سایر قسمت ها
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی

قسمت هشتاد و دوم برنامه آینه تاریخ با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری


دیگر قسمت ها

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:08/02/1402

برنامه: آینه تاریخ

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

سلام بر پیامبر اکرم سلام بر ائمه بقیع، بر حسن مجتبی و بر امام زین العابدین بر حضرت محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام. عرضم خدمت شما بینندگان عزیز سلام و ادب و احترام هست و برنامه آینه تاریخ از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)؛ خدمت شما تسلیت عرض می کنیم این روزها و این شبها را که یادآور حادثه مهمی است و آن تخریب حرم شریف ائمه بقیع هست توسط وهابیت، و ان شاءالله امروز در این برنامه می خواهیم در این خصوص با جناب آقای دکتر جباری استاد عزیزمان صحبت کنیم و در محضر ایشان خواهیم بود استاد عزیز سلام وقت شما بخیر، خدمت شما هم تسلیت عرض می کنم این مصیبت را و در خدمت شما هستیم.

استاد جباری:

علیکم السلام و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحیم، حضور شما و بینندگان عزیز برنامه عرض سلام و ادب و  احترام دارم، عرض تسلیت دارم فرا رسیدن سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (ع) و دیگر مشاهدی که در بقیع و جود داشت و همینطور دیگر نقاط مثل قبرستان ابوطالب، قبه ای که بر قبر مطهر حضرت خدیجه (س) و عموی پیامبر اکرم ابوطالب و جد پیامبر، به هر حال این آثار مقدس و مبارکی که در واقع وجود داشت و متأسفانه بر اثر جهالت و عناد در حدود 100 سال قبل توسط وهابیت تخریب شد یک فاجعه ای بود که متوجه جهان اسلام شد و به خصوص متوجه اتباع و پیروان اهل بیت (ع)؛ جای تسلیت دارد و جای افسوس و تأسف و ان شاءالله که خداوند متعال اسباب احیاء این مشاهد مشرّفه را هرچه زودتر فراهم بکند به ویژه ان شاءالله با ظهور موفر السرور مولا و سرور مان امام عصر (عج).

مجری:

که ان شاءالله بتوانیم با حضرت امام عصر به زیارت ائمه بقیع برویم و  در رکاب آقا باشیم و آنجا نماز جماعت بخوانیم، ان شاءالله در آن بارگاه زیبا.

ابتدا یک دعایی بکنیم برای تعجیل فرج از خداوند متعال اللهم عجل ولیک الفرج و بعد در خدمت استاد جباری باشیم؛ حضرت آقای استاد ما در ماه مبارک رمضان هم الحمد الله توفیق داشتیم در خدمت شما بودیم در مباحث اخلاقی و عرفانی و بحث و مباحث دیگر، الآن چون برنامه آینه تاریخ هست باز از جنبه تاریخی می خواهیم از حضرتعالی بهره ببریم، حالا چون مناسبت هم بحث تخریب بقیع هست اگر زحمتی نیست در خصوص پیشینه قبرستان بقیع برای ما بفرمایید که چه بوده قبل از اسلام و بعد از اسلام چگونه شده.

استاد جباری:

بقیع آنطور که از گزارش های تاریخ استفاده می شود یک قبرستان عمومی بوده در مدینه یا در همان یثرب قبل از هجرت رسول خدا (ص) و ورود اسلام به یثرب، همانطور که از گزارش های تاریخی بر می آید، قبرستان بوده یعنی سابقه قبل از اسلام دارد، و دیگر مسلمان و تعبیر مسلمان یعنی مشرک و غیر مشرک یعنی یهودیانی که در مدینه ساکن بودند هم اموات آنها در بقیع دفن می شد و هم مشرکان و بت پرستان که در یثرب بودند هر دو آنجا دفن می شد؛ اما بعد از هجرت رسول خدا (ص) آنجا دیگر اختصاص به دفن مسلمانان پیدا کرد دیگر، یثرب یا مدینة الرسول در واقع یکپارچه مسلمان شد، البته کسانی منافق بودند اما در ظاهر اسلام و گروهی یهودی هم بودند، یعنی در واقع سه طایفه در مدینه بعد از هجرت رسول خدا (ص) حضور داشتند، مسلمانان و مؤمنان واقعی و منافقین که ظاهر الاسلام بودند و یهودیان، و یهودیان در بقیع دفن نمی شدند، آنجا در یک جایی که حش کوکب نامیده می شد که بعد عثمان را هم در آنجا دفن کردند بخاطر اینکه مردم مدینه شوریدند بر عثمان و  او را به قتل رساندند آن معترضین و اجازه دفن او را در بقیع ندادند، و لذا بردند در آن باغ یا زمینی که مربوط به یهودیان بود دفن کردند، و این معاویه بود که بعدها آمد دیوار حائل میان آن حش کوکب و بقیع را تخریب کرد و آنجا را ملحق کرد به بقیع و در واقع بقیع وسیع تر شد از سمت انتهایی بقیع الآن هم که کسانی که مشرف به بقیع می شوند می بینند که قبر عثمان در اواخر بقیع قرار دارد، البته، تلاش هایی صورت گرفته، تلاش های مرموزی صورت گرفته که قبر عثمان بن مظعون که در اوایل بقیع قرار دارد آن را به عنوان قبر عثمان بن عفان جلوه بدهند و آن قبر اواخر بقیع را بگویند قبر عثمان بن مظعون هست، اما این صحیح نیست، شواهدی وجود دارد که اینطور نیست، یکی همین نکته ای که عرض کردم که تواریخ شیعه و اهل سنت، مثل تاریخ طبری و دیگر موارد همه نقل کردند، هیچ تردیدی نیست که قبر عثمان در حش کوکب قرار دارد که اواخر بقیع بود و معاویه بود که ملحق کرد. نکته دیگر هم اینکه یکی از اصحاب خوب پیامبر اکرم به نام عثمان بن مظعون در سال دوم در بعد از جنگ بدر از دنیا رفت در مدینه و پیامبر اکرم تشییع خوبی کرد برای عثمان بن مظعون و آورد او را در همین بقیع دفن کرد، چند سال بعد در حدود سال دهم هجری که ابراهیم بن ماریه فرزند پیامبر اکرم (ص) که در حدود یک و نیم سالگی از دنیا رفت در طفولیت، آورده شد به تصریح روایات تاریخی که کنار قبر عثمان بن مظعون دفن شد که پیامبر فرمود ملحق شد به سلف صالح ما به عثمان بن مظعون و آنجا دفن شد، و باز در گزارش های تاریخی هست که، چون قبله فقط بر قبر ائمه بقیع بنا نبود بلکه بر دیگر جاهایی که در بقیع شاخص بودند مثل همین ابراهیم و عثمان بن مظعون خب قبه داشته و قبه واحدی بوده بر قبر عثمان بو مظعون و ابراهیم فرزند پیامبر، منظور این است که اینها شواهدی است که نشان می دهد که، قبر عثمان بن عفان در همان اواخر بقیع هست، یک چنین پیشینه ای داشته بقیع، قبل از اسلام قبرستان عمومی مردم یثرب بوده، و بعد از هجرت پیامبر اکرم هم دیگر صحابه در آن دفن شدند، حالا عثمان بن مظعون سال دوم است اما گویا قبل از او اسعد بن زراره است که از دنیا رفته به نظرم می آید که دیدم که اولین صحابی رسول خدا که از دنیا رفت بعد از هجرت این اسعد بن زراره بود، از انصار بود، و نام اسعد بن زرار برای کسانی که تاریخ اسلام را مطالعه کردند و جریان بیعت اول عقبه را دیدند در آنجا هست اسعد بن زراره از اولین مسلمانان مدینه است که آمد در مکه همراه بن عبد ویس و اسلام آورد و بعد رفت اسلام را معرفی کرد و چند نفری آمدند همراه او و اظهار اسلام کردند، در سال دوازدهم بیعت اول عقبه صورت گرفت؛ به هر حال اولین اصحاب پیامبر که از دنیا رفت و در بقیع دفن شد همین اسعد بن زراره است و به تدریج صحابی دیگری همینطور اسامی شان بعضاً هست بعضاً نیست، صحابی معروف اسامی شان هست اما خب حتی برخی گفته اند که ده هزار صحابی در بقیع دفن شدند، بعضی هزار گفته اند، بعضی تا ده هزار صحابی گفتند، خب اینها به هر حال بنا نیست که قبور همه شان مشخص باشد و بنا هم بر این نبوده اما خب بالأخره قبرستان مطرح مدینه همین بوده که در طول ده سال که پیامبر اکرم در مدینه بودند تا رحلت شان و بعد از رحلت پیامبر هم به همین ترتیب کسانی که از دنیا می رفتند، چه از اقربا و نزدیکان و بستگان پیامبر و چه از صحابه چه خانوم چه آقا، اینها در بقیع دفن می شدند.

مجری:

خیلی متشکرم از این توضیحاتی که دادید، سؤالات دیگری هم هست ولی چون بحث این است که چه کسانی در قبرستان بقیع دفن شدند، یک سؤالی هم داشتیم در خصوص شهدای جنگ احد، فرمودید برخی از اصحاب را شمردید، می خواهم ببینم از شهدای جنگ احد هم در بقیع کسی بوده که آنجا دفن شود یا همه در همان کوه احد دفن شدند

استاد جباری:

بله در گزارش های مربوط به جنگ احد را خوب است فرمودید، چون الآن و امروز 7 شوال هست و فردا 8 شوال، دو تاریخ نویس مطرح و معروف یکی ابن هشام است و دیگری واقدی سیره نویس و تاریخ اسلام نویس، اینها درباره تاریخ جنگ احد یکی 7 شوال را ذکر کرده دیگری 15 شوال را و لذا امروز بنابر یک نقل از همان نقل های کهن سالروز جنگ احد هست، متأسفانه در جنگ احد 70 شهید تحمیل شد بر مسلمان ها، بعضی از آنها را نقل هست که معدودی را اهل مدینه از این انصار را آوردند در بقیع دفن کردند اما پیامبر اکرم وقتی که متوجه شد که دارند می برند برای بقیع منع کردند، و حتی درباره همسر عمرو بن جموح دارد که سه شهید را، یکی همسرش بود برادرش بود، شهید سومی هم بود آنها را سوار شتری کرده بود و داشت می برد به سمت داخل مدینه و بقیع شتر حرکت نمی کرد و پیامبر متوجه شد فرمود که اینها به اذن الهی یا به خواست الهی در همینجا باید دفن شوند، یعنی به نحوی این نشان می دهد که نوعی عنایت الهی هم بوده برای دلالت بر اینکه اینها در آنجا دفن شوند اما اینطور که گفته اند بعضی از شهدا آورده شدند به بقیع منتهی از اسامی شان مشخص نیست، از آن طرف هم گفتند برخی از مجورحان در احد که بعد از دنیا رفتند و به شهادت رسیدند آنها را در بقیع دفن کردند، الآن کسانی که مشرف می شوند به بقیع حدوداً بعد از آن مسیر و گذرگاهی که وجود دارد و انسان حرکت می کند در سمت چپ قبر ابراهیم و عثمان بن مظعون قرار دارد از آنجا که یک مقدار عبور کنیم یک بخشی هست با یک دیواری تقریباً یک دیوار کوتاهی مشخص شده می گویند اینجا محل دفن شهدای واقعه حره واقم هست، واقعه حره در سال 63 در مدینه اتفاق افتاد سپاه یزید آمدند جنایات فراوانی در مدینه انجام دادند و شهدای زیادی آنجا شهید شدند و بسیاری از آنها را مردم آوردند و در بقیع دفن کردند، آنجا حدوداً محل دفن شهدای واقعه حره است بعد از آنجا یک قسمتی است که می گویند محل دفن آن معدود شهدای واقعه احد هست که در آنجا دفن شدند، یعنی در ردیف هم قرار دارند، قبر ابراهیم است بعد هم شهدای واقعه حره است و بعد شهدای غزوه احد؛ اما اکثر شهدای احد در همان منطقه احد دفن هستند که الآن هم مشخص است یک محدوده ای حصار کشی شده هست و وسط آن حدوداً قبر جناب حمزه مشخص است و قبور بعضی دیگر از افراد شاخص و شهدا مثل مصعب بن عمیر و عبدالله بن جحش در همان حول و حوش دفن هستند.

مجری:

طبیعتاً آنجا هم بقعه داشته که خراب شده موقع تخریب قبور یا در مورد همان حمزه و اینها

استاد جباری:

بعید نیست در بالای آن قبه ای بوده باشد

مجری:

لذا الآن هم محدود است یعنی اجازه زیارت می دهند یا خیر

استاد جباری:

داخل اصلاً نمی دهند و متأسفانه عناد شان در حدی است که حتی گاهی با یک فاصله ای زوار شیعی بخصوص ایرانی وقتی می آیند چون برای خودمان اتفاق افتاد در 3-4 سال قبل که مشرف شده بودیم، ما نزدیک غروب بود رسیدیم با این زائران در یک فاصله ای می خواستیم بایستیم و توضیح بدهیم این منطقه را و جنگ احد را آمدند و ماشین مأموران شان، این آمران به اصطلاح معروف شان و ناهیان منکر شان و مانع شدند از تجمع ما در حالی که نه زیارتی می خواندیم و نه چیزی، می خواستیم فقط توضیح بدهیم اما همین که یک عمامه به سری کنار این زوار بود اینها حساس شدند و آمدند و متفرق کردند اجازه ندادند حتی در این حد که توضیحی از محل داده شود چه برسد به اینکه ما بخواهیم زیارت بخوانیم، از نگاه آنها ممکن است که شرک تلقی شود.

مجری:

خیلی متشکرم، استاد، من سؤالات را یک مقدار پس و پیش کردم بخاطر اینکه موضوع اینطور بود؛ در مورد خود بقیع معمولاً یک پسوندی هم بعدش می آید غرقد، دلیل آن چه هست و منظور چه چیز بقیع هست

استاد جباری:

بله معروف است در متون تاریخی هم هست بقیع الغرقد، این نام یک درختی بوده که در آن زمین بقیع می روییده، بعضاً گفتند یک میوه ای شبیه توت داشته و از دوره قبل از اسلام هم به همین نام معروف بوده که درختچه ای در آنجا می روییده به همین عنوان و مشهور شده نام بقیع با این پسوند که اشاره شده، علت این تسمیه این هست بخاطر آن گیاه

مجری:

پس شرافت خاصی ندارد

استاد جباری:

نه ندارد در یک منطقه ای ممکن است گاهی یک گیاهی بروید، آنجا در یثرب چنین درختی می روییده در آن زمین لذا به این نام معروف بوده بعد هم این نام مانده روی آن

مجری:

خود بقیع لغتش به چه معنا است؟

استاد جباری:

بقیع را برخی از همان بقعه گرفته اند به معنای جایی که بقعه در آن هست اما برخی به معنای یک زمین وسیع که در درخت در آن قرار دارد، این ظاهراً اصیل تر باشد این معنا، یک زمین وسیعی که درخت و ریشه در آن وجود داشته باشد به این معنا گرفتند.

