلیپ اول را ببینیم.

استاد عباسی:

بله من یک مقدمه عرض بکنم، باز هم خدمت بینندگان عزیزمان تأکید می کنیم و تصریح می کنیم که به طور قطع ما عرض می کنیم که تفکری مثل تفکر جناب آقای آقامیری در آن انحرافات وجود دارد، وقتی انحراف وجود دارد و شبهه ایجاد کننده هست، ما وظیفه پاسخگویی داریم، موضوع مان این نیست که یک نفری ولو این که یک گوشه ای باشد و بگوییم خیلی شخصیت عجیب و غریبی نیست، پس ما باید این را به امان خدا رها بکنیم، وقتی که امکان تأثیر گذاری منفی درجامعه در فضای جامعه وجود دارد باید پاسخ بدهیم.

مجری:

همان طور که هدایت یک نفر این قدر ارزش دارد، پیشگیری از گمراهی یک نفر هم همان قدر ارزش دارد.

استاد عباسی:

قطعا این ارزش دارد، مخصوصا این که ایشان به نام شیعه و به نام اسلام، به نام مذهب تشیع صحبت می کردند، با عنوان سیادت قبل از این خلع لباس بشوند و ملبس بودند، چه الان به عنوان منبر سید الشهدا و منبر اهل بیت دارند این مطالب را می گویند، و اساسا اگر کسی بخواهد بگوید که ایشان حرف های خوب هم می زند حاج آقا شما دارید سخت می گیری، ما نمی گوییم ایشان حرف های خوب نمی زند، منتهی شبهه اساس یعنی همین؛ یعنی حرف های خوب را آمیختن با حرف های اشتباه و این طوری تأثیرگذار خواهد بود. همه حرف های ایشان صد در صد باطل نیست، کلا ایشان صد در صد باطل نیست، اگر قرار باشد که صد در صد باطل باشد که شناختش خیلی آسان می شود، شما وقتی یک شیعه هستید و نگاه می کنید یک نفری با عنوان وهابی دارد در یک شبکه وهابی حرف می زند خیلی کمتر جذب او می شود تا یک نفری بیاید به اسم اهل بیت (علیهم السلام) به اسم دین، به اسم سید الشهدا (علیه السلام) یا حضرت زهرا بخواهد مطالبی را بیان بکند، و اساسا شبهه یعنی آمیختن حق با باطل.

مجری:

همانطور که قرآن کریم می فرماید:

(وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ)

و حق را با باطل نياميزيد

سوره بقره (2): آیه 42

یعنی حق و باطل را با همدیگر آمیخته نکنید.

استاد عباسی:

بله، آمیخته شدن با هم دیگر این خطرناک است، کلمات ایشان اینگونه است، ما در همه قسمت هایی که عرض کردیم، بله کلمات ایشان بعضی جا ها شفاف تر‌، نقد آن هم واضح تر و شفاف تر، بعضی اوقات در لفافه بیشتر، نقد آن هم با زحمت و مئونه بیشتر.

ما هفته گذشته چند بار برای بینندگان مان تأکید کردیم، یک مقداری بیش از اندازه توجه بکنید به صحت و دقت بکنید، چون حرف شبیه یک حرفی است که علمای شیعه می زنند. شبیه یک حرفی است لذا شبهه است، یعنی شبیه آن حرف هست ولی آن حرف نیست و باطل است، لذا ما به هیچ عنوان اگر کسی در ذهنش این است که، ما داریم یک حرف هایی می زنیم مثل این که بگوییم یک عالم شیعه این حرف را زده است، می گوید اگر این جوری نمی گفت و این جوری می گفت بهتر بود، ما که نمی آییم وقت بیننده هایمان را بگیریم، اگر این را می گفت بهتر بود، خیلی حرف ها هست که اگر یک طور دیگر و با یک بیان دیگر بگوییم بهتر است، منتهی هر کس بر اساس وسع و توانایی و تفکرش، تسلطش به یک نحوی می گوید، و الا این طور بود که تقریبا همه کسانی که منبر می روند در مواردی دارند یک حرف را می زنند، منتهی این حرف در بیان آقای شماره اول یک نوعی دیگری جلوه می کند، یک تأثیر دیگری می گذارد، در بیان دیگری یک تأثیر دیگری می گذارد، و الا این طور باشد می گوییم همه دارند روضه سید الشهدا می خوانند، شب عاشوار همه روضه وداع می خوانند، روز عاشورا هم روضه قتلگاه می خوانند. پس چرا این قدر فرق می کند روضه افراد، بعضی ها می گویند من باید بروم روضه فلانی را بشنوم فقط، می گوید این بیانش و مطلبش و مدلش، محتوایش حتی نفسش با آن یکی متفاوت است، ما که کارمان این جا این نیست که بیاییم بگوییم ای کاش این را نمی گفت، نه اگر کلامی از کلمات و صحبت های آقای آقامیری در این حد باشد که اگر این را می گفت بهتر بود ما اصلا این جا مطرحش نمی کردیم، قرار نیست که ما بگوییم فلان حرف بهتر است، اگر این طوری بگوییم بهتر است، نه، قطعا هر حرفی که ما از ایشان این جا نقد کردیم این جزء موارد انحرافی است، منتهی گاهی اوقات این انحراف یک مضمر است و یک گیر و گوری دارد و پنهان است و شفاف نیست و در لفافه آمده است، ما هم باید این جا آن را شفاف بکنیم، چرا؟ به خاطر این که اثری که آن می گذارد، اتفاقا این شبهه آن تیکه ای که ما از ایشان نقد کردیم که شمر هم از جهنم بیرون می آید و وارد بهشت می شود، آن دیگر خیلی صریح است، اگر کسی خیلی امام حسینی است و خیلی اعتقاداتش درست است وقتی این را بشنود متوجه می شود که قصه چیست؟ تا ته ماجرا را می رود، آن خیلی هم دیگر بیان ندارد، ما توضیح می دهیم تمام می شود، ولی بعضی حرف ها هست که نیاز به یک دقتی دارد، چون شبیه یک حرف هایی هست که در شیعه گفته می شود ولی با آن کاملا متفاوت است، خدمت شما هستیم.

مجری:

دو سه هفته قبل آقای فراهانی تماس گرفته بود و می گفت حالا چرا این قدر وقت می گذارید، این هم پاسخ مناسبی است برای این طیف از دوستان که احساس می کنند شاید این برنامه برای این قضیه لازم و ضروری نباشد، حالا می فهمیم که این بحث چه قدر ضرورت دارد، و یکی از نکات مهم در هر بحث علمی این است که ضرورت آن بحث مشخص بشود، و این محبتی که فرمودید قابل تقدیر است، هم وقت گذاشتید برای این قضیه و هم این که بیان فرمودید چرا این برنامه دارد پخش می شود. خیلی متشکریم جناب آقای عباسی عزیز، پس ما با هم برویم این کلیپ را ببینیم، بعد در خدمت شما و بینندگان عزیز باشیم.

