عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش

تاریخ: 17/ 11/ 1403

استاد: آقای حسینی

قسمت:128

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

استاد: حسینی

 عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شما که بیننده صد و بیست و هشتمین قسمت از سلسله برنامه‌های تاریخ به روتوش و قسمت پنجاه و دوم از فصل سوم هستید و با ما همراه هستید و ان شاء الله که موفق و مؤید باشید هر کجا هستید و به دنبال حقیقت و ما هم بتونیم با روالی که برنامه دارد کمک کند به پژوهشگران عزیز و کسانی که دنبال حق و حقیقت هستند تا واقعیت بیشتر از قبل برای شما مشخص و روشن و نمایان شود فصل اول برنامه که بحث زرتشت بود فصل دوم تاریخ ایران باستان را شروع کردیم از دوره فتح عیلام بعد جلو آمدیم بحثمان را در دو ریل یکی بحث ریل تاریخی بر اساس سیر پادشاهی ایران جلو آمدیم و پیش بردیم و بحث دیگر بر اساس منطق هر فصل بود که این فصل گفتیم ما بیشتر متمرکز روی آن بحث کتیبه ها می شویم فصل دوممان روی متون بود و تاریخ کلاسیک تمرکز خوب در فصل سوم ما آمدیم رسیدیم به دوره نیمه پادشاهی یعنی بعد از درگیری ایران و یونان و به هر حال پایان دوره خشایارشاه عرض کردیم بخش دوم پادشاهی هخامنشیان اصلاً به اندازه بخش اول مطلب و موضوع و جای بحث و اختلاف نظر و نیاز به روشنگری و نیاز به بازخوانی ندارد.

 فلذا بین این دو دوره پادشاهی یک سری از مواردی که به صورت موضوعی است را مطرح می کنیم که برخیش اصلا مرتبط با یک پادشاه چه بسا نیست مرتبط با چند تا پادشاه و این ها را به صورت دسته بندی شده است موضوع بندی شده است برای شما مطرح می کنیم در قسمت قبل یک موضوعی را ما بحثش را باز کردیم در این می آیند فصل این پنجره بین فصل سوم که به موضوعات می‌پردازیم به یک مسئله‌ای پرداختیم یک مقدار مسئله و عنوانش تکان دهنده است ولی لازم است که در موردش حداقل صحبت شود و آن هم این است که کوروش آیا عیلامی بوده است یا آریایی بود سوال خیلی واضح یعنی عنوان برنامه تحت عنوان یک سوال مطرح کرد در قسمت قبل آمدیم هجده سوال پرسیدیم یعنی هجده سوال مطرح کردیم در مورد موضوعی که می خواهیم به آن بپردازیم ده سوال در مورد خود کوروش بود هشت تا سوال مرتبط با کلیات بحث و کلیات موضوع بود که بعد از اینکه ما یک سری مستندات را دیدیم یک سری توضیحات را دادیم می‌ خواهیم برویم دوباره ان شاء الله آن ها را هم یک بار مرور کنیم که پاسخ آن زمان خیلی مشخص و واضح شده است دلیل این موضوع چیست؟ دلیل انتخاب این موضوع چیست؟

خود برنامه خیلی توضیح دادیم دلیلش را از جنبه های مختلف عرض کردیم اما اینکه چرا داریم به چنین موضوعی می‌پردازیم دلیل این موضوع چیست؟ ببینید آریایی بودند یا نبودند کوروش اولاً اینکه آیا اثبات شود آریایی بوده است به نفعش است اگر اثبات شود عیلامی بوده است به ضررش است ما که دیدمان اصلا چنین چیزی نیست و از طرف دیگر نگاه ما دقیقاً نتیجه‌اش برعکس است یعنی عیلامی بودند کوروش و آریایی نبودنش از لحاظ قومیتی و تاریخی اصالت بیشتر آن را دارد به ما نشان می دهد این در این بحثی نداریم اینکه چقدر این اصالته مبناست برای قضاوت آن باز یک موضوع دیگری پس بحث ما چند شاخه دارد که یکی یکی باید به این موضوعات بپردازیم منتها حالا لزومش چیست؟

آقا ما کوروش بالاخره آریایی بوده است یا آریایی نبوده است یا عیلامی بوده است چه موضوعاتی را مشخص کنیم یکی این است که خوب ادعایی مطرح می شود مبنی بر اینکه دیدگاه و نظریه را پیش می کشد که بر اساس آن هخامنشیان همان آریایی‌ها بودند آریایی بودند یا نبودند باز تکرار کنیم از لحاظ ارزش گذاری تفاوتی برای ما ندارد اما این را می کنند یک مبنا و یک مبنای نژادی قرار می دهند چون وقتی که سوال پرسیده می شود می گوییم خیلی حالا شماهایی که را مدل شعار می گوید آریایی ها چنین بودند چنان بودند هرچند حالا خیلی از کسانی مطرح می کنند قطعا اگر باز بیشتر پیشرفت هم کند علم ژنتیک و بر اساس نژادشون بخواهیم قضاوت کنیم الان هم حالا نتایجی را در بر دارد برخی از آزمایش ها هیچ نتیجه مبنی بر آن ادعایشان احتمالاً حاصل نشود شاید یک دفعه بیشتر برخاسته از مغول‌ها باشند برخاسته از دیگر گروه ها و اقوام باشند از مهاجرین یا از مهاجرین و این ها ولی به هر حال وقتی که میایم می گوییم چرا شما می گویید آریایی‌ها برتر از دیگران هستند یعنی هیتلر هم همین حرف را می زد دیگر طبیعتا و مبنای آن تئوری هایی که داشته است یک پایش همین بحث نژادی بوده است چرا آریایی برتر هستند طبیعتاً شناختی ندارند نسبت به آریایی ها خیلی شناخت داشته باشند آریایی بودند یک چنین حرفی را مطرح این مسئله را وقتی ما مطرح کنیم در این زمینه استدلال آن ها باید بیایند مرحله اول اثبات کنند که خود هخامنشیان آریایی بودند یا نبودند نکته بعدی این است که آغاز هخامنشیان را توسط آریایی‌ها معرفی می کنند وقتی کوروش شروع کننده سلسله پادشاه هخامنشیان باشد و آریایی باشد طبیعتاً یک سلسله از آغاز یک سلسله آریایی محسوب می شود.

 و نکته بعدی این است که اگر خلافش اثبات شود حداقل این باشد که نشود اثبات کرد و ادله وجود نداشته باشد که کوروش آریایی است نه فقط شروع هخامنشیان بلکه تا یک جایی امتدادش غیر آریایی می شود یعنی خود کوروش و حداقل کمبوجیه و بردیا را هم ما می‌توانیم کنار این قضیه قرار بدهیم اگر بردیا را هم براش شاهی قائل باشیم که مفصل توضیح بردیا پادشاه بوده است یا نبوده است داستان پرداختیم سه تا از شاهان یعنی کوروش کمبوجیه و بردیا و به هر حال به صورت قدر متیقن خود کوروش و کمبوجی قطعا دیگر نمی شوند یک تبار و نژاد و تمدن دیگر محسوب می شوند اینجا هم باز یک جنبه اهمیتی پیدا می کند اینجا نکته بعدی هم این است که خیلی‌ها تصورشان این است که ایران هستند از دوره هخامنشیان شروع شده است و آغاز شده است و یا حتی تمدن ایران از دوره هخامنشیان شروع شده است و آغاز شده است و این را وصل می کنند به آریایی ها می گویند ببینید آریایی‌ها وقتی که آمدند این ها حکومتی تشکیل دادن انگار که شکفته شد این تمدنشان و این تمدن هخامنشیان بود که ادامه پیدا کرد مسئله بعدی این است که حالا این هم الان یادم آمد می خواستم بگویم یعنی جز دسته بندام نیاورده بودم قبلش برخی ها می آیند می گویند که ببینید این ذوالقرنین همان ظلم کردن این است مثلاً تورات این همین کوروش چرا چون از پارس و از ماد بعد می گوییم.

 چطور می گویند ببین این دو تا قرن این منظورش دو شاخ نیست دو شاخه است چه است و چه است پس کوروش ذوالقرنین بوده است پس حرف نزنید در موردش این آدم موحد بوده است با دانیال نبی (سلام الله علیه) که اصلاً ما نفهمیدیم بالاخره در دوره تاریخ کوروش کجای تاریخ دارد در مورد این به جز آن تورات تحریف شده است ها آن که یهودیان گفتند که گفتند آن سر جای خودش کجای تاریخ کوروش دانیال (سلام الله علیه) ما نفهمیدیم هنوز پیدا نکردیم حالا اگر کسی مستند تاریخی در این زمینه داشت اگر لوحی کتیبه‌ای حتی شاهدی از تاریخ یکگزارشی از یونانی ها از اقوام مختلف اگر پیدا کرد که آقا مثلاً همزمان بودند این ها حضرت دانیال (سلام الله علیه) به کوروش همزمان بوده است ملاقاتی داشته است بیاید به ما بگوید می آیند این مسئله را مطرح می کنند طبیعتاً وقتی که کوروش آریایی نباشد عیلامی باشد یک یکی شاخه می شکند دیگر آن دومیش هم که مادی بودند است آن هم به آن می‌پردازیم قبلاً هم گفتیم البته داستان آسیاک و ماندانا را گفتیم در هرودوت که به چه شکل است ولی باز آن هم بیشتر به آن میپردازیم پس نتیجه دارد یعنی آریایی بودند یا عیلامی بودند کوروش یک تبعاتی را طبیعتا دارد برای بقیه استدلال‌ها و بقیه منطقه ها حالا اثر این فقط یک چیز ذهنی و انتزاعی هم نیست ببینید من یک خاطره تعریف کنم خدمت شما خیلی کوتاه یک جلسه‌ای را ما داشتیم عزیزانی بودند از ترکیه آمده است بودند به ایران و با همدیگر صحبت کنیم خیلی علاقه داشتند به ایران خیلی عرق داشتند نسبت به ایران خیلی این ها فعال بودند در حوزه‌های مختلفی که به هر حال مدنظر پرچمداری و علمداری ایران است در منطقه یک سوالی که واقعا خیلی جدی پرسیدند من فکر می کنم صوت آن جلسه هنوز من دارم دانشجوی نخبه بودند دانشجویانی که از دانشگاه مختلف شناسایی شده بودند نخبگانی بودند که خواسته بودند بیایند شناسایی شده بودند انتخاب شده بودند و یک مسافرتی به ایران داشتند واقعا سوالی که می‌پرسیدم این بود که آیا بحث شما بحث قومیتی است بحث دوره هخامنشیان است یعنی شما می‌ خواهید بیاید بزنید ما را نابود کنید مثلا کشورهای منطقه را بگیرید و دیدگاهتان این است که ما یک نژاد مثلاً برتر هستیم حالا خودم دارم طبیعتاً یک سری عناوین اضافه می کنم که منظور آن شخص بهتر منتقل شود آیا شما از یک نژادی هستید که خودتان را نژاد برتر می دانید بقیه را نژاد دوم یا نژاد پست می دانید باید ما بر گردن همه مردم دنیا بیایم حکومت کنیم به خاطر بحث صرف نژادی و این ها توضیح دادم در آن جلسه که واقعا این چنین نیست ولی آن چیزی که منعکس می شود خلاف است.

