سایر قسمت ها
تاریخ بدون روتوش _ جایگاه زنان در دربار هخامنشی با محوریت همسران

قسمت صد و بیست و سوم برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی استاد حسینی
- جایگاه زنان در دربار هخامنشی
- جایگاه همسر شاه هخامنشی
- چند همسری شاهان هخامنشی
- ازدواج‌های سیاسی شاهان هخامنشی با زنان پارسی
- رویکرد ماریا بروسیوس در پرداختن به زنان هخامنشی و اجتناب او از بیان حقیقت


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش

تاریخ: 28/ 09/ 140۳

استاد: آقای حسینی

قسمت:123

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

استاد: حسینی

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شما بیننده چهل و هشتمین قسمت از فصل سوم و صد و بیست و سومین قسمت به صورت کلی از سلسله برنامه های تاریخ بدون روتوش را ملاحظه می‌فرمایید و می‌دانید که در این برنامه ها ما به دنبال این هستیم با عبور و گذار از برهه ‌ها و دوره‌های مختلف تاریخ آن بخش‌هایی را که احساس می‌کنیم روتوش شده است و واقعیت گفته نشده است یا پنهان شده است یا اصلا مخالفش گفته شده است را بازگو کنیم برای اینکه معتقد هستیم حقیقت را باید گفت در چارچوب خودش البته و تاریخ را اگر ما غیر واقعی تصور کنیم از آن واقعیت و حقیقت خودش هر چقدر فاصله بگیرد با نزدیک شدند به اسطوره دیگر اصلا قابلیت این را ندارد که بخواهیم از آن عبرت بگیریم یا درس بگیریم از این تاریخ.

 در قسمت‌های گذشته بعد از اینکه فصل سوم آمدیم رسیدیم به میانه دوره پادشاهی شاهان هخامنشی عرض کردیم که چند موضوع را ما با شما مطرح کنیم و این موضوعاتی که منحصر به یک یا دو شاه هخامنشی نیست به صورت کلی در مورد دوره هخامنشیان است رسیدیم به بحث زنان یعنی قبلش آمدیم موضوعات دیگر را گفتیم بحث برده داری در زمان هخامنشیان را گفتیم بحث آن اتفاقاتی که می افتاده است در دربار را در خصوص برخی از پسران این ها مطرح کردیم با شما البته خیلی سر بسته بیان کردیم، که چه اتفاقاتی افتاده و آمدیم در موضوع زنان رسیدیم به اینکه خوب در دوره هخامنشیان این را نگه دارم اینجا یک نکته‌ای را بگویم ببینید قبل از اینکه ما کلاً این موارد را مطرح کنیم آمدیم تاریخ یونان را گفتیم یک نگاهی به تاریخ یونان و آن دوره طلایی یونان داشتیم در موارد مختلف چند قسمت در موردشان صحبت کردیم و بحث کردیم و آنجا گفتیم یونانی که تبار اروپایی ها به آن ها منتسب است و ریشه تمدنی‌ شان را از آنجا می دانند این یونان چه وضعیت وخیم و بدی در همان زمان داشته است آنجا دیگر بدتر روتوش شده است آنجا دیگر بسیار عجیب با واقعیت فاصله دارد آن چیزی که ادعا می‌کنند و تحت عنوان معجزه یونانی از آن یاد می‌کنند ما آمدیم بحث مقام زن را هم در آنجا گفتیم خیلی واضح و خیلی صریح گفتیم که خیلی وضعیت افتضاح بوده است.

 اینکه ما مقام زن در دوره هخامنشیان را بگوییم به این معنا نیست که جاهای دیگر اوضاع خوب بوده است و بارها و بارها گفتیم مثلاً در دوره اعراب قبل از آمدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) افتضاح بودند وضعیت زن نیازی به توصیف ندارد یعنی خیلی وضعیت اسفباری را داشته است زن الان هم این مدلی است متاسفانه وضعیت زن در دنیا چه در اروپایش باشد چه حتی در کشورهای اسلامی باشد اصلا زیر بار روتوش کردند این مسئله نمی رویم این ها را اولش ما بگوییم مبنایمان کاملا واضح شود مشخص شود و آنچه که در خصوص بحث مقام زن گفته می شود و ادعا می شود در مرحله عمل و تئوری هم پای هم نیستند در بسیاری از تقریبا می توانیم بگوییم الان همه جا در همه کشورها ولی در یک جایی خیلی خوب متفاوت و کم و بیش می شود به آن پرداخت اگر ما داریم بحث زن در دوره هخامنشیان را می گوییم بقیه تصور کنند بگویند خوب زن در دوره هخامنشی جایگاهش بد بوده است ولی تبار ما خوب بوده است این مدل را در مورد نژادهای مختلف از سرزمین مختلف تصوری را نکنند ما اگر داریم بحث هخامنشیان می گوییم چون موضوع ما است چون ما به هر حال بحث تاریخ ایران باستان را داریم به صورت محوری پیش می بریم و در موردش بحث و گفتگو می‌کنیم عرض کردیم در دوره هخامنشیان کلیت ماهیت زن و زندگی اجتماعی زن زندگی خانوادگی که داشته است زن در ابعاد مختلف شما نمی توانیم به آن بپردازیم چون ثبت هم نمی شده است.

 و واقعاً در تاریخ دوره هخامنشیان برخی از زنان هستند که به مناسبت‌ های ویژه‌ای گاهی به آنها پرداخته شده است که باز هم این ها عمدتاً متکی به منابع یونانی است یعنی عملاً اگر از تاریخ هخامنشیان منابع یونانی را حذف کنید تقریبا هیچی باقی نمی‌ ماند تقریباً هیچی باقی می ماند از بحث زن در دوره هخامنشیان سوال شود یک خانمی بود اینطوری بود در دوره هخامنشیان یا می گویند مقام زن چنین بود چنان بود چیست؟ توهم است دروغ است خیلی صریح به شما بگویم به جز به آن می‌پردازیم گفتیم که در دوره هخامنشیان حالا که نمی توانیم به کلیت مقام زن در عرصه‌های مختلفش بپردازیم به خاطر فقدان منابع عدم اهتمام به ثبت وضعیت آن ها ولی می توانیم یک کار دیگر کنیم صدای اضافی در گوش من اگر می شود ممنون می شوم و آن هم این است که برویم سراغ دربار و ببینیم داخل دربار وضعیت زن به چه شکل بوده است بالاخره در دوره هخامنشیان در دوره هخامنشی در وضعیتی که زن داشته است باید وضعیت خیلی خوبش و خیلی بهترش کجا باشد دربار باشد دیگر یعنی گل کار در دربار یعنی جایی که امکانات از همه بیشتر است.

جایی که تبلیغات از همه بیشتر است جایی که توجهات از همه بیشتر است برویم آنجا را ببینیم عرض کردیم داخل دربار را که نگاه می‌کنیم خود زن ها مرتبه بندی دارند یعنی نمی شود بگوییم اگر هم یک موضوعی را در مورد زنان دربار گفتیم به این معنا نیست که همه آن ها یک چنین شرایط و چنین موقعیتی را داشتند مقام تقسیم بندی شده بوده است اگر خاطرتان باشد عرض کردیم که لونین جونز یک ایرادی گرفته بود به ماریا برسیوس و گفته بود که چرا این تقسیم بندی‌ها را به آن توجه نکرده است عناوین را آورده است ولی این رده ‌بندی‌هایی که این ها داشتند را به آن توجهی نکرده است و آنجا گفتیم مرتبه‌بندی درباره منطق شما برای شما مطرح کنیم چون این منطق عملاً منطق برنامه‌های ما هم است در دربار خود زنانی که در دربار بودند یک مرتبه بندی داشتند مادر شاه که در مرتبه اول و در راس مقام از بابت اختیارات و توجهات و این ها بوده است بعد از آن می شود همسرش بعد می شود دختران و خواهران شاه بعد از آن می شود کنیز یا کنیزان و بعد از آن می شود کارگران یعنی زن در خود دربار است.

یکبار دیگر بگویم عرض کنم همسر شاه مادر شاه همسر شاه دختران و خواهران کنیزان البته گفتم اگر گفتم همسرش همسران شاه کنیزان و خدمتکاران این پنج مرتبه قسمت قبل چیکار کردیم بحث مادر شاه را به عنوان دیگر مرحله یک لول یک و آن جایگاه اول زنان در دربار گفتیم خدمت شما این قسمت می خواهیم چیکار کنیم می خواهیم دومی را بپردازیم مادرش را که جایگاهش معلوم شد می خواهیم برویم سراغ بحث همسران که به چه شکل بوده است قبلش یک کلیاتی را خدمتتان عرض کنم باز یکی دو موضوع را به شما بگویم یکی این است که یک سری اسناد را مرور کنیم کلیات کار ما گفتیم تقریبا کتابی پیدا نمی ‌کنیم که متمرکز کتاب جدی که متمرکز به بحث جایگاه زنان در دوره هخامنشیان پرداخته باشد که قابل استناد باشد تحلیل خوبی داشته باشد مستندات قابل ارائه داشته باشید و جدی باشد تقریبا می توانیم در کتاب شاه بهتر از بقیه جا پرداختند نه اینکه به صورت متمرکز به زنان در دربار پرداخته باشند یا زنان دوره هخامنشان ولی اینجا ما محتوای بهتری را می توانیم به دست بیاوریم از لحاظ منقولاتی که از تاریخ داشته است و یک جاهایی تحلیل هایی که داشته است و زنان هخامنشی خانم ماریا براسیوس این هم کتاب متمرکزی است در مورد بحث زنان در دوره هخامنشی خانم ماریا برسیوس خیلی سعی کرده است برای روتوش اینجا اینجا خیلی سعی کرده است حالا کتاب بیشتر یاد می کنیم عرض کردیم شاهنشاهی هخامنشی ایشان است خانم ولی اینجا در زنان هخامنشیشان دیگر سنگ تمام گذاشتند در دفاع و یک جایی واقعاً در روتوش کردن که دیگر صدای لونین جونزهم در آمده است که چقدر ماریو برسیوس روتوش کرده است با اینکه خود لونین جونز بسیار روتوش کرده است صدای لونین جونز هم در آمده است چه کار می کند فلذا ما این دو منبع برایمان به صورت جدی مورد دقت مورد دقت قرار دادیم و البته مطالب پروفسور پیر بریان هم که به هر حال جزو نفرات اول هخامنشی دوره ما الان دارد محسوب می شود را به آن توجه کردیم.

