سایر قسمت ها
اخلاق علوی سیره مهدوی

قسمت شصت و هشتم برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی


دیگر قسمت ها

 بسم الله الرحمن الرحیم

12/11/1402

موضوع: روایت تکان دهنده «معاذ بن جبل» در مراحل بررسی اعمال!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

صاحب این نظام، حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است!

مروری بر مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

روایت تکان دهنده و بسیار جذاب «معاذ بن جبل» در مراحل بررسی اعمال!

هدیه فوق العاده ارزشمند استاد «حسینی قزوینی»!

تماس های بینندگان برنامه

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمدلله این توفیق را داریم باز به رسم شب های جمعه محضر همه شما گرامیان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم کنیم، برنامه ای که این توفیق را داریم در محضر حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی هستیم. ان شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.

جا دارد در ابتدای این برنامه به مناسبت آغاز ایام الله دهه فجر این فرخنده ایام را خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند تبریک و تهنیت عرض کنم. حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت بیش از پیش برای همه شما گرامیان از خدای منان خواهانم.

 فرا رسیدن ایام الله دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس حکومت اسلامی بر پایه های فرهنگ اهل بیت را تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

 طبق برنامه همیشگی مان یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم شاید گوشه چشمی هم به ما کند دنیای ما، آخرت ما، دین ما، معنویت ما، امنیت ما و نظام جمهوری اسلامی ما همه و همه منتظر چشم عنایت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هستیم.

ز دست مردم یثرب چه آمد بر سرت مادر * که مرگ خویش را کردی طلب از داورت مادر

از این پهلو به آن پهلو مپیچ ای غمگسار من * مبادا صدمه بیند زخم های پیکرت مادر

تو بین دشمنان کردی حمایت از علی من هم * جدا یک دم نگردم از کنار بسترت مادر

تو کردی پاک از چشم علی اشک غم و من هم * بگیرم اشک مظلومی ز چشمان ترت مادر

نه تنها من در و دیوار این غمخانه می گرید * گهی بر تو گهی بر غصه های رهبرت مادر!

«صَلی الله عَلیکِ یَا مَوْلاتي یا فاطِمَهُ أَغیثیني»

مجری:

خیلی ممنون و متشکر. واقعاً انسان در این دنیا چه می خواهد بالاتر از همین اذکاری که در قلبش رسوخ کند ان شاءالله این قلب خدایی و زهرایی بشود.

حضرت استاد مشتاقانه دوست داریم وارد بحث اصلی خودمان بشویم اما پیش از آن به مناسبت فرخنده ایامی که آغاز شد و امروز روز اول دهه فجر بود، اگر نکته ای است مختصراً بفرمایید از محضرتان بهرمند می شویم.

صاحب این نظام، حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در رابطه با تأسیس حکومت اسلامی چند نکته ای را به صورت فهرست وار اشاره می کنم.

نکته اول: «وهابیت» در طول این هفت، هشت قرن همواره تبلیغ می کردند مذهب شیعه، مذهب برخواسته از آیین یهود است. بنیانگذار شیعه «عبد الله سبأ یهودی» بود و هدف شیعیان نابود کردن اسلام،‌ قرآن و دین مقدس اسلام است.

ولی انقلاب اسلامی که بر روی پایه های فرهنگ اهل بیت استوار شد به پیروزی رسید فرهنگ شیعه در رسانه های بین المللی به گوش مردم جهان رسید.

مطالبی که «وهابیت» در هفت، هشت قرن مخصوصاً بعد از «ابن تیمیه» در قرن هشتم درست کرده بودند همه را به باد داد. ثابت کرد که اینها در این شش، هفت قرن جز دروغ، بهتان و افترا چیزی دیگر تحویل مردم ندادند.

حتی خیلی از اهل سنت به جهل یا به تجاهل بر این باور بودند که «ابن تیمیه»، «محمد ابن عبد الوهاب» و دیگر مفتیان «وهابی» راست می گویند، ولی مشخص شد بر این که همه اینها دروغ است.

یادم نمی رود روزی در کنار «بیت الله الحرام» بودیم بعد از نماز صبح بود، دو، سه نفر از وهابیها کنار من نشسته بودند شروع کردند طعنه زدن که شما شیعه ها بعد از نماز سه مرتبه دست تان را بلند می کنید و «خان الأمین» می گویید. یعنی جبرئیل خیانت کرد بنا بود وحی را به علی برساند اشتباهی به رسول اکرم رساند!

گفتم این را از کجا می گویید؟ گفتند همه کتابها دارند. گفتم الان در «عربستان» نزدیک صد هزار زائر «ایرانی» برای عمره آمده اند شما بعد از نماز کنار اینها بنشین ببین اینها چه می گویند؟ آيا «خان الأمین» می گویند؟

همین لحظه دیدم دو، سه خانم کاروان مربوط به «مازندران» بودند از کنار ما رد می شدند گفتم خانم لطفا بایستید. خانم ایستاد گفتم خانم شما وقتی نماز می خوانید دستت را بلند می کنید چه می گویید؟ گفت «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر» می گوییم.

به این وهابی گفتم خجالت کشیدید. این خانم گفت چه می گویند؟ گفتم اینها می گویند شما شیعیان بعد از نماز سه مرتبه «خان الامین» می گویید.

این خانم کفشش داخل پلاستیک بود در آورد و به «وهابی» حمله کرد به زحمت ایشان را قانع کردیم که کاریت نباشد.

قضیه «خان الأمین» مال «ابن تیمیه» متوفای 728 هجری است، یعنی قبل از سال 700 این مطالب را آقایان بافتند. الحمدلله پیروزی انقلاب تمام بافته های اینها را رشته کرد.

این یکی از نکات خیلی خوبی بود که الحمد لله رب العالمین آفتاب و خورشید پشت ابر نمی ماند یک روزی هم از پشت ابر بیرون می آید. آنهایی که داستان سرایی کرده بودند و افسانه بافته بودند آبرو و حیثیتشان می رود.

نکته بعد این که ما بعد از مدت ها احساس کردیم یک نظامی تأسیس شد در این نظام، شراب فروشی ها، فاحشه خانه ها، قمار بازی ها، میکده ها و کاباره ها الحمدلله برای همیشه از بین رفت.

به جای آنها، حسینیه ها، جلسات مداحی ها، عزاداری ها و امثال اینها جایگزین شد. این هم یک نکته ای بود آنهایی که زمان رژیم گذشته را دیده بودند آنها متوجه می شوند که بنده چه عرض می کنم.

نکته دیگر این که احساس کردیم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، قانون اساسی با محوریت قرآن و اهل بیت و «مجلس شورای اسلامی» با محوریت قرآن و اهل بیت دارد تأسیس و اداره می شود همه اینها برکات این انقلاب و نظام بود.

نکته بعد این که مشکلاتی در طول چهل و پنج سال داشتیم این مشکلات کم هم نبود مشکلات شدید سیاسی، اقتصادی، بحران های سختی را مردم «ایران» پشت سر گذاشتند. این مشکلات اگر برای هر دولتی پیش می آمد در همان روزهای اول شکست می خورد و منقرض می شد.

شما ببینید در «لیبی»، «سرهنگ قذافی» به «آمریکا» اعتماد کرد سرنوشتش چه شد؟ در «مصر» بعد از انقلابی که کردند به «عربستان سعودی» و «آمریکا» اعتماد کردند چه شد؟ «صدام» با بالهای «آمریکا» و «انگلیس» پرواز می کرد نتیجه اش چه شد؟ ولی الحمد لله از روز اول این انقلاب آمد با الهام از مولا، سرور و تاج سرشان امیرالمؤمنین شعارشان این بود که:

«كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا»

همواره در برابر ستمگر خروج کنید و در کنار مظلوم از او حمایت و دفاع کنید.

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص421

الحمدلله در طول این مدت با توکل بر خدا، توسل به اهل بیت، عنایت حضرت ولی عصر همه این بحرانها پشت سر گذاشته شد.

جالب این است دیدیم مثل «قذافی» با تکیه بر غیر خدا نابود شدند از آن طرف «بشار اسد» را تمام دنیا جمع شدند از بین ببرند ولی «جمهوری اسلامی»‌ به تنهایی ایستاد گفت باید باشد.