 اگر ما از این سمت هم مشخص شود اصلا کوروش جدای از ارزش گذاریش که آقا نیک بوده است یا نبوده است هر کاری که کرده است یا نکرده است نژادش این بر می گردد به آریایی‌ها یا اصلاً آریایی نیست اصلا پارس نیست کوروش و عیلامی است برای تمدن دیگری است جدای از ذهنیتی که برخی ها دارند این مسئله شبهات هم رفع می شود چون این دیدگاه ها و این نظرات طبیعتاً یک تبعات فرهنگی دارد یک تبعات سیاسی دارد یک تبعات نژادی دارد و از همه مهمتر تبعات هویتی دارد شما وقتی که آمدید مدل آریایی‌ها ما ایرانی هستیم ایرانی هم آریایی قوم برتر هستند کوروش هم آریایی بوده است.

 روی یک تکه‌ای دارید سرمایه گذاری می کنید از لحاظ هویتی که قابل اثبات نیست قابلیت استخراج ارزش ها را ندارد و صرفا یک مدل و مسئله نژاد پرستانه است یک سوال اینجا مطرح کردیم الان به آن اشاره کنیم این بود گفتیم خود کوروش وقتی که شما می خواهید بحث هویت بسازید هویت بگیرید خود کوروش خود کوروش از لحاظ عقیدتی خودش خودش را چی معرفی کرده است از لحاظ سیاسی معرفی جدی است دیگر اصلا شما با آنچه که ما نتیجه می گیریم کار نداشته باشید کوروش خودش آیا یک جنگاور می دانسته است آیا خودش را یک پادشاه می‌دانسته است آیا خودش را یک شاهنشاه می‌دانسته است آیا خودش را یک فاتح می‌دانسته است کدوم یکی از این ها است یا کدام یک از این ها با هم دیگر جمع می شود آیا کوروش خودش را یکتا پرست می دانسته است کوروش اگر جایی را رفته است گرفته است بر چه مبنا و چه عنوانی بوده است آیا خود کوروش حرف‌هایی در این زمینه دارد یا ندارد اولش خودش چی می گوید خودش شاید بنده خدا توانست یک جوری حالا بنده مردک اگر بگوییم مردوک را می‌پرستیده است که قبلاً توضیح دادیم دیگر معرفی کرده است خودش را مبتنی بر آن معرفی خودش ما داریم او را می‌شناسیم بقیه شخصیت های تاریخی هم همین هستند شخصیت هایی که در تاریخ بودند خودشان گاهی خودشان و معرفی کردند اصلا نیاز نیست دیگران خودشان اینقدر به زحمت بیندازند.

 خلاف چیزی که معرفی کردن را اثبات کنند حضرت عیسی (علیه السلام) خودش را انسان می‌دانسته پیامبر می‌دانسته است یا خدا می‌دانسته است یا یکی از اقانیم ثلاثه می دانسته است سوال دیگر اسلام این بحث است خیلی هم جدی خیلی هم خوبه اتفاقا خوبی هم می‌توانه داشته باشد امیرالمومنین (سلام الله علیه) خودش را امام و خلیفه بلافصل پیامبر می‌دانسته است یا نمی‌دانسته است سوال دیگر ناراحتی ندارد که حالا سوال ما اینجا این است کوروش خودش می دانسته است سوال این مسئله را صحبت کنیم البته این قسمت از برنامه موضوع اصلیش این نیست که کوروش خودش را چی معرفی کرده است آن می افتد برای قسمت‌های بعدی که احتمالاً یک مقداری هم شاید ابعاد غافلگیر کننده‌ای داشته باشد.

 و مشخص است دیگر ما که حالا چون دو تا واژه آریایی را دارم استفاده می کنم و پارس بودند را آریایی‌ها سه بخش تقسیم می شوند پارت و پارس و ماد می شوند و پارت ها که سمت شمال بودند مادها که سمت غرب بودند و سمت های هگمتانه بودند و پارس ها جنوب بودند دیگر طبیعتا باید اگر یک نژادی بخواهد خودش را بداند که متصل شود به آریایی ها یکی از این سه تا است دیگر یکی از این مجموعه کلونی های ما در برنامه مان این هم بگویم و بروم سراغ پاور پاورپوینت از روش مسائلی را مطرح کنیم که خیلی مسئله اساسی است یعنی شما اگر این موضوع را هم پیگیر نباشید آنچه که در این قسمت خدمت شما عرض می شود می تواند برایتان کارکرد داشته باشد در جاهای مختلف ما به تناسب برنامه به چند تا حوزه تمدنی پرداختیم درست است که تاریخ ایران باستان مبنای روال سیر تاریخی ما بود ولی خاطرتان است ما به بحث فتح بابل که رسیدیم در مورد بابل و تمدن بابل صحبت کردیم در مورد آشور با شما صحبت کردیم بعضی از این ها چندین قسمت صحبت کردیم در خصوصش در مورد مصر موقعی که بحث فتح مصر توسط در دوران کمبوجیه بحثش مطرح شد در مورد مصر و دودمان فراعنه و یک سری از موضوعات مصر با شما چندین قسمت یادم است که صحبت کردیم در مورد یونان وقتی که رسیدیم جنگ خشایارشاه با یونانی‌ها آنجا هم چندین قسمت در مورد خود یونان صحبت کردیم بحث حوزه های تمدنی یونان از نویسا بودند یا نبودند یونانی ها تا فرهنگی که در بین مردم یونان بوده است تا جنگاوری و رزم آوریشان با شما مفصل صحبت کردیم و حالا می خواهیم به بخش عیلام بپردازیم متناسب با اینکه کوروش آیا آریایی بوده است یا عیلامی بوده است بپردازیم اما این قسمت باید باز برویم عقب تر یا برویم دورتر به ماجرا نگاه کنیم کادر ما موضوعات فراتر از مسئله عیلام را حتی در بر بگیرد هخامنشیان که هیچ بیایم عقب تر از زمانی کادر ما عیلام را هم حتی پشت سر بگذاریم بیایم عقب تر و با یک دیدی که سیر چند هزار ساله را بخواهد منتقل کند ما با شما صحبت می کنیم تا بفهمیم اصلا عیلام چی بوده است تا بعد برویم بفهمیم عیلام چی بوده است شوش کجا بوده است انشان کجا بوده است و کوروش خودش چی می گفته است.

 در مورد تبار خودش توضیحات دارم چون بحثی که امشب مطرح کنم خیلی نکات دارد منتها سعی می کنم که روی همین پاوری که آماده شده است برای این قسمت از برنامه روی این سیر مطالب را یک بار با هم ببینیم یک ذهنیتی درست پیدا کنید سعی می کنم توضیحات هم خلال همین نشان دادن پاور مطرح کنم لازم شد بعدش نکات تکمیلی است آن ها را هم به آن اضافه خواهم کرد ولی مقدمه پرداختن ما به عیلام سوال مسئله و سوال اصلی این است تاریخ از چه زمانی شروع می شود احتمالا شما در مدرسه هم دیدید نکاتی را در این زمینه و در خاطرتان مونده باشد که تاریخ از کی شروع می شود برویم سراغ پاور عیلام پازل فراموش شده تاریخ ایران است.

 مسئله اول تاریخ یا هیستوری از کی شروع می شود ببینید ما یک دوره پیشا تاریخ داریم دوره پیشا تاریخ یعنی چی نه اینکه هنوز بشر به دنیا نیآمده است است نه اینکه هنوز بشر به وجود نیآمده است است این در خصوص گونه‌های مختلف صحبت نمی کنید در مورد زیست شناسی صحبت نمی کند تاریخ و قبل تاریخ یا ماقبل تاریخ چون بعضی از این واژه‌ها مثل ماقبل تاریخ را ما بعضی وقت ها با کنایه یا برای استفاده های روزمره به عنوان شوخی استفاده می کنیم حد و مرز که قبلش می شود تاریخ و دوره بعدش می شود تاریخی قبل از تاریخ یعنی قبل از به وجود آمدند خط وقتی که قبل از تاریخ قبل از به وجود آمدند خط طبیعتاً دوره تاریخی معناش مشخص می شود یعنی دوره‌ای که از خط استفاده شده است و بشر از خط استفاده کرد نکاتی که در این زمینه بگویم یکی این است ببینید ما در مورد دوره پیشا تاریخ مدل هایی که داریم برای باستان شناسی برای مطالعات تاریخ خیلی بسته تر است طبیعتا تا بعد از تاریخ اما آن حد مرز تاریخ همه جای یکسان شروع نمی شود یعنی در حوزه‌های مختلف تمدنی دوره‌های مختلفی را شما دارید برای شروع تاریخ به این معنا یعنی شروع خط آغاز خط یک مقدار آن مسئله که پیچیده‌ترش می کند چیست؟ این است که معنای آن خط چیست؟ یعنی شما برخی از این نشانه‌ها را شما آیا این را به عنوان خط محاسبه می کنید یا خیر؟ از یک دوره به بعد یعنی همینی که شما اسمش را بخواهید بگذارید خط کدام یک از این آثار باقی مانده است که ما الان توانستیم به آن برسیم بعداً پخش کنم یعنی اواخر برنامه اما این کلیپ تاریخ خط آماده است اتاق فرمان آماده است خیلی خوب بهتره الان ببینیم تا اینکه آخر بحث بخواهیم ببینیمش اینکه خط از چه زمانی به وجود آمده است است.