مجری:

با توجه به مطالبی که حضرتعالی هم فرمودید خب شرافت بقیع هم به دست می آید که افراد بزرگی هم آنجا مدفون هستند حالا جدای از ائمه اطهار که بعداً در آنجا دفن شدند در زمان خود پیامبر هم آنجا جایگاه و ارزشی داشته خودت پیامبر در مورد بقیع  چه نظری داشتند و در خصوص اینکه پیامبر به زیارت آنجا می رفتند زیارت اهل قبور در این خصوص هم گزارشی داریم در تاریخ یا نه؟

استاد جباری:

بله، گزارش ها تأیید می کند این نکته را که بقیع مورد عنایت پیامبر (ص) بوده، از دو جهت، هم به جهت اینکه بحث زیارت اهل قبور مورد تأکید بوده، یادآور مرگ هست، خود رسول خدا (ص) به عنوان هادم اللذات از مرگ یاد می کردند و باز اینکه که اگر کسی هر روز یاد مرگ بکند و به زیارت اهل قبور که یادآور مرگ هست برود بهشت را تضمین کرد پیامبر، یعنی وقتی که یاد مرگ باشد طبیعتاً معصیت می رود کنار و یاد خدا می آید، معاد باوری زنده می شود در انسان، از این جهت رسول خدا (ص)، در گزارش ها هست هم از همسران پیامبر نقل کردند هم از غیر همسران پیامبر که رسول خدا (ص) تشریف می آوردند گاهی بعضی از شبها حتی، نیمه شب پیامبر اکرم می آمدند در بقیع و از ناحیه خداوند متعال مأمور بودند طلب استغفار کنند، طلب مغفرت بکنند برای اهل بقیع و آن تعابیر رسول خدا (ص) هم در گزارش هایی آمده، مثلاً در نقلی که این نقل را مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی آورده، در فروع کافی آمده، پیامبر اکرم این چنین می فرمودند

«السلام علیکم دار قوم مؤمنین»

فروع کافی، کلینی

یا با تعبیر دیگری

«السلام علیکم یا اهل القبور من المؤمنین والمسلمین و إنّا إن‌ شاء الله بکم لاحقون»

حالا راجع به بقیع این است اما در تعابیر دیگر هست که وقتی به زیارت اهل قبور می روید

«أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ»

شما پیش تر و جلوتر از ما رفتید به عالم برزخ و عالم آخرت

«وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اَللَّهُ ِبكُمْ لاَحِقُونَ»

ما هم به شما ملحق می شویم

این تعابیر خیلی زنده کننده روح است و آماده کننده انسان هست برای ورود به آن عالم

«اللّهم اغفر لأهل بقیع الغرقد»

خدایا بیامرز اهل بقیع غرقد را

این نشان می دهد که در خود تعابیر پیامبر هم این واژه بوده

«اللّهم لا تحرمنا أجرهم و لا تفتنّا  بعدهم اللهم اغفر لنا و لهم»

ما را از این اجری که اینها دارند محروم نکن  و ما را مورد فتنه و آزمایشی که در آن قبول نشویم قرار نده و ما و آنها را مورد رحمت و مغفرت خودت قرار بده

باز تعبیر مشابهی،

«السلام علیکم دار قوم مؤمنین، و أتاکم ما توعدون غداً مؤجّلون، و إنّا إن شاء الله بکم لاحقون، اللّهم اغفر لأهل بقیع  الغرقد»

این تعابیر در روایات آمده که پیامبر عنایت به بقیع و مدفونان در بقیع داشتند طلب مغفرت می کردند، و آنجایی هم که رسول خدا می ایستادند جای مشخصی ظاهراً بوده، می رفتند در آن اوایل بقیع می ایستادند و دعا می کردند، در یک روایتی داریم که راوی نقل می کند از امام صادق (ع) پرسیدند که در بقیع جای خاصی وجود دارد که متبرک باشد حضرت می فرماید که آن قسمت مربوط به دار عقیل، نزدیک دار عقیل آنجا جایی بوده که رسول خدا می ایستاده برای طلب مغفرت، دار عقیل همان اوایل هست یعنی الآن قبر عقیل و عبدالله بن جعفر برادر زاده عقیل در همان اوایل هست، الآن وارد بقیع بشویم مقابل ما سمت راست قبور ائمه بقیع هست در سمت چپ در آن مسیری که حرکت می کنیم یک جایی هست که گفته می شود اینجا قبر عقیل هست و خانه اش بوده در آن خانه وصیت کرده خود عقیل دفن شده و عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زینب (س) هم در همانجا دفن شده، در واقع کنار عمویش دفن شده و آنجا قبه بوده، یک قبه از قبه هایی که در بقیع هست یک قبه برای همین عقیل و عبدالله جعفر بوده، یک قبه مربوط به ائمه اربعه، امام حسن امام سجاد، امام باقر، امام صادق (ع) و چون کنار آنها عباس عموی پیامبر دفن است و باز فاطمه بنت اسد به اعتقاد ما، اهل سنت بعضاً گفتند فاطمه زهرا (س) است، آن قبر فاطمه بنت اسد را تصور کردند یا تلاش کرده اند که آن را قبر فاطمه بدانند چون بگویند قبر فاطمه مشخص است، در حالی که نه به اعتقاد ما قبر فاطمه بنت اسد هست و قبر عباس هست و پشت سر آنها هم قبور ائمه چهارگانه هست که، قبه بر روی همه اینها باهم بوده

مجری:

حالا ما در تصاویر که نگاه می کنیم، چهار تا قبر شریف کنار هم هست بالای سر هم یک قبری هم جداگانه هست

استاد جباری:

او فاطمه بنت اسد است و سمت راست شان قبر عباس هست، فاطمه بنت اسد، عباس و بعد آن چهار تا قبر ائمه بقیع (ع) بر روی همه این 6 قبر یک قبه بوده، آن قبه و ضریحی که وجود داشته تا حدود 100 سال قبل که البته 100 سال قبل اینها در اوایل قرن 13 یکبار تخریب این قبه را، چیزی حدود با فاصله 100 تقریباً هزار و دویست و اندی تخریب شد و سلطان محمود عثمانی دستور داد مجدداً بعد از اینکه وهابیت به ضعف گراییدند با حرکت اول شان، سلطان محمود عثمانی دستور داد آنجا مجدداً تجدید بنا شود، و این تصاویری که وجود دارد الآن از آن قبه در واقع تصاویر این قبه ای است که به دستور سلطان محمود بنا شد و متأسفانه در این حمله دوم شان که حدود 100 سال، سال 1343 و 1344 قمری عرض می کنم که حدود همان 100 سال می شود، اینها دوباره حمله کردند و افزون بر قبول ائمه بقیع، مراقد و قبه هایی که در مکه بود و بعد به کربلا حمله کردند و آنجا غارت و ویرانی کردند و این حمله دوم بود که مربوط به این است، و این قبه بر روی هر 6 قبر بوده و همینطور بر روی قبر عقیل و  عبدالله جعفر که عرض شد، یا مثلاً قبر مالک بن انس و استاد قرائتش نافع، این هم باز یک قبه بوده و همینطور قبه های مختلفی در بقیع وجود داشته که همه مورد تخریب قرار گرفتند.

مجری:

حضرت ام البنین هم در همان بقیع مدفون هستند یا جای دیگر؟

استاد جباری:

بله حضرت ام البنین وارد بقیع که می شویم به سمت چپ مان یک قسمت مشخصی هست که ایشان به همراه عمه پیامبر اکرم صفیه و بعضی گفتند عاتکه عمه دیگر پیامبر در واقع سه قبر در آن قسمت بوده و قبه هم داشته در آن سمت چپ بقیع هست

مجری:

پس همه را باهم تخریب کردند

استاد جباری:

بله دیگر هیچ اثری باقی نگذاشتند متأسفانه در این حرکت شومی که 100 سال قبل انجام دادند

مجری:

پس این خودش هم یک دلیلی است با آن اصالت، حالا ما در این خصوص ویژه و بیشتر این خصوص گفت و گو می کنیم، در خصوص این قبه ها و این بارگاه هایی که در سر این بارگاه های شریف این انسان های شریف اینجا ساخته شده، قبوری که سالهای سال، قرنها مسلمان ها آنجا ساختند، حالا یک گروهی آمده اند خودشان را به اسم اسلام جا زده اند و می گویند اینها همه شرک و باطل است، نمی دانم از کجا اینها گفتند، پیامبر خودشان محمد بن عبدالوهاب مبعوث شده، برای خودشان یک پیامبر جدید و دین جدیدی آورده اند.

استاد خیلی متشکریم بحث های خوبی را داشتید در خصوص خود قبرستان بقیع و پیشینه اش و شخصیت های شاخصی که در آنجا مدفون هستند، خیلی استفاده کردیم، بخش دوم را ما گفتیم بگذاریم به بحث خود آن بناهایی که ساخته شده در آنجا، ابتدایی که از چه تاریخی این بنا ساخته شده آیا گزارشی داریم، معماری آنها چگونه بوده و از چه وقتی آغاز شده.

استاد جباری:

حالا مشخصاً درباره ائمه بقیع (ع) بخواهیم یک مقدار پیشینه تاریخی آن را بیان کنیم، به نظر می رسد که انگیزه اصلی بناء قبه، چون حکومت ها دست اتباع اهل بیت که نبوده، بنی امیه بوده بعد بنی العباس تا قرن7، دوره بنی امیه که قطعاً خبری نبوده تا اوایل قرن2، بعد بنی العباس، بنی العباس اگر نبود قبر جد شان عباس در کنار ائمه چهارگانه بعید بود در دوره آنها قبه ای بنا شود، لذا اگر هم قبه ای بنا شده به تعبیر برخی از مورخان قبة عالیه، نشان می دهد که در حدود قرن7 یک قبه خوبی بنا بوده بر قبر عباس و فاطمه بنت اسد و ائمه بقیع، این در واقع به خاطر عباس بوده، البته آن الناصر لدین الله که جزو خلفای اخیر عباسی است و دوره خلافت او هم تا اوایل قرن7 هست، بعد المستعصم بالله است که دیگر منجر می شود به سقوط خلافت عباسی و حمله هلاکو خان در اوایل قرن 7، این الناصر لدین الله گویا یک قبه خوبی می سازد، الناصر لدین الله گرایش های خوبی به اهل بیت و ائمه (ع) داشته و از جمله یک در منبت کاری شده تاریخی خوبی برای سرداب سامرا به او نسبت داده شده که از زمان او که اسامی ائمه (ع) هم بر آن بوده، لذا در بین خلفای عباسی حتی برخی احتمال تشیع او را هم داده اند، لذا به نظر می رسد که از همان دوره قبه خوبی بنا شده اما ادوار قبل، مثلاً قرن4، ما یک تعبیری داریم از مسعودی صاحب مروج الذهب، این مورخ معروف قرن4، مسعودی در مروج الذهب، جلد2، صفحه 132 و 133، عبارتی دارد که می گوید که خودش، چون سیاح هم بوده مسعودی، گزارشی دارد که خودش مشاهده کرده، مشاهده خودش را نوشته، می گوید که در بقیع سنگی را بر روی قبور ائمه بقیع دیده با این تعبیر