مخالفین، دشمنان و طراحان شان همه زیر خاک رفتند و دارند کیفر می بینند ولی این آقا هنوز است. اینها می خواستند «عراق» را به جولانگاه «داعش» تبدیل کنند. الحمد لله «داعش» سرنگون شد و «حکومت عراق» هم الحمدلله سرنگون نشد.

امثال اینها زیاد داشتیم که نه تنها «جمهوری اسلامی» خودش را از توطئه «آمریکا و صهیونیسم» حفظ کرد بلکه دیگر کشورهایی را که از «نظام جمهوری اسلامی»‌ استمداد کردند شکر خدای عالم همه شان الان سرپا هستند.

حتی دولت های «عربی» که قطع رابطه کرده بودند امروز در اخبار دیدم «امارات» بعد از هفت سال قطع رابطه سفیرش را به «سوریه» اعزام کرد، یعنی ما هفت سال اشتباه و غلط کردیم.

دوستان عزیز حالا شما انقلابی باشید یا نباشید، بی تفاوت باشید یا نباشید، مسلمان باشید یا نباشید، من یک جمله خدمت شما عرض می کنم الان امنیتی که در کشور «جمهوری اسلامی ایران» است در کدام یک از کشورهای دنیا است؟

بنده در کشورهای «عربی» بودم، در «اروپا» بودم و در «آمریکا» هم بودم غالباً افراد می گفتند صبح از خانه بیرون می رویم نمی دانیم شاید در مغازه ما را به رگبار ببندند. فرزندمان را به مدرسه می فرستیم نمی دانیم آیا امروز فردی فرزندمان را به رگبار می بندد، سالم بر می گردد یا بر نمی گردد!

از این طرف مشکلات اقتصادی زیاد است واقعاً کمرشکن است ما با این مردم هستیم و با مشکلات مردم آشنا هستیم ولی این مشکل مال «ایران» نیست تمام کشورها این مشکلات را دارند. مشکل اقتصادی فقط مال ایران نیست همه جا از «آمریکا» و «اروپا» و ... گرفته مشکل دارند.

جالب است امروز کلیپی در فضای مجازی دیدم آقایی در «آلمان» زباله داخل زباله دانی دولتی می گذارد. زباله دان الکترونیکی بود این آقا کارتی داشت کارت را در محل کارت زباله دان قرار داد در زباله دان باز شد زباله هایش را داخل زباله دان انداخت گفت ما در طول سال بیست تا بیست و پنج بار می توانیم از این کارت مان استفاده کنیم اگر بیشتر از این استفاده کنیم برای ما جریمه و مالیات سنگین می آید.

حتی اینها برای این که زباله شان را در زباله دانی شهرداری بریزند کارت هوشمند دارند این بنده خدا زباله چند روز شان را جمع کرده بود که بعد از چند روز در سطل آشغال بگذارد!

همچنین حتی تلویزیون می خواهند نگاه کنند باید شارژ کنند اگر نتوانند شارژ کنند تلویزیون شان قطع می شود. آب و برق شان همه شارژی است اگر چنانچه دیر شارژ کنند برق خانه شان قطع می شود. شما ببینید آنها الان با چه مشکلاتی دارند زندگی می کنند؟

کسانی که به «اروپا»، «آمریکا»، «کانادا» و ... رفتند در فضای مجازی به اشتباه کردن افتادند. تعبیر دیگری است من به کار نمی برم، می گویند شما سر جای خودتان بمانید این که می گفتند «آمریکا»، «کانادا» و «اروپا» بهشت موعود است همه اینها دروغ است. اینجا به قدری فشار است که فشارها کمرشکن است.

لذا ما باید تلاش کنیم این مشکلات را تحمل کنیم

(فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْرًا)

به يقين با (هر) سختی آسانی است! (آری) مسلما با (هر) سختی آسانی است

سوره الشرح (94): آیات 5 و 6

خدای عالم در قرآن دو مرتبه تکرار کرده است با هر سختی راحتی، با هر ناخوشی، خوشی هم است. شعری است گمانم این شعر را در مُطول می خواندیم الان در حوزه مطول خوانده نمی شود مختصرش هم خوانده نمی شود دارد که:

«اذا ضاقت بك الدنيا ففكر في ألـــم نشرح»

نمی دانم به چه مناسبتی این را در مطول آورده بود، ولی شعر را ما از همان زمان حفظ کردیم می گوید وقتی دنیا به تو فشار آورد در سوره (أَلَمْ نَشْرَحْ) تفکری کن

اذا ضاقت بك الدنيا ففكر في ألـــم نشرح * تجد يسرين‌ بعد العسران فكرته تفرح‌

خدای عالم دو خوشی بعد از دو ناخوشی آورده است. وقتی به این دست یافتی خوشحال شو (إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْرًا) با هر سختی راحتی است. باز می گوید (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْرًا) تأکید هم دارد.

لذا ان شاءالله امیدواریم که این مشکلات به زودی حل شود، فرمایشات «امام» که سر جایش است تاریخ را هم دیدیم. تقریباً پنجاه و سه یا چهارمین سالی است که در حوزه هستیم یعنی عمر حوزوی مان از نیم قرن گذشته است، با روایات اهل بیت آشنا هستیم و با تاریخ هم آشنا هستیم.

مردم «ایران» را با مردم عصر نبی مکرم مقایسه کنید نمی خواهم با عصر امیرالمؤمنین، عصر امام حسن مجتبی و عصر ائمه بگویم نه، با عصر طلایی رسول اکرم، ببینید آیا آن وفاداری که مردم «ایران» نسبت به نظام، مرجعیت و رهبری دارند بیننا و بین ربکم، یک صدمش را مردم عصر پیغمبر به رسول اکرم داشتند یا نه؟

در محرم و صفر گذشته نزدیک به چهارده، پانزده جلسه برنامه داشتیم چرا عاشورا اتفاق افتاد؟ چه شد که پنجاه سال از رحلت نبی مکرم نگذشته بود همین صحابه، همین مسلمان ها و تابعین هنوز دوران اتباع تابعین نیامده است صحابه بعضی هایشان تا صد و پنج و صد و ده سال زنده بودند مردم جمع شدند فرزند پیغمبر را قطعه قطعه کردند و اهل بیتش را اسیر بردند.

مشکلاتی که ما در این چهل و پنج سال داشتیم شاید یک پانصدمش را مردم عصر نبوت نداشتند. ولی آنها، آن طور برخورد کردند و مردم به این شکلی دارند برخورد می کنند.

آنهایی که در «لس آنجلس آمریکا» و «لندن» نشستند برای خودشان بُلوف می زنند چنین و چنان می گویند ببینند این مردم در برابر حرفهای آنها چقدر نرمش نشان می دهند؟

اینها هر ترفندی را به کار بستند سال گذشته جنگ احزاب علیه نظام شروع کردند ولی نتیجه اش چه شد آخر شکست خوردند و به اشتباه شان پی بردند.

امیدواریم که ان شاءالله این نظام بماند و قطعاً هم این را داریم در محضر شما بینندگان عزیز عرض می کنیم قطعاً و یقیناً خواهد ماند، و بلاشک این نظام خواهد ماند تا صاحب نظام حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) بیاید و این پرچم و این نظام و این کشور دو دستی تقدیم صاحبش حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) بشود ان شاءالله.

مجری:

از خداوند طلب کنیم ان شاءالله باشیم و آن لحظه شیرین را ببینیم؛ حضرت استاد! قبل از این که بخواهیم سوال را مطرح کنیم اگر امکانش است یک مختصری از آن چیزی که جلسات گذشته مطرح شد بفرمایید.

مروری بر مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

موضوع بحثمان در رابطه با اخلاق علوی و سیره مهدوی بود که ما چه کار کنیم به آن مرحله ای برسیم که ان شاءالله حضرت تشریف آوردند ما از یاران حضرت باشیم نه از مخالفین حضرت.

نیاز هست قبل از تشریف فرمایی حضرت در خودمان این آمادگی را فراهم کنیم. وقتی حضرت آدم طبق بعضی از روایات راهی برای توبه نمی ماند آنهایی که کاری نکرده اند به قولی تکلیف شان روشن است.

برای این کار گفتیم اولاً باید تلاش کنیم اخلاق مان،‌ اخلاق علوی یعنی گناهی در عمرمان از ما سر نزند. واجبی از ما ترک نشود. اگر چنانچه گناهی از ما سر زده، اگر گناه، حق الله است، استغفار کنیم.