 ببینید این هم بگویم باز به شما جز نکاتش نظرات نظرات مختلفی حتی در یک حوزه تمدنی هم گاهی آن بازه آغاز استفاده از خط میبینید که در بین افراد مختلف متفاوت معرفی شده است البته اینکه بعد از یک دوره‌ای تاریخ یک مقداری جابجا شود یک حدیش طبیعی است ولی شروع خط را در موردش یک بحث اختلافی است باز هم یک کلیاتی را ما می ‌توانیم از دوره‌هایی که خط شروع شده است را بدانیم در هر منطقه یک کتابی که در این زمینه نوشته شده است با همین عنوان تاریخ خط نوشته جناب آقای دکتر شروین وکیلی است می‌دانید آقای دکتر شروین وکیلی ما از مطالبشان مطرح کردیم انتقاد کردیم نقدم کردیم دعوتشان هم کرده بودیم برای برنامه برای گفتگو کردن منتها تاریخ خط نکات قابل تأملی دارد در مورد آغاز خط که آیا آغاز خط خط اصلا در حوزه ایران بوده است ایران زمین بوده است در حوزه بین النهرین بوده است در حوزه مصر بوده است در کدام یک از این حوزه تعریف می شود.

 دیدگاه‌های خاصی هم البته در این تاریخ خطشان البته دارند ولی کلیپی ساخته شده است توسط یکی از موسسات جالب است دیگر روی نقشه است یعنی توضیح داده شده است اولین خط در کجا اگر منطقه اش را خواستید طبیعتاً مراجعه بفرمایید به کتاب تاریخ خط جناب دکتر مفصل فکر کنم هزار صفحه است اگر اشتباه نکنم فایل پی دی اف در فضای مجازی قرار دادند این دوره که دارد تاریخ شروع می شود دیگر به معنای مصطلح خودش را از کجا شروع می شود در چه نقاطی دارد شروع می شود و با چه خطی شروع می شود این توضیحاتش زیر کلیپ نوشته شده است با همدیگر کلیپ ببینیم حالا روال که دارید ملاحظه میفرمایید بر اساس دوره زمانی بحث پیدایش خط است در مختلف بر اساس مناطق جغرافیایی که بوده است فلذا یک نقطه را شما ندارید که از تاریخ بگویید مثلاً فلان سال آغاز تاریخ این کلیپ هم مفصل است ما همه آن را الان بخواهیم پخش کنیم وقت زیادی از برنامه گرفته می شود تاریخ خط دکتر شروین وکیلی جستجو بزنید به نظرم می ‌توانید به این کلیپ در فضای مجازی برسید جالب است یک نکته‌ای هم اینجا بگویم تصاویر را ملاحظه می‌فرمایید ببینید این حوزه‌هایی که دارد مشخص می شود در همین کلیپ که بحث پیدایش خط است را ببینید همشون نگاه کنید تقریبا همین حول و حوش آن چیزی است که تحت عنوان خاورمیانه گفته می شود یا به صورت خاص و ویژه‌تر تحت عنوان بین‌النهرین یا میانرودان گفته می شود این حوادث بزرگ تاریخ اصلاً در این حوزه دارد اتفاق می افتد نه اینکه جای دیگر نبوده‌ است چین هم خط داشته است هزار و ششصد قبل از میلاد تقریباً با یک سری نگاشته‌های خاصی که بوده است تا هزار و دویست یک خط دارد دیگر واضحه یا مثلاً شمال هند خط دارد آمریکا را هم آمریکای جنوبی خط به وجود می آید در آن تمدنی تمدنی که داشت و زدن اروپایی نابودش کردند ولی بیشتر این بحث خط بیشتر بحث جنگ های باستان پیدایش تمدن‌هایی که در طول تاریخ بوده است مال همین حوزه همین جغرافیایی که دارید.

 میبینید چون بعضی ها می آیند می گویند که چرا اینجا چرا مثلاً پیامبران اینجا دارند مبعوث می شوند بر اساس اعتقاد مسلمان ها یا حتی مسیحیت و یهود هم ممکن است اینجا در معرض این سوال قرار بدهند همین اتفاقات دارد اینجا می افتد حوزه هایی که دارد تمدنش به وجود میاید اینجا همان حوزه هایی که دارد خط درش شکل می گیرد زبان دارد درش شکل می گیرد و طبیعی است که پیامبرانی هم که باشند بیشتر در این حوزه باشند اصلاً زیست بشری در اینجاها است نمونه خط چینی است ببینید چقدر تاریخ رفتیم جلو تا این با هم ببینیم چه تاریخی زده است از اینجا نمی بینم قبل از میلادها تا هزار و دویست آن هایی که کار کردند عجیب باشد که هزار و دویست برای ما کمرکش دوره تمدن باستانی ما است ولی در چین پیدایش خط فکر کنم همین حدش هم کفایت کند دیگر این خطای مختلفی که می‌بینید کجا به وجود آمده است است همین در این حوزه های تمدنی این اطراف بوده است برویم سراغ ادامه بحثمان.

 عرض کردم کامل این را دانلود کنیم ببینید و کتابش هم می توانید مطالعه بفرمایید پس تاریخ می شود دوره‌ای که قبل از استفاده از خط بوده است و دوره تاریخی دوره‌ای که از خط استفاده می‌شده است ما دیگر در دوره تاریخی یک سری موارد مشخص مکتوب باقی مانده داریم حالا چه حداقلی باشد ولی نشانه‌ای باشد برای ما چه کتیبه‌هایی باشند که خیلی راحت شود الان بعد از این ترجمه از آن ها استفاده کرد خیلی فرق بوجود می آورد برای بحث شناخت دوره های تاریخی اما من الان می خواهم چیکار کنم دوره پیشا تاریخ یعنی از کجا داریم شروع می کنیم شگفت انگیز خواهد بود نکته‌ای که امشب خدمتتان عرض می کنم ما دوره تاریخی یا ماقبل تاریخ داریم که قبل از خط چه دوره‌هایی می شود عصر حجر یا عصر سنگی احتمالاً شما تعبیرش را شنیده باشید طبیعتاً دوره بله عصر حجر یا اصل سنگی خود عصر حجر یا عصر سنگی که یک بازه زمانی خیلی بزرگ قابل توجه را در بر می گیرد به سه بخش تقسیم می شود دوره پارینه سنگی دوره می آیند سنگی و دوره نوسنگی دوره پارینه سنگی چیست؟

 همان دوره هایی که شما یک سری نقش و نگارهایی مثلا روی غار احتمالاً برایتان آشنا باشد که کشیده شده است یک مفهومی در دوره پارینه سنگی هستند نقوش منتقل خواسته شود سنگی به خاطر اینکه ابگذار کار بشر همان سنگ است دیگر دارد استفاده می کند از سنگ دارد استفاده می کند دوره می آیند سنگی دوره‌ای است که باز سنگ است استفاده اساسی از این سنگ دارد می شود اضافه می شود از استخواهند و چوب هم دارند در کنارش بشر دارد استفاده می کند و البته خودش یک تقسیم بندی هایی دارد باز یعنی زیر مجموعه دارد مثلا همین دوره نو سنگی دوره پیش نویسی می شود برایشان نام برد اما بخش سوم دوره نو سنگی پس دوره یک دوره سنگی یا دوره عصر حجر داریم برای عصر حجره یعنی دوره قبل از ماقبل تاریخی که این ماقبل تاریخی است برمی‌گردد به دوران چند ده هزار سال قبل بشر دوره پارینه سنگی دوره می آیند سنگی و دوره نوسنگی دوره بعدی چی می شود با در نظر گرفتن چارچوب کلی معرفی این دوره ها می شود مابعد سنگی هم ما بعد حجر حالا این ها اعتباری نام گذاری خیلی متمرکز باشیم سعی می کنیم این عبارات رد شویم و عباراتی که بیشتر مرسوم است را استفاده داریم عصر مس دوره عصر مس چیست؟ یا مس سنگی که بشر آمده است دیگر از مس هم دارد استفاده می کند در کنار سنگ دوره نوسنگی یکی از اتفاقاتی که افتاده است درش دوباره برگردم را اسلاید قبل این آخرین دوره نوسنگی اینجا بشر دیگر دارد.

 یک جانشین می شود و دارد یک کشاورزی و دامداری به صورت خیلی ابتدایی دارد انجام می دهد در دوره نوسنگی بشر می آید این از سنگ به عنوان ابگذار کشاورزی هم استفاده می کند دیگر یعنی داس درست می کند مثلا با آن سنگی که داشته است و این می شود یک ابگذار استفاده خودش برای زیست خودش جز این ابگذارهایی که دیگر مدام بتواند از آن استفاده کند دوره بعدی که می شود دوره مابعد حجر عصر مس بشر سنگ را که کنار نگذاشته است طبیعتاً استفاده از آن ولی مس اضافه می شود حالا چرا مس چرا فلزهای دیگر نیستند به خاطر اینکه استفاده از آهن یک تکنولوژی نیاز دارد مس فلز نرمی محسوب می شود و با یک درجه حرارت کمی به نسبت بشر می‌توانسته است به این مسیج سر و شکل بدهد نکته در مورد این حالا آن چیزهایی که به ذهنم می رسد را خدمتتان بگویم در دوره عصر مس استفاده اینگونه نبوده است که شما مثلاً دیگر تصور کنید ظرف های بزرگ مسی و شب ساخته استفاده کرده است نه گوشی خیلی دارد اذیت می کند ببخشید اینطوری نبوده است که بگویم خیلی توانسته است از این ظرف های بزرگ درست کند و این ها مس همچنان سخت بوده است دستیابی به آن استفاده از آن استفاده تزیینی میکرده است از آن و این استفاده‌های تزیینی هم عموما استفاده آیینی بوده است یعنی اشکالی را درست می‌کرده است برای خودش زینتی را درست می‌کرده است برای خودش و حتی اگر یک ابگذاری که قبلا سنگی درست می کرد الان درست می کرده است این استفاده مسی است دیگر استفاده فراگیری نبوده است یک مقداری بیشتر آن جنبه آیینیش برای خود بشر مهم بوده است دوره بعدی می شود عصر برنز عصر برنز یک عصر آلیاژ یعنی این مس که انعطاف پذیری زیادی دارد یک خوبیش این است که می شود از آن استفاده تاریخ ولی یک نقطه ضعفش این است که خیلی هر چیزی نمی شود با این ساخت چون همچنان باز انعطاف پذیریش زیاد است .