کلیپ شبهه ای اول از آقای سید حسن اقا میری

می گوید «اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِير» اختیار عالم را به تو بدهند تمام زندان ها را تعطیل می کنی؟ مخالف هایت را زندان نمی کنی؟ از آن هایی که بدت می آید زندان نمی اندازی؟ آرزوی زندان رفتن یک عده را نداری؟ تو آرزوی مرگ برای یک عده داری، بعد می گویی «فُكَّ كُلَّ أَسِير»؟ نه حاج آقا این طوری باشد که سنگ روی سنگ بند نمی شود، این دعا را نخوان، اصلا من یک چیز دیگر دارم می گویم و تویک چیز دیگر داری می گویی، «فُكَّ كُلَّ أَسِير» مطلق است، الان خیلی ها در زندان ها در دنیا هستند، بله همه نوع اسارتی، اسارت درون، اسارت نفس، اسارت همه، ولی حالا حد اقلش این زندان هایی که در دنیا است، شما دوست دارید همه زندانی ها آزاد بشوند، «اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِير» می دانید یعنی چه، و فک کل اسیر می گویید؟ الان کلی از این داعشی ها در زندان هستند، در عراق و در سوریه، در ترکیه، در جاهای دیگر، فک کل اسیر می خواهید آزاد بشوند؟ درمان آدم ها با چه چیزی است؟ با زندان است؟ با زندان درمان می شوند، تا چه زمانی در زندان نگه شان می دارید؟

مجری:

جناب آقای عباسی این کلیپ را دیدیم، من خودم تازه اولین بارم بود داشتم این بحث را می دیدم، به ذهنم آمد مگر هر کسی در زندان است اسیر است؟ یا هر اسیری در زندان است؟ شما این نکته را بیان بکنید، ما در سوره دهر هم داریم که اسیر آمده است در خانه امیرالمؤمنین و گفته است که غذا می خواهم، اگر زندان بود چگونه در خانه امیرالمؤمنین آمده است؟ حالا شما بیشتر توضیح می دهید، بفرمایید.

استاد عباسی:

بله، نکته ای در صحبت های ایشان هست، این صحبت ها در راستای همان حرفی است که ایشان بار ها و بار ها تکرار کرده است و آن مبنایی که بخواهد آن پیچ و مهره بعد را سفت بکند. ما عرض کردیم که در دین داریم و از فروع دین ما هست، از فروع اعتقادی ما هست که تولیٰ و تبریٰ کنار هم است، یعنی ما فقط و فقط باید ولایت موالیان خدای متعال و اهل بیت (علیهم السلام) را داشته باشیم، و دشمنی با دشمنان اهل بیت و دشمنان خدا داشته باشیم. دوستی ها و محبت هایمان باید جهت دار باشد، دوستی ها و دشمنی هایمان هم باید جهت دار باشد. اگر داریم درباره کسی نظر می دهیم که از موالیان اهل بیت است ولی من یک مشکل شخصی با او دارم، بله ما اجازه نداریم دعا بکنیم که مثلا خدایا بد بختش کن، این از موالیان اهل بیت است، حالا یک اشتباهی کرده است و یک خطایی در حق من مرتکب شده است، من اجازه ندارم آرزوی این را داشته باشم که او به عذاب جهنم گرفتار بشود و به خاک سیاه بنشیند، این که می گویم شبیه بعضی از حرف هایی است که در شیعه موجود از یک جهت می آید شبیه می شود و از یک جهتی می آید کلا فاصله می گیرد، این جا که می آید شبیه می شود دقیقا حرف همین است، که درباره چه کسی ما داریم دعا می کنیم؟ درباره چه کسی ما داریم عذاب طلب می کنیم؟ برای چه کسی ما داریم می گوییم که مشکل پیدا بشود؟ در زندگی اش، برای شیعه امیرالمؤمنین داریم می گوییم که احیانا من با او یک مشکلی پیدا کردم، این را حاضر نیستیم شب قدر ببخشیم که بله اهل بیت فرمودند این ها را ببخشید.

 شیعیان ما که در حق شما خطایی مرتکب می شوند شخصا شما با آن ها ناراحتی پیدا کردید این را شب قدر ببخش تا خدا هم تو را ببخشد، این را مگر بار ها نشنیدیم، مگر نمی گویند شب قدر در دلتان کینه کسی را نگه ندارید و ببخشید تا خدا شما را ببخشد، آیا این شامل همه می شود؟ این که گفتند ببخش یعنی همه را ببخش؟ یعنی حتی شمر و خولی را هم ببخش، پس اگر شب قدر به ما گفتند زیارت عاشورا بخوانیم، دیگر ما در زیارت عاشورایمان

«اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص332، الباب الثامن و المائة نوادر الزيارات‏، ص178

نمی خوانیم؟ خدا لعنت بکند شمر و یزید و فلانی را نمی گوییم؟ این خیلی واضح است آن جای که به ما فرمودند شما نفرین نکن، آرزوی نابودی دیگران را نداشته باش، این مربوط به شیعیان امیرالمؤمنین است. ایشان آمده رفته سراغ یک بخشی از دعایی که برای روز های ماه رمضان است.

«اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ‏ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج95، ص120

«اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ» حالا یک کلیپ دیگر هم داریم که در یک بخش دیگر، در همان بخش اول هست و عرض می کنیم، بعد فک کل اسیر را می گوید اگر می خواهی دلت خدایی باشد، این دعا می گوید همه اسرا را فک کل اسیر، در این اسرا، اسرایی که مربوط به داعش هم هست و در زندان های سوریه هستند، در زندان های عراق هستند، یا تیم تروریستی ای که مثلا در شاهچراغ آمده است جنایت انجام داده است، این ها هم هستند، پس تو باید آرزوی خروج از زندان این ها را هم داشته باشی، انحراف از کجا آغاز می شود. یک بخش از انحراف ندانستن و کم سوادی و یا بی سوادی است، آقای غصبانی شما فکر کنم خیلی راحت بتوانید برای بینندگان عزیزمان توضیح بدهید که می گویند بعضی از افراد از یک حکم تخصصا خارج هستند، یعنی چه؟ شما بگویید تخصصا خارج هستند یعنی چه؟

مجری:

یعنی آن ها شامل حکم نبودند.

استاد عباسی:

احسنت! اصلا قرار نبود شامل حکم باشند، می گویند همه مردم ایران با شرکت در انتخابات در آینده خودشان سهیم هستند حق دارند و باید شرکت بکنند، صبح روز انتخابات یک بچه پنج ساله می رود کنار صندوق رأی می گوید بدهید من می خواهم رأبدهم. می گویند اصلا برای شما نبود، این هایی که شنیدید برای کسانی است که شرایط را دارد، ایرانی هست، شناسنامه دارد، هجده سال تمام دارد، این ویژگی را دارد، شما بچه پنج ساله را چه به رأی دادن و انتخابات، حتی بتوانی هم بنویسی نمی دانی چه کسی را بنویسی، این را می گویند تخصصا خارج است «اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ»؛ آیا اسیر داعشی که دستش به خون صد ها نفر آغشته است این را هم می شود بگوییم آزاد بشوند؟ بگوییم خدایا همان اسیر های داعشی هم ان شاء الله دیوار خراب بشود و این ها از زندان فرار بکنند، مقدمات فرارشان از زندان را فراهم بشود. ببینید گاهی از بس که واضح است ذهن آدم ها را درگیر می کند، چون ایشان حرف هایی می زند که روی مغز آدم ها با این حرف زدنش راه می رود، می گوید که این اللهم فک کل اسیر این داعشی است، الان داعشی بماند در زندان چه می شود؟ مثلا خیلی خوب می شود؟ این ادب می شود، این یاد می گیرید که دیگر نباید آدم بکشد، نه، آزادش می کنیم مستقیم هم می آوریمش دم در خانه شما یک سلاح هم به او می دهیم می گوییم که شما از این به بعد شما آزاد هستید، این جا هم یک سیدی هست شیعه دوازده امامی هست، شما برو با این مصالحه بکن ببینیم چه اتفاقی می افتد، شما این را تأدیب کنید. در زندان که تأدیب نمی شود، بالای دار هم که تأدیب نمی شود، پس چه کارش بکنیم، می آوریمش در خانه شما خوب است، شما این را تأدیبش بکن. نه یعنی الان می گوییم این که من دوست ندارم ایشان در یک جایی از صحبتش می گوید بله نلسون ماندلا این همه سال در زندان بود و بعد که زندان آمد بیرون همه اش آرزویش این بود من یک کاری بکنم که دیگر زندانی در تمام عالم نباشد، در همین سخنرانی اش می گوید من کامل این را گوش کردم این بگویم کجای کلیپ است و چطور برنامه ریزی کنیم، بعد می گوید بیست و خرده ای سال زندان بود، بعد که آمد بیرون گفت من زندان بانم را می بخشم، زندان بانش را بخشید.