آخر شب، یکی دو ساعت قبل از اذان صبح بلند شویم صورت مان را به خاک بگذاریم گریه کنیم و ضجه کنیم. در روایت دارد اگر بنده ای به یاد یکی از گناهانش بیافتد و به خاطر آن گریه کند قریب به این مضمون خدای عالم می گوید ملائکه من! این بنده من به خاطر فلان گناهی که کرده دارد این طور ضجه می زند و گریه می کند شاهد باشید همه گناهان او را بخشیدم.

تلاش کنیم اگر گناهی بین ما و خدا بود از این گناهان استغفار کنیم اگر گناهانی بود که نیاز به قضا دارد مثلاً نمازمان قضا شده یا روزه مان قضا شده، زکات و خمسی ندادیم مادامی که ما اینها را انجام ندهیم اعمال مان، ما را به بالا نمی برد.

«الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج3، ص 265، ح6

«الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ المُؤْمِنِ»

بحار الأنوار(ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج79، ص303

چرا ما نماز می خوانیم این معراج برای ما حاصل نمی شود؟ نماز باید مایه پرواز ما در ملکوت باشد چرا پرواز در ملکوت برای ما ایجاد نمی شود؟

قطعاً یک گناهانی است و مادامی که این گناهان را جبران نکنیم رفتن به طرف کمال امکان پذیر نیست. امیرالمؤمنین در «دعای کمیل» می گوید خدایا آن گناهانی که مرا زمین گیر کرد و نمی گذارد پرواز کنم

«وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏؛ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص 846

خدایا این گناهانی که زنجیر به پای من کرد و بر زمین میخکوب کرده است نمی گذارد من پرواز کنم. خدایا این گناهان من را ببخش و این زنجیر را که من را به زمین بسته است این زنجیر را پاره کن و از بین ببر. اگر حق الناس است باید تلاش کنیم این حق الناس را به هر نحوی انجام بدهیم.

این که بخواهیم به آن مقامات توحید و مقامات معرفة الله برسیم که بالاترین مقام یاران حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است باید این کارها را انجام بدهیم.

بحث گذشته ما هم روی این بود یکی از کارهای مهمی که ما را به طرف خدا و ولیش نزدیک می کند از شیطان فاصله ما را بیشتر می کند و یا برای همیشه رابطه ما را با شیطان قطع می کند عبارت از اصلاح نیت است.

«إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ»

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج4، ص186، ح519- 2

نیت ها است که می تواند عمل ما را نورانی کند و به آن مقامات بالا برساند و این نیت است که می تواند ما را زمین گیر کند و نیت است که می تواند برزخ و قیامت ما را ظلمانی و تاریک کند این نیت است که می تواند برزخ، قیامت و قبر ما را نورانی کند.

لذا در مورد نیت مفصل روایاتی از ائمه (علیهم السلام)، رسول اکرم و مراجع بزرگوارمان نقل کردیم که اصلاح نیت یکی از اساسی ترین کاری است که ما باید انجام بدهیم. این خلاصه بحث گذشته بود.

مجری:

اصل نیت، اخلاص و شاخه ها و مراتب مختلفی که نیت دارد و به چه سرانجامی منجر خواهد شد و ما چه چیزی را در قیامت شاهد خواهیم بود؛ سخنانی را از حضرتعالی شنیدیم. نسبت به «معاذ ابن جبل» هم ظاهراً یک روایتی در باب اخلاص است اگر لطف بفرمایید از محضرتان استفاده می کنیم.

روایت تکان دهنده و بسیار جذاب «معاذ بن جبل» در مراحل بررسی اعمال!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

مرحوم «محمد تقی مجلسی» در «روضة المتقین» که بحث نیت را می آورد و عبارت حضرت امیر را مطرح می کند می فرماید: من به خاطر طمع در بهشت و ترس از جهنم عبادت نکردم بلکه تو را شایسته عبادت یافتم و تو را عبادت کردم و به خاطر محبت به تو من عبادت کردم. ایشان در آنجا به حدیث «معاذ ابن جبل» اشاره می کند البته یکی دو سطر بیشتر نمی ‌آورد.

کتاب «عدة الداعی» تألیف «احمد ابن فهد حلی» متوفای 841 این روایت را مفصل مطرح می کند. تلاش می کنم متن عربیش را کم بخوانم از عزیزان تقاضا می کنم حدیث «معاذ» را مقداری جدی بگیرند.

«معاذ بن جبل» می گوید روایت اخلاص را از پیغمبر شنیدم هر روز مواظب بودم که این را بخوانم حتی مراقبت من نسبت به خواندن این حدیث از قرآن خواندن من بیشتر بود.

یعنی اهتمامی که من به این حدیث داشتم احساس می کردم از اهتمامم به قرآن بیشتر در من نقش دارد. معتقد بودم که این حدیث است که می تواند قرآن خواندن من را قرآن خواندن کند.

روایت هم خواندیم شیعه و سنی دارند که بعضی وقت کسی قرآن می خواند فردای قیامت می گوید من قاری قرآن بودم می گویند بله قرآن می خواندی تا مردم تو را تشویق کنند و لذا اعمالش به خاطر نیت ناپاکش هدر می رود.

ایشان نقل می کند به «معاذ» گفتند:

«حَدِّثْنِي بِحَدِيثٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ حَفِظْتَهُ مِنْ دِقَّةِ»

روایتی برای ما بگو که از پیغمبر شنیدی و به دقت حفظ کردی.

«قَالَ نَعَمْ وَ بَكَى مُعَاذٌ»

گفت بله و گریه کرد.

 گفت در محضر پیغمبر بودم سوار بر مرکب بودیم به مسافرت می رفتیم پیغمبر فرمود:

 «یَا مُعَاذْ»

 گفتم:

 «لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ»

دوباره فرمود:

 «يَا مُعَاذُ»

گفتم:

 «لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِمَامَ الْخَيْرِ وَ نَبِيَّ الرَّحْمَةِ»

حضرت فرمود:

«أُحَدِّثُكَ شَيْئاً مَا حَدَّثَ بِهِ نَبِيٌّ أُمَّتَهُ»

من یک روایتی می خواهم امروز بگویم که هیچ پیغمبری این چنین روایتی برای امتش نگفته است.

«إِنْ حَفِظْتَهُ نَفَعَكَ عَيْشُك»‏

اگر این روایت را حفظ کردی و از این روایت مراقبت کردی، حفظ کردی نه این که کلماتش را حفظ کنیم یعنی به این روایت عمل کردی از عمرت بهره می بری و اگر نه شنیدی و مراقبت نکردی بدان فردای قیامت هیچ دلیل و حجتی پیش خدا نداری.

بعد حضرت فرمود خدای عالم ملائکه ای را آفرید قبل از این که آسمان ها را بیافریند. بعد از خلقت آسمان در هر آسمانی تعدادی ملائکه گذاشت در هر آسمانی از آسمانها ملائکه بَوّاب (دربان) گذاشت.

کار دربان چیست؟ دم در می ایستد آن کسانی که مجوز دارند راه می دهد مجوز ندارند راه نمی دهد. مثلاً فلان اداره شما می خواهید بروید یا مخصوصاً پادگان های نظامی دم در دژبان نگاه می کند می پرسد کارت دارید یا ندارید؟ کارت را نشان دادی می گوید بفرما. کارت نداری اجازه ورود نمی دهد، اگر بگویی در خانه یا ماشین جامانده می گوید برو بیاور.

می گوید در هر آسمانی ملائکه بوّاب هستند آنجا مراقب هستند اعمال بندگان می خواهد بالا برود اگر این اعمال بندگان کارت قبولی دارند رد کند بالا برود و اگر کارت قبولی ندارند اجازه نمی دهد.

مثلاً کسی به دانشگاه می خواهد برود اگر چنانچه در امتحان دانشگاه قبول نشده باشد کارت ورود ندهند نمی تواند دانشگاه برود برود در حیاط دانشگاه سرگردان است سرش را پایین می اندازد و بیرون می آید.

بعد می گوید خدای عالم در هر آسمانی ملائکه ای گذاشته این ملائکه مراقب هستند. وقتی «رقیب و عتید» اعمال ما را می نویسند یک سری ملائکه می آیند از اینها اعمال ما را می گیرند به طرف آسمان می برند که در لوح محفوظ ثبت کنند فردای قیامت به صاحبش برگردانند.

