سایر قسمت ها
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی

قسمت هفتاد و ششم برنامه آینه تاریخ با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری


دیگر قسمت ها

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:14/11/1401

برنامه: آینه تاریخ

مجری:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را

بینندگان محترم سلام وقت شما بخیر صلوات می فرستیم بر محمد و آل محمد و نظر آقا امام عصر را جلب کنیم به برنامه، اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، عزیزان بیننده برنامه آینه تاریخ هست در شب میلاد حضرت آقا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب در خدمت شما خواهیم بود و ان شاءالله بتوانیم در همچین شب مبارک و میمونی برنامه خوبی را خدمت شما ارائه کنیم بخصوص اینکه مهمان امشب ما جناب آقای دکتر جباری هستند و می توانند خیلی مسائل خوبی را برای ما مطرح کنند و ان شاءالله مباحث دلنشین و جذاب باشد برای شما، جناب آقای دکتر سلام وقت شما بخیر در خدمت شما هستیم عیدتان مبارک باشد

استاد جباری:

بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب دارم حضور شما جناب آقای غضبانی و شما بینندگان عزیز این برنامه در هر جای که شرف حضور دارید و تبریک عرض می کنم این مناسب بسیار مبارک و بزرگ را میلاد مسعود مولا و سرورمان مولی الکونین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) اسدالله الغالب و محبوب خداوند و رسول خدا (ص)، خدا را شاکریم بر نعمت محبت و  تشیع و ولایت امیرالمؤمنین (ع) ان شاءالله که خداوند هیچگاه این نعمت را از ما نگیرد ،کم نکند کوتاه نکند از ما و ذریه ما و تا آخرین لحظه حیات مان امیرالمؤمنین (ع) در قلوب ما باشد و همواره متمسک به ذیل عنایات و توجهات آن حضرت داشته باشیم ان شاءالله

مجری:

ان شاءالله استاد خیلی خوش آمدید ما جلسه قبل توفیق نداشتیم در خدمت شما باشیم و شبکه هم برنامه قبل را تکرار کرد، ان شاءالله که بتوانیم امروز در خدمت شما باشیم سؤالات زیادی هم هست که ان شاءالله بپرسیم، اولین بحث که چون شب میلاد هم هست، سؤال شده در خصوص شکافی که در کعبه هست، که این دیگه یک سؤالی هست که معمولاً مطرح می شود و امروز شما برای ما بفرمایید، این شکافی که در بدنه کعبه هست از نظر تاریخی و گزارش های تاریخی چگونه است و در روایات اهل بیت چه بیان شده در این خصوص

استاد جباری:

بله سؤالی است که عزیزان بیننده شاید در ذهن شریف شان باشد و اینکه به هر حال مشهور هست امیرالمؤمنین (ع) در درون کعبه متولد شدند و نحوه ورود مادر گرامی شان جناب فاطمه بنت اسد، به درون کعبه و همینطور خروج شان از طریق عادی نبوده، در این خصوص ما هم در متون اهل سنت گزارش هایی داریم و هم در متون شیعه، معمولاً گزارش هایی که در این متون دیده می شود در متون تاریخی یا احیاناً حدیثی به نقل از یزید بن قعنب هست، منحصر به او نیست البته منتهی یزید بن قعنب نقل می کند که من همراه عباس عموی پیامبر در مسجد الحرام بودیم و این صحنه پیش آمد که فاطمه بنت اسد آمد برای زیارت خانه خدا و ادامه ماجرا، منتهی ما خیلی شائق هستیم که این را از زبان معصوم بشنویم و اتفاقاً مرحوم شیخ طوسی در کتاب شریف امالی خودشان یک گزارش خوبی را نقل کردند و بیان، بیان امام صادق هست، منتهی امام صادق می فرماید که در حالی که یزید بن قعنب و عباس عموی پیامبر نشسته بودند این صحنه اتفاق افتاد بنابر این نقل از امام صادق هست، منتهی حضرت می فرماید که آنها بودند و بعد این را نقل کردند، اینکه امام می آید و نقل می کند طبیعتاً یک مقدار سکونت قلب و اطمینان بیشتری برای ما ایجاد می کند

مجری:

مثلاً نکات ریزی که در آن هست و آن دقت ها

استاد جباری:

بله و این روایت را مرحوم شیخ طوسی در کتاب امالی آورده اند، جلد1، صفحه706، همان چاپ معروف امالی، حالا فرصتی است حالا ما اگر امشب این روایت را نخوانیم دیگر شاید در طول سال چنین مناسبتی پیش نیاید، تمام روایت را هم نمی خوانم همان بخشی که به بحث ما مربوط هست و به تعبیر بنده لذت بخش هم هست بعضی از قسمت ها نکاتی که در آن هست، هرچه که راجع به امیرالمؤمنین باشد لذت بخش هست بخصوص این بحث مربوط به ولادت منحصر به فرد آن حضرت نحوه ولادت آن حضرت که برای هیچ بشری در طول تاریخ از انبیاء مرسلین و پیامبران الوالعزم، صدیقین، شهدا هیچ کسی از بهترین بندگان الهی چنین افتخاری را پیدا نکرده خداوند آن را در درون خانه خودش متولد بکند و مادرش چنین افتخاری پیدا بکند، حالا به تعبیر من کعبه مفتخر شده به چنین نعمتی و مثل امیرالمؤمنین در درون کعبه متولد شد، کعبه متشرف شد به وجود امیرالمؤمنین، کعبه را عرض می کنم، خدای کعبه که اعظم من کل عظیم هست اما کعبه این خانه در واقع متشرف شد به شرافت ولادت امیرالمؤمنین (ع) درون این خانه، سریع عرض می کنم بعضی از قسمت های این روایت را، مرحوم شیخ طوسی در این آدرسی که عرض کردم از ابوالحسن محمد بن احمد بن حسن بن شازان، از او نقل می کند او با دو سه طریق می آورد و آخرین سندی که می آورد از ابراهیم بن علی می گوید

«وَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَلِيٍّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)، عَنْ آبَائِهِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)»

الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 706

یعنی امام صادق از پدران خود این را نقل می کند، حضرت می فرماید که

«كَانَ الْعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ يَزِيدُ بْنُ قَعْنَبٍ جَالِسَيْنِ مَا بَيْنَ فَرِيقِ بَنِي هَاشِمٍ إِلَى فَرِيقِ عَبْدِ الْعُزَّى بِإِزَاءِ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَام‏»

گروهی بودند از بنی هاشم و غیر از آنها در کنار بیت الله الحرام، اینها نشسته بودند

«إِذْ أَتَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ بْنِ هَاشِمٍ أُمِّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)»

فاطمه بنت اسد (س) مادر امیرالمؤمنین آمد

«وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)»

باردار بود به حضرت

«لِتِسْعَةِ أَشْهُرٍ»

9ماه باردار بود

«وَ كَانَ يَوْمَ التَّمَامِ»

پایان 9ماه بود و دیگر در وقت وضع حمل بود

«قَالَ: فَوَقَفَتْ بِإِزَاءِ الْبَيْتِ الْحَرَامِ، وَ قَدْ أَخَذَهَا الطَّلْقُ»

یک وقت در زایمان گرفت او را در حالی که  کنار خانه کعبه ایستاده بود

«فَرَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ السَّمَاءِ»

نگاه خود را رو به آسمان کرد

«وَ قَالَتْ: أَيْ رَبِّ، إِنِّي مُؤْمِنَةٌ بِكَ»

خود این شاهدی است بر موحده بودن بر ایمان او در چه زمانی؟ خوب هست همینجا عرض بکنم راجع به تاریخ ولادت امیرالمؤمنین اقوال متعدد هست شاید 10-12 قول وجود دارد، بخصوص در متون تاریخی اهل سنت اقوال متنوع تر متفرق تر هست، در متون شیعه کمتر هست، آنچه که متون شیعه نقل کرده اند دو قول هست عمدتاً 10 سال و 12 سال، در متون اهل سنت از حدود تقریباً 7 سال قبل از بعثت شروع می شود تا پایین تا 16 سال قبل از بعثت اقوال متعددی هست، حتی برخی 20 سال گفتند برخی23 سال گفتند، قبل از بعثت، اینها اقوال شازی هست که قابل اعتنا نیست اما، آنچه که در متون ما هست 10و 12 سال قبل از بعثت و 10 سال را ترجیح داده اند و پیدا است که 10 سال هنوز به بعثت مانده و در دوره جاهلیت است و این جناب فاطمه بنت اسد می گوید که من مؤمن هستم خدایا به تو

«وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِكَ الرَّسُولُ»

آنچه که پیامبرانت از جانب تو آورده اند

«وَ بِكُلِّ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ بِكُلِّ كِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ»

به همه کتاب های آسمانی من مؤمن هستم به همه انبیاء و رسولان مؤمن هستم

«وَ إِنِّي مُصَدِّقَةٌ بِكَلَامٍ جَدِّي إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ»

به کلام جدم ابراهیم که

«وَ إِنَّهُ بَنَى بَيْتَكَ الْعَتِيقَ»

که این خانه را او بنا کرد و حضرت ابراهیم باز سازی کرد این خانه را و منافاتی باهم ندارند چون بناء بیت الله الحرام حضرت آدم (ع) کرد و ابراهیم رفع قواعد کرد و احیاء کرد خانه را

«فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الْبَيْتِ وَ مَنْ بَنَاهُ»

تو را قسم می دهم به حق این خانه و آن کسی که این را  بنا کرده

«وَ بِهَذَا الْمَوْلُودِ الَّذِي فِي أَحْشَائِي»

به حق این مولدی که در درون شکم من هست

«الَّذِي يُكَلِّمُنِي»

با من سخن می گوید

«وَ يُؤْنِسُنِي بِحَدِيثِهِ»

با سخن گفتن او من انس می گیرم با او

«وَ أَنَا مُوقِنَةٌ أَنَّهُ إِحْدَى آيَاتِكَ وَ دَلَائِلِكَ»

من می دانم و یقین دارم که این مولودی که در شکم من هست یکی از آیات و نشانه های تو است که تو را قسم می دهم

«لَمَّا يَسَّرْتَ عَلَيَّ وِلَادَتِي»

این وضع حمل را بر من آسان قرار بده

امام صادق می فرماید که به نقل از عباس و یزید بن قعنب، حضرت می گوید آنها نقل کردند که وقتی که فاطمه بنت اسد این دعاها را کرد

«رَأَيْنَا الْبَيْتَ قَدِ انْفَتَحَ مِنْ ظَهْرِهِ»

دیدیم خانه از سمت پشت خانه گشوده شد باز شد

نمی گوید «رأینا الباب البیت» می گوید «رأینا البیت» خود خانه یعنی دیوار خانه در این معنا هست

«وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِيهِ»

