سایر قسمت ها
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی

قسمت صد و یازدهم برنامه آینه تاریخ با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری


دیگر قسمت ها

  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: آینه تاریخ

تاريخ: 27/ 11/ 140۲

استاد: حجت الاسلام والمسلمین جباری

مجری: آقای قضبانی

قسمت:111

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اللهم صل علی محمد و آله الطیبین الطاهرین

مجری:

 سلام خدا بر اهل بیت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) سلام خدا بر حضرت حسین حضرت امام سجاد (علیهما السلام) و سلام خدا بر حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)  عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر خوش آمدید به برنامه آینه تاریخ و این روزها که ایام شادی اهل بیت (علیهم السلام) است ماه بسیار مبارک و میمون شعبان ماهی که در آن ولادت خیلی از ائمه و بزرگان و عزیزان ما و کسانی که اهل بیت (علیهم السلام) به آن ها خیلی هم ارادت داشتند و آن ها را تمجید کردند مثل حضرت عباس (علیه السلام) مثل حضرت علی اکبر (علیه السلام)  و در پیش روی ما ولادت حضرت حجت بن الحسن عسکری (عج الله تعالی فرجه الشریف) است همه ی مناسبت ها را خدمت شما تبریک عرض میکنم و ان شالله که بتوانیم در ساعات و دقایقی که در خدمت شما هستیم برنامه مفیدی را خدمت شما ارائه کنیم و این ساعات دقایقی جزو ساعات اعمال ما و شما عزیزان بیننده ثبت شود و با عنایت آقا امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) ان شاء الله بتوانیم این برنامه را تا آخر پی بگیریم  می دانید که مهمان عزیز ما در این برنامه که عرض کردم برنامه آینه تاریخ جناب آقای دکتر جباری هستند استاد حوزه و دانشگاه متخصص در مسائل تاریخ و سیره خدمت استاد عرض سلام و ادبی داشته باشیم و برگردیم ان شاء الله خدمت شما هستیم با یک سری از توضیحات استاد عزیز سلام وقت شما  بخیر  سلام تبریک عرض میکن کنم همه این مناسبت هایی که گذشته و در پیش رو است همچینین.

استاد: جباری

بسم الله الرحمن الرحیم متقابلا عرض سلام و ادب و تبریک دارم حضور حضرتعالی جناب آقای قضبانی و شما بینندگان گرامی برنامه هر جایی که شرف حضور دارید مناسبت هایی که پشت سر گذاشتیم بسیار ارزشمند بود میلاد مسعود مولا و سرور و ولی نعمتمان امام حسین (سلام الله علیه) و همین طور برادر گرامیشان ابوالفضل العباس باز (سلام الله علیه)  و دیروز هم میلاد مسعود سید العابدین و الساجدین امام سجاد (سلام الله علیه) و میلاد بسیار بزرگ و مناسبت بزرگی که در پیش داریم میلاد مسعود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ان شاء الله که ماه شعبان ماه تقرب ما به ساحت مقدس اهل بیت (علیهم السلام) باشد با انجام کارهایی که مورد رضایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  ما است ان شاء الله و دعا هم بکنیم هرچه زودتر ان شاء الله فرج آن حضرت محقق باشد ان شاء الله.

مجری:

 بله ذکر خاص ماه شعبان هم صلوات بر محمد و  آل محمد است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ان شاء الله عزیزان بیننده به این ذکر پرفیض و پر برکت تداوم داشته باشیم به خصوص در ماه شعبان که عرض کردم ماهی است که در آن میلاد خیلی از عزیزان ما و مقتداهای ما است حضرت امام حسین و امام سجاد و ابالفضل العباس (علیهم السلام) که دیگر الگوی همه برادران و حضرت علی اکبر (علیه السلام)   الگوی تمام جوانان است و ان شاء الله بعدش هم به نیمه شعبان خواهیم رفت و در روز میلاد آقا امام زمان به جشن خواهیم نشست و آرزومندیم که ان شاء الله یک چنین روزی را خدمت خود آقا باشیم و در عصر حضور آقا باشد ان شاء الله  سه هزار پانزده پانزده پانزده سامانه ی پیامکی ما است که شما از این طریق می توانید سوالات خود را به صورت متنی برایمان ارسال کنید و تلفن های شبکه در اختیار شما است سایت شبکه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) و همچنین اپلیکیشن شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)  در اختیار شماست که می توانید از طریق آن تکرار برنامه ها و آرشیو برنامه ها را هم داشته باشید خدمت همه عزیزانی که تکرار  برنامه را می بینند و یا اینکه دارند از آرشیو برنامه را پی میگیرند هم عرض سلام و ادب و احترام داریم  استاد عزیز مناسبت های شادی را پشت سر گذاشتیم و در پیش رو داریم نزدیک ترین آن ولادت امام سجاد (علیه السلام) بود زین العابدین که یکی از افتخارات پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) در روز قیامت حضرت سید الساجدین (علیه السلام)  است که معروف است این روایت در منابع اهل سنت هم حتی ذکر شده است این روایتی که مستحضر هستید و هستم اشاره کردم  شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) دیگر به نام حضرت امام (عج الله تعالی فرجه الشریف)  دوست داریم اگر که صلاح می دانید یک روایتی مبحثی چیزی از امام سجاد(علیه السلام) در مورد امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)  برایمان زبان هدیه و تهفه بیاورید که در خدمت شما باشیم تا سوالات آن موضوع خود برنامه را آغاز کنیم.