می گوید اینها بعضی وقت یک عملی از بنده را به طرف آسمان می برند که این عمل مثل نور خورشید می درخشد. وقتی به آسمان دنیا می رسد ملائکه می گویند به به یک اعمالی از این بنده آوردیم که این همه پاک و پاکیزه است این عمل را خیلی بزرگ می شمارند. ملک بوّاب (دژبان آسمان دنیا) می گوید:

«قِفُوا»

 بایستید کجا؟

«وَ اضْرِبُوا بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِهِ»

این عمل را بکوبید به صورت این بنده ای که این عمل را فرستاده است.

«أَنَا مَلَكُ الْغِيبَةِ فَمَنِ اغْتَابَ لَا أَدَعُ عَمَلَهُ يُجَاوِزُنِي إِلَى غَيْرِي أَمَرَنِي بِذَلِكَ رَبِّي»

من دژبان غیبت هستم خدا به من امر کرد هر عملی می رود صاحبش اگر غیبتی از دیگران کرده باشد نگذارم عملش به آسمانهای بعدی برسد.

دوباره فردا ملائکه حافظ اعمال می آیند اعمال اینها را می گیرند می برند از آسمان اول رد می شود این آقا اهل غیبت نبوده، به آسمان دوم می برند که می خواهد بالا برود ملک و دژبان آنجا می گوید:

«قِفُوا وَ اضْرِبُوا بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِهِ»

این عمل را به صورت صاحبش بکوبید.

چرا؟ چون این تمام اعمالی که انجام داده است به خاطر رسیدن به دنیا بوده است. روزه گرفته و نماز خوانده از خدا خواسته خدایا به خاطر روزه ام، روزی من را زیاد کن. خدایا مستأجر هستم خانه دار بشوم. مجرد هستم ازدواج کنم و ... یعنی تمام همّ و غمش از این اعمال دنیا بوده است.

 البته بعضی از ماها این را هم نداریم این را هم در نظر داشته باشیم. این که برای دنیا هم عمل کنیم این هم نداریم یا اصلاً اهل نماز و عبادت نیستیم یا اگر عبادتی می کنیم برای ما عادت شده است.

خلاصه در آسمان دوم این اعمال را با آن مَلَک بر می گردانند. تا روز بعد می آید ملائکه حافظ عمل اعمال بنده را می برند آسمان اول را رد می کنند آسمان دوم را هم رد می کنند به آسمان سوم می رسد باز مَلک دربان و بوّاب می گوید برگردانید به سر صاحبش بکوبید چرا؟

«أَنَا مَلَكُ صَاحِبِ الْكِبْرِ»

من متصدی تکبر هستم

این بنده ای که نماز و عبادت کرد نسبت به مردم تکبر می کند در مجالس مردم خودش را می گیرد، احساس می کند کسی است خدا به من دستور داده نگذارم عملش از آسمان سوم بالا برود. این بندگان خدا بر می گردند.

بعد رسول اکرم فرمود دسته چهارم، بندگانی هستند که در زمین اعمالی را انجام دادند مثل ستارگان درخشان این اعمال می درخشد. این اعمال صدای تسبیح، صدای صوم و حج می دهد. تا به آسمان چهارم می رسند آن ملک می گوید:

«قِفُوا وَ اضْرِبُوا بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِه‏ وَ بَطْنَهُ»

این عمل را به صورت و شکم صاحبش بکوبید

اینجا مقداری بیشتر شد.

«أَنَا مَلَكُ الْعُجْبِ»

من مأمور عُجب هستم

 این آقا وقتی نماز می خوانده در دلش می گفت من آدم خوبی هستم نماز می خوانم خیلی ها هستند نماز نمی خوانند. من ماه رمضان روزه می گیرم خوب است دیگران روزه هم نمی گیرند همین عُجب، انسان را بدبخت می کند.

 «امام راحل» می فرماید افرادی که اهل ریا و عجب هستند در قیامت آرزو می کنند - یادم نیست روایت است یا اجتهاد خود ایشان است - در قیامت آرزو می کنند ای کاش اهل کبائر، دزدی، قتل و عمل منافی عفت بودیم ولی اهل عجب و ریا نبودیم.

عجب و ریا مثل صدای پای مورچه در شب ظلمانی است. صدای پای مورچه در شب ظلمانی چقدر پیچیده است؟ اصلا امکان این آدم تصور و درک کند نیست. می گوید عجب و ریا هم این طوری است.

این آقا به اعمالش عجب می کرده احساس می کرده کسی است. یک دفعه این است که انسان اعمالی انجام می دهد می گوید خدایا شکر به من توفیق دادی همین توفیق دادی شاید ثوابش از خود عمل بیشتر باشد.

حتی داریم اگر کسی در نماز حضور قلب ندارد می گوید بنده اگر تعقیبات نمازش را با حضور انجام بدهد خدا این نمازش را با حضور می پذیرد. یعنی تلاش کرد حضور داشته باشد ولی شیطان می آید حواس آدم را پرت می کند.

آقای «بهجت» (رضوان الله تعالی علیه) می فرمودند نماز می خوانید هر وقت دیدید حواس تان پرت شد حواس تان آمد سریع برگردید. یعنی تمام تلاش تان را بکنید اگر اشکالی داشت شما تعقیبات خود را با حضور بخوانید.

تعقیبات با حضور قلب بود خدا این نمازتان را هم با حضور قلب می پذیرد. در تعقیبات هم دیدی حواست پرت شد یک سجده شکری به جا بیاور و بگو خدایا این نمازی که خواندم و تعقیباتی که انجام دادم عنایت تو بود. خدا به خاطر همین سجده شکر هم نماز و هم تعقیباتت را می پذیرد ما مهرباتر از خدا داریم؟

خودش دارد می گوید پیغمبر:

(نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)

بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!

سوره حجر (15): آیه 49

به بندگانم بگو من خدای مهربان، کریم و ارحم الراحمین هستم. از این بهتر؟

دسته پنجم ملائکه می روند اعمال بنده را که به جهاد رفته، نماز خوانده، بین نمازها صدقه داده و این عملش مثل خورشید می درخشد نعره می کشد یعنی به قدری عملش زیبا و سالم است صدای خوش از این عمل به گوش ملائکه می رسد.

به آسمان پنجم می رسند ملکی که دربان است می گوید:

«قِفُوا أَنَا مَلَكُ الْحَسَدِ»

من دژبان حسد هستم

«وَ اضْرِبُوا بِهَذَا الْعَمَلِ وَجْهَ صَاحِبِهِ وَ احْمِلُوهُ عَلَى عَاتِقِهِ»

این عمل را به صورتش بزنید و از گردنش هم آویزان کنید.

 در آسمان چهارم می گوید به صورت و شکمش بزنید اینجا می گوید نه از گردنش هم آویزان کنید. چون داشت حسد می کرد.

می دید اگر کسی اهل علم است می گفت چرا من اهل علم نیستم؟ حسد می کرد. اگر کسی اهل عبادت است به آنها حسد می ورزید. اگر کسی بهتر از این عمل انجام می دهد و عبادت بیشتری می کند حسد می کرد.

خلاصه می گوید این عمل را به گردنش آویزان می کنند خود این عمل،‌ صاحبش را لعنت می کند از این بهتر؟ این نماز و این روزه که اگر کسی اهل حسد بود نه تنها بالا نمی رود بلکه به گردنش می اندازند

«وَ يَلْعَنُهُ عَمَلُهُ.»

 خود عمل صاحبش را لعنت می کند.

این هم تکلیف آسمان پنجم. در آسمان ششم می گوید اینها از آسمان اول تا پنجم رد می شوند مشکلاتی که بود این عبد نداشته به آسمان ششم که می رسند ملک می گوید بایستید کجا؟ این عمل را به صورت و چشمان صاحبش بکوبید تا چشمانش کور بشود. چرا؟

«لِأَنَّ صَاحِبَهُ لَمْ يَرْحَمْ شَيْئاً إِذَا أَصَابَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ ذَنْبٌ لِلْآخِرَةِ أَوْ ضُرٌّ فِي الدُّنْيَا»

این بنده اهل ترحم نبود اگر می دید یک کسی به خاطر یک گناهی گرفتار شد فرزندش را از دست داده مصیبتی برایش پیش آمد شماتت می کرد. ببین فلانی ورشکست شد می دانستم این آدم ورشکست می شود. خوب رعایت نکردی حق خدا را ندادی که ورشکست شدی.