 و منابع قدیم منابع قدیم که می گوییم طبیعتاً باید برویم سراغ منابع یونانی دیگر منابع ایرانی که در مورد زن در دور هخامنشیان چیز خاصی ندارند و الواح و این ها که تقریبا عاری است از در این خصوص که بخواهیم به مقام زن پی ببریم آن چیزهایی هم که در الواح آمده بود و در کتاب از زبان داریوش آمده بود را به آن اشاره کردیم تازه باز دوباره تحریف شده است مثل اینکه آقا ادعا کردند زن ها در دوره هخامنشی مرخصی زایمان داشتند و چنین مواردی، قسمت قبل بحث این جایگاه مادر شاه را گفتیم گفتیم این عنوان خیلی عنوان بزرگی بوده است برای کسی که به عنوان یک زن در آنجا قرار می گیرد در عین حال گفتیم که شرایط همان جایگاه خیلی خیلی والا چه بوده است برسیم به همسران و چند عنوان را من خدمتتان بگویم یکی اینکه بدانید همین ماریو براسیوسی که اینقدر روتوش کرده است مسائل زن در دوره هخامنشیان به خصوص در کتاب زنان هخامنشی‌شان ایشان یک مطلبی را دارد ملاحظه بفرمایید در کتاب زنان هخامنشی ماریا بروسیوس ترجمه هایده مشایخ صفحه شماره چهل و دو اینجا چه در متون ایرانی و چه در منابع یونانی هیچ موردی از شناسایی دختران شاهی از روی نام شخصی آنان نمی‌یابیم یعنی به اسم شناخته شدن زنان در دوره هخامنشیان بر اساس اسم خودشان دیگر نه تنها در منابع ایرانی یعنی متون ایرانی بلکه در منابع یونانی هم ایشان می گوید پیدا نمی ‌کنیم در اغلب موارد زنان را فقط به عنوان همسران یا مادران صاحب منصبان عالی مقام شاه یا صاحب منصبانی که در ارتش شاه خدمت می‌کردند می‌شناسیم یعنی باز محور این مرد است زن منتسب می ‌شده است به آن مرد می‌گفتند.

 این کیست مثلاً دختر مثلاً دوم این شخص بوده است البته طبیعی است وقتی که دارد می گوید در منابع یونانی هیچ موردی از شناسه دختران شاهی پیدا نمی‌کنیم همین مواردی که ما داریم از تاریخ امثال هرودوت و پلوتارک و این ها می آوریم را دیده ایشان و متناسب با آن دارد حرف می زند بله آنجا هم همه آن محور باز مردان هستند و آن زن ماهیت جدایی ندارد الا اینکه نزدیک بوده است به یک مرد که شاه می خواهد باشد یکی از رده بالاهای نظامی آنجا باشد و این ها و به این مسئله البته تصریح هم داریم لونین جونز در کتاب شاه و دربار در ایران باستانشان تصریح می‌کنند بنده را نشان بدهید بله پانصد و پنجاه و دو تا سیصد و سی و یک قبل از میلاد ترجمه فریدون مجلسی در این کتابشان هم ایشان تصریحی دارند نسبت به این مسئله که صفحه شماره دویست و ده به این شکل که سلسله هخامنشی اساساً کسب و کاری خانوادگی بود و حرم در قلب عملکرد آن قرار داشت حیثیت و دستیابی به قدرت برای زنان خانواده سلطنتی در پنهان بودنشان از نگاه‌های عامه و در نزدیکی صمیمی شان به شاه نهفته بود باز هویت جدایی نداشتند متناسب با شاه که یک مرد بوده است تعریف می شوند خواه به عنوان مادر همسر دختر خواهر همدم معشوقه یا حتی کنیز و همدم یادم رفت بگویم در این تقسیم بندی شد بله شش مورد باید می‌ شد این را دیدم عبارت لونین جونز را یادم آمد اما محدودیت در مرئی بودن به معنای فقدان آزادی نبوده است که توضیح دادیم قسمتش منظور چی بود این شش مورد را من یک بار دیگر بگویم همدم را چون اصلاً نگفتم مادر شاه بود همسر شاه بود و بعد خواهران و دختران شاه بودند بعد همدم شاه بوده است بعد کنیزکان بودند و بعد خدمتکاران پنج تایی که گفتم اینجوری اصلاح می‌کنم که شش تا بوده است عذر خواهی می کنم از شما.

 و این مقامی که داریم می گوییم برای برخی در آن ساختار حرمسرای هخامنشی یا در آن ساختار به هر حال بارگاه هخامنشی بگوییم چی بگوییم یک لفظی را مثبت بگوییم در آن مقام که این ها ارتقا پیدا می‌کردند می‌آمدند بالا چقدر می‌آمدند بالا به چه مقامی می‌رسیدند باز لونین جونز توضیح داده است این ها لازم است به به آن دوباره پرداخته شود که ترجمه شما دیگر کم شود در این زمینه صفحه دویست و سی و سه اما سیاست حرم از نقش‌های زنان در جایگاه سگان پاسبان خاندان فراتر می‌رفت خیلی دیگر جایگاه جدی دیگر محسوب می ‌شده است گاهی در حرم بگو مگوها یا کینه ‌توزی‌های شخصی رخ می‌داد که در آنها زنان سلطنتی با حسد ورزی از موقعیت شخصی خودشان به همان اندازه حراست از بقای دودمان پاسداری می‌کردند یعنی صراحتاً بر اساس این عبارت که در کتاب لویید لونین جونز آمده است که نگاهش خیلی مثبت است در نتیجه گیری هر بخش کتابش می‌توانید این را بفهمید نسبت به بحث زنان در دوره هخامنشی می گوید مقامشان از سگان پاسبان خاندان هخامنشی بالاتر آمده است چرا چون یک جایی از خودشان دفاع می ‌کردند قسمت قبلی عرض کردم اینجا هم عرض می‌کنم به خاطر اینکه بعضی ها متعجب می شوند ما داریم این حرف ها را می زنیم می گویند مگر می شود یا چرا دارید این حرف ها را می زنید، خوب شده است اصلاً همین بوده است ما باید حرفی که شما می ‌زنید در روتوش کردند بگوییم مگر می شود اینقدر از واقعیت فاصله گرفتند مگر می شود اصلا این شده است این اتفاقات افتاده است در تاریخ می گویید نمی شود می گویید نبوده است می گویید اشتباه است.

 تماس بگیرید جواب بدهید همین هم جواب بدهید یعنی ما ده سوال مطرح کردیم در برنامه ‌هایمان ده سوال مطرح کردیم گفتیم آن را جواب بدهید اگر نمی‌خواهید همین موضوع را جواب بدهید حداقل می‌پذیرید یک صدایی بشنویم از شما که آقا ما پذیرفتیم نمی‌پذیرید اگر ادله دارید ادله را مطرح کنید یک زمانی شما ممکن است بگویید نه ما یک متنی داریم از ایران باستان که مقام زن را یک مدل دیگری گفته است یک طور دیگر توصیف کرده است بیاید آن ها بگویید ما را آشنا کنید با آن ها بعد حرف درست بزنید حرف مستند بزنید پاسخ درست بدهید به سوالات ما اگر نپذیرفتیم آن وقت اعتراض منطقی ها مستند و منطقی ببینید ما چند سند داریم نشان می دهیم چقدر پژوهش‌های مختلف را هم دیدیم و داریم اینجا داریم خدمت شما مسائل را ارائه می‌کنیم برویم سراغ همسرانشان.

 مرتبه دوم بعد از مادر شاه می شود چی می شود همسر شاه آن یکی از وضعیت مادران شاه بود همسران شاه چه وضعیتی داشت یک چون همسر شاه نبودن بلکه همسران شاه بودن خودش بدون در نظر گرفتن شاه هیچ مقام خاصی محسوب نمی ‌شده است عبارت را ببینیم باز در کتاب شاه و دربار در ایران باستان لولین جونز تقریباً از همه جا بهتر جمع آوری کرده است خیلی مطالب را دیگر در مورد زنان صفحه شماره دویست و سی و سه چون بعد از ماریو براسیوس کتابش هم نوشته است آن تحقیق دیده است بهتر می شود نسبت اطمینان داشت که دیگر در موضوعات مختلف پژوهش های مختلف دیده است و بعد از آن آمده است می گوید چی می گوید با این حال در درباری که در آن چند همسری به طور گسترده رواج داشت نه اینکه بگویید یک نفر چند همسر بوده است و این ها چند همسری در دربار کی دربار هخامنشیان به طور گسترده رواج داشته است که البته این را دارد تلفیق می کند یونانی‌ها را دربار هخامنشیان را واضح از سیاق حرفش می گوید آنجایی که به طور گسترده رواج داشته است اما در آن نقشی برای ملکه رسمی یا همسر نخست وجود نداشت همسران سلطنتی از یکدیگر بیزار بودند گروه‌های گوناگون خواهران و برادران ناتنی از یکدیگر بیزار بودند اما شدیدترین بیزاری در روابط میان فرزندان با نامادری هایشان بود بعد ادامه اش را بخوانم که مشخص شود قشنگ ایران دارد می گوید بالا سرش هم معلوم است می گوید اما به طور کلی در مطالعات هخامنشی نادیده گرفته یا حذف شده است ادامه اش هم گفته است آنچه این مسائل را پیچیده‌تر می‌کرد چنان که دیدیم در پادشاهی ایران مزیت فرزند ارشدی رعایت نمی شود می گوید این مسائل را پیچیده می‌کرد در ایران باستان چی بود این بود که مزیت فرزند ارشدی رعایت نمی شود یعنی این اتفاقات اتفاقات درباره ایران بوده است.

 پس مقام همسر شاه بودن مقام ویژه‌ای عملاً محسوب نمی شود چرا چون یک همسر نداشته است همسران متعدد داشته است چند همسر متعدد داشته است چهار همسر داشته است چهل همسر داشته است همزمان صفر هم اضافه کنید یک صفر دیگر هم بگذارید جلویش چهارصد همسر داشته است چه بسا بیشتر گفتیم به شما دیگر چه بسا بیشتر پادشاهان دوره هخامنشی همه فقط یک همسر داشتند نگویید این حرف ها را خوب نیست رقم به اسناد تاریخی نمی‌خورد این ادعاها حالا ممکن است در فضای مجازی یک کسی یک چنین ادعایی مطرح کند حالا دو نفر چهار نفر هم که کم سواد هم نه در دوره هخامنشیان حقیقتاً بی‌سواد باشند.