استاد: جباری

 بله هم تناسب نام شبکه و هم تناسب ایام است ماه شعبان همانطور که گفته می شود شعبان ذهن میرود سراغ نیمه شعبان و ولادت امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) و تعلق به آن حضرت دارد و همانطور که عرض شد دیروز سالروز ولادت امام سجاد (علیه السلام) مرحوم شیخ صدوق در کتاب ارزشمند کمال الدین و تمام النعمه که هر چه درباره عظمت این کتاب و ارزش کتاب بگوییم کم است باب بسیار ارزشمندی را ایشان باز کردند ابواب است در واقع در هر بابی روایات رسیده از هر یک از معصومان کامل است یعنی از پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) شروع می شود تا امام عسکری (سلام الله علیهم) درباره امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) و غیبت آن حضرت ویژگی های آن حضرت و بخش بسیار خوبی است برای کسانی که بخواهند از هر یک از معصومان (علیهم السلام) از یک منبع ارزشمند و معتبر روایاتی را مطالعه بکنند درباره امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) ایشان این زحمت را کشیده و از جمله در باب سی و یک این کتاب تحت عنوان باب ما أخبر به سيد العابدين علي بن الحسين علیه السلام من وقوع الغيبة بالقائم علیه السلام و أنه الثاني عشر من الأئمة ‌ علیهم السلام.

روایاتی که از امام سجاد سید العابدین (علیه السلام) رسیده است درباره حضرت حجت (عج الله تعالی فرجه الشریف) و غیبت آن حضرت و اینکه او دوازدهمین از ائمه (علیهم السلام) است مستحضر هستید کتاب کمال الدین ترجمه هم شده است و می توانند عزیزانی که حالا با متون عربی خیلی تبحر ندارند از ترجمه استفاده کنند روایت دوم این باب را من تبرکا و تیمننا می خوانم روایت با سند مرحوم شیخ صدوق یک سند را در آغاز می آورد و بعد از پایان روایت دوباره سند دیگری می آورد که به این روایت با این سند هم برای من این روایت نقل شده است با سند خودش میاید تا ابوحمزه ثمالی و او از ابوخالد کابلی میدیم هر دو اصحاب برجسته امام سجاد(علیه السلام)  بودند ابو حمزه که با همان دعای معروفش که در ماه رمضان سحرها خوانده می شود و نقل شده از امام سجاد معروف است صحابی برجسته ای است ابو خالد کابلی هم شاید که همین طور حالا من روایت را می خوانم توضیحی راجع به ابوخال عرض خواهم کرد ابو خالد می گوید که همونطور که از لقبش هم پیدا است از اهل کابل بوده است و میاید خدمت امام سجاد(علیه السلام) در مدینه و بعد شیعه می شود:

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الصُّوفِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى‌عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي بِالَّذِينَ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ وَ أَوْجَبَ عَلَى عِبَادِهِ الِاقْتِدَاءَ بِهِمْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لِي يَا كَنْكَرُ  إِنَّ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَئِمَّةً لِلنَّاسِ وَ أَوْجَبَ عَلَيْهِمْ طَاعَتَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ابْنَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا ثُمَّ سَكَتَ فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي رُوِيَ لَنَا عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَى عِبَادِهِ فَمَنِ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَكَ قَالَ ابْنِي مُحَمَّدٌ وَ اسْمُهُ فِي التَّوْرَاةِ بَاقِرٌ يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً هُوَ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدِي وَ مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ وَ اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ صَارَ اسْمُهُ الصَّادِقَ وَ كُلُّكُمْ صَادِقُونَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِذَا وُلِدَ ابْنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَسَمُّوهُ الصَّادِقَ فَإِنَّ لِلْخَامِسِ مِنْ وُلْدِهِ وَلَداً اسْمُهُ جَعْفَرٌ يَدَّعِي الْإِمَامَةَ اجْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ وَ كَذِباً عَلَيْهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُدَّعِي لِمَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ الْمُخَالِفُ عَلَى أَبِيهِ وَ الْحَاسِدُ لِأَخِيهِ ذَلِكَ الَّذِي يَرُومُ كَشْفَ سَتْرِ اللَّهِ عِنْدَ غَيْبَةِ وَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَ‌ بَكَى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ كَأَنِّي بِجَعْفَرٍ الْكَذَّابِ وَ قَدْ حَمَلَ طَاغِيَةَ زَمَانِهِ عَلَى تَفْتِيشِ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ وَ الْمُغَيَّبِ فِي حِفْظِ اللَّهِ وَ التَّوْكِيلِ بِحَرَمِ أَبِيهِ جَهْلًا مِنْهُ بِوِلَادَتِهِ وَ حِرْصاً مِنْهُ عَلَى قَتْلِهِ إِنْ ظَفِرَ بِهِ وَ طَمَعاً فِي مِيرَاثِهِ حَتَّى يَأْخُذَهُ بِغَيْرِ حَقِّهِ قَالَ أَبُو خَالِدٍ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ فَقَالَ إِي وَ رَبِّي إِنَّ ذَلِكَ لَمَكْتُوبٌ عِنْدَنَا فِي الصَّحِيفَةِ الَّتِي فِيهَا ذِكْرُ الْمِحَنِ الَّتِي تَجْرِي عَلَيْنَا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ أَبُو خَالِدٍ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا قَالَ ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ[1] بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ.