می گوید آقا فرزندت بیمار شد تو اهل گناه هستی، فلان بیماری را گرفتی مقداری عملت را خوب و اصلاح کن اهل شماتت است.

در آسمان ششم غیبت، حسد و مسائل دیگر را رد کرده است ولی این آقا اهل شماتت است این هم داشته باشید رسول اکرم فرمود هر کس برادر دینیش را شماتت کند خودش به آن گرفتار می شود.

این سنت الهی است شما هر کسی را شماتت کردید بدانید یک روزی همین مصیبت و مشکل برای تو خواهد آمد دیگران شماتت کنند یا نکنند.

«وَ مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِشَيْ‏ءٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَرْكَبَهُ.»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص356، بَابُ التَّعْيِير،  ح2

اگر تعییر کند و به برادر مؤمنش طعنه بزند خدای عالم رسوا می کند ولو در درون خانه اش به دست زن و بچه اش او را رسوا می کند خیلی مهم است. این هم تکلیف آسمان ششم.

به آسمان هفتم می رسیم که آخرین آسمان است آنجا اعمال را می برند به قدری این اعمال پاک است صدایی مثل رعد و برق دارد نوری مثل نور برق دارد. سه هزار مَلک این عمل را استقبال می کنند تا به آسمان هفتم می رسند.

ملکی که آنجا است می گوید بایستید این را به صورت صاحبش بزنید

«أَنَا مَلَكُ الْحِجَابِ أَحْجُبُ كُلَّ عَمَلٍ لَيْسَ لِلَّهِ»

به سرش بکوبید این عمل را انجام داده خالص برای خدا نبوده است.

اینجا مهم است تمام آن مراحل را گذرانده است ولی نیت، نیت پاکی نبود یک دفعه نیت کرده به بهشت برود. نیت کرده به جهنم نرود. نیت کرده برای این که خدایا من بنده خوبی باشم نماز می خوانم.

یک دفعه این که برای حباً لله نخوانده است خدایا برای این که تو از من راضی بشوی نخوانده است؛ چون اخلاص نداشته و تلاش می کرده با این نمازها مردم بگویند آدم خوبی است اهل عبادت، نماز و روزه است.

می گوید خدای عالم به من گفت اگر عملی خالص برای خدا نباشد نگذارم بالا برود. می گوید بعد از این که آسمان هفتم تمام شد ملائکه می آیند اعمال بنده را می برند این عمل از هفت آسمان رد می شود مشکلاتی که در این هفت آسمان بوده نیست.

نماز خیلی نورانی، زکات خوب، روزه، حج و اخلاق خوب ملائکه این عمل را مشایعت می کنند تا به محضر خداوند (عرش الهی) می رسد یعنی هفت آسمان را رد کرده است. خدای عالم می فرماید:

«أَنْتُمْ حَفَظَةُ عَمَلِ عَبْدِي أَنَا رَقِيبٌ عَلَى مَا فِي نَفْسِهِ»

ای ملائکه شما حافظ عمل عبد من بودید. یک چیزی در دلش بود شما متوجه نشدید من متوجه شدم می دانم در دلش چه گذشت!

 در «دعای کمیل» هم یک تعبیری دارد:

«وَ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِيَ عَنْهُم‏»

خدایا هر عملی انجام دادم ملائکه آنها را حفظ می کنند و فردای قیامت اعضا و جوارح من شهادت می دهند.

خدایا ملائکه ای را مأمور کردی تمام اعمال من را حفظ کنند و جوارح من فردا شهادت خواهند داد ولی بالاتر از این، خودت مراقب اعمال من بودی.

یک چیزهایی ملائکه نتوانستند، از گوشه دل من گذشت با خبر بشوند ولی آن که شاهد است و می داند تَه دل من چه بود تو می دانی. «وَ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيَّ مِنْ وَرَائِهِمْ» خدایا تو بالاتر از این ها مراقب اعمال من هستی!

«وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِيَ»، خدایا چیزی از اعمال من بود ملائکه نتوانستند اینها را حفظ کنند اطلاع پیدا نکردند مخفی ماند ولی تو آن را که به ملائکه مخفی ماند خودت آن را می دانی. (خیلی عجیب است).

در اینجا هم خدای عالم می گوید ملائکه شما این عمل بنده را حفظ کردید و من فراتر از شما مراقب عمل بنده ام بودم. بنده ام عملش را خالص برای من نکرد

«عَلَيْهِ لَعْنَتِي»

لعنت من بر این بنده باد

«فَيَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عَلَيْهِ لَعْنَتُكَ وَ لَعْنَتُنَا»

 ملائکه هم می گویندخدایا لعنت تو و لعنت ما هم بر این بنده باد.

«قَالَ ثُمَّ بَكَى مُعَاذٌ قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَعْمَلُ وَ أُخْلِصُ فِيهِ»

 وقتی روایت به اینجا رسید «معاذ» می گوید من گریه کردم گفتم یا رسول الله! چه عمل و اخلاصی؟ چه کار کنیم این طور که شما دارید می گویید ما بیچاره و بدبخت هستیم.

حضرت فرمود «معاذ» در مسائل یقین به پیغمبرت اقتدا کن گفتم آقا جان شما کجا و ما کجا؟ رسول اکرم فرمود:

«يَا مُعَاذُ فَاقْطَعْ لِسَانَكَ عَنْ إِخْوَانِكَ»

زبانت را حفظ کن!

یکی از عرفا تعبیری دارد می گوید زبان دریچه بهشت و جهنم است. این زبان شما را به جهنم می برد و این زبان شما را به بهشت می برد.

 لذا هر روز اعضا و جوارح مان از این زبان به خدا شکایت می کنند. می گویند خدایا این زبان با این گزندگیش، گناهش، غیبتش و دروغ گفتنش یعنی نود درصد گناهان مان مال زبان ما است.

در روایت داریم - این را در کتاب «سیر و سلوک - سید بحر العلوم» دیدم - می فرماید در معراج رسول اکرم نشسته بود انبیاء اولوالعزم هم بودند بنا شد هر کدام از پیامبران حرفی بزنند حضرت نوح گفت هر کس به فلان کار را کند به همه شریعت من عمل کرد.

حضرت ابراهیم گفت هر کس فلان کار را کند به همه شریعت من عمل کرد. حضرت موسی و حضرت عیسی هر کدام گفتند اگر کسی همچنین کاری کند به همه شریعت من عمل کرده است.

نوبت به رسول اکرم رسید حضرت فرمود هر کس مراقب زبانش باشد به تمام شریعت من عمل کرده است!

می گویند مرحوم آقای «دولابی» هفت، هشت سال آخر عمرش اصلاً حرف نمی زد جز مواردی که احساس می کرد لازم و واجب است.

در روایت داریم اگر حرف زدن نقره باشد سکوت طلا است. لذا بزرگان می گویند راه رسیدن به خدا و امام زمان سه چیز است. کم حرف زدن، کم خوابیدن و کم خوردن!

«إِذَا أَرَادَ اللَّهُ صَلَاحَ عَبْدٍ أَلْهَمَهُ قِلَّةَ الْكَلَامِ وَ قِلَّةَ الطَّعَامِ وَ قِلَّةَ الْمَنَامِ»

عيون الحكم و المواعظ( لليثي)؛ نويسنده: ليثى واسطى، على بن محمد، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، ناشر: دار الحديث‏، قم: 1376ش، ص132

کم حرف زدن، کم خوابیدن و کم خوردن این سه رمز است. اگر خدا همچنین توفیقی به شما داده است کم می خوابید البته خوابیدن به طبیعت انسان بستگی دارد بعضی ها با سه ساعت خواب سیر می شوند.

بعضی ها هستند شاید با هفت ساعت هم سیر نشوند. ولی اگر به جای هفت ساعت طبیعی سیستم بدنش است، نُه ساعت نخوابد. با پنج ساعت واقعاً نیاز خوابش بر طرف بشود دیگر شش ساعت نمی خوابد. عرض کردم این به وضع مزاجی هر کس بستگی دارد.