«بسم الله الرّحمن الرّحيم الحمد الله مبيد الامم ومحيي الرمم هذا قبر فاطمه بنت رسول الله»

مسعودی،مروج الذهب، ج2، ص132و133

چون عرض کردم در نگاه اهل سنت، حالا باز اینجا بد نیست عرض بکنم که مسعود، علی بن حسین مسعودی صاحب مروج الذهب بنا بر تحقیقی که بیش از یک تحقیق حداقل یک پایان نامه را من خودم راهنمای آن بودم و یک پایان نامه دیگری را باز در جریانش بودم و مقاله ای برخی از محققین نوشتند، مقاله خوبی باز جناب محقق محترم سید جواد شبری، آقازاده آیت الله شبیری زنجانی که محقق هستند ایشان نوشتند راجع به اثبات الوصیه، چون کتابی داریم با نام مروج الذهب که برای همین علی بن حسین مسعودی است، متوفای 345 یا 346 هست، و کتابی هست با عنوان اثبات الوصیه آن هم منصوب به همین مسعودی است، در حالی که قطعاً صاحب اثبات الوصیه یک شیعه امامی، 12 امامی هست اصلاً راجع به وصایت اهل بیت بحث کرده، اما صاحب مروج الذهب نه از مضامین کتاب بر می آید که از اهل سنت بوده و در آن مقاله ای که آقای سید جواد شبیری نوشتند و خیلی وقت پیش در نشیریه انتظار موعود چاپ شد، ایشان به درستی نظر پدر بزرگوار شان آیت الله شبیری را که انصافاً در بحث رجال خرّیت فن هستند که ایشان متفاوت می دانند یعنی مسعودی صاحب مروج الذهب را غیر از مسعودی صاحب اثبات الوصیه می دانند و جز اینکه عرض کردم اهل سنت بیشتر تلاش می کنند که قبر حضرت زهرا (س) در همین بقیع بدانند به جای همان قبر فاطمه بنت اسد، در همین عبارت مسعودی هم هست، یعنی آن صورت سنگی که آنجا بوده، بوده

«هذا قبر فاطمه بنت رسول الله (ص) سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابی طالب و علی بن الحسین بن علی و محمد بن علی و جعفر بن محمد، رضی الله عنهم اجمعین»

می گوید یک سنگی بود یک چنین نوشته ای بر آن بود، این مربوط می شود به اواسط قرن4، خود اینکه از این سنگ یاد کرده از قبه یاد نکرده، پس نشان می دهد که در قرن4 قبه ای بر روی قبور ائمه بقیع نبوده اما یک چنین سنگی بر روی قبور شان وجود داشته در همین آدرسی که عرض کردم، اما از این تاریخ که می آییم آن طرف تر در قرن7، ابن نجار نامی که صاحب کتاب اخبار مدینة الرسول هست در صفحه 153 از این کتاب از تعبیر قبة العالیه بر روی مزار ائمه بقیع در آنجا یاد می کند و می گوید این قبه دو در دارد که یکی از آنها هر روز برای زیارت باز می شود این در واقع مربوط می شود به اواخر همین دوره بنی العباس، چون 656 اضمحلال بنی عباس است و سقوط بغداد و هجوم هلاکو خان به بغداد و قتل آن المستعصم بالله عباسی، و این ابن نجار متوفای643 هست، پس در اوایل قرن 7 به طور قطع این قبه بنا شده حالا قبه را چه کسی بنا کرده یک مورخ دیگر و سیاح دیگری است محمد بن احمد مطری در کتاب التعریف، صفحه 43، او همین تعبیر قبة العالیه را دارد، می گوید در زمان ما بر روز مزار ائمه بقیع یک قبه عالیه ای وجود دارد که توسط الناصر لدین الله عباسی که دوره خلافتش را همانطور که عرض کردم از 505 تا 622، دوره خلافت الناصر لدین الله است که اشاره شد گرایش های خوبی به تشیع داشته، این می گوید که توسط او بنا شده، پس این نشان می دهد قدر متیقن تا در اواخر قرن6 و اوایل قرن7 که دوره خلافت الناصر لدین الله است 575 تا 622 چنین قبه ای بر روی قبور ائمه بقیع بنا بوده؛ اما وضعیت این قبه چطور بوده، دیگر ما انتظار حرم نباید داشته باشیم این قبه را هم بنا کردند یکی از انگیزه های اصلی شان همان قبر عباس عموی پیامبر بوده و جد بنی العباس، اما آیا در ادوار بعد مثلاً در دوره حاکمیت صفویه که یک دولت شیعی اثنا عشری در ایران بود که مثلاً در قرن10 و قرن 11 و قرن12 که اینها بر مسند حکومت بودند، آیا اینها حرم درست کردند؟ وضعیت چطور بوده، یک گزارشی هست یک سفرنامه ای هست که یک بانوی اصفهانی، اینها را که عرض می کنم در این کتاب آثار اسلامی مکه و مدینه جناب آقای جعفریان آورده است، حالا عزیزان بیننده می توانند از این کتاب استفاده بیشتری بکنند، از آن سفرنامه منظوم حج که بانوی اصفهانی دارد در صفحه 71 و 72  شعری را آن بانوی اصفهانی نقل می کند ذکر می کند که از آن شعر بر می آید که متأسفانه پادشاهان صفوی هم یا نتوانستند یا عنایت خاصی نکردند، کوتاهی کردن در اینکه یک مقدار برسند به این قبه ائمه بقیع (ع)، حالا بخشی از این شعر را بد نیست بخوانم که نشان می دهد که این بانو دردمندانه می رود برای زیارت و بر می گردد گزارش می کند از قبور، می گوید