 باور کنند یعنی باید صفر صفر باشند وگرنه کسی یک کتاب از متون تاریخی را در مورد هخامنشیان مطالعه کند می فهمد که مدل اتفاقات به چه شکل است این مقام ویژه را همسر شاه نداشته است چرا همین لونین جونز در صفحه شماره دویست و بیست و سه کتاب می گوید شاهان هخامنشی چند همسر داشتند البته به نظر می‌رسد که فقط زنان پارسی را به همسری بر می گرفتند ببینید چند همسر داشتند آن عدد و رقم های همدمی و کنیزی و این ها را بذارید کنار آن ها اصلاً وارد آن بخش نشده است اینجا به راحتی نمی‌توان دانست که آیا شاه کسی را به مقام همسر اصلی برمی‌گزید در مقایسه با سنت مصر فرعونی در گزینش همسر بزرگ سلطنتی که در مقامی بالاتر از سایر همسران سلطنتی قرار می‌گرفت یا آیا حق تقدم در برقراری نظم حرم بیشتر بر پایه موردی قرار داشت می گوید در مدل مصری چند همسری که بوده است که مسلم است و واضح است ولی یک همسر اصلی هم انتخاب می شود آیا در درباره هخامنشی مدلی بوده است یا نبوده نمی شود به راحتی نمی شود دانست یعنی نداریم سند دیگر که بخواهد این را اثبات کند در این باره به نظر نمی‌رسد عنوان رسمی پارسی برای همسر اصلی وجود داشته است که حکایت از این دارد که چنین مقام درباری شناخته شده‌ای وجود نداشته است یعنی حتی شما نمی‌توانید بیاید بگویید اگر شاه چند مدل ازدواج داشته است تعدد تعدد زوجات داشته است مدل‌های مختلف بالاخره یک گروهی از این ها همسرش بودند.

 در این همسران آیا یک نفر می شود همسر اصلی در درباره پارسی چنین چیزی نبوده است حالا برویم جایگاه همسر بیایم پایین تر وضعیت بدتر می شود آن از مادر شاه بود حالا رسیدیم به همسر شاه، نوع ازدواج‌ها بر اساس چی بوده است برخی می آیند می گویند که آقا چرا باید انسان این مدلی ازدواج کند ازدواج فقط باید از روی مهر و محبت و علاقه و چنین و چنان باشد مثل شاهان هخامنشی ببینید لونین جونز صفحه شماره دویست و سی و شش در حالی که ازدواج‌های سیاسی در تاریخ آغازین خاندان هخامنشی تایید شده است شاهان هخامنشی بیشتر به ازدواج‌هایی با خانواده‌های بزرگ نجیب‌زاده پارسی گرایش داشتند یا خویشاوندانی مانند عموزادگان برادرزادگان خواهران ناتنی را به همسری بر می ‌گزیدند تنها ازدواجی که با محارم انجام شده است ازدواج اردشیر دوم با دو دخترش آتوسای دوم و آمستریس دوم است که این بحث بماند گفتیم نمی خواهیم به آن بپردازیم وگرنه خیلی ها درباره اتهام رابطه کمبوجیه کامبیز با خواهرانش باید بسیار دقت کرد زیرا احتمالاً بر پایه تبلیغات مصری است و لونین جونزی که زیر بار آن گزارش کمبوجیه با خواهرانش نمی رود اصلاً نمی ‌خواهم الان می گویم درست است یا غلط است آن متهم می کند این نوع گزارش‌ها را به چی به تبلیغات مصری .

تبلیغات مصری از کجا رسوخ کرد در منابع آن دیگر یک بحث تبلیغات مصری بود چه مدلی بود که موبدان زرتشتی برخیشان آمدند فتوایش را دادند و عمل هم کردند و بچه دار هم شدند لونین جونزی که این مدل نگاه را دارد نسبت به این گذاره تاریخی ازدواج‌های سیاسی در تاریخ آغازین خاندان هخامنشی تایید شده است ازدواج‌های سیاسی در خاندان هخامنشی وجود داشته است تاکید کنم او همدمان و اصطلاح شاه به کنار کنیزها و این ها به کنار فقط همسران مدل ازدواج چی مدل سیاسی بر پایه سیاست و انقدر این ها غلیظ است این نوع نگرش غلیظ است که شما نمی‌توانید ادعا کنید بله مثلا تسهیل گری داشتند بعضی همسری داشته است بعد بیشتر به سرزمین هم زنان هخامنشی ماریا بروسیوس ترجمه هایده مشایخ ایشان صفحه شماره پنجاه و نه ببینید گفته شاهان اولیه پارس در فرایند استقرار قدرت سیاسی با دختران فرمانروایان مغلوب و احتمالاً با دختران نجیب‌زادگان پارسی ازدواج می‌کردند با کی با دختران فرمانروایان مغلوب می‌کشته است طرف غلبه می ‌کرده است بر سرزمینش دخترش هم می‌گرفته است و احتمالاً با دختران نجیب‌زادگان پارسی یعنی با دختر پارسی می‌خواستند ازدواج کنند نسل و نسب شاهی بماند.

 یا آن طرف چی می ‌شده است مدل ازدواج مدل ازدواج سیاسی این ازدواج‌ها چیکار می‌کرده است تضمینی برای اتحاد و وفاداری بودند خیلی روتوشش بخواهیم کنیم بله این تعبیر می آوریم خیلی تضمینی برای اتحاد و وفاداری پادشاه مغلوب بوده است چقدر واژه جالب است بر اساس این ترجمه تضمینی برای اتحاد و وفاداری حالا این مسئله البته ازدواج سیاسی را جاهای مختلفی ما داریم چه روی تحلیل‌ها چه مدل ها چه گزارش‌های تاریخی در مورد ازدواج‌ها خیلی وقت است زیاد نرفتیم سراغ آثار جناب دکتر شیرین وکیلی این هم نشان بدهیم کوروش رهایی بخش شرحی بر تاریخ ایران دکتر شروین وکیلی دکتر شروین وکیلی می‌داند که این قبر کوروش نیست ولی در کتابش آورده است به عنوان نماد اگر بخواهند بیاورند ولی باید یک مقدار تناسب نمادینش هم مشخص باشد که چرا کوروش نماد است هم صفحه شماره صد و هشتاد و دو تردیدی نیست که کوروش از ازدواج‌های سیاسی برای دستیابی صلح آمیز و دوستانه بر تاج و تخت سرزمین های همسایه استفاده می‌کرده است می گوید از ازدواج‌های سیاسی برای دستیابی صلح آمیز و دوستانه بر تاج و تخت سرزمین‌های همسایه.

 نمی دانم واقعا چی بگوید آدم ولی آیا مثلاً کوروش نمونه ازدواج سیاسی برای دستیابی به تاج و تخت مثلا می خواهید منطقه قضیه سکاییه را بگویید یا بابل را می‌خواهید بگویید خواستگاری کرده است داماد ها این هم تاج و تخت خدمت حکومت ماد را اینطوری رفت گرفت به سکاییه اینجوری حمله کرد رفت گرفت با بابلیان این مدلی برخورد کرد با آن گروه‌های شرقی این مدلی برخورد کرد.

دقیقا کجا به هر حال آن چیزی که با آن کار داریم این است که که ازدواج سیاسی بوده است دیگر چون تبعات داشته است تبعات را به شما بگویم و نمونه آورده است صفحه شماره صد و هشتاد و سه حالا نمونه ذخیره شود و امیدوار هستیم که مخالف تماس بگیرد اتاق فرمان نشان داد این هم بگویم با وجود داستان‌های زیادی که در مورد ازدواج‌های سیاسی کوه با شاهدختانه هم روزگارش در دست است آشکار است که کاساندانه را از همه بیشتر دوست داشت کاساندانه زن اول او بود زن اول کوروش و فرزندان نامدار او را زایید چهار فرزند داشت ازدواج‌های سیاسی دیگر مدل ازدواج هخامنشیان بوده است ماریا براسیوس هم در کتاب زنان هخامنشی شاه هایده مشایخ صفحه شماره پنجاه و دو مطلبی که دارد به این شکل است که این امکان وجود دارد که کوروش پس از فتح سرزمین ماد خواسته باشد از وصلت با آمیتیس برای متقاعد کردند مادها در مورد حقانیتش برای تصاحب تاج و تخت آستیاجس یا عرض کنم که آستیاگ استفاده کرده باشد یعنی چی آقای شروین وکیلی چی گفته بود ازدواج می‌کرده است خانم ماریا برسیوس انقدری قلمش روتوش ندارد اینجا می گوید نه کوروش پس از فتح سرزمین ماد خواسته باشد با وصلت آمیتیس مادها را متقاعد کند که من آمدم تخت تاج و تخت آستیاگ را گرفتم پس من بر حقم این خانه کردند نیست یک سرزمین را بگیرید بعد مثلاً با دخترش ازدواج کنی بعد بگویید که با صلح و دوستی به دست بیاید یک جایی حمله کند این مدلی رفتار کند شما می گویید دوستی بوده است یا نه اگر می گویید ما هم می گوییم صلح و دوستی است اگرچه از داعش دارم می گویم از باب عرض کنم که حمله های خشن دارم می گویم .

 یعنی سطح سرزمین‌هایی که سگ کسی که از پاسارگاد رد شود به نواصب تروریست می ارزد امر مشتبه نشود بر اگرچه تعیین تاریخ دقیق غیر ممکن است ولی اگر بپذیریم که کوروش به دنبال جلب حمایت نظامی سایر اشراف بود و پیوند با پدر کاساندان سهم وی را از قدرت آنی آتی تضمین می‌کرد منطقی به نظر می‌رسد که در تاریخ ازدواج با کوروش و توضیحات دیگری که خانم داده است در صفحه مراجعه بفرمایید به کتابش از صفحه شماره پنجاه و دو به بعد می توانید ببینید برویم مورد بعدی این ازدواج من فقط آدرس را بدهم باز متن را نخوانم اگر خواستید به این کتاب مراجعه کنید لونین جونزیک توضیحاتی را دارد در این خصوص که این نوع ازدواج برای تضمین قدرت بوده است یعنی باز اینجا مدل مدل چیست مدل ازدواج‌ها برای بار سوم تاکید کن دارد ازدواج‌ها را می گوید همدمان و موسیقی‌های شاه و کنیزان و آن ها همه را بگذاریم کنار این مدل ازدواج‌ها یک مدلی بوده است که این وسیله‌ای باشد باز برای قدرت نمایی باز برای فتوحات سرزمینی و این ها صفحه شماره دویست و بیست و پنج به بعدش هم متشکر اتاق فرمان.