ولی کم خوردن در روایت داریم خدای عالم دشمن می دارد آن کسی را که شکمش را پر کرده است. می گوید غذا می خورید قبل از این که سیر بشوید از غذا دست بر دارید. قبل از آن که گرسنگی بر شما غلبه کند احساس گرسنگی نکردید غذا نخورید.

این سه را هر کس عمل کرد به جایی رسیده اگر عمل نکرد هر چه به دهانش آمد گفت، هر طور خواست خورد به قولی انسان وقتی غذا می خورد باید به قدری بخورد وقتی سوال کردند چه خوردی با انگشتش در بیاورد بگوید این را خوردم!

کسی به جلسه ولیمه رفته بود سه بشقاب غذا خورد به پسرش گفت دیگر نمی توانم حرکت کنم من را وارونه پشت کن. در حال رفتن چشمش به ستاره ها افتاد گفت چرا ستاره ها برق می زنند گفت گمان کنم آنجا مجلس شادی است گفت پسرم می شود من را به آنجا ببری یک سری آنجا هم بخورم! بعضی ها این شکلی هستند.

کسی که با شکم پر می خواهد نماز بخواند حضور قلب پیدا نمی کند. شکم درد نمی گذارد یا می خواهد به رکوع یا سجده برود می بیند شکم پر است فشار می آورد به فکر این است سریع از رکوع یا سجده بلند شود تا اذیت نشود.

حضرت فرمود:

«فَاقْطَعْ لِسَانَكَ عَنْ إِخْوَانِكَ وَ عَنْ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ وَ لْتَكُنْ ذُنُوبُكَ عَلَيْكَ لَا تُحَمِّلْهَا عَلَى إِخْوَانِكَ»

گناه می کنی نگو دیگران باعث شدند، بچه باعث شد من فلان گناه را کردم، خانم اگر تو فلان حرف را نزده بودی من فلان گناه را نمی کردم، نه، شما مسئول زبان و عمل خودت هستی.

«وَ لَا تُزَكِّ نَفْسَكَ بِتَذْمِيمِ إِخْوَانِكَ»

با مذمت کردن دیگران نیا خودت را بالا ببر و تعریف کن.

من آدم خوبی هستم ولی فلانی آدم بدی است. من فلان کار را کردم فلانی همچنین کاری نمی کند. خودت را با این وضعت بدبخت می کنی.

«وَ لَا تَرْفَعْ نَفْسَكَ بِوَضْعِ إِخْوَانِكَ»، خودت را بالا نبر با این که دیگران را بخواهی پایین ببری. تلاش کن دنیا را در آخرت دخالت نده. تلاش کن زبانت دیگران را نگزد با بد اخلاقیت مردم را نرنجان. اگر در یک مجلسی هستی با کسی در گوشی حرف نزن.

حضرت این مطالب را به «معاذ ابن جبل» گفت. راوی می گوید:

«وَ مَا رَأَيْتُ مُعَاذاً يُكْثِرُ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ كَمَا يُكْثِرُ تِلَاوَةَ هَذَا الْحَدِيثِ.»

راوی می گوید می دیدیم «معاذ» هر روز بیش از قرآن این حدیث را قرائت می کند.

عدة الداعي و نجاح الساعي‏؛ نويسنده: ابن فهد حلى، احمد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 841 ق‏)، محقق / مصحح: موحدى قمى، احمد، ناشر: دار الكتب الإسلامي‏، 1407ق، ص242 تا 244

اگر نیم ساعت قرآن می خواند یک ساعت هم این حدیث را می خواند و تکرار می کند.

هدیه فوق العاده ارزشمند استاد «حسینی قزوینی»!

یک جمله ای هم برای عاشقان امام حسین بگویم حسین جان تو چه بودی؟ یادم نمی رود یک روز، روضه« آیت الله العظمی نجفی مرعشی» بودیم این روایت را مرحوم «آقا شیخ حسن نوری» برادر آیت الله العظمی «نوری» در منبر گفت مجلس خیلی منقلب شد.

ایشان خلاصه روایت «معاذ» را گفت یادم نیست این مثال را ایشان زد یا نزد. این را دوستان دقت کنند در پلیس راه، مأمورین مراقب هستند بعضی ها از گواهینامه و اسناد ماشین سوال می کنند؛ ولی یک دفعه مأمورین چشم شان به ماشین می افتد می بینند فرمانده مافوقشان است نه تنها از او گواهینامه نمی خواهند عقب بر می گردند احترام نظامی می گذارند.

یا اگر متوجه شوند سرنشین ماشین فلان فرماندار، فلان استاندار، فلان وزیر یا رئیس جمهور است نه تنها نزدیک نمی شوند مقداری با فاصله می ایستند تا این شخصیت برود و احترام نظامی کامل می گذارند.

در روایت داریم ملائکه اعمال بندگان را به این شکل مراقبت می کنند اگر حسد داشته باشد، غیبتی داشته باشد و... او را کنترل می کنند.

در روایت دارد اگر بنده ای به ترتبت امام حسین در نمازش سجده کند وقتی در آسمانها می رود ملائکه می بینند این نماز بوی امام حسین می دهد رنگ امام حسین گرفته همه کنار می روند احترام نظامی می کنند این نماز می رود تا به محضر خدا می رسد. حسین جان تو چه کردی که خدای عالم این عنایت را در حق تو کرده است؟!

 ولذا به همه بینندگان عزیز توصیه می کنم تربت خالص امام حسین را پیدا کنند نماز بدون تربت امام حسین نخوانند. این شاید یک هدیه ای از من به همه بینندگان عزیز در ایام رجب و ایام ولادت آقا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، ولادت آقا امام جواد، مبعث رسول اکرم باشد.

امیدواریم ان شاءالله هدیه کوچکی به همه عزیزان مان باشد ان شاءالله در هر کجا هستند با تربت امام حسین نماز بخوانند.

اصلا تربت امام حسین در جیب آدم باشد این تربت انسان را از بلیات حفظ می کند. امام حسین همه چیزش را در راه خدا داد همسر، فرزندان، برادران و اصحابش را.

و خودش هم همان لحظه ای که در گودی قتلگاه یکی با شمشیر می زند یکی با نیزه می زند یکی چوب می زند در همان حال می گوید خدایا رضایت تو رضای من است. نه اینکه رضایت تو رضای من است. به خواهر مکرمه اش وقتی طعنه می زنند می گوید:

«مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا»

اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى‏؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: جهان‏، تهران: 1348 ش، ص160

«وَ ما رأیتُ الا جمیلا» وقتی این مصیبت سنگینی که در عالم هستی همچنین مصیبتی اتفاق نیفتاده است.

«جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِيبَتُكَ فِي السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ السَّمَاوَات‏»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏؛ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص 774

حسین جان این مصیبت تو بر تمام آسمانیان و زمینیان گران شد، با همه این حال امام حسین می گوید «رضاکَ رضای» خواهر مکرمه اش می گوید: «وَ ما رأیتُ الا جمیلا».

اگر تربت امام حسین همچنین خاصیتی دارد وقتی امام حسین همه چیزش در راه خدا داد خدا هم همه چیزش را در اختیار حسین قرار داده است.

خوابی که یکی از اولیاء الله دیدند که من به ایشان خیلی ایمان دارم می گوید در خواب یا مکاشفه دیدم مردم در صف هستند قیامت بر پا است امیرالمؤمنین از اینها حساب می کشد مو از ماست می کشد. فلان روز، فلان کار و فلان کار را انجام دادی، بعد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) گفت حسین جان شما به اینها برس بروم تجدید وضو کنم.

می گوید امیرالمؤمنین رفت امام حسین گفت سریع همه به بهشت بروید، امیرالمؤمنین آمد دید هیچ کس نیست فرمودند چه شد؟ به ایشان گفتند امام حسین گفت همه به بهشت بروید. امیرالمؤمنین فرمودند حسین است دیگر!

 امام صادق مریض می شود، امام هادی مریض می شود، یکی از «مدینه» و یکی از «سامراء» کسی را می فرستند به تحت قبه امام حسین برود برای شان دعا کند.

اعتراض می کنند آقا جان شما حجت خدا هستید، پاسخ داد خدای عالم به خاطر شهادت امام حسین اجابت تحت قبه را فقط منحصر به امام حسین کرده است.