گرديدم بدان دولت ميسّر *** شدي چشمم از آن مرقد منوّر پس آنگه رو سوي زهرا نمودم *** به درگاهش جبين خويش سودم ز خاک مرقد آن مهر تابان *** کشيدم بر دو ديده توتيا سان مشرف چون شدم زان خلد رضوان *** روان گشتم به پابوس امامان

سفرنامه منظوم حج بانوی اصفهانی

می گوید از حرم پیامبر رفتم به سمت بقیع و پابوس امامان

چو بر آن آستان عرش بنيان *** که مي شد تازه از وي دين و ايمان رسيدم ديده را روشن نمودم *** جبين خويش را بر خاک سودم نديدم اندر آن ارض مطهّر *** بجز نور فروزان زيب ديگر ميان يک ضريحي چهار مولاي *** گرفته هر يکي در گوشه اي جاي زميني کو بُدي بالاتر از عرش *** به کهنه بوريايي گشته بد فرش مکاني را که بد توأم به جنّت *** ندادندش از قنديل زينت نسيما سوي اصفاهان گذر کن *** در آن سلطان ايران را خبر کن بگو کي شاه عادل در کجايي *** از اين جنّت سرا غافل چرايي بيا بنگر بر اولاد پيمبر *** بدان رخشنده کوکبهاي انور که مسکن کرده اند در يک سرايي *** ضريح از چوب و فرش از بوريايي روان کن اي غلام آل حيدر *** فروش لايق آن چار سرور

در واقع فروش یعنی جمع فرش هست، می گوید فرش بفرست برای اینجا به جای بوریاها

روان کن اي غلام آل حيدر *** فروش لايق آن چار سرور ز بهر زينت آن خلد رضوان *** قناديل طلا چون مهر رخشان که از کوري چشمِ آن رقيبان *** ز زيور گردد او چون خلد رضوان چو گرديدم شرفياب زيارت *** نمودم خانه دين را عمارت وداع از تربت آن شهرياران *** نمودم سينه سوزان ديده گريان

یک شاهد تاریخی خوبی است دال بر اینکه حرم نبوده و همان بقعه را هم توجه خوبی نکرده اند

مجری:

البته آنجا تحت سلطه عثمانی ها بوده

استاد جباری:

 عثمانی ها بوده، در واقع رذالت وهابی ها قابل قیاس با کسی نیست، اما دولت عثمانی چون دولت از اهل سنت بوده دیگر از آنها توقع نمی رود که بیایند و مثلاً قبور ائمه را به شکل یک حرمی مثل حرم پیامبر قرار بدهند، اما همین مقدار که بعد از تخریب اول که انجام گرفت، خود سلطان محمود عثمانی می آید و در سال 1234 دستور می دهد برای بازسازی، خود این نشان می دهد یک انصاف و اعتدال و عدالتی در میان آنها است اما متأسفانه دیگر رذالت را به حد رساندند این وهابی ها در اینکه همین مقدار را هم تحمل نکردند؛ و اگر تلاش های برخی از بزرگان ما مثل مرحوم صاحب فصول که این تخریب در زمان رضا خان انجام گرفت، اوایل دولت پهلوی ها بود که انجام گرفت و خود پدر هویدا در آن زمان فرستاده می شود، هویدای نخست وزیر محمد رضا شاه، پدرش در دوره رضا شاه به عنوان سفیر و نماینده فرستاده می شود به عربستان بعد از این تخریب که در شهر های ایران عزای عمومی اعلام شد، چون اینها بهائی بودن شان ثابت شد همان هم در گزارش خود آن چنان که باید گزارش نمی کند، اما بالأخره مرحوم صاحب فصول این عالم بزرگوار شیعی حرکت می کند می رود با عبدالعزیز دیدار می کند و تقاضا می کند که حداقل یک نشانه ای برای این قبور گذاشته شود این نیم دیواری که کنار قبور ائمه بقیع هست و به واسطه آن دیوار کاملاً مشخص شده و محو نشده آثار قبر بخاطر تلاش هایی است که این بزرگوار انجام داد و حداقل یک نشانه ای باقی گذاشتند

مجری:

مرحوم صاحب فصول حالا بیننده ها بیشتر در این خصوص تحقیق کنند، فکر کنم خیلی مطلب خوب و جالبی هست، این هم جزو معاصرین حساب می شود

استاد جباری:

بله از علمای دوره رضا خان بوده

مجری:

من یکبار یک برنامه ای بودم خدمت آقای دکتر خامه یار ایشان یک تحقیقی داشت در بحث معماری، یک تحقیق خیلی خوبی داشت حالا در آن فرصت خیلی کم به عنوان مهمان می آید 4-5 دقیقه کتابش را آنجا رو نمایی کرده بود خیلی عالی بود

استاد جباری:

بعضی از مقالات ایشان را هم ما چاپ کردیم در همین نشریه تاریخ و پژوهش، زیارتگاه هایی که در عراق قرار داشت و ایشان از نزدیک رفته بود اینها را گزارش کرده بود

مجری:

حالا می خواستم همین را بگویم یک تحقیقی در مورد همین بقعه کرده بود، حالا از بین گزارش ها چطور این استخراج کرده بود که حتی در مورد معماری در آن کتاب نوشته بود، حالا این برای بیننده ها خوب است، اگر بخواهند می توانند بیشتر در این خصوص ببینند و بشنوند. استاد این تخریب بقیع برای وهابی ها یک سادیسم خاصی دارند نسبت به این بقیع مرتب می روند در آن جاده می سازند و جدول کشی می کنند و به هر بهانه ای می خواهند این قبور را جابجا کنند، چند وقت پیش من یادم هست یک خبری پخش شده بود حالا در خیابان سازی ها بوده یا چطور بوده، قبر اسماعیل بن امام صادق (ع) را هم آنجا گفته بودند در جدول افتاده و کنار جاده افتاده جابجا کنیم، در آن وقت ها در آن خبرها حتی آمده بود جنازه شریف ایشان سالم بوده، حالا در این خصوص نمی دانم در اخبار چیزی هست یا نه این جریان را شما برای ما بیشتر روشن کنید.

استاد جباری:

قبر جناب اسماعیل الآن اگر موقعیت فعلی را بخواهیم لحاظ کنیم در همین ورودی فعلی بقیع در همین حدود بوده است و در این خیابان سازی هایی که وجود داشته، چیزی حدود 50 سال قبل تقریباً حدود 2-3 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دهه پنجاه شمسی، اینها بخاطر همین خیابان سازی ها و چون اسماعیل بن جعفر فرزند امام صادق، امام اسماعیلی ها است لذا اینها دعوت می کنند از پیروان اسماعیلیه در یک شبی قبر را منتقل می کنند به داخل بقیع، آنجا گفته شده برخی از کسانی که بودند و شاهد ماجرا بودند، دیدند که جنازه اسماعیل بن جعفر سالم بوده در قبر اما خب این وهابی ها طبیعتاً نمی گذارند خیلی این اخبار علنی شود و آشکار شود

مجری:

یک تعبیر «کأنه بالأمس» من شنیدم یعنی انگار که دیروز دفن کردند

استاد جباری:

برخی از کسانی که از روحانیون که آن سال حضور داشتند در مدینه اینها متوجه می شوند مشاهده می کنند، آن سر و صدا که در آنجا انجام می شود، اما الآن در کجای بقیع هست همانطور که در ابتدای برنامه توصیفی عرض کردم از آن سمت قبور شهدای حره، یعنی در آن قسمت وقتی که حرکت می کنیم، قبر ابراهیم هست بعد شهدای حره، بعد شهدای احد، بعد از شهدای حره جایی است که دارند یک سنگ و نشانه ای هم بوده تا این اواخر به عنوان محل دفن اسماعیل اما الآن هیچ نشانه ای وجود ندارد، اما حدود آن همانجا است، گفتند منتقل به داخل بقیع کردند و در همان حدود بعد از قبور شهدای حره آنجا بردند و دفن کردند، خود جناب اسماعیل شخصیت بزرگواری بوده، مرضی امام صادق (ع) بوده و طبیعتاً هیچ بُعدی ندارید که امام صادق راضی بود از اسماعیل

مجری:

در حیات امام صادق از دنیا رفت دیگران آمدند دین تراشی کردند

استاد جباری:

بله یک چند سال قبل حضرت امام صادق از دنیا رفت و امام صادق هم می دانست که کسانی خواهند آمد و اعتقاد به امامت اسماعیل و لذا جنازه اسماعیل را تلاش داشتند نشان بدهند به اصحاب شان که ببینید اسماعیل از دنیا رفته و دفن شد در همینجا

مجری:

بله وقت مان هم به پایان رسید ولی خب امروز خیلی از سؤالات عزیزان را پاسخ دادیم، متشکریم از شما؛ دو تا سؤال در ذهنم بود آن سفرنامه که فرمودید نویسنده و نام سفرنامه را می توانید دوباره بفرمایید؟

استاد جباری:

بله، سفرنامه منظوم حج بانوی اصفهانی که منظوم است با شعر است

مجری:

آن کتاب آقای رسول جعفریان چه بود

استاد جباری:

آثار اسلامی مکه و مدینه، کتاب ارزشمندی است، آثار اسلامی مکه و مدینه آقای رسول جعفریان، نشر مشعر

مجری:

بله این هم دوتا کتابی بود که معرفی کردیم توسط شما خدمت بیننده ها ان شاءالله که بتوانند بیشتر بهره ببرند.

خیلی متشکریم جناب آقای دکتر جباری از وقتی که گذاشتید و مطالبی که فرمودید استفاده کردیم و خوشحال شدیم که در همچین مناسبتی هم در خدمت شما بودیم و مطالب را خوب یاد گرفتیم، ان شاءالله برای شما عزیزان بیننده هم مورد استفاده قرار گرفته باشد و تا دیدار دیگر همه شما را به خدای منان می سپاریم و از همه شما التماس دعا داریم.

اللهم عجل لولیک الفرج.

خدا حافظ.


  
  • رضایی

    13 ارديبهشت 1402 - ساعت 21:26

    عثمان در قبرستان حش کوکب یهودیان دفن شده

    0 1

آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی>

تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام قبرستان بقیع واقعه حره شهدای احد زیارت قبه بقیع وهابیت مدینه