 در این خصوص توضیح داده است یک مدل هم از متون کهن می آورم هرودوت در تاریخش گزارشی دارد تاریخ هرودوت جلد اول ترجمه مرتضی ثاقب فرد صفحه شماره سیصد و نود و هشت داریوش با خانواده‌های بلند پایه پارسی وصلت کرد نخست دختران کوروش آتوسا و آرتیستوانه را به زنی گرفت اولین نخست با برادرش کمبوجیه و سپس با مغ ازدواج کرده است ولی دومی باکره بود ببینید گزارش ازدواج کمبوجیه با خواهرش گزارش هرودوت است بعد ماریا برسیوس می گوید این احتمالاً این القائات مصری ها بوده است مصری ها نقشی نداشته است سرزمینی که این کتاب تاریخ پیش نوشته شده است جز ایران زمین هالی کارناس نداشته است طبیعتاً و فاصله شاید حالا یک ادله‌ای داشته است برگردیم به من مدل ازدواج‌های سیاسی را نگاه کنید داریوش با خانواده‌های بلند پایه پارسی وصلت کرد نخست دخترانش کوروش آتوسا و آرتیستوانه را به زنی گرفت اولی نخست با برادرش کمبوجیه سپس با مغ ازدواج کرد ولی دومی باکره بود دیگر آن هم که اول با کمبوجیه ازدواج کرده است بعد با بردیا گفت مغ مغ را بردیا بخواهنید سپس با دختر اسم بردیا پسر کوروش ازدواج کرد که پارمیس نام داشت و بعد دختر اوتانست سرداری که نیرنگ مغ را کشف کرده بود به زنی گرفت قدرت او بر همه جا استوار شد.

نکته را ببینید اولاً اینکه همین سه چهار خط یک با این نوع گزارش کردند یک سریال دویست قسمتی اگر ما می خواهیم برویم سراغ متون تاریخی این است که می خواهیم برویم سراغ متون می گویید این نیست متون دیگری است بسم الله ما شماره زیرنویس کردیم بیاید ما را آگاه کنید این یک مساله مساله بعدی این است که مدل این ازدواج‌ها مدل قدرت گرفتن یک مرد باز یعنی این ازدواج‌ها را انجام می‌دهد این زن‌ها واسطه‌ای می‌شوند تا این مرد به قدرت برسد تا این مرد بیاید بالا که او به شاه تبدیل می شود یا خود شاه است یا سرزمینی گرفته شود به نفع آن پادشاهی که برای مرد بوده است و بعد از آن هم این نوع ازدواج ها نوع تعامل با زنان برای چی بوده است حفظ قدرت بوده است بروم سراغ کتاب لونین جونز ایشان در کتابشان صفحه شماره سی و پنج می گوید چند همسری سلطنتی هخامنشی با پیوند زدن امپراتوری به یکدیگر در خدمت منظور سیاسی مهمی نیز بود زیرا زنان حرم فرزندانی را برای نیل به مدارج گوناگون تولید می‌کردند پسرانی که در جایگاه ساتراپ قرار گیرند و فرمانروایی شاه را تسهیل و به آن کمک کنند یا در نیروهای نظامی خدمت کنند و دختران سلطنتی با درباریان عالی مقام و خاندان‌های محلی ازدواج می‌کردند و از این طریق و با به وجود آوردند فرزندان متحدان سیاسی به وجود آوردند فرزندان متحدان سیاسی فرمان برای متحدان سیاسیشان فرمانبرداری به وجود می‌آوردند و در حالی که سرزمین‌ها در زیرساخت بزرگتر امپراتوری ادغام می شوند در سراسر امپراتوری فرمانروایان استانی فرمانروایان استانی بیشتر می‌خوانم من و نجیب زادگان از طریق شبکه پیچیده ازدواج‌ها با خانمان سلطنتی پیوند می‌خوردند.

 می‌خواهید بگویید چی می گوید این ساتراپ ها یعنی این جزایر مختلفی که مسئولیت‌های مختلفی برایش تعریف شده بود و این ها در فتوحات جمع شده بودند با هم باید یک چتری بالای سر این ها قرار می گرفت و یک حلقه وصلی در شبکه این ها تعریف می شود مدل ازدواج کند یک شبکه‌ای باشد که برای حفظ قدرت انجام می شود این ها را حفظ کند جلوی از هم پاشیدگیش را بگیرد من یک بار باید این را دوباره بخوانم.

 بنابراین حرم نهادی بود بنیانی در خدمت سیاست منسجم امپراتوری هخامنشی که با تمرکز حاکمیت در شخص شاه بزرگ نسبت به همه درباریان پارسی و سایر نجیب‌زادگان کمک می کرد و برای حفظ قدرت سیاسی طبقه قومی مسلط یعنی خاندان هخامنشی از آنان استفاده می شود مدل ازدواج برای چی بوده است در خدمت سیاست منسجم امپراتوری هخامنشی می گوید بنابراین حرم حرمسرا و این زنانی که بودند یعنی چه قبلش تدبیر بوده است برای حفظ قدرت این مدل ازدواج چه بعدش برای این بوده است که حفظ بشود قدرت این وضعیت جایگاه همسران است در مورد آن کارگرانی که بیرون کار می ‌کردند در مورد آن زنانی که در به هر حال جایگاه‌های عالی حکومت هخامنشیان نبودند آن هایی که در گوشه و کنار بودند در مورد آن ها حرف مدلی که با آن ازدواج می ‌کردند و انتظاری که از آن می‌رفته است سوء استفاده از تعداد می ‌شده است این هم من باز بخوانم از اینجا آقای لونین جونز کار ما را راحت کرده است تعداد مدارک زیاد باشد همین حرف هایشان هم بیاوریم دویست و سی و دو حیرتی از توانمندی شاه بزرگ در انباشتن خانه دادن تدارک و پشتیبانی کردند از این همه زن بهره‌ برداری جنسی که جای خود داشته است چیکار می ‌کردند یک مدلی را به وجود تعدد زیاد زوجاتشان ازدواج بیشتر می ‌کردند خیلی بیشتر قدرت‌نمایی می شود که این شاه چقدر توانمند است.

 بهره‌برداری جنسی که سر جای خودش آقا چقدر این شاعر توانسته زن‌های مختلفی را بیاید برایشان تدارک گرد آوردن زنان در این اندازه حکایت از قدرت مردانگی و همچنین ثروت شاه دارد زیرا در حالی که همدمان برای تامین آسایش و نیازهای جسم و در آنجا بودند پیکرهایشان نماد سلطه او بود نه فقط سلطه مرگ بر زنان یا ارباب بلکه سلطه پادشاه بر امپراطوری حرم سرایش نماد سلطه بر سرزمین های دیگر بود البته این ریشه تاریخیش هنوز هم یک جاهایی انگار نمادهاش حفظ شده است چون برای مثال حالا بحث در هالیوود هم انگار یک جایی واقعاً خیلی برجسته دیده می شود که زن نماد یک مدل سرزمین دیده می شود تعدد زنان باعث می شود که قدرت شاهنشاهی شاه دیده شود و نمادی برای در این خصوص بود که امپراطوری گسترده‌ای داشته است و توانمندی‌هایش بوده است همانطور که غذاهای متنوع بر سر میز شاه می آوردند سنگ‌های قیمتی و الوار به کارگاه های شوش می آوردند یا گیاهان کمیاب در باغ‌های سلطنتی کاشته می شود زنانی که از همه جای امپراطوری جمع آوری و نزد شاه بزرگ ارسال می شوند خود نمایش عینی قلمرو امپراتوری پارس این تصاویر را دیدید روی تخت جمشید که از جاهای مختلف با لباس‌های مختلف که نشان می دهد قومیت‌های متعددن دارند برای شاه پیشکش می آورند می گوید دیدید چطوری دارد قدرت‌نمایی می شود برای شاه دیگر می گویند آقا از مصر فلان چیز را آوردند از سکاییه فلان چیز را آوردند این چقدر قدرت می گوید همین که برای شاه عذرخواهی می‌کنم از شما ببخشید زن های مختلفی را برای شاه قدرتش بود مثل همین کالایی که می‌آوردند برای شاه تقدیم میکرد خودنماییش عینی قلمرو امپراتوری پارسی بود از فلان سرزمین گرفتم آن کنیز از فلان جا آوردند این صیغه‌ای را از فلان جا گرفتم این هم از آنجا آوردم گل کار داریم نشان می دهیم گل کار که دربار است باز من از بروزم یک عبارت دیگر بیاورم نیاورده است باشیم زنان هخامنشی این بحث حفظ قدرت را ببینید ماریا بروسیوس یک حرفی زده اینجا جالب است می گوید در جامعه یونانی تعدد زوجات و نوع به خصوص از ازدواج با محارم غیر قابل قبول بود یونانیان متوجه شده بودند که در خاندان سلطنتی پارس ظاهراً هر دو کار رایج است مدافع زنان در دوره هخامنشی می گوید هر دو کار یعنی چی می گوید یونانی ‌ها فهمی دهد بودند در دربار پارس رایج است تعدد زوجات ازدواج با محارم کاری حالا خیلی با جزئیاتش نداریم.

 اینجا که کسانی بودند و یونانی از کجا فهمیدند چه اتفاقاتی رخ می گوید یونانیان متوجه شده بودند که در خاندان سلطنتی پارت ظاهراً هر دو کار رایج است و با توصیف این کارها بر شرارت شاهان هخامنشی فساد و تسلط زنان بر آنان تاکید می‌کردند یونانی که وضع زن انقدر فاجعه بوده است برنامه رفتیم در موردش اینقدر افتضاح بوده است می‌خواستم شماتت کنند شاه را می‌گفتند این شما یک ازدواج‌های دربار شما را نگاه کنید چه مدلی است این چی شده بوده است که ایرادی داشتند می‌گرفتند که ایرانی ها پارس ها و خاندان شاهی نمی‌توانستند به آن ها ایراد بگیرند منظور این طبیعتاً عموم مردم نیست دیگر احتمالاً همان مورخین یونانی است آنچه نویسندگان بله درست است آنچه نویسندگان یونانی خوب نکرد خوب درک نکرده بودند آن انگیزه‌های سیاسی بود که منشا این کارها بود هم تعدد زوجات و هم ازدواج با نزدیکان محارم وسیله عالی برای تمرکز و حفظ قدرت است به این ترتیب تعداد خانواده‌هایی که برای ازدواج با خاندان سلطنتی انتخاب می شوند محدود می شود و کمکی بود برای محافظت از فرزندان ذکور.