پیغمبر جد امام حسین است امیرالمؤمنین پدر امام حسین است زهرا جان، مادر جان  امام حسین است. خوردن خاک قبرشان حرام و خلاف شرع است. ولی خوردن تربت امام حسین نه تنها حرام نیست مایه شفا هم است!

خوشا آنهایی که در دنیا زندگی شان را با زندگی امام حسین پیوند زدند. خوشا به حال آنهایی که روزی از عمرشان نگذشت که گریه ای برای حسین نکرده باشند.

 «علامه امینی»‌ فرمود من از «الغدیر» چیزی ندیدم فقط گریه برای امام حسین و زیارت کربلا، بازار این دو آن جا خیلی رونق دارد.

مجری:

چقدر زیبا و دلچسب. حقیقتاً قبل از این که سخنان انتهایی را بشنویم آدم به تلاطم می افتد قرار است به هر عملی به این شکل نگاه بشود کجا امید دارد و کجا راه چاره دارد! راه چاره همین است که شنیدیم.

ان شاءالله بتوانیم خوب متوسل بشویم قدر بدانیم این نعمتی که در اختیارمان قرار داده شده است و بتوانیم خودمان را رنگ و بوی خدایی بدهیم با حسینی شدنمان و با داشتن این مراتب و درجات - همان طور حضرت استاد اشاره فرمودند - بتوانیم اینها را به دست بیاوریم و شفیع خودمان قرار بدهیم.

حضرت استاد واقعا از فرمایشاتتان لذت بردیم هرچقدر هم بگوییم باز کم گفتیم. مطالب زیاد است از آن طرف تلفن های عزیزان بیننده هم است اگر صلاح بدانید بدون فوت وقت مستقیم سراغ تلفن ها برویم.

تماس بینندگان برنامه:

بیننده: (آقای عساکره از خوزستان – شیعه)

یا فاطمه زهرا، سلام علیکم ورحمة الله، حضرت آیت الله حسینی قزوینی من امشب می خواهم بحثم را با شما ادامه بدهم نه با آقای «مرعشی» لطفاً آقای «مرعشی» وسط حرف بنده نپرند سعی می کنم خیلی مختصر و مفید باشد.

مجری:

چون نمی خواهم وسط حرف شما بپرم عذرخواهی می کنم همین الان بگویم ما اینجا بنا بر مباحثه نداریم سوال تان را بپرسید عزیزان زیادی پشت خط هستند.

بیننده:

فقط دو دقیقه اجازه بدهید. در کتاب «کنز الدقائق» مال آقای «العالم العارف المیرزا محمد المشهدی»، جلد 2، صفحه 240 روایتی را «وفی کمال الدین وتمام النعمة» اینجا روایت می کند آقای «مشهدی» می گوید: «واعلم أن هذا الخبر یدل علی کفر اهل السنة ... »، آقای «مشهدی» تمام اهل سنت را تکفیر کرده است چاپش هم مال مؤسسه نشر اسلامی است. شما از این مطلب خبر دارید؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در جلد 2، صفحه 240 این کتاب، همچنین مطلبی که شما می فرمایید نیست. دو تا کلمه اش را بگویید سرچ کنم

بیننده:

«وأعلم ان هذا الخبر یدل بصریحة علی کفر اهل السنة»، آقای قزوینی سید بزرگوار! تمام اهل سنت این جا تکفیر شدند شکی در آن نیست.

مجری:

آقای «عساکره»‌ دو دقیقه تان تمام شد، افراد دیگری پشت خط هستند سوال شما واضح است چند بار هم همین سوال را مطرح کردید و پاسخ را هم گرفتید.

بیننده:

«کنز الدقائق» با تحقیق «حسین درگاهی» موسسه طبع وزارت ارشاد، در صفحه 231 دقیقاً این مطلب حذف شده است چرا؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

برادر بزرگوارم روایات متعدد داریم که رسول اکرم فرمود:

«مَنْ أَنْكَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ أَنْكَرَنِي فَقَدْ أَنْكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‏»

هر کس یکی از ائمه را انکار کند مثل این که من را انکار کرده است...

كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏1، ص 262

روایات متعدد داریم همه آوردند روی این حرف هم هستیم ولی بحث سر این است «مَنْ أنکرَ عَنْ علمٍ» خیلی از روایت قید زیده است «مَنْ انکرهم وجحدهم» جحَدَ یعنی انکار عن علمٍ یعنی یقین دارد امیرالمؤمنین حق است ولی انکار می کند یقین دارد حضرت مهدی حق است و انکار می کند.

فرقی نمی کند سنی باشد، شیعه باشد، مسیحی باشد، یهودی باشد و زرتشتی باشد یقین کند علی (سلام الله علیه) حق است و انکار کند قطعاً همچنین آدمی کافر است.

لازم نیست «کنز الدقائق» گفته باشد. ما هم داریم می گوییم خدا، پیغمبر و ائمه هم می گوید اگر کسی علم و یقین داشت که اینها امام به حق هستند ولی با این حال انکار کرد

(وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ)

و آن را از روي ظلم و سرکشي انکار کردند.

سور نمل (27): آیه 14

چیز مهمی نیست حالا فلان جا حذف کردند یا حذف نکردند چه بسا موقع تایپ کردن خودمان یک صفحه می نویسیم بعد نگاه می کنیم چقدر مطالب حذف شده است. یک پیامک سه سطری می دهیم بعد از این که پیامک رفت بعضی وقت آدم می بیند در همین پیامک سه سطر دو سه تا غلط داشته است.

مجری:

سیر سوالات هم آقای «عساکره» از باب این که همیشه تماس می گیرید بدون تعارف این مایه خوشحالی برای ما است؛ اما از آن طرف سوال های مهم تر و جدیدتر باشد یعنی سِیر سوال های حضرتعالی معمولاً یک سِیر واحد است و مطلب واحدی را دنبال می کنید آن چنان ثمره خاصی بر آن مترتب نیست.

آقای «محمدی» از «اصفهان» بفرمایید

بیننده: (آقای محمدی از اصفهان – شیعه)

سلام عرض می کنم خدمت مجری محترم و استاد ارجمند وقت شما بخیر. خداوند شما را حفظ کند من از خوبی برنامه شما صحبت نمی کنم (آن را که عیان است چه حاجت به بیان است)

من حدیثی را در یکی از برنامه خواندم یکی از برادران بسیار فهیم اهل سنت گفت اگر این حدیث را از کتاب «شواهد التنزیل حسکانی» بیاورید دست شما را می بوسم.

البته این حدیث ما از یک کتاب دیگر بود. با این حال گفتم احادیثی که در کتاب های مهم اهل سنت است گاهی چنان گویا است که لازم نیست تابلوی مان را عوض کنیم و به این صورت وقت برنامه را بگیریم.

عذر خواهی می کنم شوخی می کردند موقع جنگ می گفتند می خواهد شهری را بمباران کنند، مردم شهر تابلوی شهر را برداشتند یک تابلوی دیگر زدند تا مشکلی ایجاد نشود!

حالا این یا زهرا گفتن این آقا مقداری ما را ناراحت می کند ما زیر پرچم یا زهرا باید راست بگوییم. اجازه بدهید حدیثی بخوانم که جواب این دوست مان هم باشد از کتاب «شواهد التنزیل حسکانی» اگر شما صلاح می دانید توضیح بفرمایید. «شواهد التنزیل»، جلد 1، صفحه 77

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ اهْتَدُوا بِالشَّمْسِ، فَإِذَا غَابَ الشَّمْسُ فَاهْتَدُوا بِالْقَمَرِ، فَإِذَا غَابَ الْقَمَرُ فَاهْتَدُوا بِالزُّهَرَةِ، فَإِذَا غَابَتِ الزُّهَرَةُ فَاهْتَدُوا بِالْفَرْقَدَيْنِ. فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الشَّمْسُ وَ مَا الْقَمَرُ- وَ مَا الزُّهَرَةُ وَ مَا الْفَرْقَدَانِ قَالَ: الشَّمْسُ أَنَا، وَ الْقَمَرُ عَلِيٌّ وَ الزُّهَرَةُ فَاطِمَةُ، وَ الْفَرْقَدَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ علیه السلام»

شواهد التنزيل لقواعد التفضيل؛ تأليف: عبيد الله بن أحمد المعروف بالحاكم الحسكاني، تحقيق وتعليق: الشيخ محمد باقر المحمودي؛ مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامي مجمع أحياء الثقافة الاسلامية، 1411 ه‍ - 1990م، ج1، ص77

سندش را برادران قبول دارند سه آیه در قرآن داریم و شاید هم بیشتر:

(وَمَنْ لَمْ يحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ)

و آنها که به احکامي که خدا نازل کرده حکم نمي‌کنند، کافرند.