 آقای آقامیری شما به من بگو آقای نلسون ماندلا زندان های آفریقا را تعطیل کرد؟ زندان های کشور خودش را تعطیل کرد، و گفت دیگر زندانی نباشد، یک این چنین چیزی می شود؟ یعنی کسی که الان رفته است چاقو کشیده است و آدم کشته است و عربده کشی کرده است، می گوییم این که در زندان آدم بشو نیست، اصلا نگیرمش، اصلا جمع کنیم قوه قضائیه و دادگستری و محاکم پلیس را جمع کنیم، الان یک دزدی را در هنگام دزدی می آیند دستبند می زنند یا بعد آن را در جایی می گیرند، اعتراف می کند من 50 فقره دزدی انجام دادم، این که برود زندان کسی که اهل 50 فقره دزدی بوده است، الان برود زندان پیامبر زاده بیرونی می آید؟ نه با زهم دزد می آید بیرون، بر اساس حرف ایشان می گویم. این که این دعا دارد می گوید مقصود اسیر بی گناه است، کسی که بی گناه به اسارتی افتاده است، آن جوان بی گناهی که از یک کشوری دزدیده شده است و برده اند به زندان گوآنتانامو و نگهداشتندش، ابوغریب عراق را که آمریکایی ها بودند، بعد که ابوغریب را باز کردند دیدند که بعضی از افراد مدت مدید این جا با چشم بسته بودند، گناهش چه بوده است؟ این که مثلا داشته است از نزدیک پادگان نظامی آمریکایی ها داشته رد می شده است، این که خیلی واضح است که دعا بیان دارد، زبان دارد، می گوید اگر نمی توانی این جوری دعا بکنی پس خدا نیستی، اگرمی خواهی بگویی این ها حتما باید جهنمی باشند، نه پس تو نمی توانی آدم خوبی باشی، با همه وجودت دعا بکنی، این دعا در ماه رمضان، این دعا در ماه رمضان، ما کلا در عالم همین یک دعا را داریم؟ با همین یک دعا باید زندگی بکنیم، یعنی دیگر قرآن مهم نیست، دعا های دیگر مهم نیست، روایات معصومین مهم نیست، این که در آیه قرآن نسبت به بعضی از امور این طور فرموده است، این آیه، آیه 113، سوره مبارکه توبه است

(مَا كَانَ لِلنَّبِي وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَينَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ)

براي پيامبر و مؤمنان، شايسته نبود که براي مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزديکانشان باشند؛ (آن هم) پس از آنکه بر آنها روشن شد که اين گروه، اهل دوزخند!

سوره توبه (9): آیه113

این آیه را ما چه کار بکنیم، این آیه خیلی واضح است، من ترجمه را هم از خود ترجمه قرآن بیان بکنم می فرماید پیامبر و پیروان حضرت نباید برای مشرکین هرچند که خویشاوندان آن ها باشند از خدا حتی آمرزش بطلبند. خدایا من می طلبم، تو نبخش، اشکالی ندارد که، من می خواهم که دلم به این نرم باشد، من می خواهم برای همه دعا بکنم، این که در دنیا می گویند انسانیت، آیا این واقعا انسانیت است؟ یعنی الان من آرزو داشته باشم هر کسی در هر زندانی و در هر جای دنیا است آزاد بشود خیلی آدم خوبی هستم! آقای آقامیری به خدا این آدم خوب بودن نیست، آرزوی آزادی قاتل و جنایتکاری که خون مردم را ریخته این انسانیت نیست، ادای انسانیت در نیاوریم، گاهی بلد نیستیم، یک موقع ما در برنامه یک مثال زدیم گفتیم کسانی هستند از مسیر اهل بیت وقتی فاصله گرفتند در دوران معاصر ما اسم شان انسان شده است، انسانیت شده، دینشان را هم می گویند دین ما انسانیت است، درست است. بر می دارند گوشت چرخ کرده درجه یک می برند برای سگ های هرزه ولگرد در خیابان، ما نمی گوییم که این ها باید کشته بشوند، ولی این سگ های هرزه را که شما دارید برایشان گوشت می برید، همان جا بچه ای ایستاده است - درکلیپ هایشان هم هست- که این بچه یک ماه است گوشت چرخ کرده نخورده است، در غذایش گوشت نخورده است، تو داری این را برای این حیوان قرار می دهی، اهل بیت گفتند به حیوان هم رسیدگی بکند، اما این گونه رسیدگی؟ حیوان هرزه ای را شما رسیدگی بکنید، تعداد این زیاد بشود، بعد بیاید بچه مردم را بگیرد تکه پاره بکند و بکشد این شد دین شما دین انسانیت است. الان همه مشکلات حل شده است و فقط مانده است سگ های هرزه در بیابان ها و ولگرد که ما برویم برای آن ها استخوان ببریم، گوشت ببریم!

 بله گفتند اگر شما از غذایی که خوردید و اضافه آمد می خواهد دور بریزید، دور نریز، در اختیار پرنده ها قرار بده، در اختیار همه حیوانات، فقط سگ ها که حیوانات خدا نیستند که همه موجوداتی را خدا آفریده است، برای این پرنده ها در این برف دلمان بسوزد از اضافه غذایمان و برنج مان، نان مان آب بریزیم و بگذاریم که این ها غذا پیدا بکنند، این خیلی هم خوب است، ولی اسم دینش می شود انسانیت، بعد می گوید فک کل اسیر، اگر ما می خواهیم انسانیت را بفهمیم از این دعا بفهمیم دعا کنیم که همه اسرا آزاد بشوند؛ یعنی خدا گفته است زندانی مجرم، زندانی مشرک، زندانی ضد بشریت، چرا شما می آیید ذهن مردم را درگیر می کنید، به مردم نمی گویید که من نخواندم، شاید سواد ندارم، که تخصصا خارج است، آن زندانی مجرمی که جنایتکار است، این دینی که این دعا را برای این بخش ماه رمضان آورده است آیات قرآن هم در همین ماه رمضان نازل شده است، که می فرماید:

(وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)

و براي شما در قصاص، حيات و زندگي است، اي صاحبان خرد! شايد شما تقوا پيشه کنيد.