 یعنی بروسیوس اوج جهت گیریش در این خصوص را اینجا نشان داده است می گوید کار عالی برای حفظ قدرت یونانی ها نمی‌فهمیدند تعدد زوجات ازدواج با محارم برای این بود که قدرت حفظ شود خاندان خانم ماریا برسیوس فهمید هرودوت که آن موقع آنجا بود نفهمید حالا ممکن است این اتفاق افتاده باشد ولی قطعا شما دیگر نمی‌توانید بفهمید چرا اینقدر بیاید گزارش‌هایی که خودش پذیرفته است در تاریخ یک زمان است ماریا براسیوس در همین کتاب زنان هخامنشی یک گزارشی را نمی‌پذیرد خودش هم گیر می کند بعدش یعنی نمی‌پذیرد بعدش دستش خالی است تاریخی ولی یک زمان است گزارش پذیرفته یونانی‌ها خاندان هخامنشی را با این مدل شماتت کردند که این همه تعدد تعدد زوجات در دوره هخامنشیان و مدل حالا ازدواج با محارم و این ها یونانی نفهمیدند حفظ قدرت توجیه شد واقعا برای حفظ قدرت این کار را کردند درست شد یعنی یک وقت هایی انسان نگاه می کند به یک سری پژوهشگرها با خودش می گوید با وجدانت اینجا با وجدانت چیکار کردید چیکار کردید مثلاً مدل فکری شما تاریخ نزدیک به برخی از برخی از اتفاق می‌گیرید ولی اینجور توجیه کردند.

 دیگر خلاصه این هم این اتفاق هم باز نشان بدهم حالا همسران هم فکر نکنید همسر شاه شدند تمام شد رفت حالا تازه غصه خوردن ها و ناراحتی هایشان شروع می شود چرا برویم سراغ لونین جونز شاه و دربار در ایران باستان فیشی را اینجا آورده است صفحه شماره سیصد و سی و سه چون برخی از جاهای کتابش فیش آورده است فیش‌های تاریخی بعضی جاها تحلیل‌ها است و بعضی جاها هم بعد از بحث نگاه کردند به خویشان و مدارک و آثار یک نتیجه گیری هم از آن بخشش دارد در میان ایرانیان ملکه تعداد بیشماری از بانوان همدم را تحمل می کند زیرا سلطه شاه بر همسر قانونی‌اش همچون سلطه یک ارباب بر بردگانش است اما به طوری که اینون در پرسیکای خودش می‌گویند به دلیل به دلیل دیگری هم است رفتار همدمان با ملکه متفاوت است در حقیقت آنها در برابر ملکه فرمانبرداری اینجا یک بخشی را داشته است بر اساس این ترجمه فریدون مجلسی می شود تفاوت همدمان با همسران سلطنت می گوید یکی که شد حالا همسر یک ملکه را در نظر بگیریم البته ملکه به آن معنا نبوده است دیگر یک توضیحی داده بود خودش ملکه را در نظر بگیرید باید تعداد بیشماری از بانوان همدم را تحمل می‌کرد بانوان همدم یعنی در آن همسران یک ملکه هم که باشد نه تنها همسران دیگر باید تحمل می‌کرد بلکه همدمان دیگر هم باید تحمل می‌کرد همدمم این اولش آقای فریدون مجلسی توضیح داده است که آقا من دیگر چی لفظ دیگر نمی توانم به جای همدم بگویم خود دانید آن هم نشان دادیم به شما می گوید زیر سلطه شاه بر همسر قانونیش همچون سلطه یک ارباب بر بردگانش است عجیب است این وضعیت همسر شاه است این وضعیت ملکه شاه است.

یک گزارشی را هرودوت آورده است این هم اینجا ببینیم بد نیست من هفته قبل آماده کرده بودم نشان بدهم به شما ولی حالا امشب نشان می دهم تاریخ هرودوت جلد اول ترجمه مرتضی ثاقب فرد کوروش است گلایه همسر کوروش است یک نقلی را کرده است که خودش یک نکته است صفحه شماره سیصد و پنجاه هرودوت می گوید چی می گوید البته روایت دیگری نیز شنیدم که اصلا به آن باور ندارم چرا چون هرودوت طرفدار ولی این روایت روایت کیست و روایت کیست روایت کی زمان زمان قبل از هرودوت یعنی در دل حکومت هخامنشیان یک چنین روایتی وجود داشت و روایت کیست یا چه کسانی است احتمالاً روایت خود ایرانی ها است یعنی با توجه به اینکه هرودوت توجه ویژه‌ای دارد به گزارش‌های خود ایرانی‌ها از اتفاقات و انتخاب کردند برخی از آن گزارش برای نقلش احتمال دارد این روایت روایت خود ایرانی‌ها باشد مفصل است اینکه من بخواهم بگویم منابع هرودوت چی بوده است ولی لابلای برنامه در قسمت‌ هایی که متناسب با موضوع محتوا بوده است گاهی به این پرداختند که هرودوت گزارش‌های ایرانی را چقدر اهمیت می دهد و از کجا آورده است یک قسمت که دیگر چند سند هم نشان دادم که هرودوت اصلاً گزارش‌هایی که آورده است گزارش‌های در خاطرم است در دوره بحث جنگ‌های خشایار شاه بود که گزارش‌های ایرانی بوده است آورده بود به هر حال یک گزارشی آن موقع در دوره هخامنشیان بوده است گزارش چی بوده است که آقای هرودوت هم به آن باور نداشته است ولی نقل کرده است می‌گوید بانویی پارسی به دیدار همسران کوروش رفت و هنگامی که چشمش به کودکان درشت و زیبای اطراف کاساندان افتاد لب به ستایش فراوان آنان گشود یک خانمی رفت دیدار همسران متعددی که کوروش داشتند بعد کاساندان را دید شروع کرد گفت که شروع کرد ستایش کردند آنگاه کاساندان که همسر کوروش بود.

 گفت بله می بینید چه بچه‌ هایی دارم و آنگاه کوروش به من توجهی ندارد و چشمش همیشه در پی این زن مصری است که تازه گرفته است انگیزه این گفتار او حسادت بود اما کمبوجیه این را می‌خواهم بخوانم ادامه اش را می‌خواهم این جمله اول هرودوت را یک توضیح فنی بدهم در موردش اما کمبوجیه که از همه کودکان بزرگتر بود با شنیدن این سخنان گفت بسیار خوب مادر وقتی بزرگ شدم خاک مصر را به توبره خواهم کشید وقتی کمبوجیه این سخنان را گفت تقریباً ده سال داشت و زنان از پاسخ او در شگفت شدند اما کمبوجیه گفته خود را فراموش نکرد و هنگامی که بر تخت نشست به مصر لشکر کشید هرودوت که می گوید اصلا به آن باور ندارم هرچند طرفدار کوروش هرودوت دلباخته نسبت به کوروش قبلاً هم توضیح دادیم در موردش اما بحثش این نیست که مثلاً همسر کوروش نیامده گلایه کند بگوید چرا مثلاً کوروش چشمش دنبال مثلاً زن دیگری است این موردی که می‌خواهد هرودوت به آن تشکیک جدی وارد کند این است که که انگیزه کمبوجیه از حمله‌ای که داشت به مصر و فتح مصر این بوده باشد این گزارش که انگیزه کمبوجیه را اینطوری دارد به تصویر می کشد و به خاطر همین کمبوجیه مملکت به مصر این را قبول ندارد هرودوت یعنی محل بحثش هم اصلاً همین است ببینید بالاترش را نه ببینید بند قبلش این بند سوم است تاریخ هرودوت است این بخش بند قبل در صورتی که مصریان کمبوجیه را هم کمبوجیه را هم میهن خود یعنی دارد فضای حمله کمبوجیه به مصر را دارد توضیح می دهد به خاطر این مدل می آید ایراد می گیرد نمی شود حالا به خاطر حرف مادرش این کار را کرده باشد این هم تا اینجا پس مدل توجه کردند به همسر آن گزارش که است این ها را دارد نشان می دهد و حالا باز دوباره بگویم به شما می گویید آقا نه این حرف ها این گزارش‌هایی که در زمان هخامنشیان بوده است این ها دروغ بوده است یک منابع دیگری داشتیم این ها خیلی توجه می ‌کردند کوروش خیلی نسبت به همسرش به مادر کمبوجیه توجه ویژه‌ای داشته است و بقیه هم همین بودند بالاخره این توجهی داشته است دیگر داشته باشد زندگی می‌کرده است دیگر.

 می خواهیم جایگاه ویژه را بگوییم چون گل گل کار را گرفتیم جایگاه زن چه مدلی تعریف می شود همسر هم چنین گزارش‌هایی در موردش بود که نارضایتی همسران نسبت به همدمان البته نارضایتی همدمان همسران هم و باز گزارش دیگری که چون مفصل گفتیم الان خیلی نمی خواهم به آن بپردازم و برویم سراغ تماس‌ها این است که خشایار شاه می آید به همسر دختر برادر خودش هم ابراز علاقه‌ای داشته است البته ابراز هم که یک مقدار اتفاقاتی رقم خورد ما مفصل در موردش توضیح دادیم وظیفه زنان در دربار هخامنشی هم که قبلاً یک اشاره‌ای نسبت به آن کردیم هیچ اختیار خاصی نداشتم با اینکه همسر شاه تعریف می شوند بحث ملکه وشتی و قضایایی که از خشایار شاه اتفاق افتاده بود که قبلاً برایتان توضیح دادیم در آن قسمت های که در خصوص پوریم و جشن پوریم و قضیه استر و مردخای به آن پرداختیم شاهان بعدی هم با همسر قبلی هم ازدواج می ‌کردند این هم در نظر داشته باشید و مستقیم سراغ تماس برویم.