یعنی خیلی فلز مقاومی نیست یعنی ابگذارآلات جنگی را شما خیلی جدی نمی‌توانید با آن درست کنید فلذا عصر برنز شما تسلیحات برنزی دارید می‌بینید در تاریخ و بشر دارد از برنز استفاده می کند یک دوره هم داریم که انقلاب تسلیحاتی یا انقلاب ابگذاری که می شود عصر آهن پس یک بار دیگر بخواهیم مرور کنیم بر اساس همین دوره پیشا تاریخ یک دوره سنگی عصر حجر را داریم که به سه بخش تقسیم می شود دوره پارینه سنگی دوره می آیند سنگی و دوره نوسنگی و بعدش اصل مصر را ما داریم بعد از مصر عصر برنز را داریم و بعد عصر آهن را داریم البته یک جاهایی این ها آمده است است تاریخ را از آن رد شده است دیگر طبیعی است ما داریم بر اساس همین دوره‌های تاریخی شروع کردیم همان سبک و سیاقی که مطرح کردیم داریم پیش می رویم یک جایی اینجا دیگر خط به وجود آمده است است در برخی از مناطق این بدیهی است کار یک اتفاق خیلی خارق العاده و خیلی عجیب اتفاق افتاده است در تاریخ یعنی به وقوع پیوسته است در تاریخ و آن هم این است که آخر عصر برنز هزار و دویست پیش از میلاد تمام تمدن‌های باستان از هم می‌ پاشد اتفاق اتفاق خیلی عجیبی است یک شاید بگویم چند دهه ای است دارند جدی به آن می‌پردازند که واقعاً چی شد چرا باید یک دفعه شما در اصلی تمام تمدن‌ها از هم بپاشد ما یک چیزهایی در مورد آن دوره می دانیم یعنی اطلاعاتی داریم که شاید علت این فروپاشی از دل همان بیرون بیاید یکی اینکه می‌دانیم آن دوره جنگ شروع شده است یعنی درگیری ها شروع شده است هجوم شروع شده است و یک سری از مهاجرت‌ها مهاجرت همراه با هجوم است چه در حوزه بحث ایران زمین و حتی چه در مصر مثلا ما در مورد آن موقع می‌دانیم که برخی از این تمدن‌ها طوری از بین می روند از بین رفتن تمدن نه اینکه افراد و انسان‌هاش زنده ماندن مثلاً الهیاتشان و خطشان از بین می رود واقعاً تمدن چیزی از آن باقی نمانده انقدر که جای آن تمدن را به سختی توانستند پیدا کنند یا یک مدت زمانی گذشته که تا بعد از اینکه فهمیدن یک چنین تمدنی در تاریخ وجود داشته است با ظن و گمان‌های مختلف در مورد جغرافیای تازه توانستند جغرافیای آنجا را پیدا کنند موارد مختلفی دارد آن تمدن‌هایی که از هم پاشید تمدن های مهم و جدی بودند مثل هیتی ها آشور میانه میتانی کاسی ها عصر فروپاشی برنز و در تقریبا همه جای دنیا دیگر جنگ است.

 مسئله مسئله عجیبی است داخل پرانتز برای کسایی که حالا دنبال مباحث یعنی علم میان رشته‌ای در این قضایا می گردند احتمال اینکه احتمال اینکه باز بار سوم دارم عرض می کنم احتمال اینکه چه بسا این اتفاق افتاده است یک بخشیش به نوعی عذاب حتی بوده باشد را می شود این احتمال را داد چون واقعا فروپاشی است حالا چرا در چه دوره‌ای بوده است چه پیامبرانی آن زمان بودند مرتبط می شود با مترادف می شود یعنی همزمان می شود با زمان کدام یک از انبیاء آیا این اتفاقات در کتب مقدس به آن اشاره شده است یا به آن اشاره نشده است.

 این ها همه موضوعاتی که اگر کسی خواست تحقیق کند پژوهش کند آن بابش باز است می‌تواند برود سمت سمت و سوش ولی می‌خواهم بگویم انقدر اتفاق فراگیر و عجیبی است که شما آن موقع طبیعتا شما اواخر عصر برنز که راه ارتباطی نبوده است که همان وسایل ابتدایی بوده است با هم این ها دچار فروپاشی شوند در یک اصل مسئله مسئله خیلی عجیبی همزمان با فروپاشی اسب برنز آریایی‌ها وارد ایران می شوند تازه آریایی‌ها وارد ایران می شوند دقت بفرمایید ما بعضی اوقات خیلی ساده داریم از کنار برخی از موضوعات رد می شویم یعنی جلو چشممان است ولی دقت نمی کنیم یعنی آریایی‌ها تا این دوره تا دوره فروپاشی عصر برنز تا هزار و دویست قبل از میلاد این ها هنوز این اقوام آریایی نیامدند شما پارس ندارید شما پارت ندارید هنوز حکومت‌های دیگر هستند و حتی حکومت‌هایی که احتمال دارد شما شاید اسمشان هم نشنیده باشید مثل قوطی‌ها مثل لولوبی‌ها این ها تمدن‌هایی بودند که تمدن‌های سختی هم بودند بعضی جاها مستقل رفتار می‌کردند بعضی جاها در تعامل با دیگران بودند مثل همین دوتایی که نام بردند در تعامل با بحث عیلام که اینجا موضوع ایران محل بحث ما است یک نتیجه یک مقدار سختی من می‌خواهم از این مسئله بگیرم ببینید در بالکان هم این فروپاشی اتفاق می افتد برای اروپاها یعنی برای تبار اروپایی یا چیزی که دارند معرفی می کنند این فروپاشی اتفاق می افتد شمال دریایی اژه پایین دریای اژه این فروپاشی در مصر دارد اتفاق می افتد در مدیترانه در شرق مدیترانه دارد این فروپاشی اتفاق می افتد.

 و در ایران زمین هم داریم فروپاشی اتفاق می افتد اگر ما اینجا بیایم آن حوزه شرق مدیترانه را جدا تعریف کنیم از زمین می‌خواهم نقاط را بگویم این کانون‌ها را می‌خواهم به شما بگویم واقعا اتفاق عجیب و غریبی است یعنی تمام حکومت های باستان از هم پاشیدند به تعبیر یکی از این پژوهشگران و محققین انگار البته آن در مورد تمدن اروپا می گفت خیلی می خواست جدی جلوه بدهد حالا اروپا هزار و دویست قبل از میلاد چیز خاصی نداشته است واقعا ولی تمرکزشان آن سمت دیگر انگار ریست می شود دوباره تمدن استفاده کردیم و آن هم این است که بعد از فروپاشی عصر برنز برای کارگردان عیلام چه در دوره باستان بوده است تنها تمدنی است که از گذار فروپاشی دوره برنز از آن دوره از هم پاشیدگی عصر برنز سالم می‌تواند از این مسیر عبور کند تیتر استفاده کردیم عیلام پایدارترین تمدن باستان واقعا مثل عیلام هیچ تمدن پایداری شما در باستان نمی‌توانید پیدا کنید باقی ماندن در عصر فروپاشی برنز و حفظ تمدنات تمدنش مانده یعنی چی یعنی نژاد همان نژاد است یعنی الهیاتش آیینش رسومش همان است یعنی زبانش خطش همان است این ها را توانسته است حفظ کند مراکز مهمش هم همانند یعنی شوش را توانسته است حفظ کند حالا سوال اینجا مطرح کنم شوش مگر آشور نیآمده است بود ویران کرده بود همه را کشته شده بود.

 کلاً نابودش کرده بود نه واقعا این نیست حمله می کند به شوش خرابی‌های زیادی را هم برجا می‌گذارد خودش هم اذعان و اعتراف نسبت به این مسئله دارد ولی به این معنی نیست که بگویید شهر شوش از بین رفت حالا در مورد شوش بیشتر توضیح خواهم داد خدمتتان رفتیم وارد بحث ایران شدیم که دیگر حرف آنجا زیاد است و اما مسئله بعدی این است که بله تحت عنوان عیلام پایدارترین تمدن باستان ما در مورد چند تا چیز می‌ خواهیم با شما صحبت کنیم الان هنوز وارد بحث خود عیلام نشدیم ما داریم یک دوره تاریخی را گفتیم بفهمید عظمت این تمدن عیلام در پایداری خودش چی بوده است این مسئله را مطرح کنیم و اینکه بگویم آقا قبل ورود آریایی‌ها عیلامیان سلسله‌های تمدنی داشتند به جز به آن خواهیم پرداخت در مورد وسعت ایران جغرافیای ایران و بحث شوش و انشان توضیح بدهم خدمتتان ببینید عیلامی که شما می‌بینید مثلاً بروم سراغ متشکر هستم سراغ نقشه توضیحاتی بدهم به شما شما اگر دنبال تمدن عیلام بخواهید بگردید احتمالا به یک نقشه خیلی معروفی برمی‌خورید یعنی آن چیزی که از تمدن عیلام می بینید در اولین جستجویی که می زنید من بروم مثلاً سراغ همین صفحه خلاصه ویکی پدیایش شما با این نقشه مواجه می شوید بله اگر اتاق فرمان لطف کند با این نقشه مواجه می شوید برای نقش تمدن عیلام یعنی شما یک چنین جایی را می‌بینید که یک چنین بازی تمدنی را دارد در بر می گیرد معروف ترین نقشه هم همین است.