سوره مائده (5): آیه 44

 (وَمَنْ لَمْ يحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ)

و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است.

سوره مائده (5): آیه 45

(وَمَنْ لَمْ يحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)

کساني که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمي‌کنند، فاسقند.

سوره مائده (5): آیه 47

این سه آیه قرآن را می خواهند چه کار کنند؟ چون طبق این حدیث که مربوط به کتب آقایان اهل سنت است کسانی که ولایت امیرالمؤمنین را نپذیرفتند حکم (بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ) نکردند. وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین، خدا حافظ شما.

مجری:

خیلی ممنون جناب اقای «محمدی» از «اصفهان» که بسیار عالی و متقن کلام شان دقیق بود. اگر توضیحی است از حضرت استاد طلب می کنیم و ان شاءالله می شنویم. بیننده بعدی جناب آقای «بهادری» از «کرج» بفرمایید

بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)

بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب آقای مرعشی دو سید بزرگوار! حضرت آقا، آقایان علمای عامه می گویند تمام صحابه عادل هستند.

این اعتقاد را هم دارند می گویند تمام آن کسانی که در واقعه «حدیبیه» و در «بیعت رضوان» حضور داشتند عدول و «رضی الله عنه» هستند و خدا از آنها راضی است. ما سوال داریم سوره نساء آیه 93 می فرماید:

(وَمَنْ يقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا)

و هر کس، فرد با ايمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن می ‌ماند؛ و خداوند بر او غضب می ‌کند؛ و او را از رحمتش دور می ‌سازد؛ و عذاب عظيمی برای او آماده ساخته است.

سوره نساء (4): آیه 93

هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازاتش آتش جهنم است حالا آقایان به ما بگویند جناب خلیفه سوم مؤمن و مسلم است درست؛ اعتقاد اینها این است آقای «عبد الرحمن عدیس بلوی» که قاتل خلیفه بوده باید مشمول عذاب الهی باشد کسی که مشمول عذاب خدا باشد نمی تواند مشمول رضای الهی باشد چون رضا و غضب یک جا جمع نمی شوند!

یا باید بگویند جناب عثمان مؤمن و مسلم نیست و کشتن عثمان به وسیله «عبد الرحمن عدیس بلوی» او را از دایره ایمان و از مجموعه کسانی که مشمول مرضی رضای حق متعال هستند خارج نمی کند. کدام را باید به ما بگویند؟

حتماً نمی توانند بگویند خلیفه سوم شان مسلمان و مؤمن نبوده اگر چنین گفتند پس «عبد الرحمن ابن عدیس» که جز بیعت کنندگان «بیعت رضوان» است او مورد سخط و عذاب خدا می شود. بنابراین عمومیتی که آقایان برای هزار و چهارصد نفر درست کردند که همه آنها بهشتی و عادل هستند صد در صد مردود است.

مثلاً «ابو العادیة» یا «یسار ابن سعد» یا «سَبو» این شخص قاتل «عمار یاسر» است یا نیست؟ به آن هم افتخار می کردند، مثلاً وقتی خدمت معاویه یا دیگران می رسید می گفت «قاتلُ عمارُ من باب» یعنی قاتل «عمار» پشت در است اجازه دهید داخل شود. به شهادت مورخین در «بیعت رضوان» هم حضور داشته حالا به ما بگویند این روایات رسول اکرم:

«عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص172، ح436

آیا می شود کسی جزء بیعت کنندگان «بیعت رضوان» و باغی هم باشد؟ مثلاً یک روایتی از «عبد الله ابن عمر» در «مستدرک»، جلد 3، صفحه 368 آوردند؛‌ «کنز العمال»، جلد 6، صفحه 184؛ «طبقات ابن سعد»، جلد 3، صفحه 180؛ «سیره ابن هشام»،‌ جلد 2، صفحه 116 جالب است که خود «ابو العادیة» نقل کرده است قاتل «عمار» در آتش جهنم است.

«ذهبی» در «میزان الإعتدال»؛ «ابن حجر عسقلانی» در «لسان المیزان» آورده است آیا باید بپذیریم که قاتل «عمار» در آتش است یا با عمومیتی که همه بیعت کنندگان رضوان اینها اعتقاد دارند سازگاری ندارد کدام را بگوییم؟

این روایت از «عبد الله ابن عمر» دروغ است پس روایتی که «عبد الله ابن عمر» نقل کرده است شما نمی توانید بگویید دروغ است کدام را می خواهند بگویند؟

این را می توانند به ما جواب بدهند؟ پس عمومیتی که برای هزار و چهارصد نفر درست کردند به نظر ما شیعیان مردود است «والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

طیب الله احسنت، جزاک الله خیرا ان شاء الله

مجری:

طیب الله تشکر می کنیم از آقای «بهادری» عزیز! فرصت مان به اتمام رسیده عزیزان بیننده ای که پشت خط هستند از آنها هم عذر خواهی می کنیم متأسفانه فرصت نشد تا بخواهیم تماس هایشان را پاسخ بدهیم ان شاءالله در جلسات آینده صدای شان را خواهیم شنید. حضرت استاد اگر نکته ای است بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

از همه دوستان تشکر می کنم. جناب آقای ‌«محمدی» غیر از این آدرسی که ایشان دادند در «شواهد التنزیل» است علمای شیعه مانند «حسن ابن سلیمان حلی» در «المحتضر»، صفحه 244 این روایت را آورده است و کتب دیگر هم این عبارت را آوردند. مسئله خیلی واضح و روشن است.

ولی این عزیزمان که از «خوزستان» تماس می گیرند اولاً تشکر می کنیم تماس می گیرند. ایشان این همه دنبال تحریف در کتب شیعه است لطف کنند سه چهار تحریف در کتب اهل سنت را هم بیاورند چرا همه اش این طرفی است؟

آقای «عساکره» شما فقط به یک طرف غش می کنید این درست نیست یعنی:

همی لا تقنطوا خوانی عزیزم* دلا یا ویلنا هم خواندنی بی

حدیث که در کتاب «صحیح مسلم» است:

«فلما تُوُفِّيَ رسول اللَّهِ قال أبو بَكْرٍ أنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ثُمَّ تُوُفِّيَ أبو بَكْرٍ وأنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ وَوَلِيُّ أبي بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي؛ ج3، ص 1378، ح 1757

«صحیح بخاری» می آید به جای «كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا» «کذا وکذا» می گذارد. «طبری» می گوید حدیث دار را که پیغمبر فرمود:

«إن هذا أخي ووصي وخليفتي فيكم فاسمعو له وأطيعوا»

تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج1، ص542

«طبری» در تاریخش می ‌آورد در تفسیرش تحریف می کند کذا و کذا می گذارد.

«وقد أمرني الله أن أدعوكم إليه فأيكم يؤازرني على هذا الأمر على أن يكون أخي وكذ وكذا»

جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج19، ص122

آقای «عساکره» دو سه تا از آنها هم بیاورید چرا فقط همه اش فقط روی تصنیفات کتب شیعه هستید؟ اگر واقعاً آدم منصفی هستید ان شاءالله منصف هم هستید مقداری هم از آن طرف و هم از این طرف بزنید تا مردم احساس کنند حضرتعالی آدم منصفی هستید!

مجری:

حالا به جای این اذکار ابتدایی که در ابتدای صحبتشان دارند که اذکار خوبی هم است اما در عمل این طور نشان بدهید بهتر است.

حضرت استاد از محضرتان تشکر می کنیم خیلی استفاده کردیم. همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب هم همراه ما بودید تا دیدار آینده خدا نگهدار!


اخلاق علوی سیره مهدوی>

اخلاق علوی سیره مهدوی انقلاب اسلامی امنیت عصر نبوی نیت اخلاص اعمال انسان رَقِیبٌ عَتِیدٌ اعمال دنیوی عجب و ریا حضور قلب مراقبت