 بحث همسران مشخص است زنان هخامنشی ماریا براسیوس ترجمه هایده مشایخ نمی خواهیم بگوییم این کار بد بوده است یا خوب بوده است ها فقط می خواهیم بگوییم چه بود صفحه شماره پنجاه و دو بعد از مرگ کمبوجیه بردیه یا بردیا بردیه متعلقات برادرش و از جمله زنان وی را تصاحب کرد و شش ماه بعد نوبت داریوش بوده است که زنان پادشاهان پیش از خود را صاحب شود از هرودوت نقل کرد بعد از کمبوجیه بردیا نمی‌خورد نکته است بگویم چون بعد طبیعتا بردیا قبل از کمبوجیه بعد از مرگ کمبوجیه بردیا متعلقات برادرش از جمله زنان وی را تصاحب کرد و شش ماه بعد نوبت داریوش بود که زنان پادشاهان پیش از خود را صاحب شود ببینید کوروش بود بعد ما گفتیم که بردیا بوده است و اما کمبوجیه به قدرت می رسد که می رود مصر را می گیرد بعد کمبوجیه که مصر را گرفته بود تا آنجا که گفتند به شما گفتیم خبر رسید بردیا قیام کرده است بر می گردد در مسیر و کشته می شود گفتیم کشته شد یا حالا فوت کرد در مسیر که دو تا نظر یکی برخی سوریه را گفتند و برخی عراق را احتمالاً سمت بابل بوده است بعد داریوش بر می‌ گردد می آید می گوید این بردیا قیامته مغ دروغین بوده است او را می کشد فلذا کمبوجیه باید بعدش کشته شد بردیا واقعی هم باشد بعد قبلش باید داریوش می‌کشت پس بعد از مرگ کمبوجیه بردیا متعلقات برادرش از جمله زنان وی را تصاحب کرد این جور در نمی آید حالا ترجمه به هر حال یک کلیاتی ماریا بروسیوس دارد اینجا می گوید می گوید زوجات منحصر به کمبوجی و داریوش نبود قبل از آنان در زمان کوروش دوم نیز تردید زوجات در میان پادشاهان پارس احتمالاً رواج داشته است خوب زنان هخامنشی ماریا بروسیوس چه چیزی می خواستم بگویم اینجا یادم رفت عنوان بحث را چی زده بودم .

 این بحث ازدواج شاهان بعدی بوده است احتمالاً اینجا ماریا برسیوس احتمالاً اشتباه کرده است دیگر بردیا و کمبوجیه را اشتباه گفته است یا مترجم خانم هایده مشایخ اشتباه کرده است با هم قبلی ازدواج می کرد البته این در دوره‌های بعد ایران هم اتفاق افتاده بوده است برویم سراغ تماس ها آقا محمد از ایزه سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده

 سلام وقت شما بخیر خداحافظ شما درد نکند بابت زحماتی که می‌کشید واقعاً خدا قوت خواهش می‌کنم بزرگوار هستید ممنون هستم از شما در خدمت شما هستم برنامه قبلی یک مخالف از اصفهان تماس گرفتند آقا فرهاد اگر یادتان بیاید بله بعد نکاتی را گفتم شما خیلی خوب جوابش را دادید.

استاد: حسینی

 خوب شد یادم انداختید آقا محمد اجازه می دهید من آن اسکنی که به آن ها قول داده بودم را نشان بدهم بفرمایید من این را یادم رفت که مطرح کنم خیلی خوب شد ممنون هستم واقعاً از شما که اشاره کردید عرض کردم آنجا به آن ها که در کتاب دانشنامه مزدا یسنا دکتر جهانگیر اوشیدری گفتم اسکن را نشان می دهم واژه نامه توضیحی آیین زرتشت دانشگاه مزدا یسنا در مورد حضرت شهربانو (سلام الله علیها) مطلب آورده است صفحه شماره سیصد و چهل و هشت نام یکی از سه دختر یزدگرد که امیرالمومنین (سلام الله علیه) او را به پسرش امام حسین (سلام الله علیه) داد که پیشنهاد بوده است و خودشان البته رفتند سراغ امام حسین (سلام الله علیه) البته تناقض یک جای دیگر با عبارت کتابشان دارد که اصل ماجرا را نمی تواند زیر سوال ببرد شهربانو (سلام الله علیها) مادر امام زین العابدین (سلام الله علیه) است که شیخ مفید او را شاه زنان ضبط کرده است چون این را من قرار بود قول داده بودم نشان بدهم یادم انداختید اسکنش را نشان دادم خدمتتان آقا محمد.

بیننده

وقتی انسان می خواهد به موضوعی ورود کند حالا موضوع خاص برنامه این صد و بیست و سه قسمت نقد باستان‌گرایی و زرتشت و این مسائل بود وقتی وارد می شویم اولش خیلی هیجان انگیز است خیلی شگفت انگیز است وارد دنیای جدید می شویم بعد یک مدت دیگر عادی می شود مناظره می کند با مخالفین مختلف شبهات مخالفین بعد یک مدت به یک جایی می رسد به حالت آن هیجانی اولیه برایش عادی می شود حالا من برای چی این را گفتم آقا فرهاد اصفهان هفته قبل تماس گرفت بعد من الان فکر می‌کردم دلم می‌خواهد چی بگوید چیز جدیدی دارند این حضراتی که حضرات مخالف می‌خواهم بیایند مطرح کنند بعد دیدم نه خیلی چیز خاصی هم نیست استاد من منی دارم این حرف را می زنم که سر دو سه قسمت پای برنامه شما بودم شاگردی شما کردم افتخار می کنم یعنی خدا وکیلی من هم خیلی غافلگیر نشدم از شبهات آقا فرهاد یعنی خیلی هایشان واقعا می توانستم جواب بدهم چیزهایی بود که از خود شما یاد گرفتیم چه بهتر گفتند آقا کتاب آتش زدند این حرف ها آقا فرهاد با این حرفشان آمدند باستان به خیال خودشان تعریف تمجید کنند ولی آمدند نقد کردند حتی خودشان هم در واقع در نقد باستانی این حرف را زدند برادر عزیز شما که می گویید کتاب آتش زدند چه در حمله اسکندر چه به قول شما در حمله اعراب مثال زدیم وقتی شما حرف می زنید باستان می برید.

 زیر سوال ببینیم چقدر تولید علم در ایران باستان کم بوده است که با یک حمله اسکندری یک اعرابی کلاً همه علمش باید از بین برود الان ششصد سال بعد از حمله عراق مگر ما حمله مغول نداشتیم آن که خیلی به مراتب وحشتناک‌تر ویرانگرتر بود تمام خاور ماورانه را خراسان بزرگ این ها به آتش کشیدند تمام مردم شهرهای خوارزم بگیر چه می دانم بخارا بگیر هرات و همه این ها را قتل عام کردند هنوز که هنوز است بزرگان آن شهرها را می شناسیم از بیرونی بگیر از خوارزمی بگیر ابن سینا همین ساکن کجا بودند همه ساکن آن مناطقی بودند دیگر مغولان به آن حمله کردند ابوسعید ابوالخیر می‌شناسیم از حالا از عرفای اهل سنت آن موقع همه این ها مال قبل از حمله مغولان ولی ما می‌شناسیمشان چرا با وجود اینکه مغولان این همه کتاب سوزی کردند این همه ویرانگری این همه مردم قتل عام کردند ما هنوز کنار این بزرگان تاریخی را می‌شناسیم دانشمندان را می‌شناسیم چون اینقدر تولید علم زیاد بوده است ایران بعد از اسلام منطقه غرب آسیا.

 بعد از اسلام این همه آسیب زدند به تمدن اسلامی آسیب زدند یعنی عملا می شود گفت کمر تمدن اسلامی را شکاندند با حمله شد ولی هنوز که هنوز می‌شناسیم این چقدر تازه ما داریم در مورد روزگاری صحبت می‌کنیم که دست نویس بوده است صنعت چاپی نبود این چقدر این مرد بزرگ بزرگ تاریخ مرد شماره یک عربستان دارد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) چقدر تاثیر تمدنی بزرگی بر منطقه ما گذاشته که این حجم از کتاب.

استاد: حسینی

 حالا من یک طور دیگر جواب می دهم نسبت به این ها یعنی با این مثال من می گویم خیلی خوب اصلا اعراب حمله کردند همه کتاب های ما ایرانی ها را در تاریخ از بین بردند پس این تعریف و تمجیدهایی که از دوره هخامنشیان شما دارید می گویید این را از کجا می آورید یا باید بگویید اعراب فقط یک سری آثار کلی تعریف و تمجید باقی مانده یا باید بگویید اگر می گویید آثار تمام شد از بین رفت این ها را شما از کجا می آورید مسئله ما با این ها این است که پاسخ ما نسبت به این ها این مدلی است.

بیننده

یونان باستان هم همینطور بوده است من تاریخ یونان من می خواندم در سده‌های بعدی بعد از آن عصر طلایی قرن پنج قبل از میلاد بارها مورد حمله قرار گرفته است و ما عصر طلایی را می شناسیم جغرافیا و مکان خاصی نه علم نه دین نه فرهنگ این ها پخش می شود دلیل دلیل قانع کننده نیست بگوییم اعراب این ها آتش زدند ما خیلی از وقایع دوران ساسانی را با سال و روز و حتی به قول یکی از کسانی که خیلی اهل مطالعه است از گروه پژوهشی آرتا ایشان می‌گفتند که ما حتی نام عقل بعضی پادشاهان ساسانی نام عددی که استفاده می کردند چه می دانم نام اسطبل ها خیلی چیزهای دیگر اصلا سال قرن پنج قرن شش قبل از حمله چیکار کردند بعد کتاب آتش زدن یعنی اطلاعات با جزئیات از کجا می‌دانید سؤال خوبی است. این حضرات باید بیایند جواب بدهند گفتم بیام روی خط این نکات از پنهان نماند می‌خواهد جواب داده شود در جواب حرف های آقای فرهاد از اصفهان که به عنوان مخالف.

استاد: حسینی

 ممنون هستم آقای محمد در پناه حق باشید متشکرم از تماس شما و پاسخی که مطرح فرمودید آقای کریمی از سنندج سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده

 خسته نباشید خوب هستید ان شاء الله وقت شما بخیر ممنون هستم ببخشید آقای حسینی یکبار هم مزاحمتان شدم اعتبار و میزان عدالت و امانت داری و یا بی طرفی تاریخ نویسی تاریخ مورخ یونانی هرودوت که در خصوص که تاریخ هرودوت دارند آن اعتبار شما فرمودید در برنامه گذشته شما فرمودید هرودوت به سفارش به سفارش کتاب تاریخ هرودوت نوشته است که به نفع ایرانیان باشد زبان هخامنشیان باشد.