سوره بقره (2): آیه 179

کسی که بزرگ یک خانواده ای، پدر یک خانواده ای را، فرزند یک خانواده ای را کشته است، این باید در زندان باشد و بعد هم باید قصاص شود، اگر قصاص نباشد خون این دارد از دست می رود، این چیزی است که خلاف آیه قرآن دارد عمل می کند، فک کل اسیر، اسرایی که منتظرند حکم قصاص بر آن ها اجرا بشود، یک کاری بکنیم که این ها آزاد بشوند، این که خانواده ای مصالحه می کند، از خون می گذرد، آن هم اجر می برد، همان کاری که دوستان شما امثال شما، بلایی که آمدند سر خانواده ای آوردند که پسری دختر آن خانواده را کشته است، و جنازه آن را هم نداده است، و سال هاست که حاضر نیست که بگوید جنازه او کجاست، تا آخر هم که خواستند اعدامش بکنند این ها گفتند ما از تو می گذریم فقط بگو جنازه بچه ما چه شد؟ بعد شما می گویید ما آرزو می کنیم، و بعد آمده بودند در فضای مجازی فشار آوردند؛ با هشتک درست کردن و با پست گذاشتن و با استوری گذاشتن که شما ببخشید، خودشان یک زنجیر از گردن شان در می آورند، یک کیف از آن ها می زنند، کوچک ترین اتفاقی برایشان می افتد می گویند ما اگر ببخشیم جنایتکار زیاد می شود، پررو می شوند، بعد به این خانواده ای که این اتفاق برایش افتاده است حتی جنازه دخترش را این شخص حاضر نیست که پس بدهد، حالا چه بلایی سر این جنازه آورده است؟ بعضی ها گفتند تکه کرده است و بعضی ها گفتند که العیاذ بالله چه کرده است، که حاضر نیست بگوید جنازه کجاست و جنازه را تحویل بدهد، بعد شما هشتک راه می اندازید و به این خانواده می گویید دین ما انسانیت است بیا بگذر و ببخشش و عفوش بکن، اعدام نشود، نه به اعدام، نه به اعدام چنین آدمی؟ این دین انسانیت است؟ این فک کل اسیر شما آقای آقامیری خیلی عوارض دارد، شما خودت ناچار شدی مثال به چه کسی بزنی؟ اگر این مثال را نزده بودی شاید بیننده ما فکر می کرد که آقای عباسی شما دارید بی انصافی می کنید، حالا گفت فک کل اسیر منظورش این بود که همه اسیر های بیگناه، شما خودت داری می گویی اگر یک داعشی در زندان سوریه است، در زندان عراق هست که صد ها نفر را بی خانمان کرده است، ده ها نفر را کشته است و به قتل رسانده است، به زن مظلومی تجاوز کرده است، تعدی کرده است، برای ای هم ما آرزو می کنیم از زندان بیرون بیاید. بله برای این قبل از این جنایات آرزو می کردی که ای کاش این جنایت را نمی کرد، ای کاش این ظلم را نمی کرد، این خیلی خوب است، آرزو بکنیم که مسیر زندگی همه درست باشد، به سراغ خلاف نروند، نروند به سراغ جرمی که به این جا منجر بشود که خانواده ها بی خانمان بشوند، آثار روحی و روانی که در ذهن و روح و جان این ها باقی مانده است، شما چه می فهمید از این که یک دختر مسلمان یا یک دختر حتی ایزدی، هنوز که هنوز است بعد از سالیان سال اسم داعش می آید بدنش به لرزه می افتد که زندگی او برای ابد خراب شده است، خراب شده است یا نه برای ابد؟ یک دختری که خانواده او رفتند و او جاماند و مورد تعدی و تجاوز قرار گرفت و این را بردند و در بازار فروختند، چند دلار، ده دلار، پانزده دلار، بیست دلار فروختند، زندگی این برای همیشه خراب شد، ولو این که الان آزاد شده باشد، الان زندگی اش را بکند و الان هیچ کس کاری به او نداشته باشد. بعد شما به این دختر برو بگو که دعای ماه رمضان است، بگو اللهم فک کل اسیر، بگو اگر راست می گویی، اگر انسان هستی بگو اللهم فک کل اسیر، من آقای آقامیری در خانه ام در امان از داعش و دزد و سارق و جنایتکار نشسته ام می گویم اللهم فک کل اسیر، حتی داعشی های در عراق، حتی داعشی های در سوریه، حتی جنایتکاری که خون کسی را به ناحق به زمین ریخته است!

 اگر قرار باشد که فک کل اسیر به این معنا باشد، پس باید کلا قوه قضائیه را جمع بکنیم و کلا این ها باید در جامعه رها باشند، اگر نیمه شبی آمدند در خانه شما اموالت را دزدیدند و و جانت را گرفتند، دیگر نباید شاکی بشوید، نباید بگویید که این چه وضعش است که این ها در خیابان رها هستند و دارند هر کاری می کنند، شما نمی توانید جمع بکنید، در همین کلیپ ایشان اعتراض کرد که این بچه هایی که در تهران دارند سر چهار راه ها گدایی می کنند این ها مورد سوء استفاده یک کسی قرار گرفتند به این ها که پول می دهید این ها ماهی چندین میلیون درآمد دارند، نیامدند پول برای زندگی شان بگیرند، پول برای کسی دارند در می آورند، شما نمی توانید این ها را جمع بکنید و این ها را بگیرید؟ آقای آقامیری برای چه بروند بگیرند؟ حالا این ها را بگیرند شما آرزو می کنید و دعا می کنید که این ها آزاد بشوند، این ها هم می شوند جزء فک کل اسیر، این ها را یک کاری باید بکنند، می گویید که با زندان رفتن هم که درست نمی شوند، با چه چیزی درست می شوند؟ این ها را چه کار شان بکنند؟ نه با اعدام درست می شوند، نه با زندان درست می شوند، این ها را چه کار بکنند؟ بگویند درصد به ما بدهید، مالیات به ما بدهید، این حل می شود؟ با این ها صحبت بکنند بگویند که شما صد تا بچه زیر دستت بوده است هر کدام از این بچه ها ماهی پنجاه میلیون تومان دارند برای شما پول می آورند نکن این کار را دیگر عزیزم، ماهی پانصد میلیون را بیخیال، ماهی پنج میلیارد را بیخیال، این جوری به حرف گوش می دهند، این طوری همه هدایت می شوند و اصلاح می شوند؟ یک حرفی بزن که یک حد اقل مبنایی بشود برایش درست کرد، به همین راحتی فک کل اسیر را این قدر عام می گیری آن کسی که قاتل و جنایتکار در زندان های فلان است آن هم شامل می شود و این ها هم باید به عنوان اسیر آزاد بشوند، و خودت اسم بردی، اگر نگفته بودی ما نمی توانستیم حرفی بزنیم، می گفتیم که شاید منظورش بیگناهان باشد، می گویی که آن هایی هم که داعشی هستند باید بگویی که آن ها هم آزاد بشوند، آدم چه بگوید؟

مجری:

بحث ایشان را از نظر علمی هم بخواهیم وارد بحث بشویم کلا اساسی ندارد، منتهی شیوه پاسخ حضرت عالی به این مطلب طوری است که همسنگ و هم وزن خودش باشد، آن طوری که خودش بیان می کند از حرف های خودش شما جواب می دهید. و الا اگر بخواهیم از اساس این مطلب را بزنیم که خیلی مشخص است و راحت است و هر کسی خودش با کمی درنگ و اندیشه می فهمد که چه قدر این حرف سر تا سر پر از تناقض و پر از دو رویی است. استاد یک میان برنامه ای ببینیم  بر گردیم، بعد ان شاء الله با بخش دیگری از این مبحث در خدمت شما باشیم و در خدمت بینندگان، این میان برنامه را با هم ببینیم، پل های ارتباطی هم برای شما باز هست و می توانید تماس بگیرد و اگر چنانچه نکته ای دارید، سوالی دارید مطرح بکنید، جناب آقای عباسی عزیز پاسخگوی سوالات شما هم خواهند بود.

(میان برنامه)

مجری:

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ خیلی متشکریم از شما عزیزان بیننده و همچنین تشکر می کنیم از دست اندرکاران برنامه به خاطر این میان برنامه خوبی که پخش کردند و ذکر پیامبر اکرم (صلوات الله علیه وآل اجمعین) را برای ما گذاشتند، خیلی استفاده کردیم و بهره بردیم، ان شاء الله که آقا امام عصر از ما راضی باشند. همچنان با برنامه عصر ایمان در خدمت شما عزیزان بیننده هستیم و باز هم یادآوری کنم که امکان تماس شما با برنامه وجود دارد، می توانید تماس بگیرید و ان شاء الله سوالات تان را مطرح کنید، جناب آقای عباسی پاسخگوی سوالات شما خواهند بود، جناب آقای عباسی خسته نباشید. ما برای این ها ناراحت می شویم، بالاخره این ها یک زمانی از دوستان ما بودند، از کسانی بودند که در راه درست صحبت می کردند و قدم گذاشته بودند، دیگر نمی دانیم که چگونه می شود، این جاست که آدم می گوید ای کاش همه عاقبت بخیر بشویم، و نمی دانم این صحبت های که می کند واقعا با اندیشه و فکر هست یا نه؟ از نظر علمی هم که بخواهیم بررسی کنیم، معمولا یک مبنا و اساسی را تعریف می کنند، یک کسی که بخواهد صحبت بکند یک مبنایی را می گوید، یک بحثی را مطرح می کند که من روی این مبنا حرکت می کنم، در یک کلیپ خیلی کوتاه ما می بینیم که از سر بحث تا انتهای بحث اصلا هیچ سازگاری ندارد، باشد که ان شاء الله همه عزیزان راه حق را پیدا کنند و حق را بشناسند و از حق تبعیت کنند، این نکته مهمی است، استاد کلیپ بعدی را می خواهیم پخش بکنیم نکته ای درمورد این کلیپ هم دارید بفرمایید.