 خیلی هم از آن استفاده می کنند یعنی شما می گویید عیلام می‌بینید توضیحاتی که در مورد عیلام می‌بینید و مسائلی که در مورد عیلام آمده است است از همین نقشه آمدند از این نقشه دارند استفاده می کنند کجا بوده است دیگر عیلام را می‌توانید دو جور نگاه کنیم به آن یک جور یک نگاه موس نسبت به آن داشته باشیم بر اساس آن نگاه موثر نه تنها عیلام از سمت همدان یعنی قبل از اینکه مادها بخواهند بیایند همان جاهایی که لولوبی ها بودند گوچی ها بودند این ها را در بر می گیرد را نقشه من توضیح بدهم به شما از این شمال شروع می شود از اینجا شروع می شود را بخواهیم بگیریم می آید این سمت و حتی این دشت‌های جنوبی بابل هم در بر می گیرد و بعد دامنش می آید از همدان و داخل کشور یعنی به آن شهرهای شناخته شده است همدان و لرستان و خوزستان و در بر می گیرد می آیند اینجا فارس هم در بر می گیرد و چه بسا ممکن است برویم بگویم بین زاهدان زابل یعنی شهر سوخته را هم در بر بگیرد یعنی ممکن است که کسی بیاید واقعا نظرش این باشد بگوید اتفاقی که در کرمان افتاده است در شهر سوخته افتاده است این ها زیر سیستم هایی بوده است که ذیل یک کلیتی تحت عنوان تمدن عیلام باید تعریف شود استفاده‌هایی که آنجا از ابگذار می‌شده است.

 بحث های دوره‌های مختلفی آنجا بوده است ما از شهر سوخت و این ها خط نداریم دیگر خیلی از این بابت نمی ‌توانیم آنجا اطلاعاتی داشته باشیم ولی کم هم کاوش نشده است در شهر سوخته و عناصر باستانی که به دست آمده است میتواند کمک کند تا یک حدی پی ببریم که آیا واقعاً حتی شهر سوخته تمدن پنج هزار سال قبل یعنی دو هزار و پانصد سال قبل از هخامنشیان آیا زیر سیستمی عیلام محسوب می شود یا خیر؟ ولی برخی الان این دیدگاه را دارند دیدگاه مرسوم و سنتی این است که عیلام این حوزه شرقی زاگرس را در بر دارد و حوزه غربی زاگرس که شمالش می شود منطقه آشور بعد جنوبش می شود منطقه بابل و این ها البته یک تقسیم بندی هم دارد من این را توضیح بدهم ببینید این زاگرس شما اینجا دو مسئله دو خط کش دارید دو تا حد فاصل دارید یکی این رشته کوه زاگرس شمال عراق و سمت کردستان عراق یکی هم این مرز سیاسی ایران و عراق ببینید این دو خیلی اثر گذاشتند روی بحث جغرافیایی معرفی حوزه‌های تمدنی یک مقداری باید بیشتر نسبت به این دقت کرد مثلاً این الان این خط مرز سیاسی ایران و عراق حوزه تمدنی فلان دوره تمدنی کجا را در بر می‌گرفته است یعنی انگار این خط سیاسی تصور سیاسی است قبلاً هم بوده است انگار یعنی شرق می گیرند غربش را می گیرند از آن بیشتر انگار این خود رشته کوه زاگرس است را به عنوان یک مرز دارند تلقی می کنند یعنی می گویند شرق زاگرس و غرب زاگرس غرب زاگرس می شود همان بین النهرین یا میانرودان همان آشوری ها در آنجا بودند بابلی ها در آنجا بودند حالا حتی دوره عبید را آنجا دارید دوره عروک را شما مثلاً آنجا ها دارید می گذرانید این ها همه به عنوان غرب است زاگرس می‌گیرند بعد می گویند شرق زاگرس چی بوده است می گویند شرق زاگرس عیلام بوده است در حالی که خود زاگرس خود رشته کوه زاگرس بخشی از زیستگاه این تمدن استه یعنی خود عیلام عملاً دو پایتخت دارد و انشان را آورده بودند و مرتبط با ادامه بحث ما و کوروش است دو پایتخت دارد یعنی یک پایتخت پایتخت کوهستانی دارد که می شود انشان می شود فارس یک پایتخت دارد که دشته آن هم می شود شوش اینطوری نیست که شما بگویید زاگرس مرز برای این حوزه تمدنی است اصلاً روی زاگرس مستقر شده است سمت غرب غرب این زاگرس در منطقه بین‌النهرین هم همین را شما دارید دیگر شمال کوهستانی است.

 ولی شما تمدن دارید شما دولت دارید دولت شهر دارید و جنوب دشته باز اینجا شما دولت شهر دارید بابل را دارید و سومر را دارید اصلا سومر را شما آنجا دارید این نکته نکته بعدی توضیح عجیب پیشینه تاریخی دارد که به آن توجهی نمی‌شود چرا دلیلش چیست؟ من فکر می کنم حالا شاید کسی استدلالی داشته باشد کمک می کند که من این فکرم اگر اشتباست اصلاح کنم من فکر می کنم که شهرهای باستانی که این شهرها محل زیست انسان بوده است و این محل زیست بودند مستمر بوده است امتداد پیدا کرده است تا دوره ما کمتر مورد توجه قرار می گیرد یعنی شما برای نمونه مثلاً حکمتانه حکمتانه اگر واقعا همین الان در دل شهر همدان نبود یک مدل دیگری به آن توجه می شد یعنی باستانی تر نسبت به آن توجه می‌شد حالا نمی‌خواهم در مورد لزوماً اکتشافات و این فعالیت‌های باستانی این را عرض کنم می‌خواهم در مورد ذهنیت‌ها صحبت کنم یعنی همین الان خود ری قدمت ری را ما هر وقت که به یک جایی مطرح می کنیم تعجب می کنند می گویند آقا مگر می شود چنین قدمتی داشته باشد بله داشته است قدمت ری به قدریست که احتمال اینکه تعبیری که در اوستا آمده است در مورد ری باشد است یعنی شما دیگر کم کمش سه هزار سال دوره زرتشت را بگیرید اگر آن عبارت مال زمان زرتشت باشد یعنی محل طی طریق ایران غربی و شرقی نقطه شمالی است و حالا تاریخی که مجهول مانده در مورد ری و گفته نشده است چرا احتمالاً به خاطر اینکه ری در دوره‌های مختلف تاریخی مردم دارد زندگی کردن یک مقداری عادی شده است برایشان این پیشینه تاریخی که داشته است ششم انگار اینطوری است یعنی در مورد شوش وقتی صحبت می کنیم انگار در مورد یک شهری که خیلی مهم نیست چند سال قبل به وجود آمده است صحبت می کنیم.

 چون همچنان یک شهر شهر محل زیست همچنان محل گذر و یک مدل بین راهی محسوب می شود برای کسایی که می‌خواهند شرق به غربش غرب شرق شمال و جنوب جنوب شمالی سفر کنند و این انگار آن اعتبار تاریخی را در ذهن دارد تضعیف می کند و کمرنگ می کند داستان انشان البته متفاوت است که اصلا جز آن مناطقی بوده است که گشته بودند دنبالش ببینن کجا است سال ها تازگی ها من داستان عرض خواهم کرد تازگی هم مشخص شده است که در فارسی بوده است حالا این هم لازم است که ذیل این بحث تذکر داده شود که برخی کوروش کجا بوده است مثلاً اهل ایذه بوده است مال ایذه بوده است ایذه هم جزو خوزستان است پس در نتیجه کوروش بچه خوزستان بوده است و بعد چون حالا یک تعداد قابل توجهی از کسایی که آن منطقه بختیاری هستند می گویند آقا اصلاً ما که بچه خود کوروش هستیم از نسل کوروش هستیم و از نوادگان و فرزندان کوروش حالا خیلی هم نمی شود در این مسئله بخواهیم نوعی ورود پیدا کنیم که مدام منکر شویم ولی همین موضوعاتی که ما داریم مطرح می کنیم به نظرم خیلی از مسائل را شفاف می کند آن بندگان خدا هم که چنین مسئله‌ای را مطرح می کنند می خواهند افتخار کنند به خوبی ها یعنی نمی گوید من از نسل کوروشی هستم که رفت زد ماد را نابود کرد رفت بابل را زد نابود کرد یک سوم آریایی‌ها که در ایران بودند را تمدنشان را خود کوروش زد نه می آید می گوید اگر بپرسی می گوید من فرزند کورش هم کوروش آدم راستگویی بوده است یکتاپرستی بوده است کوروش آدم خوبی بوده است این ها را می آید مطرح می کند در خصوص این موضوع یعنی لازم است مدام تذکر بدهم دو سه طرف بعضی وقتا مورد نقد قرار می گیریم به اینکه طرفداری می کنید از تاریخ ایران باستان و حالا دیدید دیگر ما در مورد یک خلیج فارس چند وقته داریم ما هنوز داریم که ما منطقی کوتاه نمیایم طرف مقابل هم غیر منطقی در مورد این هم یک اشاره‌ای کنم به آن اگر لازم شد می‌پردازم چون فرمودند که تماس داریم و احتمالا مخالف هستند که اتاق فرمان به من گفته است بحث تماس ایشان را اطلاع داده این هم فقط بگویم آقا عیلام را به الف بنویسیم یا با عین بنویسیم عیلام الف یا عین است الان مثلا همینجا صفحه ویکی پدیایش با الف نوشته است داستانی داریم ما در مورد این الف یا عین بودند برای عیلام یک نکته کلی عرض کنم ببینید تاریخ عیلام توسط غرب عیلام نوشته است غرب عیلام دشمن عیلام است غرب عیلام دشمن عیلام است تاریخ عیلام هم غربش نوشته است البته این وسط یک استثنایی من بیاورم در مورد غربش بابل در دوره‌های همپیمان است بابل از لحاظ فرهنگی عقیدتی با آشوری‌ها یکی است با شمال خودش ولی یک جاهایی انگار متحد سیاسی عیلام است حالا هرچقدر که فرصت بود تاریخ ایران بود توضیح می دهم چه ربطی داشت برخی نامگذاری عیلامی وجود دارد چون خودشان می گفتند حتمی دیگر یعنی خود عیلام عیلام نمی گفتند طبیعتاً عیلام چی می گفتند دیگر اینجا هم آورده است یا حل تمتی بیشتر توضیح خواهم داد.

 این واژه را خود عیلامیان نامه عیلام را این مدلی می گذاشت البته شوش همان شوش بوده است ولی در مورد تمدن عیلام برخی استفاده می شود برای نوشتن عیلام یعنی عیلام گفته میشود این عین جزء عبارات و واژه هایی که استفاده کنیم برای زبان فارسی باستان نیست این کاملا یک واژه و عبارت و حرفی است که دیگران آمده است تاریخ نگاری تاریخ نگاری خصمانه است دیگر تاریخ نگاری عبرانی عملاً و این تاریخ نگاری عبرانی است مال دیگر نمی‌توانیم بیایم این واژه را برداریم از همان زبان برداریم بیاریم در فارسی خودمان استفاده کنیم تقریبا هر آنچه که استدلال بوده است برای استفاده از واژه از عیلام یا عیلام هر دوتایش را ما دیدیم عیلام با الف یا عیلام با این را یک جمع بندی کنیم.