این را از این باب تأکید می کنم چون در بعضی از این روایات تعبیر در آمده اینها با این روایتی که از امام صادق نقل می شود منافات دارد و در نیست و دیوار شناخته شد، در واقع این انجام شد تا خارق العاده بودن ولادت بیشتر برای مردم عیان شود، خاص بودن این مولود بیشتر عیان شود

«وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِيهِ»

فاطمه بنت اسد داخل خانه شد

«وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا»

از نگاه ما پنهان شد

«ثُمَّ عَادَتِ الْفَتْحَةُ وَ الْتَزَقَتْ بِإِذْنِ اللَّهِ (تَعَالَى)»

آن قسمت شکاف خورده بسته شد دوباره

«فَرُمْنَا أَنْ نَفْتَحَ الْبَابَ»

ما رفتیم سریع که در خانه را باز بکنیم

«لِيَصِلَ إِلَيْهَا بَعْضُ نِسَائِنَا»

تا اینکه بعضی زنان مکه بروند و به هر حال ببینند چه خبر شده کمک بکنند به فاطمه بنت اسد، خب گفتند وضع حمل می خواهد بکند نیاز به کمک دارد

«فَلَمْ يَنْفَتِحِ الْبَابُ»

در را هرچه کردیم باز نشد

«فَعَلِمْنَا أَنَّ ذَلِكَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ (تَعَالَى)»

فهمیدیم که این سری در آن هست کار خدایی است این مسئله

و رها کردیم، آن روز گذشت، فردا گذشت و روز سوم

«وَ بَقِيَتْ فَاطِمَةُ فِي الْبَيْتِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ»

سه روز درون خانه ماند فاطمه بنت اسد

«قَالَ: وَ أَهْلُ مَكَّةَ يَتَحَدَّثُونَ بِذَلِكَ فِي أَفْوَاهِ السِّكَكِ»

می گوید کوچه به کوچه پیچیده بود این خبر برای همه مسئله شده بود

«وَ تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ فِي خُدُورِهِنَّ»

زنها داخل خانه در این باره سخن می گفتند

و همه منتظر بودند چه رخ می دهد، بعد از سه روز

«فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ انْفَتَحَ الْبَيْتُ مِنَ الْمَوْضِعِ الَّذِي كَانَتْ دَخَلَتْ فِيهِ»

از همان جایی که شکاف خورده بود از همان جا باز شد دوباره

«فَخَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَ عَلِيٌّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) عَلَى يَدَيْهَا»

فاطمه بنت اسد خارج شد و امیرالمؤمنین در دستان او بود پ

و گفت

«مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) اخْتَارَنِي مِنْ خَلْقِهِ»

فاطمه بنت اسد رو کرد به مردمی که آنجا بودند گفت خداوند متعال من را برگزید  از میان خلق خود

«وَ فَضَّلَنِي عَلَى الْمُخْتَارَاتِ مِمَّنْ مَضَى قَبْلِي»

من را بر زنانی که پیش از من برگزیده بودند من را تفضیل و برتری داد

قدر متیقن در این جهت برتری پیدا می کند دیگر، حضرت مریم درون بیت المقدس، مسجد آن محل عبادت اجازه پیدا نمی کند که حضرت عیسی را با آن عظمت به دنیا بیاورد و باید برود خارج شود از آنجا، اما حضرت فاطمه بنت اسد این چنین اجازه پیدا می کند با دعوت الهی وارد خانه کعبه می شود؛ و توضیح می دهد که

«وَ قَدِ اخْتَارَ اللَّهُ آسِيَةَ بِنْتَ مُزَاحِمٍ فَإِنَّهَا عَبَدَتِ اللَّهَ سِرّاً فِي مَوْضِعٍ لَا يُحَبُّ أَنْ يُعْبَدَ اللَّهُ فِيهِ إِلَّا اضْطِرَاراً»

وضعیتی که آسیه بنت مزاحم همسر فرعون داشت در آن وضعیت سخت خدا را عبادت می کرد و خداوند او را برگزید،

و خداوند مریم بنت عمران را برگزید

«وَ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ»

حضرت مریم را برگزید

«حَيْثُ اخْتَارَهَا اللَّهُ، وَ يَسَّرَ عَلَيْهَا وِلَادَةَ عِيسَى»

اما رفت کنار آن درخت خشکیده نخل و به اذن الهی از این نخل خرمای تازه فرو ریخت و استفاده کرد از آن، اما خداوند متعال

«اخْتَارَنِي وَ فَضَّلَنِي عَلَيْهِمَا»

خداوند مرا تفضیل داد بر آن دو

«وَ عَلَى كُلِّ مَنْ مَضَى قَبْلِي مِنْ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»

وقتی بر آن دو زن برگزیده تفضیل پیدا کرد دیگر بر بقیه زنها هم مشخص است، چرا

«لِأَنِّي وَلَدْتُ فِي بَيْتِهِ الْعَتِيقِ»

من به دنیا آوردم فرزندم را در خانه خدا

«وَ بَقِيتُ فِيهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ»

سه روز هم آنجا بودم

چطور؟

«آكُلُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ أَوْرَاقِهَا»

میوه بهشتی برای من آورده می شد

لذا این فضیلتی که برای حضرت مریم در قرآن هم آمده، که حضرت زکریا

«زَكَرِيَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ»

آل عمران/37

این فضیلت برایت حضرت فاطمه بنت اسد هم طبق این روایت هست بوده، داخل کعبه و این نکته

«فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَخْرُجَ وَ وَلَدِي عَلَى يَدَيَّ»

وقتی که می خواستم خارج شوم فرزندم در دستم بود

«هَتَفَ بِي هَاتِفٌ»

یک ندای را شنیدم

«وَ قَالَ: يَا فَاطِمَةُ، سَمِّيهِ عَلِيّاً»

او را علی نام بگذار

«فَأَنَا الْعَلِيُّ الْأَعْلَى»

من علی اعلی هستم

خب این ندای که شنید به تعبیری خلق صوتی بود که خداوند متعال به فاطمه خطاب می کند و او می شنود این صوت را

«وَ إِنِّي خَلَقْتُهُ مِنْ قُدْرَتِي، وَ عِزِّ جَلَالِي، وَ قِسْطِ عَدْلِي»

او را از قدرتم از عز و جلالم و از قسط و عدالتم آفریدم

«وَ اشْتَقَقْتُ اسْمَهُ مِنْ اسْمِي»

نام او را مشتق از نام خودم کردم

«وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِي»

با ادب خودم او را تأدیب کردم

«وَ فَوَّضْتُ إِلَيْهِ أَمْرِي»

و امور خودم را به او واگذار کردم

این امور هدایت خلق را می فرماید، و آن واسطه فیض بودن که ما معتقد هستیم درباره رسول خدا درباره ائمه اطهار (ع) که اینها واسطه فیوضاتی هستند که به مخلوقات می رسد اینجا به آن معنا است،

«وَ وَقَّفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِي»

او را بر علوم پیچیده خودم آشنا کردم

این را در آغاز ولادت امیرالمؤمنین خطاب می شود به فاطمه

«وَ وُلِدَ فِي بَيْتِي»

در خانه من متولد شد

«وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ يُؤَذِّنُ فَوْقَ بَيْتِي»

او اولین کسی است که اذان خواهد گفت بر بالای خانه من

«وَ يَكْسِرُ الْأَصْنَامَ»

بت ها را خواهد شکست

«وَ يَرْمِيهَا عَلَى وَجْهِهَا»

به رو خواهد انداخت این بت ها را

«وَ يُعَظِّمُنِي وَ يُمَجِّدُنِي وَ يُهَلِّلُنِي، وَ هُوَ الْإِمَامُ بَعْدَ حَبِيبِي وَ نَبِيِّي وَ خِيَرَتِي مِنْ خَلْقِي مُحَمَّدٍ رَسُولِي، وَ وَصِيُّهُ»

او وصی پیامبر هست و امام هست

«فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ نَصَرَهُ»

خوش به حال کسی که او را دوست بدارد یاری کند

«وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عَصَاهُ وَ خَذَلَهُ وَ جَحَدَ حَقَّهُ»

وای بر کسی که عصیان او را بکند و عدم یاری نسبت به او داشته باشد و حق او را منکر شود

بعد ادامه دارد من به همین مقدار بسنده می کنم، بعد پیامبر اکرم (ص) می آید و وقت دارد که

«ثُمَّ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)»

پیامبر تشریف آوردند و امیرالمؤمنین را دیدند

«اهْتَزَّ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) وَ ضَحِكَ فِي وَجْهِهِ»

امیرالمؤمنین خندید به روی پیامبر (ص)

«وَ قَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ، يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ»

 در این روایت دارد که در دنباله آن هست که این آیات اولیه سوره مؤمنون را قرائت کرد امیرالمؤمنین این در واقع توضیح آن این هست، ممکن است بعضی بگویند هنوز دوره جاهلیت هست و قرآن نازل نشده، پاسخ این است این آیاتی که اینجا منظور هست از آن قرآن بسیطی هست که در علم الهی موجود هست و خداوند اینجا الهام می کند به امیرالمؤمنین آیاتی که بعداً بنا است بر پیامبر نازل شود، قرآن از علم الهی نشأت می گیرد و این اشکالی که بعضاً این افرادی که صاحب فکر هستند و  مطرح می کنند قطعاً وارد نیست

مجری:

خیلی بحث های شیرینی هم دارد این روایت حالا مصدر آن را هم که شما فرمودید المالی شیخ طوسی هست،

استاد جباری:

بله صفحه 706 هست

مجری:

عزیزان می توانند مراجعه کنند و مفصل این روایت را بخوانند، چقدر دوست داشتیم حالا وقت بود در مورد خود کعبه توضیح بدهید که چگونه است چون ما الآن در تصاویر که می بینیم کعبه را در 1یا 2 متر بالاتر هم هست، یعنی آیا واقعاً داخل کعبه محل ولادت مشخص هست یا نیست

استاد جباری:

یک توضیح کوتاهی بدهم حالا یک نکاتی عرض می کنم شاید مفید باشد برای عزیزان بیننده، این جریان همانطور که عرض کردم 10 سال قبل از بعثت پیامبر (ص) رخ داده، سؤالی که مطرح فرمودید در آغاز که شکاف دیوار کعبه برای عزیزان هم شاید مطرح باشد این وضع فعلی کعبه را کسانی که مشرف شدند و مکرر دور کعبه طواف کرده اند هیچ قسمت کعبه را شبیه سمت رکن یمانی نمی یابند، رکن یمانی یک حالت دیگری دارد مثل یک شکاف پر شده ای است و ترمیم شده است، حالت ترمیم کاملاً مشخص هست، و این هیچ توجیهی ندارد جز اینکه ناچار هستند متولیان فعلی کعبه که گویا دائماً این را ترمیم کنند، گویا این شکاف تجدید می شود و اینها باید ترمیم بکنند و البته بعد از این جریانی که رخ داد در 10 سال قبل از بعثت در 5 سال بعد سال 35 آمل الفیل، 5 سال قبل از بعثت آن جریان بازسازی کعبه مطرح شد، کل کعبه را تا آن پایه های اولیه ویران کردند و ساختند و تغییراتی هم در کعبه دادند که در تاریخ به تفصیل آمده و طبیعتاً آن شکاف هم پر شده بود التیام پیدا کرده بود آن شکاف و الآن دیگر از آن شکاف اثری نماند، بعد هم که در زمان آخر عمر یزید وقتی که سپاه یزید به مکه حمله کردند زمان عبدالله زبیر باز کعبه ویران شد، عبدالله زبیر بازسازی کرد خانه کعبه را، آنجا هم باز دیگر اثری از این شکاف نمانده، بعد زمان حجاج بن یوسف که حمله کرد به مکه مجدد به منجنیق بست سال 73 هجری مجدد باز خانه کعبه ساخته شد و باز سازی شد، پس بنابر این شکافی دیگر نباید مانده باشد، بعد می آید حدود 400 سال قبل سال 1040 هجری خانه کعبه مجدد بازسازی می شود، زمان سلطان مراد عثمانی و این سنگ هایی که فعلاً هست از همین بازسازی 400 سال قبل هست از این کوه های اطراف آوردند و ساختند و بعد از آن دیگر ویران نشده، زمان فهد فقط بازسازی شد تعمیر شد این سنگها از همان زمان است، عرضم در اینجا است که چند نوبت بازسازی شده، یک بار قبل از بعث، سه بار بعد از دوره اسلام باز سازی شده اما چطور هست که این سمت رکن یمانی که همان قسمتی هست که سمت مستجار عزیزانی که مشرف شدند، مستجار دقیقاً در کعبه فاصله رکن حجر الأسود تا در کعبه آن سمت مقابلش، قسمت مستجار هست ورود فاطمه بنت اسد از همان مستجار هست که چسپیده به رکن یمانی هست، طبق تصریح، خب چطور است که آنجا در تصاویر هم هست که این مأموران آل سعود دارند این قسمت رکن یمانی را با ملات می کشند و آن شکاف هایی که آنجا وجود دارد ترمیم می کنند، من که تا اینجا به یک وجه علمی دقیقی نرسیدم که دلیل دیگری داشته باشد، چرا این قسمت، چرا رکن شامی و رکن عراقی قسمت های دیگر دیوار خانه کعبه این حالت شکاف را ندارد اما اینجا چنینی وضعی دارد، جز این توجیهی ندارد خداوند می خواهد این را زنده نگه بدارد، مردم بدانند این قسمت را، و لذا شیعیان امیرالمؤمنین را در طواف دیدیم آن قسمت که می رسند بطور خاص یاد امیرالمؤمنین (ع) را می کنند و ولایت او را اظهار می کنند، ان شاءالله که به حرمت امشب و مولود فردا خداوند متعال نصیب همه آرزومندان بکند زیارت خانه خدا را و  اظهار ارادت و محبت به امیرالمؤمنین کنار رکن یمانی را ان شاءالله

مجری:

ان شاءالله، استاد این سمتی که در کعبه هست این قسمت شکاف دقیقاً پشت همان بخش می شود؟ بعد کدام طرف به سمت ایران هست که ما در ایران هستیم،  سمت در به سمت ایران است یا سمت دیگر

استاد جباری:

تقریباً سمت در به سمت ایران می شود، چون رکن بعدی رکن حجر الأسود، رکن بعدی رکن عراقی می شود، رکن قبلی هم رکن حجر الأسورد تقریباً آن سمت حجر الأسود به سمت در، آن قسمت آن ضلع به سمت ایران هست.

مجری:

خیلی ممنونم و جذاب بود، خیلی مباحث شیرینی را برای ما مطرح کردید ان شاءالله که مورد پسند بینندگان هم قرار گرفته باشد.

مسئله دیگری که در همین خصوص هم مطرح شده، سؤالات زیاد هست ولی خب ما این سؤال را به ترتیب بپرسیم فکر نکنم برسیم همه سؤالات را مطرح کنیم با ضیق وقتی که داریم؛ این ولادت امیرالمؤمنین در کعبه آیا منحصر به فرد هست، اولاً بحث شکل و شمایل را که فرمودید، نوع ولادت تک بوده، آیا در داخل کعبه کس دیگری هم به دنیا آمده؟ حالا ممکن است به معجزه هم نباشد، این بحث را در طول تاریخ و گزارش های تاریخی برای ما بیان کنید ممنون می شویم.