ابو خالد كابليّ [اسمش وردان و لقبش كنكر است] گويد: بر مولاى خود امام زين العابدين عليه السّلام وارد شدم و بدو گفتم: يا ابن رسول اللَّه! كسانى كه خداى تعالى طاعت و مودّتشان را واجب ساخته و اقتداى به آنان را پس از پيامبر اكرم واجب گردانيده است چه كسانى هستند؟ فرمود: اى كنكر! اولى الامرى كه خداى تعالى آنها را ائمّه مردم گردانيده و طاعتشان را بر آنها واجب ساخته است عبارتند از: امير المؤمنين عليّ بن أبى طالب عليه السّلام سپس حسن و سپس حسين دو فرزند عليّ بن أبى طالب سپس امر به ما منتهى گرديد و بعد سخنى نفرمود. گفتم اى سرورم! از امير المؤمنين علىّ عليه السّلام براى ما روايت شده است كه زمين‏ از حجّت خداى تعالى بر بندگانش خالى نمى‏ماند، حجّت و امام پس از شما كيست؟ فرمود: فرزندم محمّد و نام او در تورات باقر است و علم را موشكافانه مى‏شكافد، او حجّت و امام پس از من است و پس از محمّد فرزندش جعفر و او را در آسمانها صادق مى‏گويند، گفتم: اى سرورم! چرا نام او صادق شده است در حالى كه همه شما صادق هستيد؟ فرمود: پدرم از پدرانش از رسول خدا- صلوات اللَّه عليهم اجمعين- روايت فرموده است: آنگاه كه فرزندم جعفر بن محمّد بن عليّ ابن حسين بن عليّ بن أبى طالب متولّد شد نامش را صادق بگذاريد كه پنجمين از سلاله او فرزندى است كه نامش جعفر است كه از روى تجرّى بر خداى تعالى و دروغ بستن بر او ادّعاى امامت مى‏كند و او نزد خدا جعفر كذّاب و مفترى بر خداى تعالى است و مدّعى مقامى است كه اهل آن نيست و مخالف پدر خويش و حسود بر برادر خود است او كسى است كه مى‏خواهد در هنگام غيبت ولىّ خداى تعالى او را بر ملا سازد، سپس عليّ بن الحسين عليهما السّلام به سختى گريست.آنگاه فرمود: گويا جعفر كذّاب را مى‏بينم كه طاغى زمانش را وادار مى‏كند تا در امر ولى اللَّه و غايب در حفظ الهى و موكّل بر حرم پدرش تفتيش كند به خاطر جهلى كه بر ولادت او دارد، و حرصى كه بر قتل او دارد اگر به او دسترسى يابد، و طمعى كه به ميراث او دارد تا آن را به ناحقّ غصب كند.ابو خالد گويد: گفتم: يا ابن رسول اللَّه! آيا چنين چيزى واقع خواهد شد؟فرمود: به خدا سوگند واقع خواهد شد و آن در صحيفه‏اى كه نزد ماست مكتوب است، صحيفه‏اى كه در آن ذكر محنتهايى است كه بر ما پس از رسول خدا جارى مى‏شود.ابو خالد گويد: گفتم: يا ابن رسول اللَّه! بعد از آن چه خواهد شد؟فرمود: آنگاه غيبت ولىّ خدا طولانى خواهد شد او دوازدهمين از اوصياى رسول- خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و ائمّه پس از اوست. اى ابا خالد! مردم زمان غيبت آن امام كه معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند از مردم هر زمانى برترند، زيرا خداى تعالى عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا فرموده است كه غيبت نزد آنان به منزله مشاهده است، و آنان را در آن زمان به مانند مجاهدين پيش روى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كه با شمشير به جهاد برخاسته‏اند قرار داده است، آنان مخلصان حقيقى و شيعيان راستين ما و داعيان به دين خداى تعالى در نهان و آشكارند، و فرمود: انتظار فرج خود بزرگترين فرج است.

كمال الدين و تمام النعمة ، الشيخ الصدوق ،ج1  ،ص 320،تاريخ وفات مؤلف: 381 ق‌،محقق / مصحح: غفارى، على اكبر،ناشر: اسلاميه‌،مكان چاپ: تهران‌،سال چاپ: 1395 ق‌

 مستبصر میشود مستبصرین از اصحاب امام است حالا میرسم به این:قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع ابوخالد می گوید وارد من امام سجاد(علیه السلام)  شدم فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي بِالَّذِينَ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ به من خبر بده راجع به کسانی که خداوند طاعت و مودت آن ها را بر ما واجب کرده است وَ أَوْجَبَ عَلَى عِبَادِهِ الِاقْتِدَاءَ بِهِمْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص بر بندگانش خداوند متعال اقتدا و تاسی و پیروی از آن ها را بعد از پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) واجب کرده است که از آن ها تبعیت بکنند فرمود فَقَالَ لِي يَا كَنْكَرُ  کنکر لقب ابو خالد کابلی بوده است اصلا سبب استبصارش می گویند این لقب بوده است چرا چون  به ابو خالد کابل معروف بود اما گویا مادرش در کودکی غیر آن این را با این کلمه صدا می زده است و به هیچ کس هم نگفته بوده است چنین چیزی را از کابل آمده است به مدینه و این ها امام سجاد (علیه السلام)  او را با این لقب صدا می زند و سبب استبصارش هم همین مسئله است لقب کنکر یعنی اسمی که حضرت برایش صدا می کند اینجا هم حضرت (علیه السلام)  با همان عنوان این را خطاب می کند و کم کم مشهور می شود به خاطر این خطاب امام سجاد (علیه السلام) مشهور به همین کنکر می شود إِنَّ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ جَعَلَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَئِمَّةً لِلنَّاسِ می گوید ای کنکرخداوند إِنَّ أُولِي الْأَمْرِ که در قرآن کریم خداوند متعال به اصطلاح ائمه بروی مردم قرار داده است:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ  فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ  ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.