استاد عباسی:

در راستای همین کلیپ اول هست ببینیم، بعد من توضیح می دهم خدمت تان.

مجری:

ببینیم بعد ان شاء الله در خدمت بینندگان باشیم.

کلیپ شبهه ای دوم از آقای سید حسن اقا میری

ما برای گذشتگان خیر نمی خواهیم، ما منتظر هستیم بمیریم برویم آن جا عذاب یک عده شان را تماشا کنیم، بعد بگویم «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ همه گذشتگان را ببخش و بیامرز؟ یعنی شما الان همه آدم های که مردند در گذشته، دوست دارید که این ها آن سمت در سرور باشند؟ اصلا می شینند برای هم صحبت می کنند و می گویند فلانی مرد، می گوید الان آن جا دارند در دبه قیر فلان فلان شده را چه کارش می کنند، فلان فلان شده، این جوری نباشد من اصلا من خدا را قبول ندارم، اصلا ما خدایی را قبول داریم که یک عده ای را در دبه قیر هم بزند، تکه تکه شان بکند و بسوزاند و آتش بزند، اگر اهل قبور السرور همه گذشتگان ببخشد و بیامرزد، مگر الکی است؟ ما تازه می خواهیم برویم آن جا تماشا بکنیم، تازه قیامت، یعنی برزخ طول بکشد و برسد به قیامت، بعد قیامت باییستیم این ها جلز و ولز بکنند و بعد بگوییم که آها ما نگفتیم حالا بخور، ما دنبال این جور چیز ها هستیم، ولی این دعا یک چیز دیگر می گوید، و دعا یک حال درونی است، می دانید دعای واقعی یعنی چه؟ یعنی اگر اختیار آن دنیا را به تو دهند تو برای همه گذشتگان مطلق سرور بخواهی، می خواهی؟ حالا این ها که نه، نه دیگر تو به دردش نمی خوری، پس تو نمی توانی خدا باشی! «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ همه گذشتگان را ببخش تا در سرور باشند.

مجری شبکه ولی عصر:

شادی آور است بعضی از این مطالب، نمی دانم که چه بگویم، درخدمت شما باشیم.

استاد عباسی:

بله ملاحظه فرمودید، آن مسئله مربوط به آن تفسیر اشتباه و باطل ایشان، فقط برای این یک بند این دعا نبود، بند دیگر را هم پیدا کرده است، «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ این قبور، همه اهل قبور، یعنی همین که ایشان گفت، اگر اختیار بدهند که تصمیم گیری با شما باشد در رابطه با کسانی که از دنیا رفتند، شما بگویید همه این ها خوشحال بشوند، اصلا این چنین چیزی می شود؟ قرآن کریم در سوره مسد، همان آیه ابتدایی می فرماید:

(تَبَّتْ يدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ*مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ)

بريده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)! هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودي نبخشيد!

سوره مسد (111): آیه 1-2

این آیه یعنی چه؟ ایشان به ما توضیح بدهد، ابو لهب از دنیا رفته است، ابوجهل هم از دنیا رفته است، این ها دشمن های پیامبر بودند، خدا محکم می گوید (تَبَّتْ يدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ) دو تا دستش بریده باد، الان ما اگر مثل خدا بگوییم دو تا دست ابولهب بریده باد، از انسانیتی که آقای آقامیری می گوید خارج شدیم یا نشدیم، از «أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ خارج شدیم یا نشدیم؟ می گوید بریده باد، می گوید کجا برید باد؟ او که الان در جهنم است، در برزخ است، آن جا باید بریده باد، در دنیا که دیگر نیست، این آیه را ما می خوانیم و این دعا را می کنیم، برای کدام بخش ابولهب است، برای چه زمانی داریم این دعا را می کنیم؟ برای برزخ است یا برای قیامت است یا برای جهنم است! الان السرور موافق این هست یا نیست؟ این یک مورد، مورد دیگر صریح آیه قرآن کریم این هست

(فَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يرَهُ* وَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يرَهُ)

پس هر کس هموزن ذره‌اي کار خير انجام دهد آن را مي‌بيند! و هر کس هموزن ذره‌اي کار بد کرده آن را مي‌بيند!

سوره زلزله (99): آیه 7-8

اگر رفتار او و زندگی او مخالف با ادخل علی اهل القبور السرور بود، آن وقت آیا ما می توانیم برایش این خواسته را داشته باشیم؟

مجری:

همان طور که شما فرمودید این ها اصلا از اساس شامل این گروه نیستند.

استاد عباسی:

همه این دعا های خیری که اتفاق می افتد برای کسی هست که شایستگی آن دعا را دارند، یا از نظر مبنا درست است قصه و نزدیک به این هستند، یک نفری از اهل قبور است که ایمانش درست بوده است، دینش درست بوده است، یک خطایی در عمل داشته است، ما با این دعا داریم او را کمک می کنیم برای این که آمرزیده بشود، همانطوری که ما برای مرده مؤمن می آییم خیرات و مبرات می کنیم، برای غیر مؤمن که اصلا خدا به پیامبرش اجازه نداده است نزدیک بشود، می گوید که اگر تو هفتاد بار هم استغفار بکنی برای منافقین خدا آن ها را نمی آمرزد و نمی بخشد، اصلا اجازه نداده است که سمت قبر این ها برود برای آمرزش، اگر این طور باشد، یا رسول «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور» یا نه؟ بالاخره ابولهب هم سرور برایش وارد بشود یا نشود؟ ابو جهل هم بشود یا نه؟ عبد الله بن ابی هم بشود یا نه؟ منافقین دیگری هم که اطراف شما بودند این ها هم سرور بر شان وارد بشود یا نه؟ این که قرآن کریم می فرماید

(إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا)

آنها که خدا و پيامبرش را آزار مي‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براي آنها عذاب خوارکننده‌اي آماده کرده است.

سوره احزاب (33): آیه 57

کسانی که خدا و پیامبر را مورد ایذا قرار می دهند، (لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) خدا آن ها را در دنیا و آخرت لعن کرده است، آیه 57 سوره احزاب، (وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا)، حالا الان ما این ها را باید لعن بکنیم یا بگوییم که السرور بر این ها وارد بشود؟ بگویید دیگر؟ الان این هایی که (يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ) این ها مصداق خارجی دارند یا ندارد دیگر، می گوید کسانی که اذیت می کنند این ویژگی برایشان هست، اگر این ویژگی برایشان هست که (لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا) ما برای این ها هم بگوییم خدایا بیخیال (عَذَابًا مُهِينًا)، بر این ها سرور وارد کن، شاد بشوند دیگر، از دعای بر این ها منع کرده است چه برسد که دعای به سرور، تازه نه دعای به آمرزش، به پیامبرش می گوید حق نداری برای کسی که مشرک است ولو از نزدیکانت باشد طلب مغفرت بکنی، بعد شما می گویید درخواست سرور چرا نمی کنید، نمی گویید همه شاد باشند؟

ببینید حقیقت قصه این است، همه این حرف های که این مدلی می زنند، همه این ها حرف است، همه این ها خلاف واقع است، به خاطر این که شما در رابطه با کسی که ظلم عظیم به خودت کرده باشد هم حاضر نیستی بگذری، چه برسد به آن کسی که اصلا مسئله شخصی نیست، ظلم به شخص ما نیست، ظلم الهی است، ظلم به بشریت است، شما به اسم انسانیت ظالمین به بشریت را می خواهید از زندان فراری بدهید، اگر مردند آن ها سر کیف باشند، بعد می گویید اگر کسی هم گفت روز قیامت من می خواهم ببینم که با این چه کار می کنند، با این چه کار می کنند، اگر این منظور مان این است که پسر خاله مؤمن شیعه ای داشتیم ولی با او مشکل داشتیم و ما را اذیت کرده بود، حالا می خواهیم برویم حالش را بگیریم و پدرش را در بیاوریم، این را که اهل بیت گفتند ببخش؛ اما اگر مقصود مشرکینی است که دشمن دین و اسلام هستند و دشمن خدا هستند، دشمن بشریت هستند، آخر آن کسی که بر علیه امیرالمؤمنین فعالیت می کند، بر علیه پیامبر فعالیت می کند و دشمنی می کند، مشرک است، این که ضربه به امیرالمؤمنین و پیامبر نمی زند، ابن ملجم مرادی امیرالمؤمنین را به شهادت رساند بر علیه امیرالمؤمنین بدی کرد؟ امیرالمؤمنین که فرمودند

«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»

الإمامة والسياسة؛ اسم المؤلف: أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ. ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م.  ، تحقيق : خليل المنصور، ج1، ص130

او که به سعادت ابدی رسیده است.

«تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج42، ص287

ابن ملجم مرادی جرمش این نیست که خون امیرالمؤمنین را ریخته است، این است که همه عالم را از امیرالمؤمنین محروم کرده است، بعد ما بگوییم ادخل علی القبور السرور، تو باید احساست نسبت به ابن ملجم مرادی و شمر و خولی هم احساس خوبی باشد که این ها فلان بشوند، این حرف ها چیست؟ چه کسی گفته است که ما باید احساس مان به این ها این باشد که به این ها هم سرور وارد بشود در قبر و در قیامت، کجای دینت یک این چنین چیزی آمده است؟ تو از کجای دین این را گرفتی؟ یک دانه اللهم ادخل علی اهل القبور السرور، این انحراف می شود.

 آقای آقامیری این انحراف می شود، شما دارید در قلب بچه شیعه ها در قلب جوان های شیعه برائت از دشمنان اهل بیت، برائت از دشمنان انسانیت و بشریت را داری پیچ و مهره هایش را شل می کنی، اگر می خواهید این دعا را در ماه رمضان بخوانی باید حس منفی نسبت به شمر و خولی و سنان و یزید و معاویه و این ها نداشته باشی. «أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»؛ همه اهل قبور، مخاطب گیر می کند، جوان بیچاره این جا گیر می کند، روز اول ماه رمضان دارد این را به او می گوید، این صحبت روز اول ماه رمضان سال 1400 است، یعنی اول ماه رمضان شما رفتید دارید به جوان می گوید هر روز بخوان «أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»؛ بعد هم نیت بکن، پدر و مادر را که می گویی، مالک اشتر، عمار یاسر، و سلمان فارسی را که می گویی هیچی، ولی این گفته است السرور یعنی یزید و معاویه و شمر و خولی و همه این ها هم هستند، این ها را هم اهل القبور السرور داشته باش، واقعا این اعتقاد شیعه است؟ واقعا اهل بیت از ما خواستند ماه رمضان این طوری دعا بکنیم؟ بعد بیست و یک یا نوزده ماه رمضان که صد بار بگود

«اللَّهُمَّ الْعَن ‏قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين‏»

دیگر نشد، تو از اول ماه داری می گویی «أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور، اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِير»؛ دیگر خرابش نکن «اللَّهُمَّ الْعَن ‏قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين‏» تازه «‏قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» یک نفر قاتل امیرالمؤمنین بوده است، و این جا قتلة می گوید که جمع است، که دیگران هم هستند.

مجری:

نکته زیبایی گفتید، آن دعا هم برای ماه مبارک رمضان است، این هم برای ماه مبارک رمضان است، هر دو این ها برای ماه مبارک رمضان است.

استاد عباسی:

صد بار در یک شب این را بگو

مجری:

همین جا شما می توانید این ها را پیدا بکنید و بفهمید که این ها تخصصا خارج است.

استاد عباسی:

بعد شما باید صد بار در شب قدر بگویید ‏«اللَّهُمَّ الْعَن ‏قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين‏»؛ یک بار هم نگویید، می توانست بگوید اللهم العن عبد الرحمن بن ملجم مرادی، این قتلة امیرالمؤمنین یعنی کسی که کشت، کسی که زمینه ساز شد، کسی که پیگیری کرد، همه این ها هستند، همه این ها القبور السرور دیگر، ما از اول ماه گفتیم خدایا به همه این ها رحمت بفرست، الان دیگر رویم می شود بگویم «اللَّهُمَّ الْعَن ‏قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين‏»؛ این طوری بچه شیعه را داری تربیت می کنی؟ بچه شیعه را می خواهی بد تربیت بکنی می خواهی خرابش بکنی، خنثی کن، یک آدم بی روح خنثی تحویل جامعه بده، بگوید من با همه دنیا دوست هستم، با همه انسان ها اهل محبت هستم، دیگر برای من بین عمار یاسر و ابن ملجم مرادی تفاوت ندارد، الان هم در دوران معاصر هم دیگر برای من فرقی نمی کند شهید سردار سلیمانی باشد، یا جان کری باشد. این ها همه انسان هستند و همه بندگان خدا هستند، فرقی نمی کند.

 این که می گویم شیعه را این گونه تربیت می کنی، این دقیقا از مبنای شیعه خارج شدن و رفتن به مبنای دیگران هست، مکتب دیگران چه می گوید؟ می گوید حجر بن عدی (رضی الله عنه) را سیدنا معاویه (رضی الله عنه) به خاطر این که حاضر نشد سیدنا علی (رضی الله عنه) را لعن بکند، کشت، هر سه این ها؛ هم قاتل هم مقتول هم مقتول لاجله، همه رضی الله عنه هستند، همه هم در بهشت هستند و همه هم با همدیگر خوب هستند، شما چرا سخت می گیرید؟ چیزی که برای خودشان حاضر نیستند بگویند فلانی قاتل پدرت است با هم بنشینید، قاتل پدرت که عمدا کشته است، عدواناً کشته است، الان هم می گوید کشتم خوب کاری کردم، حاضر هم نیستم که از نظرم برگردم، با هم بنشینید فالوده بخورید، کباب بخورید، الان هم می گوید اگر یک بار دیگر هم برگردد باز هم پشیمان نیستم، یک بار دیگر بر گردم باز هم می کشم، واجب القتل هم بوده است، همه با هم دیگر دوست، این می شود تربیت کردن شیعه، این می شود جلسه ای که آقای آقامیری بگذارد، تعدادی حضوری باشند، صد ها یا هزارن نفر هم غیر حضوری ببینند، اول ماه رمضان در مغزشان بکنند

«اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»

یعنی این، چه درسی خواندی؟ کجا درس خواندی، چگونه این را فهمیدی که یعنی این؟ چطور نفهمیدی که تخصصا خارج است. یعنی از اول جزء این نبوده است، از اول قرار نبود که شمر و خولی و سنان جزء این القبور السرور باشند؟ که بخواهند ما برایشان دعا بکنیم، که بعد تو مخاطب را در این دو راهی می گذاری، یا این دعا را نخوان، یا خواندی به تو اجازه دادند باید بگویی همه اهل قبور، همه اهل قبور از دشمنان اهل بیت گرفته تا دیگران همه این ها بهشتی هستند، دیگر معلوم است آن وقت از این جلسه و آدم های بیننده این جلسه دیگر برائت از دشمنان اهل بیت در نمی آید، دیگر لعن زیارت عاشورا در نمی آید، دیگر لعن بر قاتلین حضرت زهرا در نمی آید، شما فاتحه همه را خواندید.