استاد جباری:

به دو نکته اشاره می کنم، نکته اول یک گزارشی از منابع اهل سنت هست، شیعه که متفق هستند در این باره، از منابع اهل سنت از قدیمی ترین منابعی که به این مسئله پرداخته اند و نقل کرده اند ولادت حضرت در کعبه را، اشاره ای به این منابع می کنم و بعد اینکه آیا این برای کس دیگری هم چنین فضیلتی نقل شده یا خیر و اگر شده چرا؛ از منابع کهن اهل سنت از قدیمی ترین منابع در تاریخ الموصل ابوزکریای ازدی، متوفای334، صفحه 58 او نقل کرده، حاکم نیشابوری که حالا کلامش را خواهم خواند ادعای تواتر کرده بر ولادت حضرت در جلد 3 صفحه 550، در مستدرک علی الصحیحین، سبط ابن جوزی در تذکرة الخواص، صفحه 10، محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول، صفحه62، گنجی شافعی در کفایة الطالب صفحه406 و 407، جوینی در فرائد السمطین، جلد 1 صفحه 426، بناکتی در تاریخ خودش صفحه 98، ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه جلد1، صفحه 172، دیار بکری در تاریخ الخمیس، جلد1 صفحه 279، و همینطور شواهد النبوة جامی و سیره حلبی و در اینها هم آمده، این از کهنترین منابع تا منابع متأخر تر، همه اینها ولادت حضرت درون کعبه را نقل کردند و همانطور که عرض کردم، حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین ادعای تواتر کرده، توضیح این را خوب است عرض بکنم، جای آن همین امشب هست این را باید نقل کرد این نکته را و شیطنت هایی که در این ارتباط شده، در مستدرک جلد3، صفحه 483 می گوید

«تواتر الأخبار عن فاطمة بنت اسد ولدت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب کرم الله وجه فی جوف الکعبه»

اخبار متواتر هستند که جناب فاطمه بنت اسد امیرالمؤمنین را درون کعبه متولد کرد

المستدرک، حاکم نیشابوری، ج3، ص 483

این را عزیزان بیننده توجه بفرمایند 2-3 نکته را در این باره عرض می کنم؛ وقتی که یکی کسی مثل حاکم نیشابوری، مؤلف المستدرک علی الصحیحین ادعای تواتر می کند درباره یک جریانی این برای ما خیلی مهم و مغتنم هست، چرا؟ یک وقت مرحوم استاد فاطمی نیا این نکته را تذکر می دادند به جا هم امشب ان شاءالله که روح و رضوان الهی به برکت امیرالمؤمنین نثار روح مطهر ایشان و همه علمای عاملین که خدمت به مکتب اسلام و مذهب تشیع کردند ان شاءالله واصل شود، ایشان می فرمود که حاکم نیشابوری کسی است که مستدرک بر صحیح بخاری و صحیح مسلم نوشته، بخاری که برای خودش یک کبکبه و دبدبه ای دارد و نزد اهل سنت «اصح الکتب بعد القرآن» می دانند صحیح او را، مسلم هم باز به همین ترتیب و این در میان صحاح این دو صحیح را برتر از همه صحاح می دانند، کسی پیدا شود بیاید بگوید آقای بخاری تو بر اساس شروطی که برای قبول خبر و روایت داشتی این روایات را هم باید می آوردی نیاورده ای، من آورده ام، یعنی روی دست بخاری بلند شده به یک نحوی، روی دست مسلم بلند شده، چنین کسی که دوره حیات او هم، دوره قرن 4 و اوایل 405 هست فکر کنم وفات او، اوایل قرن5 از دنیا  رفته، خیلی پس متأخر نیست در قرون اولیه است، کسی مثل حاکم نیشابوری ادعای تواتر بکند بر اینکه امیرالمؤمنین درون کعبه متولد شده است یعنی در قرن 4، اخبار فراوانی در این باره در متون روایی اهل سنت وجود داشته، من الآن گزارشی از این متون خواندم اما، آنچه که الآن در این متون باقی مانده است کمتر است از آنچه که توقع می رود، وقتی حاکم می گوید «تواترت الأخبار» در منابع قرن 4 و قرن 3، باید اخبار فراوانی در این باره بوده باشد، کجا است اینها؟

مجری:

این را باید بیایند جواب بدهند

استاد جباری:

بله ما که ادعا نکردیم، شیعه اجماع بر این مسئله دارد، حاکم نیشابوری از خود شما است می گوید اخبار متواتر است، و این نشان می دهد آن دستان جعال تاریخ را، لذا من این را مقدمه قرار می دهم برای آن قسمت بعدی که برای دیگری هم چنین ادعایی شده، و متأسفانه چنینی کردند، چنین خیانتی را کردند

مجری:

پس الآن ما از این مطلبی که شما می خواهید بفرمایید این نتیجه را ما گرفتیم که منابع اهل سنت خالی از دست درازی نشده، که بالأخره آنجا حقایقی بوده

استاد جباری:

بله، این خودش یکی از شواهد است دیگر، وقتی می گوید «تواترت الأخبار» پس باید این اخبار را ما در متون تا قرن 5 تا دوره حاکم نیشابوری به وفور باید بیابیم، کجا است؟ هست اما مثلاً در تاریخ الموصل آمده که خواندم برخی از اخبار را، که اینقدر نیست، و طبیعتاً توقع بر خلاف این می رود، پس پیدا است که این دستان جعال همچنان داشتند کار می کردند، آقای بخاری شما چرا نیاورده ای، آقای مسلم شما چرا نیاورده ای، و همینطور دیگرانی که باید این خبر را می آوردند، بعد می بینیم که رگه هایی پیدا می شود می آیند ادعا کردند برای یک نفر، حالا یک وقت هست که می آمدند در این فضای فضیلت تراشی برای دیگران، نسبت دادن فضائل امیرالمؤمنین به دیگران حالا اگر به یک آدم حسابی اگر نسبت می دادند که درون کعبه متولد شده می گفتیم بله کسی را آوردند که یک مقدار آبرو دارد و برای اینکه مردم بیشتر باور بکنند به او نسبت دادند،

مجری:

یک آدم

استاد جباری:

یک آدم سابقه داری اینکه کسی از سابقون در اسلام بوده باشد در دوره جاهلیت یک پیشینه طهارتی داشته باشد خب بله به او نسبت بدهند، اما آمدند به چه کسی نسبت دادند، به حکیم بن حزام بن خولید و کسی که از قریش بوده، نسبتی هم با آل زبیر داشته، اما کسی است که جزو افراد مطرح در مکه هم بوده، اما کسی است که تا سال فتح مکه اسلام نیاورده، جزو طلقی است و وقتی که مکه فتح شد این تازه می آید و اسلام می آورد و پیامبر هم می گوید که خانه این یکی از خانه های امن است بروید در خانه او، چون پیامبر چند تا از این سران مشرک را از جمله ابوسفیان و امثال این را خانه های شان را خانه امن اعلام کرد در فتح مکه که هر کس برود در امان است، منظور چنین کسی است، آن وقت بعد از آن هم لاحقه خوبی ندارد، نه سابقه او درخشان است نه لاحقه اش، لاحقه اش هم این است که، در زمان پیامبر جزو محترکین طعام بوده، این در سابقه اش آمده، یک آدم محترک، خیانت کار، جزو طلقی بعدش هم عثمانی مذهب بوده یعنی کسی بوده که با امیرالمؤمنین میانه خوبی نداشته جزو عثمانی ها بوده، که آن جریانات مربوط به 2 شقی که شد بعد از قتل عثمان، این سوابق این آقا است، و چه کسانی نقل می کنند این جریان را؟ آل زبیر در الموفقیات زبیر بن بکار در قرن3 سر و کله چنین نقلی پیدا می شود، خب واقعاً ما در مقابل انبوه و تواتر اخبار، انبوه روایاتی که در اخبار متواتر، اجماعی که در متون شیعه داریم در این باره و روایات اهل بیتی که وجود دارد ما آیا می توانیم واقعاً بیایم یک روایتی که مشخص است آل زبیر گفتند، آل زبیر آمدند این را جعل کردند با دو هدف، یک هدف اینکه این حکیم بن حزام بن خولید را که زبیر هم با او پسر عمو است، یعنی زبیر بن عوام بن خویلد بن اسد با او پسر عمو است، چون نسبت نسبی و فامیلی دارند می خواهند برای او یک برتری بتراشند، زمینه آن چیست؟ خود آل زبیر است، آل زبیر متأسفانه غیر از زبیر که چند صباحی با امیرالمؤنین همراهی کرد اما وقتی آن فرزند شوم او عبدالله زبیر، به قول امیرالمؤمنین زبیر همواره با ما بود  وقتی او بزرگ شد دیگر این زبیر هم متأسفانه رفت در جنگ با امیرالمؤمنین و جنگ جمل و امثال اینها، بعد آل زبیر میانه شان با اهل بیت متأسفانه بهم خورد، عبدالله زبیر در جریان حضور اباعبدالله (ع) در مکه که حضرت می خواست عزیمت کند به سمت عراق و کوفه و اینها، عبدالله زبیر به ظاهر اظهار همدردی و همراهی و اینها می کرد اما وقتی امام حسین خارج شد به تصریح خود امام حسین، احساس راحتی کرد، می خواست که من از مکه خارج شوم که عرصه را برای خودش آزاد ببیند، رقیبی مثل حسین دیگر نباشد، بعد هم که این عبدالله زبیر به خلافت رسید یک گزارشی درباره او نقل شده، درباره هیچ کسی نقل نشده از دشمنان اهل بیت حتی بنی امیه، حتی بنی العباس، این منحصر به فرد است، و آن این است در گزارش آمده که عبدالله زبیر وقتی که اباعبدالله به شهادت رسید مکه در اختیار این قرار گرفت و یزید هم آمد سپاه فرستاد سال 64 هجری که مکه را محاصره کردند و بعد خبر مرگ یزید رسید و  نیرو های یزید برگشتند و  این عرصه باز شد برای او، قریب به 10 سال، یعنی تا سال 73 این در مکه مطلق العنان بود و جاهای دیگر هم نیرو فرستاد و از جمله سپاه مختار را قلع و قمع کرد و مصعب بن زبیر برادرش را فرستاد به جنگ مختار و عراق در اختیارش قرار گرفت، جزیرة العرب همینطور، و این سخن که در مکه تعبیر 40 هست، 40 گاهی برای کثرت گفته می شود، 40 جمعه خطبه خواند در مسجد الحرام، نماز جمعه خواند صلوات نفرستاد، به او اعتراض شد چرا صلوات نمی فرستی، گفت که «إن له اهل سوء»  له یعنی پیامبر، اهل بدی دارد، نمی گوید «اهلٌ، اهل سوء» اهلک از باب تحقیر، یک اهلک بدی دارد که من اگر به جد شان صلوات بفرستم «لمدوا اعناقهم» گردن های شان را می آورند بالا می گویند ما اهل همان پیامبر هستیم، برای اینکه این افتخار نصیب اینها نشود، این زمینه فراهم نشود من صلوات به جدش هم نمی فرستم، منحصر به فرد است ، حتی در مورد بنی امیه هم من ندیدم، راجع به بنی عباس هم ندیدم، بالأخره برای ظاهر هم که شده صلوات بر پیامبر می فرستادند، آن وقت اینها در چنین فضای رقابت با اهل بیت و بنی هاشم قرار گرفتند ادامه داشت می آید تا قرن سوم، کتاب الموفقیات زبیر بن بکار و امثال اینها وقتی نوشته می شود در آنجا یک وقت سر و کله یک چنین نقلی پیدا می شود، حکیم بن حزام می آید متولد در کعبه قلمداد می شود،