نساء (4):59

وَ أَوْجَبَ عَلَيْهِمْ طَاعَتَهُمْ و طاعتشان را واجب کرده است بر مردم چه کسانی هستند؟ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ابْنَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا بعدش هم بعد از ابا عبد الله الحسین( علیه السلام) امر امامت به ما منتهی شده است إِلَيْنَا یعنی به من امام سجاد ( علیه السلام) بعد امام ( علیه السلام) ساکت شد ابوخالد می گوید عرض کردم ثُمَّ سَكَتَ فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي رُوِيَ لَنَا عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع أَنَّ الْأَرْضَ لَا  تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَى عِبَادِهِ ما شنیدیم که زمین از حجت الهی خالی نخواهد بود فَمَنِ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَكَ حجت و امام بعد از شما کیست؟ قَالَ ابْنِي مُحَمَّدٌ فرمود  پسرانی داشت امام سجاد ( علیه السلام) فرمود پسرم محمد، محمد بن علی ( علیه السلام) وَ اسْمُهُ فِي التَّوْرَاةِ بَاقِرٌ نام او در تورات باقر  است خود این آن روایت این را می رساند که در کتب پیشین در تورات و این ها نه فقط پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم) بلکه اوصیاء پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم) به اسم معرفی شده اند خیلی جالب است در این روایات معصومین (علیهم السلام ) اسْمُهُ فِي التَّوْرَاةِ بَاقِرٌ يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً علم را خواهد شکافت به کنه علوم مردم را خواهد رساند هُوَ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدِي حجت و امام بعد از من او است وَ مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ جَعْفَرٌ بعد از او فرزندش جعفر(علیه السلام ).

اسْمُهُ عِنْدَ أَهْلِ السَّمَاءِ الصَّادِقُ لقب جعفر نزد اهل آسمان صادق است فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ صَارَ اسْمُهُ الصَّادِقَ وَ كُلُّكُمْ صَادِقُونَ این سوالی است که برای خیلی از ماها پیش می آید القاب خاص دارند مثلا جعفر صادق موسی کاظم محمد بن علی الباقر (علیهم السلام) هر کدام به تناسب این القاب داده شده است این ابو خالد سوال میکند همه شما صادق هستید چطور به جعفر صادق (علیه السلام)  گفته می شود در آسمان. حضرت(علیه السلام)  فرمود قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ ع حدثنی ابی عن ابیه علیهم السلام پدرم امام حسین (علیه السلام) از پدرشان امیرالمومنین (علیه السلام) حدیث کردند نقل کردند که أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) فرمود إِذَا وُلِدَ ابْنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) دقیقاً به نسب از امام صادق (علیه السلام) می آورد تا امیرالمؤمنین (علیه السلام)  فَسَمُّوهُ الصَّادِقَ او را صادق بنامید چرا به جهت اینکه فَإِنَّ لِلْخَامِسِ مِنْ وُلْدِهِ یعنی برای پنجمین از اولاد جعفر بن صادق (علیه السلام)  یعنی می شود امام هادی (سلام الله علیه) برای پنجمین از اولادش وَلَداً اسْمُهُ جَعْفَرٌ یک فرزندی متولد خواهد شد که نام او هم جعفر است يَدَّعِي الْامامةَ مدعی امامت خواهد شد اجْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ وَ كَذِباً عَلَيْهِ ز روی کذب و ادعای باطل جرات بر خدا می‌کنند و عرض شود که ادعای به دروغ ادعای امامت میکند فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ  این لقب جعفر کذاب لقب از طرف پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) آمده است برای جعفر.

فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ جَعْفَرٌ الْكَذَّابُ الْمُفْتَرِي عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُدَّعِي لِمَا لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ کسی که ادعا می کند چیزی که اهلش نیست الْمُخَالِفُ عَلَى أَبِيهِ در مخالفت با پدرش و چون پدر یعنی امام هادی (علیه السلام) معرفی کرده بود وصی خودش وَ الْحَاسِدُ لِأَخِيهِ کسی که حسادت میورزد نسبت به برادرش امام عسکری (علیه السلام) ذَلِكَ الَّذِي يَرُومُ كَشْفَ سَتْرِ اللَّهِ عِنْدَ غَيْبَةِ وَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ میرود به سمت کشف پرده کنار زدن پرده چرا چون دنبالش امام (علیه السلام) می‌فرماید تلاش می‌کند حتی نزد بنی عباس منکشف کند مسئله را خیلی بد عمل کرد متاسفانه بعد به اینجا که رسید امام سجاد (علیه السلام) ثُمَ‌ بَكَى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع بُكَاءً شَدِيداً خیلی شدید حضرت (علیه السلام)  گریه کرد فرمود ثُمَّ قَالَ كَأَنِّي بِجَعْفَرٍ الْكَذَّابِ گویا دارم میبینم جعفر کذاب را وَ قَدْ حَمَلَ طَاغِيَةَ زَمَانِهِ طاغیه زمان حاکمیت جر و سوق دارد میدهد عَلَى تَفْتِيشِ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ به تفتیش امر ولی الهی به گشتن خانه امام عسکری (علیه السلام) و اینها و عرض شود که وَ الْمُغَيَّبِ فِي حِفْظِ اللَّهِ وَ التَّوْكِيلِ بِحَرَمِ أَبِيهِ جَهْلًا مِنْهُ بِوِلَادَتِهِ عرض شود که می آید سوق میدهد به هر حال دشمن را به سمت خانه ولی الهی از خاطر جهل نسبت به ولادت او  چون اگر آگاهش میکرد نسبت به ولادت حضرت (علیه السلام)  که لو میداد و اینها لذا مخفی کردند از آن. محرم نبود غریبه بود هرچند در نسب برادر امام عسکری (علیه السلام) بود اما در واقع غریبه بود حتی در روایتی در ادامه مرحوم صدوق نقل می‌کند که وقتی که متولد شد امام هادی (علیه السلام) چهره‌ ایشان گرفته بود و ر دادند که این در آینده به هر حال مسیر باطلی طی خواهد کرد وَ حِرْصاً مِنْهُ عَلَى قَتْلِهِ إِنْ ظَفِرَ بِهِ ممکن بود سوق بده به سمت قتل ولی الهی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اگر ممکن بود برایش موفق میشد وَ طَمَعاً فِي مِيرَاثِهِ حَتَّى يَأْخُذَهُ بِغَيْرِ حَقِّهِ حتی در میراث او. بگیرد و تصاحب هم کرد دیگر میراث امام عسکری (علیه السلام) را بر اساس با اینکه همسر عرض شود که امام عسکری (علیه السلام) بود فرزندش امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند اما بر اساس آن فقه عامه این برادر آمد و ادعا کرد میراث امام عسکری (علیه السلام) را تا اینجا قَالَ أَبُو خَالِدٍ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ می گوید به حضرت واقعا اینطور خواهد شد؟! با تعجب ابوخالد سوال میکند فَقَالَ إِي وَ رَبِّي إِنَّ ذَلِكَ لَمَكْتُوبٌ عِنْدَنَا فِي الصَّحِيفَةِ الَّتِي فِيهَا ذِكْرُ الْمِحَنِ الَّتِي تَجْرِي عَلَيْنَا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ أَبُو خَالِدٍ یک صحیفه‌ای پیدا است داشتند یک نوشته‌ای مکتوبی نزد ائمه (علیهم السلام) بوده است که درش این حوادث ذکر شده بود می گوید این نوشته شده است در آن صحیفه‌ای که دست ما است و محنت‌ها و مشکلات و  مصائبی که بر ما اهل بیت (علیهم السلام)  وارد می شود بعد از پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) در آنجا مکتوب شده است ابوخالد می گوید عرض کردم که فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا بعدش چه خواهد شد خدا خیرش بدهد سوال وقتی که راوی زیرک باشد و امام (علیه السلام) را به حرف می آورد به فرمایش آورده است هی پرسیده بود حضرت (علیه السلام)  باز کرده است مسئله را قَالَ ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ امام سجاد (علیه السلام) فرمود غیبت ادامه پیدا خواهد کرد بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ بعد از این غیبت ادامه پیدا می‌کند يَا أَبَا خَالِدٍ من عرض می‌کنم به خودم و همه بینندگان عزیزی که الان ان شاء الله در انتهای عصر ان شاء الله در انتهای عصر غیبت  هستیم گاهی دلمان میگیرد که ما به هر حال محرومین از درک وجود صاحب نعمتمان  هستیم اینگونه روایات از طریق معصومین (علیهم السلام) مایه دلگرمی پیشتر فرمودند که. اهل زمان غیبت به خصوص که هرچه که فاصله می افتد با زمان حضور ائمه (علیهم السلام) سخت‌تر می شود فاصله می‌افتد سخت‌تر می شود فساد که جهان را فرا گرفته است ظلم فرا گرفته است خیلی وقت ها برای کسانی که ممکن است ایمان ضعیفی داشته باشند سوال پیش می آید پس کی کو کجا چی شد پس این وعده ها فرمود إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ ابو خالد کسانی که اهل زمان غیبت دوازدهمین امام (علیه السلام) هستند الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ قائل و معتقد به امامت او هستند وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ منتظر ظهور او هستند أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ افضل از اهل همه زمان‌ها هستند پیشینه بشر را دوره انبیا فراوانی که آمدند و اهل اصل حضور پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) و بعدش هم این‌ها تا می آید می گوید کسانی که در دوره غیبت به سر می‌برند افضل از هر زمانی هستند اهل هر زمان چرا لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ خداوند آنچنان عقل و معرفت و فهمی به آنها داده است که مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ چرا در دوره غیبت هستند اما گویا دارند امام (علیه السلام) را می‌بینند غیبت به منزله مشاهده است برای آنها خوش به حال خداوند ما را هم قرار بدهد وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ خداوند آنها را در این زمان بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِالسَّيْفِ کم چیزی است کسی واقعا در این دوره صبر کند بر این مشکلات دوره غیبت و معتقد باشد برای مسئله پایبند باشد پایدار باشد استقامت بورزد گویا در محضر پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) با شمشیر دارد جهاد می‌کند می‌جنگد. چه فضیلتی دارد أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً حالا اینجا خوب مخلصون می‌خوانیم اگه نخوانیم مخلصون أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً آنها واقعا مخلص هستند وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً واقعاً از روی صداقت شیعه ما هستند وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً کسانی هستند که در خفا و آشکار دعوت کننده به دین خدا هستند و بعد فرمودند وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ.

انتظار فرج خودش فرج است خودش فرج و گشایش است. انسان که واقعاً منتظر فرج باشند یک فرج است برای آنها حالا این معانی دارد که حالا شاید از فهم ما خارج باشد تعبیر جالبی است

الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :انتظارُ الفَرَجِ مِن أعظمِ الفَرَجِ

امام زين العابدين عليه السلام :انتظار فرج، خود بزرگترين فرج است.

.[بحار الأنوار : 52 / 122 / 4 .]

مجری:

حضرت حجت هم بگوید خیلی برای من دعا کنید که فرج برای کارهای فرج .