 در پاور هم به شما نشان دادم با عین نوشته بودیم چرا این اتفاق افتاده است استدلال واقعا ما دیدیم منتها نمی توانیم این را در نظر نگیریم که خوب ما الان یک شهر عیلام هم داریم شهر عیلام داریم به الف می‌نویسیم اگر ما هدفمان از استفاده از یک لغتی و یک واژه این است که البته با حفظ اصالتش اگر ما می‌خواهیم از عبارت استفاده کنیم یک آدرسی را می خواهیم بدهیم یک لوکیشنی را می خواهیم بدهیم ذهن را ببریم به یک سمتی منظوری داشته باشیم اگر با عین استفاده کنیم کسی نگاه می کند می گوید قطعا در مورد تمدن دارند صحبت می کنند ولی از الف استفاده کنیم نگاه اول تبادل تبادل اول به ذهن این است که در مورد یک شهر است در غرب ایران داریم در موردش صحبت می کنیم فلذا استفاده از عین ما اینجا خیلی روش تاکیدی البته نداریم دو طرف هم دیدیم واقعا بخاطر این است که تفاوت بین این شهر عیلام است و تمدن عیلام است واضح باشد معلوم باشد که در مورد چی داریم صحبت می کنیم خیلی تعصبی بر استفاده از این نداریم که از این باشد البته افرادی مثل جناب آقای غیاث آبادی خودشان به هر حال پژوهش های باستانی دارند که مشخص و واضح چه جهت گیری داشته است اما در مورد عیلام هم با عین می گویند استفاده کنید اینقدر ایراد نگیرید که با الف باشد اما حالا نفر دیگری که مخالف چنین چیزی است جناب آقای دکتر ارفعی که ایشان مصاحبه‌ای دارند و معتقد هستند که خاطرم همکارانم اگر اشتباه می کنم بگویند مصاحبه‌ای دارد جناب آقای دکتر عبدالله ارفعی که می گوید از الف استفاده کنید برای بحث تمدن عیلام جناب آقای دکتر شروین وکیلی هم که از الف استفاده می کنند دیگر تماس داریم دیگر درسته توضیحاتم من اینجا است حالا گوشی را گوشم نمی‌ایستاد اگر به من بگویید پیام به من بگویید منتظر بودم در گوشم اعلام کنید مدام هی به من بگویید لطفا من منتظرم بله با ایشان تماس بگیرید روی خط تشریف بیاورند سوالشان را بپرسند تا ایشان وصل می شود یکی این است که ببینید یک نکته دیگر که من می خواستم بگویم و از آن رد شدم که بعداً در موردش توضیح بدهم این بود که خیلی مهم بود چرا من این را یادم رفت بگویم عرض کردیم در دوره فروپاشی عصر برنز که طبیعت آخر و انتهای دوره عصر برنز می شود و بعدش که عصر آهن و این ها را ما داریم هزار و دویست قبل از میلاد آریایی ها تازه می آیند وارد می شوند کمرکش تمدنی ایران آریایی‌ها تازه خیلی ناخونده می آیند وارد ایران می شوند.

 واقعا مهمان‌های ناخونده‌ای هستند از چه وسیله‌ای استفاده می کنند که مستقر می شوند و حکومت حداقل سه جای ایران حکومت را دارند تمدن می‌سازند حکومت تشکیل می دهند سلسله پادشاهی برای خودشان ترتیب می دهند از همین فروپاشی است حالا آیا آریایی‌ها خودشان عامل این فروپاشی تمدنی بودند عامل اصلیش بودند یا ضریب دهنده به این فروپاشی تمدنی بودند یا اینکه بالاخره آمدند استفاده کردند از این دوره فروپاشی عصر برنز مسئله‌ای که خیلی به آن نمی‌پردازم یعنی شما بروید ورود آریایی را نگاه کنید فقط در این حد کلیاتی گفته می شود که بله این دوره دوره فروپاشی است برنز آریایی آمدند اینجا در شمال زاگرس در منطقه هگمتانه که مادها آمدند و بعد پارت‌ها رفتند شمال ایران و بعداً هم آمدند به قدرت رسیدن و جنوب هم که پارس ها بودند و مرکز و جنوب پارس ها بودند و این پارس ها بودند که به هر حال کوروش از دل این ها بیرون آمده است بود پارسی بود همه را با همدیگر متحد کرد و جنگ‌هایی را انجام داد اما نکته من باز اینجا این است طرح سوال می کنند آریایی یعنی چی آریایی‌ها یا نژاد هستند آیا زبان‌ هستند آیا قومیت هستند یا مهاجرین نسبت به ایران هستند الان که واژه آریایی دارد خیلی استفاده دوره‌های مختلف تاریخ از این واژه و عبارت در غرب هم البته بود یک دوره‌ای از آریایی‌ها استفاده می‌کردند بعد دیگر انقدر تبادل به ذهن منفی داشته است و خاطرات بدی به یاد می آورده است با کارهایی که خود اروپایی البته انجام داده بودند از آن استفاده نکرد این سوالات در ذهن شما عزیزان باشد که قسمت های بعد ما می‌ خواهیم این مسئله را ادامه بدهیم آن نکته شگفت‌انگیزه حالا نمی دانم این بود که در دوره‌ای که تمام تمدن‌ها فرو پاشیدند از هم گسستند از بین رفتن و نابود شدند یک یکی تمدن باقی ماند و آن هم تمدن به خاطر همین پایدارترین تمدن باستان است.

 سلام علیکم و رحمت الله بفرمایید من اسمتان هم برایم بفرستید اسم ایشان را دیگر نیکبخش سلام علیکم استاد سلام علیکم و رحمت الله حال شما خوبه صدا می آید بله بله بله الو صدا می آید بله بله فکر کنم صدای من نمی آید الو اتاق فرمان صدای من برای ایشان نمی روید سلام علیکم تبریک می گوییم ممنونم صدای گیرنده خودتان را ببندید کامل ببندید لطفاً تا شما صدای گیرنده خودتان را ببندید الو صدای من می آید صدای شما می آید آقای نیک بخش بزرگوار از صدای گیرنده خودتان را چرا نمی‌بندید چرا صدای شما برای من اصلا نمی آید از پشت دستگاه تلفن چیکار کنیم اتاق فرمان من صدا را کامل بستم استاد من صدای من را دارید شما چی گفتید صدای من را دارید صدای من را اصلاً ندارند مجدد لطفاً باهاشون تماس بگیرید یک نکته‌ای مانده است اشاره کنم نسبت به آن بگویید دیگر بنده خدا حالا مشکل فنی بود یک کتابی است که می توانیم بگویم بهترین کتابی که در زمینه عیلام شما بخواهید مطالعه کنید البته نکاتی که لازم است از همین کتاب خدمتتان عرض خواهیم کرد آقای کمالی سلام علیکم و رحمت الله کتاب شهریاری عیلام والتر هینس شهریاری عیلام اسم این کتاب است بهتر بتوانم بگویم به شما اسم ترجمه این کتاب است کتاب شخص دیگری هم ترجمه کرده بود که من قبلاً آن را مطالعه کرده بودم شهر گمشده ایران بود اگر اشتباه نکنم ولی به هر حال کتاب والتر هینس یعنی پژوهش والتر هینس در خصوص ایران تحت عنوان شهریاری عیلام ترجمه چه کسی جناب آقای دکتر پرویز رجبی این کتاب چاپ شده است کتاب جالبی است یعنی اگر واقعا یک مقداری کسی تمرکز کند روی بحث دوره عیلام و تمدن عیلام علاقمند به آن می شود ما هم سعی می کنیم که به این دوره تاریخ باستان تاریخی باستانی ایران شما را علاقمند کنیم و شگفت انگیز یک جاهایی برایتان از لحاظ فرهنگی که ببینید چقدر مباحث برخی از عناصر فرهنگی که حتی باقی مانده از دوره عیلام است که همچنان در ایران زنده است و باقی مانده دنیای گمشده است عیلام فیروز فیروزنیا کتاب پژوهش والتر هینس به اسم دنیای گمشده است عیلام کتاب دنیای گمشده است عیلام ترجمه جناب آقای فیروز فیروز نیا اما دکتر پرویز رجبی این کتاب شهریاری عیلام را وقتی آمده است ترجمه کرده است کتاب والتر هینس را تحت عنوان شهریاری عیلام آمده است ترجمه کرده است و به دردتان می خورد خوب است می توانید اگر کتاب جالبی است در مورد حوزه ایران چون آدرس کتاب بدهیم معرفی کنیم می گوییم اگر می خواهید ابتدای کار هستید مطالعه کنید برید مثلا سراغ فلان کتاب اگر تخصصی قاعده مند بروید سراغ فلان منبع در مورد عیلام انقدر کتاب های فارسی خوب کم است.

 که برای هر دو دسته من این را توصیه می کنم دیگر برای شروع کنند تاریخ مطالعه کنند و هم برای کسانی که می‌خواهند ببینن مطالب حالا اصطلاحاً دسته‌بندی شده است و جمع و جور و پی بردن به منطق برخی از مسائل در مورد ایران به آن پی ببرند هر دو گروه می توانند به کتاب شهریاری عیلام والتر هینس دکتر پرویز رجبی مراجعه بفرمایید آقای نیکبخت صدای بنده را دارید صدای من است من صدای شما را ندارم شما صدای من را دارید.

بیننده

 خسته نباشید حال شما خوب است صدای شما نیستش از پشت دستگاه ولی من سوالم را می کنم و منتظر جواب شما می‌مانم استاد عزیز من از یکی از این استادها شنیدم که می‌گفتند که تاریخ به طور کلی از حدوداً دو هزار سال پیش به بعد است که قابل استناد است و حالا دلیلش هم نگفتند من از خیلی سوال کردم نمی دانستم می خواستم بگویم به دلیلی چیزی دارد یا بعضی ها می گویند از هرودوت به بعد است یعنیچهارصد پانصد ساله قبل از میلاد مسیح است یعنی قبل از آن تاریخ دانای دیگری نبودند یا خود همین کتاب های که به عنوان کتاب های دینی حساب می شود مثلاً صحف ابراهیم (سلام الله علیه) تورات موسی (سلام الله علیه) این هایی که دارند به عنوان چیزهای تاریخی به حساب نمی آید یعنی چه جوری اصلا تاریخ را چه حساب مثلا می گویند این تاریخی است آن تاریخی نیست یا این قابل استناد است آن نیست.