مجری:

با این پیشینه و با این اوضاعی که شما فرمودید چطور می شود این را قبول کرد

استاد جباری:

بله، لذا این سؤال که فرمودید که آیا غیر از امیرالمؤمنین (ع) در مورد ولادت در کعبه برای کسی دیگری ادعا شده همین یک مورد هست، حالا ببینید این می تواند تعارض پیدا بکند با روایات انبوهی که راجع به امیرالمؤمنین هست؟، به چه دلیل او در کعبه متولد شود؟، چه ویژگی دارد چه خصوصیتی دارد، چه امتیازی دارد، یک وقت علی متولد می شود، که خود اهل سنت ناچار هستند بگوید کرم الله وجه، چون علی هیچگاه پیشانی اش مقابل هیچ بتی ساییده نشده، اما کسی که اسلام را هم زورکی قبول کرده، تا سال 8 وقتی فتح مکه شده ناچار شده اسلام را قبول بکند، آن پیشینه آن هم پسینه اش، چگونه امتیازی برای این می توان لحاظ کرد به بدین سبب افتخار ولادت در کعبه نصیب او شود، این بر می گردد به آن چیزی که مکرر در این برنامه ها عرض می کنم تعمد دارم تأکید روی آن داشته باشم و آن این است که این مسئله بخصوص از زمان معاویه علیه من الله ما یستحقه آغاز شد،  دامن به آن زده شد، و آن اینکه معاویه رسماً اعلام کرد به کار گزاران خود، «کتب معاویه إلی عماله» این است در آن نقل تاریخی که معاویه به عاملان و کارگزاران خود نوشت، در آن بخش نامه هایی که دارد یکی از آنها بالخصوص این است که بروید ببینید هر فضیلتی که برای ابوتراب علی نقل می کنند شبیه آن را برای دیگران بسازید، برای دیگران نقل کنید، در این فضا دیگر رسماً 20 سال معاویه مجال دارد، از سال 41 هجری تا سال 60 که به درک واصل شد، اتفاقاً همین روزها روزهای به درک واصل شدن معاویه است، نیمه ماه رجب، بعضی 12 رجب گفتند، مثل همین روزی که پشت سر گذاشتیم، روز مرگ معاویه را ذکر کردند، تا سال 60 هجری 20 سال فرصت داشت که کشور اسلامی را در اختیار بگیرد و  کارگزاران او فضا را ایجاد بکنند که فضائل امیرالمؤمنین را بدزدند به دیگران نسبت بدهند، زمینه اش این است دیگر آل زبیر بر اساس اهواء و تمایلات نسبی امثال آنهایی که داشتند آمدند این فضیلت را دزدیدند خواستند به کس دیگری نسبت بدهند، ولی این کار مضحک و عجیب و غریبی است، به کسی نسبت دادند که اصلاً نمی خورد به او، به قد و قواره اش چنین چیزی

مجری:

نه اول آن خیری داشت نه در آخر عاقبت بخیر شد، حالا در جریان اینکه او چگونه از دنیا رفت آن هم بحث هایش زیاد است که شاید جایش هم نباشد الآن بگوییم

استاد جباری:

دلم می خواست که فرصتی می بود که راجع به معاویه و عملکرد او و مرگ او توضیحاتی بدهم

مجری:

بله خیلی خوب است اتفاقاً اگر این افتخار را بدهید که هفته آینده در این خصوص اشاره کنیم که حق معاویه باید ادا بشود، بالأخره ذکر مرگ او همچین روزی است خوب است آدم بداند

استاد جباری:

یعنی از باب تبیین برای آنهایی که یک کسانی هستند هنوز متعصب هستند نسبت به معاویه، تا می آیی راجع به معاویه حرفی بزنی به رگ غیرت شان بر می خورد که چرا راجع به معاویه که صحابه پیامبر است، در حالی که انبوهی از فساد ها جنایات رذائل درباره معاویه جلساتی باید بنشینیم اینجا بحث کنیم

مجری:

حاج آقا این صحابه که برای آقایان خیلی مهم است، چقدر از اینها را خود معاویه مستقیماً کشته

استاد جباری:

بله، و صحابی مثل امیرالمؤمنین را در منبر ها دستور داده لعن بکنند

مجری:

یعنی برای خودشان جای فکر و تأمل هست، حیف که وقت نداریم و ما بیشتر از این هم نمی توانیم در خدمت شما باشیم، جای دیگر هم کار دارید و می خواهید برسید به آنجا، بیننده های ما مستحضر هستند ما در سه شب در شبکه به صورت ویژه درباره امیرالمؤمنین برنامه داریم و برای ولادت امیرالمؤمنین (ع) که یک برنامه امشب و فردا شب هم هست ان شاءالله که بیننده ها ببینند، و این مباحث آنجا به صورت مفصل هم توسط  کارشناسان بیان می شود، خیلی متشکریم از شما تشکر می کنم و همچنین از شما عزیزان بیننده بازهم خدمت شما تبریک عرض می کنم این مناسبت را وقت شما را نگیریم و شما را به خدای منان می سپاریم.

اللهم عجل لولیک الفرج.

 


آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی>

پاسخ به سوالات تاریخی شکاف کعبه ولادت امیرالمومنین ع فاطمه بنت اسد س فضائل امیرالمومنین ع ولادت منحصر به فرد حجرالاسود رکن یمانی