استاد: جباری

ممکن است یک معناش این باشد که فرمودید اگر واقعا انتظار تنها انتظار نیست بلکه افضل اعمال است فرد منتظر باید در مقام عمل کاری کند. ممهد برای آمدن مولایش باشد نشان بدهد که از یاران است یک معنا این است انتظار الفرج من اعظم الفرج یکی هم معنایش این است که برای خود فرد فرج است یعنی فردی که واقعاً منتظر است این نوع گشایش معنوی و به هر حال معرفتی و امثال اینها است در جایگاهش نزد خداوند متعال این روایت تا اینجا است و بعدش عرض کردم مرحوم صدوق سند دیگری هم حدثنا بهذا الحدیث علی بن احمد سند دیگری هم روایت ذکر می‌کند و بعد ایشان می آید در ادامه همان نکته‌ای که عرض کردم که. امام هادی (سلام الله علیه) وقتی که جعفر متولد شد فرمود:

حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید رضی الله عنه، قال: حدثنا سعد بن عبدالله، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن الحسن بن الفرات، قال: أرنا صالح بن محمد بن عبدالله بن محمد بن زیاد، عن أمه فاطمة بنت محمد بن الهیثم، المعروف بابن سیابة، قالت: کنت فی دار أبی‌الحسن علی بن محمد العسکری علیهماالسلام فی الوقت الذی ولد فیه جعفر، فرأیت أهل الدار قد سروا به، فصرت الی أبی‌الحسن علیه‌السلام فلم أره مسرورا بذلک، فقلت له: یا سیدی! ما لی أراک غیر مسرور بهذا المولود؟فقال علیه‌السلام: یهون علیک أمره، فانه سیضل خلقا کثیرا 

فاطمه بنت محمد بن الهیثم می گوید:زمانیکه جعفر بدنیا آمد من در منزل امام هادی علیه السلام بودم دیدم اهل خانه همه به ولادت جعفر مسرور و خوشحالند مگر امام هادی علیه السلام، نزد آن حضرت رفتم.گفتم:آقای من چرا شما را در مورد این مولود خُرسند ندیدم؟ امام هادی علیه السلام فرمودند: امر ولادت او را سبک بشمار ، او بسیاریاز مردم را گمراه می کند

اکمال الدین: 321 ذ ح 2، بحارالأنوار 50: 231 ح 5.

بسیاری را گمراه خواهد کرد ناراحت بود امام هادی (سلام الله علیه) در این مسئله البته عزیزان مستحضر هستید جعفر کذاب ولو  بد کرد بد عمل کرد و اینها و این چنین خیانتی کرد اما با کرامت اهل بیت (علیهم السلام) توقیع معروف اسحاق بن یعقوب که شاید در همین کمال الدین باشد در کتاب مرحوم شیخ طوسی هم است. که اسحاق بن یعقوب سوالاتی می‌کند در توقیع از محضر امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوره غیبت صغری پاسخ‌ها است آن توقیع یکی از آنها گویا سوال کرد راجع به وضعیت جعفر امام (علیه السلام) یک جمله می‌فرماید که ما درباره سرنوشت یک جمله را داریم فرمود:

«و أما سبيل عمي جعفر و ولده، فسبيل اخوة يوسف»

يعني: اما راه عمويم جعفر و فرزندانش، هم چون راه برادران يوسف بود.

غيبت شيخ طوسي، ص 176، احتجاج طبرسي، ص 470.

مسیر عمویم جعفر همان مسیر برادران یوسف است اگر آخرش که دیگه اگر مطلق بگیریم برادران یوسف موفق به توبه شدند و حضرت یعقوب هم از آنها گذشت و دعا کرد و اینها این هم ان شاء الله موفق به این شده است. و اولادی دارد نسلی دارد که در میان آنان افراد صالحی بودند در نسل جعفر معاصر بودند با بزرگان مثل مرحوم مفید و اینها و مرحوم شیخ مفید خیلی چی نمی‌کرد این روایات راجع به جعفر ذکر نمی‌کردند برای اینکه به هر حال رعایت نسل جعفر را می‌کردند.

مجری:

 درست است این خیلی جالب بود حالا من ذهنم رفت گفتم چقدر جالب اینجا امام هادی (علیه السلام) در مورد فرزندش حال خوبی نداشتند ولی امیرالمومنین(علیه السلام)  حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)  داشت و. چقدر خوشحال بود در میلاد حضرت عباس(علیه السلام)  که برادرش را حمایت می‌کند و به خاطر همین شاید من این ذهن آمد که ابوخالد شاید به خاطر اینکه آن وفاداری از حضرت عباس دیده بود نسبت به امام حسین (علیه السلام) یک مقدار سختش بود باور کنید که مثلاً فرزند امام (علیه السلام) برادر امام (علیه السلام) هم باشد که اینگونه بالاخره هر دو نمونه را ما به جای اینکه به کمک برادر و خانواده برادر. تا بریم به بحث بعدی این بحثمون را به پایان برسونیم و ان شاء الله بازم خدمت بینندگان عرض کنم که تلفن‌های برنامه برای شما باز است می‌تونید تماس بگیرید و سوالات مطرح کنید و همچنین سه هزار پانزده پانزده سامانه پیامکی ما است که از آن طریق هم می‌تونید نظرات و پیشنهادات و سوالاتتان را ارسال کنید کارشناسان ما به خصوص جناب آقای دکتر جباری در این برنامه پاسخگوی سوالات تاریخی شما خواهند بود. بعد از این می آیند برنامه برمی‌گردیم و موضوع خودمان که بحث سیره شریف پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) است را پی خواهیم گرفت و ان شاء الله در آن بخش بیشتر در این خصوص گفتگو خواهیم کرد.