استاد: حسینی

 جناب آقای دکتر شروین وکیلی تصریح کردند که خاندان آلکنوئید که در آتن بودند پول دادند به هرودوت تا تاریخ هرودوت را بنویسد آقای دکتر همان تاریخ نه نه نه نه نه اصلا شما آن موقع که من یک سوالی از شما پرسیدم عرض کردم خاندان آلکنوئید را می شناختید یا نه از شما پرسیدم می شناسید گفتید نه رفتید ببینید این ها اصلاً چه کسانی بودند.

بیننده

 بله رفتم مطمئن که.

استاد: حسینی

 چه زمانی بودند چه کسانی بودند.

بیننده

 در مورد اعتبار تاریخ هرودوت من می خواستم.

استاد: حسینی

 بزرگوار آقای کریمی عزیز اگر تحقیق نکردید ایراد ندارد کجایی بودند چی فکر می ‌کردند کی بودند می‌دانید.

بیننده

 این این ماخذی که شما الان دارید می گویید من در خصوص این تحقیق نکردم اما مطمئنا تحقیق می کنم می گویم خدمتتان نشان بدهم.

استاد: حسینی

اتاق فرمان اسطوره معجزه یونانی دکتر شروین وکیلی دیگر باستان گرا بودند ایشان پژوهش های ایشان بر کسی احد الناسی پوشیده نیست روایت هرودوت آن است که آریستی آریستید آتنی از خاندان آلکنوئیدها پس از نبرد با حرکتی نمایشی در راس گروهی از جان گذشته به این جزایر می‌رود و پارسیان در دام افتاده چه می شود همینجا بود نگاه کنید چون آریستی سیاستمداری بوده است که در زمان اجرای نمایش پارسیان قدرت را در دست داشته است و هنگام نوشته شدن داستان‌های هرودوت در آتن هم بسیار ستوده می ‌شده است و خویشاوندانش را خاندان آلکنوئید، آرکینوئید قدرت را در دست داشتند همین افراد بودند که به هرودوت پول دادند تا تاریخش را بنویسد تاریخ هرودوت دیگر تاریخ کتاب چند کتاب تاریخ هرودوت.

بیننده

 کتاب با سفارش ایرانیان بوده است؟

استاد: حسینی

 پولی که خاندان آلکنوئید داده بودند در دوره حکومت هخامنشیان نوشته شده است در سرزمین ایران شما تصور کردید هرودوت اگر با کینه توزی می‌آمد کتاب تاریخ در مورد هخامنشی نوشت اصلا باقی می ماند یک چنین کتابی.

بیننده

 نه باقی می ماند چون معرف و قلم به آن موقع چند نفری بیشتر نبودند ایشان هم خود شما الان فرمودید من می خواهم یک یک باز کنم موضوع چون بر اساس شنیده‌های شفاهی هرودوت نوشته است یعنی میلی بوده است حسی بوده است ذوقی بوده است شفاهی هرودوت نوشته جان.

استاد: حسینی

 چه کسی بر اساس شنیده‌های شفاهی هرودوت را نوشته است.

بیننده

 یکی از همان مورخ های هرودوت که خود ارسطو هم می گوید آقای حسینی خود اخبار خود ارسطوی بزرگ ارسطوی بزرگ به هرودوت می گوید افسانه پرداز آیا ویل دورانت انگلیسی تاریخ تمدن یونان باستان آن هم زیر سوال می برد آقای اسپنسر دی اسکالا ببخشید ویل دورانت آمریکایی بزرگ آمریکایی در کتاب تاریخ تمدن یونان باستان آن هم همین موضوع دارد در نسبت به هرودوت در اسپنسر دی اسکالا یکی از بزرگترین مورخان انگلیسی یک کتاب دارد نقد تواریخ هرودوت در خصوص جنگ ایران و جنگ ایران و یونان آن هم چنین موضوعی دارد مجبور هستم هستی ایرانیان از تاریخ نویس‌های ایرانی آقای حسین علی میرزا سالار یا عماد السلطنه آقای امیر مهدی بدیع هم آن ها هم در خصوص مواضع و در خصوص نحوه نگارش تاریخ هرودوت آن ها هم نقد دارند هرودوت هم چندین داستان خیالی و اغراق آمیز در خصوص.

استاد: حسینی

 آقای کریمی صدای من را می شنوید بفرمایید ببخشید حالا این اسامی که آوردید که نمی شناختید چند اسم آوردید شما چند خوبه ده مورد آوردید خوبه بله بیست اسم اگر بیاوریم از نویسندگان ایرانی و اروپایی و فرانسوی که خلاف این حرف را زدن شما قبول می کنید یا خیر.

بیننده

بله اگر مستند باشد من هم می روم تحقیق می‌کنم از شما چیزی از .

استاد: حسینی

شما تاریخ هرودوت ترجمه جناب آقای وحید مازندرانی همان ابتدایش تاریخ هرودوت از شاهکارهای دنیا است و اگر به اقتضای زمان و احوال مولف نقایصی دارد در عوض گنجینه‌ای است از اطلاعات تاریخی و جغرافیایی راجع به ملل قدیم عموماً و ایران خصوصاً که اگر آن نبود تا ابد بسیاری از حقایق مربوط به تاریخ و جغرافیای قدیم مجهول می‌ماند کشف اسرار تاریخ ایران در زمان هخامنشیان بیش از هر چیز دیگری مدیون کتاب تاریخ هرودوت است چه این کتاب که در عهد هخامنشیان تالیف یافته است و مولف آن اهل سرزمینی بوده است که تحت استیلای ساتراپ‌های ایرانی اداره می ‌شده است علاوه بر اطلاعات دقیقی که راجع به ایران قدیم و احوال اقوام ایرانی و سلاطین مادی و پارسی و اخلاق و فضایل و درجه تمدن ایرانیان باستان دارد کلید کار کسانی شده است که مانند یک عبارت را ببینید اینجا را ببینید به نظر من در تاریخ هرودوت شائبه حب و بغض بسیار قلیل بلکه هیچ نیست.

 برویم کتاب بعدی اتاق فرمان مچکرم ممنون هستم مترجم فرانسوی راجع به تاریخ هرودوت چی گفته است همان ترجمه جناب آقای هرودوت نخستین کسی است که در کتاب خویش بیش از دویست سال تاریخ اروپا آسیا را گنجاند و نیز برای ما نخستین کسی است که افزون بر گذشته دور گذشته نزدیک را که تازه پایان یافته بود از جهانی که می‌شناخت توصیف کرد و آن را به شیوه‌ای نمایشی و دراماتیک نگاشت برخورد دو تمدن شرق و غرب و متکی بر مضمونی اخلاقی خدایان همیشه افراط و زیاده‌ روی انسان خدایان همیشه افراط و زیاده‌روی انسان‌ها را کیفر می ‌دهند و او می‌ خواهد افزون بر نقل رخدادها به توضیح و تبیین علل و چگونگی جریان بسط آنها نیز بپردازد از این را هرودوت این مورخ جنگ‌های ایران و یونان چه از دید ما و چه پیشینیان حق لقبی را دارد که سیسرون به او داد پدر تاریخ برویم بعدی وقت برنامه اجازه نمی دهد فقط مطلب بعدی.

بیننده

 ترجمه همین آقای ثاقب فرد صفحه شماره بله بفرمایید کتاب خودشان اذعان دارند آمده است متن کرده است از ایشان می دانم ترجمه می کند.

استاد: حسینی

آقای ثاقب فرد که من زودتر از شما ده پانزده بار گفتم چون آقای زیر بارش نمی رود حالا بزرگ آقای کریمی هرودوت را می‌ گذاریم کنار کلا خوب است مثلا کوروش به تصویر کشیده است و محل اعتبار بوده است و است و هیچ کس هم علیه اش حرفی نزده است را به من معرفی کنید.

بیننده

 بله تاریخ نویس همان گزنفون یونانی.

استاد: حسینی

 آقای کریمی می دانید در گزنفون نسبت به گرایشات جنسی کوروش چی گفته است یا خیر می دانید یا خیر یعنی من برایتان بیاورم اتاق فرمان ترجمه چه کسی را دوست دارید.

بیننده

بزرگوار من ارزش گذاری که نمی کنم می گویم آن اعتبارش بیشتر است.

استاد: حسینی

 آقای کریمی باشد می رویم سراغ همین این درست است علیه گزنفون کسی حرف نزده است؟ صدها برابر این حرف هایی که علیه هرودوت زدند حرف زده شده است این هم کتاب مبا.

بیننده

 به من وقت می دهید هفته آینده.

استاد: حسینی

 در همین یک هفته وقت دادیم بعد می‌پرسند تحقیق کردید می گویید آره بعد می گویم چه زمانی بودند می گوید در این زمینه تحقیق نکردم.

بیننده

 نه نه گفتم در خصوص اعتبار و میزان عدالت تاریخ هرودوت که مورد بحثمان بود هفته چند هفته گذشته من گفتم تحقیق کردم.

استاد: حسینی

 سوال بپرسم کار سخت نشود یک سوال بپرسم از شما چند درصد از کسانی که تاریخ ایران باستان را نوشتند و ملی گرا بودند به هرودوت اعتنا نکردند نمی گوییم کی اعتنا کردند می توانید نام ببرید اشراف ندارد نام ببرید سخت است اصلا منطقی نیست آیا می‌دانید تمام کسانی که خواستند خوب گویی کنند چی بگویم نیکویی کنند از هخامنشیان همه رفتند سراغ تاریخ هرودوت و اگر تاریخ هرودوت را بیرون بکشیم گزنفون و این ها واقعاً برایتان فاجعه می شود.

بیننده

ارزش گذاری هفته گذشته گفتم خدمتتان ارزش گذاری مطالب تاریخی مربوط به چند هزار سال پیش با استانداردهای امروزی فکر می‌کنم کار اشتباهی است در آن موقع در آن سده در آن تاریخ بعضی کارها شاید عادی بوده است شاید اصلاً فضیلت بوده است اما امروز تاریخ برخی از آن ها.

استاد: حسینی

 درآوردن چشم مردم درآوردند زبان مردمی که پادشاه چند صد تا با چند صد تا خانم رابطه داشته باشد و این ها سیصد و شصت زن فقط یک قلم باشد این عادی بوده است کی این عادی سازی کرده بوده است.

بیننده

 ببینید آقای حسینی اگر اینجوری بخواهیم مطالب در آن بستر تاریخی در بیاوریم با استانداردهای امروز ارزش گذاری کنیم خود را همان اسلام برده داری بوده است با استانداردهای امروزی.