استاد: حسینی

 بله چشم توضیح می دهم در خصوص بفرمایید بعدی هم بفرمایید بفرمایید اگر سوال دیگری است ما برویم سراغ پاسخ به ایشان من این را جواب بدهم باز آقای بزرگ کمالی هم تماس مخالف گفتند که تاریخ از دو هزار سال قبل به بعد قابل استناد است و یا بعضی ها آمدند گفتند که در تاریخ هرودوت به برق قابل استفاده ما تاریخ وقتی که داریم می گوییم حالا تعریف تاریخ را که به شما گفتم از دوره خط ما در نظر بگیریم بستگی دارد که شما منظورتان از این حرف چیست؟

چون از یک بابت شما اگر بگویید تاریخ کلاسیک قبل از هرودوت وجود ندارد بله درست است قبل از هرودوت تاریخ نگاری وجود نداشته است کتاب التواریخ کتاب های تاریخ هرودوت اولین کتاب یعنی که در خصوص تاریخ ما به آن دسترسی برای مطالعه داریم ببخشید جلوی باستان شناس‌ها این را نگویید واقعا چون باستان شناس است کدهایی که از برخی از اشیایی که برای ما پیش پا افتاده است برداشت می کنند و در کنار همدیگر قرار می دهند و یک منطقی را ارائه می دهند خیلی بر روی آن جدی هستند بدون اینکه متن تاریخی داشته باشند امروز حالا جای من عرض می کردم همین مسئله را که بین باستان شناسان و مورخین همیشه اختلاف است یعنی باستان شناس‌ها می آیند خیلی بعضی گاهی اوقات با لحن شوخی به مورخین قبول نداریم قبول نداریم باستان‌گراها از یک جزئی تعمیم کلی را می دهند که این منطقی نیست باید برویم سراغ همین تاریخ حالا ما در این برنامه خیلی سعی کردیم یک مقدار مکمل این ها را پیش ببریم با حفظ جایگاه همه عزیزان باستان شناس مورخ و حتی هر نوع مورخ که باید سلیقه‌ای که است به صورت کلی نمی شود ما بگویم دو هزار سال قبل از دو هزار سال به عقب هیچ چیزی بستگی دارد موضوع ما چی باشد مسئله ما چی باشد چه حدی ما بخواهیم روش تاکید کنیم و اتکا کنیم بعضی اوقات این ها همه نظریاتی است که مطرح می شود یعنی در همین حد است خیلی تکیه بیشتری در آن نیست اما اینکه پرسیدید تورات را می شود به عنوان تاریخ محصول کرد یا نمی شود چون دیگر قطعاً تورات قبل از دو هزار سال قبل بوده است دیگر تورات کی نوشته شد سوال مهمی است.

 مشخص و واضح و قابل اثبات اگر نگوییم تمام تورات که آن هم می توانیم بگویم اما عمده آن چیزی که تحت عنوان تورات است اصلاً در دوره هخامنشیان تدوین شد دوران هخامنشیان یعنی شما باز یک بازه قبل از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح را شما در نظر بگیرید تا چهارصد پانصد سال قبل در این بازه که البته انقدر هم گسترده شده است شما هم از مدل نگارش مفصل البته بخواهم ورود پیدا کنم می شود یک سری موارد را دسته بندی شده است به شما گفت یک قسمت دو قسمت هم در موردش برنامه داشته باشیم چه شکلی بوده است چرا من این را عرض می کنم دوره هخامنشیان به خاطر اینکه هر چقدر که یک کتاب جعلی باشد شما فکر کنید طرف آمده است جعلیات دارد می‌نویسد اصلاً ولی باز برای آن اصالت دوره نگارشش وقتی ثابت شود قابلیت چی دارد قابلیت استفاده دارد استفاده تاریخی را چطور مثلاً شما فکر کنید یک کسی آمده است یک کتابی را نوشته اصلاً نسبت داده است مثلا به حضرت نوح (سلام الله علیه) اما این کتاب را چه کسی نوشته نسبت داده است مثلا دو هزار و دویست سال قبل یعنی ما می‌دانیم در دو هزار و دویست سال قبل این کتاب جعل شده است همه عبارات داخلش هم جعل شده باشد باز برای ما قابل استفاده است تورات که تحریف شده است قطعاً عهد عتیق با تمام کتاب‌هاش قابلیت استفاده تاریخی دارد حرفایی که در تورات آمده است درست است که قطعاً تعریف شده است بسیاری از جاهایش یک سری جاهاش اصلاً خیلی واضح و بدیهی تعریف شده است یک سری جاهاش در تضاد خیلی صریح با عقاید مسلمان‌ها و قرآن قرار گرفته است یک سری جاهایش هم ولو تعریف شده باشد قابلیت استناد و استفاده‌هایی را دارد که حالا آن نکاتی که دارد استفاده می کند مثلاً اگر شما یک مثال بزنم یک مقداری این بحث بهتر منتقل شده باشد مثلاً فکر کنید کتاب فلان شهر در حالی که حضرت نوح (سلام الله علیه) به آن شهر سفر نکرده است حداقل برداشت شما و ادراک شما از این مطلبی که جعل شده است چیست؟ این است که آن شهر آن زمان بوده است این طرف خواسته است دروغ بگوید ولی یک نکته‌ای در صحبتش است که آن قابل استفاده است فلذا خود تورات با این همه تحریفش باز قابل فهمی بگیرید دستت بگیرید قابلیت استفاده فنی را دارد طبیعتاً هر چه که ما به حال حاضر نزدیکتر می شویم آثار بیشتری داریم آثار حفظ شده است مکتوبات بیشتری داریم پژوهش ها بیشتر است از لحاظ زمانی نزدیک‌تر است امکان تحریف کمتری می شود برایش متصور بود ولی به این معنا نیست که دو هزار سال به قبل را مثلاً کاملا بگویم هیچ چیزی نمی شود از آن برداشت کرد این همه کتیبه فقط در دوره هخامنشی همه لوح در از دوره هخامنشیان باقی مانده که بخش هایش ما در این برنامه دیدیم و به آن آشنایی دارید در مورد حالا عیلام توضیح می دهیم به شما آن هم جالب است دوره تمدنی عیلام آقای کمالی از شیراز سلام علیکم و رحمت الله آقای کمالی الو .

بیننده

آقای حسینی عزیز سلام علیکم و رحمت الله خوب هستید ممنونم متشکرم از شما در خدمتتان هستم از پانزده سال از ولایت تا به امروز بسیار زیبا و دیدنی است و در مورد کوروش بحث کنیم بحث کلی اینکه فقط کوروش نیست آیا در امروز به هر مسئله بحث کنیم من یک پزشکی مسئله سیاسی جامعه شناسی دیروز خیر حالی که کوروش مال سال‌های گذشته است یک اگر من بخواهم بدانم جد من چی است تا هفت جدم باید از هندی سوال کنم آزاد واقعا کیست که بخواهد در مورد کوروش نظر کوروش ذوالقرنین است ذوالقرنین هزار و صد سال قبل از کوروش بوده است غلط موسی (سلام الله علیه) بوده است که ابراهیم (سلام الله علیه) داستان های داشتند مقام رسیدم تعمیر صحبت کرده است که خداوند منزه است خداوند توانا است خداوند قدرتمند است الی آخر این یک دوم اگر واقعاً کوروش ذوالقرنین است پس آن همه جنایت جنگی چی بوده است کسی که به آن می گویند کشورگشایی داشت یعنی چی معنیش قتل عام می شود دیگر در حقیقت غیر از این است به نظر شما توضیح دادیم که ما نمی گوییم کوروش پرست می گوییم کوروش دوست اتفاق چرا چون دقیقا ضد دین حرکت می کنند متاسفانه یک عده از آن ها حتی حاضر به دو دقیقه مناظره نیستند تماسی نمی‌گیرند مخالفت چرا جمله خاصی مراجعه کنید تمام سربازهای دو انگشت به سمت پایین است یعنی همان سبک فراماسونری ها و شیطان پرستان این داستان از قدیم بوده است و تا به امروز ادامه دارد چطوری باشد کسی که آن حضرت صالح (سلام الله علیه) گفته می شود کوروش تا آنجا حرکت داشته است و چه ارتباط امپراطور یک امپراطور چه ربط دارد به یک پیامبر پرستش کنیم امروز واقعا ما کسی که دم از کوروش می زند و از درود استفاده می کند چرا کنار می گذارند درود حتی خود بعضی از مجری‌های شبکه‌های اجتماعی متاسفانه وقتی می آیند دروغ می گویند خشایار در زمانی که این امامت هفتاد و هشت هزار انسان‌ها را قتل عام کرد در شب جاذبه و دوازده و سیزده فروردین این اتفاق باید واقعا کجای مغز بگویند جونه که من اصلاً بپذیرد یک پادشاه بیاید هم زنش را ببرد و هم آن همه انسان های بی گناه کشور خود قتل عام کند و بعد هم خود کوروش دوست به قول عرب ها حمله کردند این بود منظورتان کدام پادشاه موفق باشید ان شاء الله در پناه حق باشید خدانگهدار متوجه نشدم.