صلی الله علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک برنامه آینه تاریخ را می‌بینید که شامگاه جمعه تقدیم حضور شما می شود از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مهمان عزیز ما و استاد گرانقدرمان راهنمای راه ما جناب آقای دکتر جباری هستند در برنامه همچنان در خدمت استاد  هستیم در بخش دوم و باز هم عرض کنم که تلفن‌های برنامه هم برای شما باز است می‌توانید تماس بگیرید سوالاتتان را مطرح کنید. علاوه بر سه هزار پانزده پانزده که سامانه پیامکی ما است و شما از این طریق هم می‌تونید سوالاتتان را ارسال کنید استاد خسته نباشید در سلسله مباحثی که داشتید در خصوص سیره شریف پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) از مباحث را وعده دادید که ان شاء الله به مرور ارائه خواهیم کرد مثل سیره اجتماعی فرهنگی و مباحث متعددی ما همچنان در سیره فردی حضرت  هستیم شما در جلسه گذشته خیلی از این سیره های فردی خصوصاً در خصوص تغذیه و اینها را اشاره داشتید امروز برایمان در کدام بخش از این سیره  هستیم ان شاء الله استفاده کنیم.

استاد: جباری

 همانطور که قبلا عرض کردم در ابعاد بحث در سیره فردی بعد از بحث تغذیه و خوردن و آشامی دهند آنها که نکاتی را عرض کردم در برنامه های قبل دومین محوری که به ذهن می‌رسد شاید اولویت داشته باشد بحث استراحت است خواب و استراحت جزو محورهای سیره فردی است روایت جالبی از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) درباره سیره رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) در این باره آمده است که حالا سعی میکنم در ذیل عناوینی این را عرض کنم حالا امشب ببینیم چه مقدار میرسیم. در برنامه‌های بعد هم در حد توان و بیان و به هر حال فرصت ان شاء الله به این قسمت خواهیم پرداخت ان شاء الله مسئله خواب و استراحت  یکی از ضروریات زندگی بشر است دیگه و همانطور که در بحث تغذیه عرض کردیم تغذیه برای چه چیزی گفته شد بندگان صالح خدا همه آنات و لحظات رفتارشان برای عرض شود که نیت نهایی انجام می دهند تغذیه به خاطر در روایت معصومین (علیهم السلام) هم بود دیگه:

عنه صلى الله عليه و آله : اللّهُمَّ بارِك لَنا فِي الخُبزِ ، و لا تُفَرِّق بَينَنا و بَينَهُ ؛ فَلَولاَ الخُبزُ ما صَلَّينا و لا صُمنا ، و لا أدَّينا فَرائِضَ رَبِّنا .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بار خدايا! براى ما در نان بركت قرار ده و ميان ما و آن ، جدايى مينداز . اگر نان نبود ، ما نماز نمى خوانديم و روزه نمى گزارديم و واجب هاى پروردگارمان را انجام نمى داديم .

[الكافي : 5 / 73 / 13.]

ما اگر نان نباشد عبادت نمی‌توانیم کنیم در مقدار هم همین طور خواب هم همینطور است چه استراحت بین روز  همان خواب قیلوله که در روایت  معصومان (علیهم السلام) آمده است مختصری استراحت بین روز انجام می‌دادند و چه خواب شبانه که انجام می شود همه مقدمه بود برای اینکه بتواند با نشاط فرد بعد از مقدار استراحت برخیزد و به عبادت الهی مشغول شود و در طول روز هم به فعالیت و تلاش مجاهدانه در مسیر انجام تکالیفش مشغول باشد درباره رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) این چند محور قابل بحث است یک محور اینکه عرض شود که مقدار زمان خواب و استراحت پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) چه زمانی اقدام به استراحت می‌کردند یک روایتی از یکی از همسران پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) نقل شده است سندش در چند منبع از اهل سنت آمده است الشواهد المحمدیه ترمذی صفحه دویست و بیست و سه و همینطور چند منبع دیگر آمده است در السنن کبری نسائی و امثال اینها. آمده است.

 و آن اینکه یکی از اصحاب از یکی از همسران پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) سوال می‌کند راجع به نماز پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم)

حدثنا محمد بن بشار. حدثنا محمد بن جعفر. حدثنا شعبة عن أبي إسحاق عن الأسود بن يزيد قال:«سألت عائشة رضي اللّه عنها عن صلاة رسول اللّه (صلى اللّه عليه و سلم) بالليل فقالت: كان ينام أول الليل ثم يقوم فإذا كان من السحر  أوتر، ثم أتى فراشه فإذا كان له حاجة  ألمّ بأهله، فإذا سمع الاذان وثب، فإن كان جنبا أفاض عليه من الماء و إلا توضأ و خرج إلى الصلاة»

از عایشه رضی الله عنها از نماز شب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدم، گفت: او اول شب می خوابید و سپس برمی خاست. و اگر از روی سحر بود نماز وتر می خواند سپس به رختخواب می رفت و اگر حاجتی داشت به خانواده اش رسیدگی می کرد و اگر صدای اذان را می شنید از جا می پرید. و اگر در حال نجاست بود وتر را به جا می آورد، باید آب بر او باشد وگرنه وضو می گیرد و برای نماز بیرون می رود

الشمائل المحمديه للترمذي - ط احياء التراث نویسنده : الترمذي، أبو عيسى ،ج1 ، ص 161،الناشر : دارالاحیاء التراث