استاد: حسینی

اصلا ایرادی ندارد ارزش گذاری کنید اگر اسلام برده داری را آورده است اگر اسلام برده داری را رواج داده است اگر اسلام جایگاه حقوقی از برده را گرفته است اگر هدفش برده داری بوده است صد درصد کنار همین ها قرار می گیرد قانع شدید.

بیننده

 جانم جمله آخر مفهوم نبود برایم بفرمایید.

استاد: حسینی

 من عرض می‌کنم که اگر مدل برده داری که اسلام آورده است مثل همان کاری بوده است که هخامنشیان ترویج دادند و بیشتر کردند را جایگاهی ندادند که هیچ بدبخت هم می ‌شده است آن طرف از یک سرزمین دیگر می‌آوردند همان حرف هایی که نسبت به هخامنشیان داریم در مورد اسلام هم می زنیم ولی اینطوری نبود.

بیننده

 اشتباه همین جا است سوء تعبیر همین جا است من نمی گویم که می گویم در آن بستر تاریخی نمی شود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که مبعوث شدند نمی شود که یک جا بخواهند بخواهند برده داری را منسوخ کنند برده داری در آن روز موضوعیت دیگر داشته است امروز موضوعیت دیگر دارد.

استاد: حسینی

 آیا اسلام برده داری را ضریب داد و کثرت داد به آن و رفت به سمت برده داری رفت به سمت نه آیا هخامنشیان این اتفاق افتاد یا نه.

بیننده

 بله افتاده است افتاده است بله من که این را منکر نمی شوم تفاوت بگذارید کنار که غرضم را نمی دانم چه جور با بگویم خدمتتان ببینید ما وقتی که می خواهیم در مورد موضوعات تاریخی باید مستندات محکمی باشد که ما استشهاد می‌ کنیم این را من غرض دارم این را منظور دارم یا وقتی که.

استاد: حسینی

 آقای کریمی منبع معتبرتان را بفرمایید به من تعیین تکلیف می کنید اینجا لابد منابع معتبری دارید یک منبع معتبر بگویید می کرد اجازه بدهید من جمله ‌ام کامل شود اینطور که شما که حالا تخصص لابد چیز دیگر است ولی می آیید می گویید باید بر اساس منابع متقن باشد و لطف می‌کنید به ما این تذکر را می دهید آن منبع متقنی که ما به آن استناد نکردیم و بفرمایید شاید ندیدیم برویم تحقیق کنیم بفرمایید تاریخ فکر باشد.

بیننده

 ببینید جاهلانه باشد شما چرا حقوقیش چرا کلامی را می آورید که من را در من که در مضان اتهام قرار ندادم من هم نظرم این است که مثلا کتاب های که دیگر در همین خصوص مضان اتهام که آقا منابع محترم انگار مثلاً ما نمی دانیم منبع معتبر یا اینکه انگار می دانیم استفاده نکردیم من عرض کردم آن منبع معتبری که می ‌فرمایید ما در همین بحث‌ها ده‌ها بار به آن استناد نکردیم را نام ببرید دیگر خودتان را خلاص کنید یک حرفی را نسبت درست نبود اینطوری رفاقتمان هم قشنگ‌تر است آقای کریمی عزیز که دلیل بر عداوت و دشمنی نبرید.

استاد: حسینی

 شما همین که زنگ زدید به ما وقتی که اینجا آمدید و دارید اصلا همین ایرادات هم می گیرید عین یک مهمانی که آمدید منزل ما داریم با همدیگر بحث می‌کنیم و مهمان می گویید ما همه منابع معتبر را همه را داریم از آن استفاده می‌کنیم دیگر کتیبه‌ها الواح تاریخ‌هایی که در یونان نوشته شده است گزارش‌های تاریخی که بعداً آمده است مورد پالایش قرار گرفته است خود باستان گراها گفتند تحقیقات و پژوهش‌های شرقی و غربی و همه این ها را مد نظر قرار دادیم.

بیننده

 آقای حسینی ختم کلام بفرمایید سوالی دارم همانطور که به هرودوت پدر تاریخ می گویند پدر اکاذیب هم می گویند یا نه آنچه که در موردش معروف است.

استاد: حسینی

هرودوت همان پدر تاریخ است.

بیننده

 یعنی پدر اکاذیب در هم دوره‌های خودش ملقب به این صفت نبوده است هم دوره خودش نه قطعاً نبود خدمتتان هفته آینده با شما حتما تماس می گیرم.

استاد: حسینی

 به من من خودم اینجا بارها شده است از هرودوت خواندم گفتم این حرفی که دارد می ‌زند اصلاً جور در نمی آید من اصلاً همان اول خیالتان راحت کردم من که روی هرودوت تعصبی ندارم که منتها از این باب دارم می گویم بابا این تاریخ هرودوت را اگر از دست باستان گراها بگیرید چی می ماند برایشان گذاشتیم آنجا دیگر الان هم نیاوردم در استودیو گذاشتیم کنار چی می ماند از منابع برایتان می‌خواهید واقعاً گزنفون را بیاورید مطرح کنید بعد گفته راجع به کوروش چه حرف هایی در مورد گزارش است که به همکاران گفتم این ها نخوانیم در برنامه راجع به خود کوروش اگر هرودوت پدر دروغگوی تاریخ باشد گزنفون می شود پدر جد تمام دروغ‌های تاریخ اینجوری با این ادبیات.

بیننده

 ارسطو در خصوص این گزنفون را نگفته است آقای حسینی .

استاد: حسینی

آقا آن بحث ها مفصل اصلا بحث یادداشتی قبول دارید حرف ارسطو را ارسطو یک چیز دیگر گفته است قبول دارید.

بیننده

بله قبول دارم تاریخ هم دقیقا مثل تاریخ طبری تاریخ طبری پر از صحیح و درست و غلط.

استاد: حسینی

 ملاکتان چیست؟ برای این کشفش خوب باشد هرودوت اصلا پدر جد دروغ گو های عالم.

بیننده

حرف من که نیست همان تاریخ نویس‌های هم دوره خودش به او گفتند ارسطو به آن افسانه پرداز گفته است در تاریخ نویس های دیگر نگفته است.

استاد: حسینی

 آقای بزرگوار من حالا آن که ارسطو اصلا در آثار چی آمده است راجع به این ها را الان وارد نمی شوم می‌خواهم این را به شما بگویم باشد اصلا ارسطو درست گفته است خوب است ارسطو درست گفته است گزارش درست دارد غلط هم دارد هرودوت گزارش درست و غلط با هم دارد یا ندارد همان هم دوره‌های خودش به او گفتند یعنی به همین صفت وقتی مشهور شود دیگر آن شنیده‌ها آن روایتگری تاریخش درجه اعتبار صد در صدی ندارد من منظورم این است که آن تاریخ هرودوت هم در جای خودش محترم است در جای خودش سند بزرگ تاریخی است پدر تاریخ نویسی بوده است فقط منتها بخواهیم ما همه مستند از هرودوت بیاوریم قابل اعتماد و اعتنا نیست آیا من منظورم این است که مثلاً در مورد مورچه‌های بزرگ شاهان که گفته این درست است.

استاد: حسینی

 اغراق نیست من خودم برگشتم در مورد مورچه‌ها که بزرگ بودند وقتی که خواندم گفتم دیگر گفتم اشتباه است دیگر بعد یک نکته آقای کریمی کتاب هرودوت آن موقع نوشته شده بوده است از اولش در دسترس مردم بوده است که در موردش نظر بدهند مطمئناً نه اصلاً مردم سواد آن را نداشت نظر دادند بله پس چه جوری در موردش نظر دادند دروغگو است مردم نظر دادند در موردش مردم هم دوره خودش مردم آتنی مردم عادی که نظر نمی دهند در این زمینه که می‌خواهم بگویم هرودوت با خبر هستید کتابش در دسترس عموم بود یا نبود.

بیننده

 آن زمان نه اما در کتاب همان تاریخ هرودوت تحت تاثیر عمویش که حماسه سرا بوده است به نام آمنیاسیس بوده است یا نه آقای.

استاد: حسینی

 اصلا اگر این تحت تاثیر عموش که حماسه‌سرا بوده است الان چی بگویم گزنفون خودش حماسه سرا است من نمی دانم دیگر چه بگویم دیگر حالا قضاوت با بینندگان عزیز من الان می‌خواهم وارد شوم در مورد بحث قبلاً هم بحث کردم الان اینجا فرصتش نیست و همین که یک مقداری بالاخره باید زمینه داشته باشید که در این خصوص با هم صحبت کنیم دیگر ولی اگر خواستید من می‌توانم برایتان همان مدل خودتان که حرف نقل قول کردید آوردید من هم نقل قول کنم بیاورم منتها یک توصیه دارم دوستان در مقابل کسی که از گزنفون با خبر است خیلی به عنوان منبع معتبر یاد نکنید چون اصلا گزارش آمده است خیلی دیدگاه انتقادی دارد آقای کریمی عزیز آقای کریمی آها اگر اتاق فرمان گرفتن تمام شد الان صدای من می گیرد اتاق فرمان ممنون از همراهیتوان بینندگان عزیز و ارجمند آقای کریمی عزیز هفته بعد تشریف بیارید روی خط بیشتر با همدیگر ان شاء الله صحبت می‌کنیم و ان شاء الله که حالا خودتان هم نگاه کنید در مورد من اشاره کردم لازم شود در بحث کلاً می آورم یک سری گزارش چی گفته است بعد با این مدلی که آقا عمویش افسانه سرا بوده است این هم اینجوری بوده است و گزنفون خودش بوده است یک مقداری قبل برنامه فرصت می شود بیشتر تحقیق کرد در این خصوص این موضوعات هفته صحبت می کنیم و هیچ پاسخی دریافت نکردیم ممنون از شما بینندگان عزیز ارجمند که با ما همراه بودید ببخشید عزیزانی که پشت خط منتظر بودید و فرصت نشد من سعی می‌کنم هفته بعد یک مقداری حالا زودتر برویم سراغ تماس‌ها که به تماس‌های شما بزرگواران و عزیزان هم برسیم در پناه حق باشید التماس دعا یا علی مدد خدانگهدار.


تاریخ بدون روتوش _ جایگاه زنان در دربار هخامنشی با محوریت همسران>

زنان هخامنشی ازدواج هخامنشیان همسران هخامنشی تعدد زوجات حرمسرا هخامنشیان زنان شاه