استاد: حسینی

 اینکه آیا امروز در مورد هر موضوعی هر کسی واقعیت را می پذیرد در مورد بحث تاریخ هم نپذیرد بله درست است حرف درستی است آقای کمالی اگر اجازه بدهید این سمت قضیه هم در نظر بگیرم ممکن است واقعا کسی مسلمان باشد ممکن هستند میلیون‌ها مسلمان هم هستند که یک جاهایی جلوی واقعیت نیستند و خلاف آموزه‌هایشان در بحث تاریخ هم است در بحث ادیان هم است در بحث مذاهب هم است در شاخه‌های مختلفی است ولی وقتی که موج موج منطقی باشد موج مستند باشد موج مستدل باشد همه دیگر در مقابلش معمولا معمولا اینطوری نیتشان این نیست که توقف کنند یا اصلاً نمی‌توانند جلوش توقف کنند که آن را به هر حال به سکون برساند مجبور هستند یک سری جاها را بپذیرند شما هم دیدید ما برنامه را که شروع کردیم صد و بیست و هشتمین قسمت از برنامه موضوع بحث می‌کردند بعد حالا برداشت من درست است یا غلط است خود شما بهتر می‌توانید قضاوت کنید اگر برنامه را دیدید یک جایی که پیش رفتیم دیگر ما داشتیم خواهش تمنا التماس همین الان تماس بگیرید سوال پرسیدیم اصلا سوالا را که نمی خواهید بگویید بیاید اینجا سوال بپرس آقا سوال پرسیدند که دیگر خطرناک نیست که سوال بپرس یک سوالی بپرس در مورد موضوعی که ما مطرح کردیم بینندگان بهتر متوجه شوند.

 چرا چون احساس کردند در مقابل یک سری موضوعات واقعا پاسخی وجود ندارد بعد از یک دوره‌ای در تماس های برنامه رفتن سراغ این مسئله که آقا این موضوعات را نگویید هندی بپرسیم چرا برویم سراغ ابوالکلام آزاد در مورد کوروش آزاد البته یک مقداری بیشتر از هندی بودند جنبه های دوره زندگیش را اینکه انگلیس چه جایگاهی به آن داده است مطرح است اما به هر حال اصلا شما می گویید هندی انگلیسی اسم می بریم ما پروفسور پیر بریان را مثلا وقتی ما داریم در مورد این ها صحبت می کنیم بعضی اوقات یک استدلالی دارند ما واقعا به ملیت آن ها فکر نمی کنیم اینجا در نظر می گیریم ولی آن استدلال را می‌بینیم ممکن است یک اراده باطلی داشته باشد یعنی سیاهی زغال را طرف بیاید اثبات کند برای رد کردن سفیدی ما است نقشی که از ادعا کرده است در مورد کوروش و در تخت جمشید بوده است به آن استناد کرده است در حالی که خود ابوالکلام آزاد نرس نرفته است تخت جمشید ببیند که اصلاً کتیبه بالای آن نماد نیست توضیح می دهم حالا ان شاء الله در ذیل همین بحث عیلام استدلالش استدلال سستی است استدلال ابوالکلام استدلال سستی است مسئله بعدی اینکه فرمودید کشورگشایی کردند کشورگشایی قتل عام دارد یا ندارد باز یک ذره اجازه می دهید من این سمت هم نگاه کنم.

 ببینید کشورگشایی کشتار دارد خون و خونریزی قطعاً دارد زور دارد ارعاب ترسیدن این ها به وجود می آید طبیعتش است لزوماً قتل عام ندارد یعنی لزوماً اینکه هر کشوری هر جایی حمله کند به جای دیگر لزوماً قتل عام ندارد صهیونیست ها لزوماً قتل عام دارند یعنی اصلا جنایت نکنند فکر می کنند که این شان برنامه بالاتر از این است آن ها دارند ولی واقعیتش این است که اگر کوروش حمله کرده است به بابل ما هم چند ده قسمت برنامه در موردش صحبت کردیم جزئیاتش هم گفتیم گفتیم کشتار هم بوده است اتفاقاً قتل عام نگفتیم ولی برخی قتل عام را هم آدم به آن اشاره کردند رویداد نامه آوردیم باز کوروش بهتر از آشوری ها حمله کرده است واقعا رفتار می کردند قبل از این یعنی وقتی آشوری ها حمله می کردند یعنی یک بار از آن عبور می کردند واقعا ویرانش می کردند هرچند آن تمدن می ماند به دلایل مختلفی که اینجا بحثش نیست توضیح بدهم چرا ولی واقعا این اصلاً خیلی بد می‌جنگیدند و تصویرگری خودشان بد بود کوروش در بابل مرکزیت بابل مرکزیت بابل سر جای خودش هر چند بابل در انتظار خودش خود بابل را خیلی بهتر از این ها فتح کرده است با این وجودی که ما این همه آمدیم گفتیم بالاخره جنگ بوده است چه بوده است چه بوده است من فردا نباید بیایم بدهکار شوم مثلاً کوروش بیاید بگوید من حمله کردم اینجا اتفاق افتاده است در برنامه گفتید ولی دیگر از آشوری مثل عاشوری‌ها دیگر حمله نکردم این درست است این حرف درستی است مسئله بعدی این است که فرمودید آقا من چون قسمت قبل آمدم گفتم حالا واژه را گفتم بعدش آمدم گفتم نباید این واژه را به کار ببریم کوروش پرست یا باستان پرست من درست نمی دانم اصلا قابل دفاع نمی دانم این واژه را بخواهم به کار ببرم حالا شاید یک کسی به کار ببرد خودش بروید بپرسید ادله استدلالش چیست؟ اتفاقاً این ها خودشان کوروش پرست هستند چون با مخالف دین حرکت می کنند مناظره هم نمی کنند نمی توانیم بگویم ا یک کاری نکنیم یعنی یک مقداری باید خیلی ما دست مسلمان خیلی بسته است همیشه در مقابل دیگران به خاطر چی به خاطر اینکه باید در چهارچوب مشخصی صحبت کند اسلام هم نبود بت پرست هم بودم علمی می خواستم به مسئله نگاه کنند می‌گفتند ولو کسی برود آنجا سجده کند به نماد کوروش در من می توانم در داری کوروش را می پرستید بعد آن وقت آن آدم اگر آمد رفت منزل نمازش هم خواند البته اینکه فقط یک چنین چیزهایی از یک شخص ببینیم از روی ذوق زدگی از روی محبت دوست داشتند کوروش برود آنجا سجده کند نمی‌توانیم بگویم پرستیده که ممکن است وقتی بگویم آن طرف یک عکس‌العمل تندی از آن بگیریم همین که وقتی به طرف می گویید کوروش پرست به آن برمی‌خورد این کوروش پرست نیست واضح است دیگر.

 یعنی به شخص اگر طرف واقعا این کاره بود این را می‌پذیرد البته یک یکی از نشانه ها شاید یک ادله دیگر کنارش باشد فلذا من باستان گرا سعی می کنم باستان پرستی استفاده کنم واژه به ذهنم نمی رسد ولی واقعا فکر نمی کنم که درست باشد از لحاظ علمی بخواهیم بیایم یک چنین تعبیری را نسبت به افراد به کار ببریم حتی اگر اینکه اسلام را قبول نکند طرف و حتی اگر مناظره نیاید نکته بعدی فرمودید که این سربازی که در تخت جمشید هستند مدل های فراماسونری و شیطان پرستی و این ها است هر چیزی می توانیم بگویم ما بعضی از مسئولان جمهوری اسلامی هم می آیند می گویند آقا این مدل مثلا دستش این مثلاً مدل فراماسونری شده است این متاسفانه یک ذهنیتی برای برخی داده شده است که تصور می کنند اگر با حجمی از هنر حجمی از کتیبه حجمی از منطق استدلال مواجه شوند باید برگردند دنبال آن ششصد و شصت و شش بگردند نیست ولی این یک مقداری مسمومیت ذهنی است که ما بگویم آقا ببین انگشت های مثلاً سربازهای تخت جمشید آن طرف که داشته است این را طراحی می کرده است سرباز را کشید فاصله بین انگشتاش مثلا کشید لزوماً دلالت بر این ندارد دیگر فراماسونر بوده است نه فراماسونر نه ذوالقرنین کوروش کوروش بوده است کوروش جزئی از تاریخ ما است کوروش جزئی از تاریخ ما بوده است کوروش مورد مطالعه ما است در مرحله اول ارزش گذاری نمی کنیم فقط آن چیزی که از او باقی مانده است را میایم می گوییم که بخشی از آن برمی‌گردد به معرفی خودش از خودش امپراتوری نمیتواند پیامبر باشد بله این در تضاد است اینکه بگویم آقا یک شخصی بخواهد مثلا پادشاه باشد و پیامبر باشد در تضادی است بحث حضرت سلیمان (سلام الله علیه) استثنا شده است در روایت و حضرت ذوالقرنین (سلام الله علیه) اما منطق قرآن هم همین است دیگر دخلوها و پادشاهان وقتی وارد سرزمین می شوند ذلت و خواری میار عباس عرض کرد که پیامبر ساختار پادشاهی به خودش گرفت یا پادشاه شده است فرمود که نه پادشاه نشده است پیامبر است آمد اگر پیامبر بود اگر پیامبر نبود قطعاً رفتار دیگر با اهل مکه حالا پیامبر است الیوم یوم المرحمه ولی پادشاهان باعث خفت می شوند باعث زاری می شوند باعث اتفاقاتی می شوند که برخاسته از به هر حال رویکرد دینی طبیعتا بین پادشاهان هم تفاوت طبیعتاً بوده است دیگر ولی عصر و قاعده اش صدا و سیما که می آیند می گویند فرصت مطالعاتشان کم است.

 احتمالاً دیگر یا حوصله ایشان کم استولی این هم بیایم بگویم من بالاتر از این هم به شما می گویم ترجمه قرآن خیلی نباید در مرحله اول حساسیت نسبت به این مسئله وجود داشته باشد چون بزرگان هم استفاده می کند برای ترجمه در ترجمه متون مقدس استفاده می کنند با این تصور که درود فارسی سلامت در این خصوص توضیح دادیم خود کوروش با سلام وارد بابل می شود از را لوح توضیح دادیم که واژه توضیح دادیم به شما دیگر بحث مخالف تماس نگرفت خوشحال شدم مخالف تماس نگرفت آقای کیا هم که یک مقداری عجله دارند امشب ان شاء الله تشریف ببرند برنامه را به پایان می‌رسونیم بدون تماس مخالف ولی ممنون هستم که تماس گرفتید سوالات خودتان را پرسید می خواهیم برویم سراغ تمدن عیلام یک چند قسمت در مورد تمدن صحبت کنیم بعد آن نکته‌ای که اثبات می کند یا در این خصوص دارد به ما یک سری شواهدی را می دهد که کوروش آیا پارسی بود یا آیا عیلامی بود در همان بحث ما نهفته است ممنون هستم از همراهیتان التماس دعا دارم یا علی مدد خدانگهدار .