مجری:

این ها مدارسی است که ما به وسیله این ها خدا را می شناسیم، اهل بیت را می شناسیم و به همین وسیله دیگر نمی روند سراغ این و می روند سراغ مخالفین و یواش یواش آموزه های آن ها سر مشق این جوانان و مخاطبین خودش می شود، این مشکلی است که در پی این حرف ها هست. آقای آقامیری اگر یک مقدار فکر بکند درمورد صحبت هایش می بیند که این ها را به کدام سو می برد، تا این جای کلیپ اگر نکته خاص دیگری هست بفرمایید.

استاد عباسی:

اگر یک میان برنامه برویم و یک تماسی داشته باشیم تا دوباره.

مجری:

یک میان برنامه می بینیم و بعد با بینندگان عزیز صحبت خواهیم کرد، در خدمت شما عزیزان بیننده هستیم، بعد از میان برنام ان شاء الله تماس های تان را وصل خواهیم کرد.

(میان برنامه)

مجری:

عرض سلام مجدد و خسته نباشید الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم، این روز ها کسانی که بیننده ما هستند به خصوص آن هایی که از طریق ماهواره ما را می بینند فکر کنم هوای سردی را دارند تجربه می کنند و گرما بخش ما در این برنامه و برنامه های دیگر و همه عزیزان نگاه گرم شما بینندگان هست و تماس هایی که با می گیرید آقای عباسی اگر اجازه بدهید ابتدا برویم سراغ تماس ها، با احمد آقا از خراسان صحبت کنیم، سلام علیکم احمد آقای عزیز.

بیننده آقای احمد از خراسان:

سلام علیکم خدمت جناب آقای عباسی استاد محترم و همچنین مجری محترم و بینندگان عزیز، جناب آقای آقامیری صحبت های شان اصلا منطقی نیست، در مملکت ما قصاص شرایطی دارد و باید قصاص بشوند. مثلا داعشی را که نمی شود بخشید، یزید را که نمی شود بخشید، و هر منطقه ای هم افکار مخصوص به خودشان را دارند یعنی اروپا را نمی شود با یک کشور جهان سومی مقایسه کرد. آن جا یک فرد را که زندانی می کنند، شاید آروز می کند که اعدامش بکنند، چون شرایط بیرونش خیلی عالی است، مثلا کشور های جهان سومی اگر اعدام نباشد برای کسانی که بی جهت یک انسان بی گناهی را گرفتند کشتند، برای پول هایش آن را کشتند این را اگر اعدام نکنند زندان های ما دیگر پر می شود، 50٪ مردم آدم می کشند که بروند زندان که اعدامی ندارد و قصاصی نیست، ولی فرض کنید در اروپا این برنامه اتفاق می افتد ولی زندانی چون آن فردی که زندانی می شود در بیرون خیلی به او خوش می گذرد...

مجری:

خیلی ممنون، این هم نظر احمد آقا بود از خراسان، به اصفهان برویم با آقای محمدی صحبت بکنیم، سلام علیکم در خدمت شما هستیم آقای محمدی عزیز.

بیننده آقای محمدی از اصفهان:

سلام علیکم خدمت مجری ارجمند و سلام بر استاد عزیز و بزرگوار، شب شما بخیر، خدا به شما قوت بدهد. من از کسانی هستم که در برنامه های گذشته جزء تقاضایم بود که این آقا را رها کنید؛ اما با دیدن این کلیپ امشب و توضیحات حضرت استاد متوجه شدم که نباید به این حرف خودم خیلی اعتنا می کردم بلکه کار شما درست است و روش شما درست است؛ چون واقعا الان متوجه شدم که این شخص تیشه به دست گرفته است و همگام با وهابیت و هم با اباهی گری  غیر مذهبی ها دارد تیشه به ریشه دعا و آیات و این ها می زند، این است که خواستم یک طوری عذر خواهی بکنم و بگویم که واقعا لازم است که جوان ها روشن و آگاه تر بشوند از این سفسطه های که این آقا می کند، اما سوالم علاوه بر آن که عرض کردم این است یکی از علما در همین راستا، یکی از خودی ها صحبتی کرده بود که:

(الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ)

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند

سوره نساء (4): آیه 34

هم به همین صورتی که شما فرمودید، تخصصا افراد جاهل از دین خارج هستند، یعنی مردمی که واقعا عاقل نیستند این قوام بر زنان شان نیستند، آن هم یک این چنین شبهه ای، نمی دانم که تشخیص من درست است که هر رجلی بر همسر خودش قائم نیست، از آن آیه این چنین استفاده نمی کنیم، این ها سراغ همچنین مطالبی می روند و یک مقداری ذهن ها را مشوش می کنند. تشکر از برنامه خوب شما ان شاء الله خداوند به شما قوت هر چه بیشتر در آگاهی بخشی به جوان های ما عطا بفرماید، خیلی ممنون از برنامه خوب تان.

مجری:

متشکرم آقای محمدی عزیز، این تماس ها واقعا باعث می شود که گرما بخش ما در این برنامه ها باشد، از همین جهت هست، توضیحاتی که حضرت عالی ابتدای برنامه فرمودید، و ممکن بود برخی نظرات خاصی داشتند و توضیحات شما روشنگر راهشان بود.

یکی از کار های خوبی که حضرت عالی و برخی دیگر از اساتید ما در این شبکه می کنند، همین بحث نوع پاسخگویی به این گونه شبهات و این جور مطالب است، من همیشه این را گفتم یک جور کارگاه پاسخ به شبهه است که از همین ملاک و ترتیبی که شما مطرح می کنید و کلیپ پخش می کنید و آن را بررسی می کنید و تحلیل می کنید و نتیجه می گیرید، این یک کارگاهی هست و باعث می شود اگر احیانا کسی هم در جامعه برخی از شبهات را ببیند بتواند با همین طریقه و با همین شیوه ادامه بدهد و به آن نتیجه برسد، و به نوع خودش جای تقدیر دارد، در خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

سلامت باشید ممنونم از بینندگان عزیز مان به خاطر تماس هایی که داشتند، در رابطه با نکته ای که ایشان اشاره کردند نسبت به مسئله تخصصا خارج بودن و گفتند که کسی هم درباره آن آیه (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ) این مطلب را می گفت که بعضی از مرد ها صلاحیت ندارند، بله، مثلا مردی که حالت جنون پیدا می کند یا سفیه است، این دیگر این حالت را از دست می دهد. یا مردی که مجنون هم نیست ولی از دین اسلام مرتد می شود، این دیگر این حالت را از دست می دهد، حالا علاوه بر این که معنای (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ) معنای خاصی هست که به معنای این نیست که بگوییم این ها هر چه گفتند و در هر موردی که گفتند یا مثلا به معنای رئیس علی الاطلاق که باید یک حکومتی داشته باشند، (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ) از قوام آمده است و به معنای تصدی یک امر هست. یعنی کسی که دائما پیگیر یک مسئله هست، پیگیری مسائل مربوط به خانواده از خورد و خوراک و پوشاک و تأمین مسکن و ما یحتاج و رتق و فتق امور خانواده آن تصدی ای هست که در رابطه با آن به مردان داده شده است، قطعا بله، هر جایی که ما یک حکم عمومی داریم این حکم عمومی یک کسانی از این تخصصا خارج هستند، بعد ممکن است تخصیص های هم داشته باشد یعنی در بین همین هایی هم که ما می گوییم جزء این هستند «أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»؛ مقصود مؤمنین شیعه اثنا عشری هست، کسانی که اهل ایمان هستند. باز از این هم بعضی ها ممکن است تخصیصا یعنی ما برویم روایتی پیدا بکنیم که بگوید شما اجازه ندارید برای کسی که حق مردم را ضایع کرده است و حق الناس بر گردن او هست این دعا را بکنی، این خروج تخصیصا می شود، یعنی تخصصا نیست، عضو این موارد است، جزئی از این موارد ولی باز این جا گفتند که در رابطه با این شخص نباید دعا بکنید، لذا «أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»؛ ما وقتی که داریم دعا می کنیم با این توجه دعا می کنیم که هر کسی که اهل بیت به ما اجازه دادند جزء این باشد، که حالا تخصصا یک عده ای از این خارج هستند مثل کفار و منافقین، مثل قاتلین و جنایتکاران. تخصیصا هم یک عده ای خارج هستند، که ما برای آن تخصیصا هم باید برویم روایات دیگری را ببینیم، آن کسی که دارد ایذا و اذیت می کند، آن کسی که ظاهرا مؤمن است اما حق الناس عظیمی بر گردن او هست، تا حق الناس برطرف نشده است ما می توانیم بگوییم اگر به دست من بدهند این هم به سرور وارد کنید؟ به دست شما بدهند شما اگر بدانی که این میلیارد ها تومان حق الناس را ضایع کرده است، بیت المال مسلمان ها را ضایع کرده است، شما نمی توانید این را بگویید «أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»؛ این هم جزء همان اهل القبور است، با این که حتی مؤمن هست، لذا هم تخصیصا و هم تخصصا این ها دیگر اولیات علم دین است، اولیات فهم لغت عرب هست در فارسی هم همین است، در غیر این هم باشد همین هست، باید ما بدانیم چه چیزهای تخصصا خارج است، چه چیز های تخصیصا خارج است، آن نفر اول هم اگر خاطرتان باشد.

مجری:

بله، احمد آقا از خراسان هم که یک صحبت دیگری داشتند و اصلا بحث ایشان هم به نگاه دیگری بود که فکر می کنم اصلا مناسب موضوع هم نبود، مثلا می گفت آن هایی که در اروپا هستند بیرون به آن ها خوش می گذرد که زندان برایش خیلی سخت است، اصلا این گونه نیست.

استاد عباسی:

بله این مطلب را ما قبول نداریم به این شکل که فرمودند این که کجا زندان باشد، هر زندانی حتی اگر بهترین امکانات را هم داشته باشد باز هم زندان، زندان است، چون بالاخره شما محدود می شوید و مقید می شوید، این که زندان، زندان است قطعا از این جهت تفاوتی ندارد، بله، ممکن است شرایط زندانی فرق بکند. و البته آن کلامی هم آقای آقامیری می گوید که این ها اصلا درست نمی شوند و آدم نمی شوند، تنبیه نمی شوند، این هم درست نیست، ما کسانی داریم آقای غضبانی که به خاطر فکر می کنم قتلی که اتفاق افتاده بود، حتی حکم اعدام هم برایش آمده بود و یا از خانواده آن شخص درخواست کردند، یا از قوه قضائیه که من قرآن را تا آخر در زندان بنویسم، یک قرآن کامل نوشت و بعد هم بخشیده شد، یعنی آن خانواده آمدند بعد از چندین سال آن را بخشیدند و خیلی ها هستند که در زندان کار یاد می گیرند، اصلا این که جرم انجام می دادند این بود که کاری بلد نبودند و به راه به بی راه رفته بودند، حالا در زندان شغل یاد می گیرند، تنبه پیدا می کنند.

مجری:

نکته کلیدی که شما فرمودید، طرف قاتل است، اگر واقعا توبه کرده باشد از او می گذرند، شما هم اشاره فرمودید که طرف کشته است و بعد می آید می گوید که حقش بود و خوب کاری کردم، الان هم باشد باز هم می کشم، این بحث دیگری دارد.

استاد عباسی:

بله، این را چه کار بکنیم؟ بگوییم ما آرزوی سلامتی برای همه مردم همه عالم می کنیم، حتی آن کسی الان داخل یک اتوبانی با یک سرعت 180 تایی دارد می رود و چند تا ماشین را با کامیونش زده له کرده است ما می گوییم که برای این هم ما آرزوی سلامتی می کنیم، ان شاء الله که پلیس این را نتواند بگیرد، ان شاء الله که این به زندان نیفتد، آقا این یک روانی هست که اگر رهایش بکنید امروز تا شب 200 نفر را کشته است در این جاده و اتوبان، این چه دعا کردنی است؟ نه می گوییم که ما انسان دوست هستیم، همه انسان ها، بله ان شاء الله که همه انسان ها در مسیر درست قدم بردارند و درست زندگی کنند آدم باشند، ولی آن کسی که چاقو دست می گیرد و در خیابا می رود بالاخره پلیس آن را بگیرد یا نگیرد؟ او را گرفت ببرد او را در رستوران نگهداری بکند یا در زندان و بازداشتگاه؟ محاکمه بشود یا نشود؟ محاکمه بشود یا اعدام برایش می برند، یا زندان می برند، چه کارش بکنیم؟ بگوییم نه تو قاتل باش ولی بیا با توجه به این که قاتل هستی بیا ما به تو یک جارو می دهیم خیابان ها را جارو بزن، یک نفری که با یک جرم پایین می شود این چنین کاری داد ولی کسی که قاتل است ما بگوییم که ما یک جارو به شما می دهیم مثلا روزی دو ساعت بیا جارو بزن، این مجازات های جایگزین، مجازات جایگزین برای یک نفری است که یک جرم مختصری انجام داده است، یکی دو سال حبس برایش بریدند، به این می گویند که شما بیا کار تحقیقاتی انجام بده در رابطه با محبت به والدین، بیا خیابان را جارو بزن، تبعید می کنند او را به یک شهری می گویند آن جا خدمات اجتماعی انجام بده؛ ولی کسی که از یک مرحله ای بالاتر می رود، متناسب با جرمش دیگر نمی شود این مسیر را برایش انتخاب کرد، ولی این کلامی که ایشان گفتند که آن جا زندان باشد، این خیلی برای ما مأنوس نیست، حالا نظر ایشان هم برای خودشان محترم است ولی این را ما نمی توانیم بپذیریم.

مجری:

ملاک های ما ملاک های درستی باشد، نمی شود با هر ملاکی و هر صحبتی این مطالب را گفت، خیلی متشکریم جناب آقای عباسی عزیز، بسیار استفاده کردیم و یاد گرفتیم، ان شاء الله که بینندگان عزیز هم همین حس را داشته باشند و برنامه مورد پسندشان قرار گرفته باشد، فکر می کنم وقت خیلی کمی باقی مانده است یک دعایی بفرمایید که ما هم همراه شما آمین بگوییم و بینندگان را به خدای منان بسپاریم.

استاد عباسی:

در این ایام ولادت و در آستانه ماه رجب هم هستیم، خدا را به عظمت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) و امیرالمؤمنین قسم می دهیم که باقی مانده عمر غیبت فرزند شان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) را بر ما ببخشایند و هر چه سریع تر ظهور موفور السرور حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) را شاهد باشیم ان شاء الله و ما را از یاران و موالیان و شیعیان و پیروان واقعی حضرت قرار بدهند ان شاء الله.

مجری:

ان شاء الله که این ساعات و این دقایق هم مورد عنایت آقا امام عصر و مقبول درگاه الهی باشد و جزء صالح اعمال ما و شما و همچنین جناب استاد عباسی باشد. جناب حجت الاسلام والمسلمین عباسی؛ استاد حوزه و دانشگاه و از این که وقت گذاشتید برای ما در این برنامه تشریف آوردید و این مطالب را فرمودید تشکر می کنیم و قدر دانیم، ان شاء الله که بتوانیم در جلسات دیگر هم در خدمت شما باشیم. عزیزان بیننده امیدوارم که این برنامه هم مورد پسندتان قرار گرفته باشد و استفاده کافی و وافی را برده باشید، تا دیداری دیگر از همه شما التماس دعا داریم و دعای همه ما ان شاء الله تعجیل فرج آقا امام عصر باشد. اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ، خدانگهدارتان!


عصر ایمان _ پاسخ به شبهات آقای آقامیری>

حضرت زهرا س نور درخت طوبی پاسخ به شبهات حسن آقامیری بخشش لعن و نفرین قصاص حقوق حیوانات سرور و رحمت برای اموات استاد عباسی