عن صلاة رسول اللّه (صلى اللّه عليه و سلم) بالليل شب‌ها پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) چگونه کی پا میشد برای نماز فقالت: كان ينام أول الليل اول شب استراحت میکرد که متاسفانه الان بعضی از ماها این به اصطلاح سنت حسنه را نداریم و میگذاریم تا دیر وقت بیدار  هستیم و از آن طرف هم توقع داریم که بتوانیم موفق شویم به برخاستن قبل از طلوع فجر و اینها به تعبیر مرحوم. شهید مطهری کسی که تا دیر وقت بیدار است و از آن طرف هم غذای سنگین چرب و شیرینی هم مصرف کرده است و بعد می‌خوابد توقع هم دارد آن طرف بلند می شود مثل مست لا یعقل بلند می شود و تلو تلو می‌خورد دوباره می‌گیرد می‌خوابد این اصلاً نشاط برخاستن ندارد آن بندگان صالح الهی که تاسی به سیره معصوم (علیهم السلام) دارند و توجه دارند اول شب می‌خوابند الان مثلاً ساعت ده دهو نیم یازده یا بخواهیم شب ها را بگوییم سه چهار ساعتی مثلا بخوابد یک نیم ساعت یک ساعتی بتواند قبل از اذان بلند شود. به تعجب مشغول شود باز تعبیر یکی از اولیا الهی که از دنیا رفت چند سال قبل این بود ایشان می‌فرمود که بهترین لحظات برای بندگی که باید حتماً دریابید آن را یک ساعت قبل از اذان صبح و یک ساعت بعد اذان که اگر کسی موفق شود آن یک ساعت حالا در حد یک ساعت شده است کمتر شد برخیزد و بعدش متصل به نماز صبح شود بعدش بین الطلوعین بتواند بیدار باشد به عبادت و تفکر و به هر حال ذکر و امثال قرائت قرآن و اینها چقدر طلایی است آن ساعات طلایی که بندگانی که به جایی رسیدند از کانال همین توجه به این دو ساعت قبل و بعد از عرض شود که اذان صبح رسیدند پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) اهتمام به این مسئله داشت یک مسئله عرض شود که زمان خواب ساعت که اول شب.

 نکته دوم مقدار خواب و استراحت رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) کسانی که پرخواب هستند اینها در روایت از این ها به خوبی سخن گفته نشده است نباید ما نوام باشیم مصداق نوام نباید. و اینکه شب‌ها زیاد بخوابیم روز هم زیاد بخوابیم انتظار داشته باشیم که بتوانیم موفق در دنیا و آخرتمان هم باشیم یک روایتی از امام کاظم (سلام الله علیه) مرحوم شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه جلد سه صفحه صد و شصت و هشت حدیث سی و شش و سی و پنج نقل کرده است بشیر دهان می گوید:

عنه عليه السلام : إنّ اللّه َ جَلَّ و عَزَّ يُبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ .

امام كاظم عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ ، از بنده پر خوابِ بي كار نفرت دارد.

[الكافي : 5 / 84 / 2.]

 سمعت ابالحسن موسی علیه السلام یقول ان الله عزوجل یبغض النوام الفارغ فارغ یعنی فرد بیکار بیکار نه حالا کسی که به هر حال به اصطلاح امروز شغل گیرش نیامده است. بالاخره باید خودش را به کار سودمندی مشغول کند آن کسی که به هر حال میتواند شغل گیرش بیاید یا به هر حال کاری می‌تواند انجام بدهد اما بطال است اهل به هر حال بی غم است بیخیال است وقت تلف می‌کند وقت صرف امور لغو میکند فارغ اینجا به این معنا است می گوید خداوند مبغوض میدارد مبغوض خداوند است کسی که نوام است پرخواب است و بی خیال هستند به هر حال به کار سودمندی مشغول نیست بیکار است به این معنا یک روایت هم است:

رَوَى ابْنُ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا نَظَرَ الرَّجُلَ فَأَعْجَبَهُ قَالَ: هَلْ لَهُ حِرْفَةٌ؟فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ: سَقَطَ مِنْ عَیْنِی.قِیلَ: وَ کَیْفَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟قَالَ: لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهُ حِرْفَةٌ یَعِیشُ بِدِینِه‏.

به نقل از ابن عبّاس: پیامبر خدا (ص) هرگاه به کسى نگاه مى‏کرد و از او خوشش مى‏آمد،مى‏فرمود: شغلى هم دارد؟اگر مى‏گفتند: نه، مى‏فرمود: از چشمم افتاد.عرض مى‏شد: چرا اى رسول خدا؟!
مى
‏فرمود: زیرا اگر مؤمن شغل و حرفه‏اى نداشته باشد دین خود را وسیله امرار معاشش مى‏کند.

جامع الاخبار، ص139،بحار الانوار، ج100، ص9

که کسی. آمد جوانی نزد رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) از کارش پرسیدند گفتند نه بیکار است بیکار به همین معنا فرمودند سَقَطَ مِنْ عَیْنِیاز چشمم افتاد و نشان میدهد که به هر حال در نگاه معصومان (علیهم السلام) حالت خوبی نیست مومن به اصطلاح کثیر المعونه قلیل المعونه در روایات آمده است که در وصف برخی از فکر کنم اصحاب امیرالمومنین (سلام الله علیها) آمده است که این کثیر المعون پر فائده و کم خرج کم هزینه کم هزینه پر فایده یعنی اهل تلاش و فعالیت و نشاط و. این‌ها بودند یک نکته.

مجری:

 کم خوابی در حد تفریط اما متعادل در بدن نیاز کلی دارید دیگر نه کم نه زیاد بالاخره افراط و تفریط در هر صورت در خوردن کم خوری نامتعارف در خواب هم همین است کم خوابی ضرر دارد پرخوابی اعتدال خوب است.

استاد: جباری

 حالا عرض میکنم اعتدال بعضی ها ممکن است بدهند به روزی هشت ساعت خواب عادت داشته باشند من اعتدالم همین است بالاخره باید آن حد اعتدالی که به صورت طبیعی مورد نیاز بدن است آن را لحاظ کنند بالاخره پنج یا شش ساعت معقول است بدن را یک مقدار عادت بدهد و نکته دیگر اینکه خداوند متعال به رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) یک تکلیفی را مقدر کردند که افزون بر پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) کسانی از مومنان هم تاسی پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) در این مسئله می‌کردند و آن عرض شود که تهجد بود که شب بیداری بخشی از شب را پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) به تهجد به خصائص پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) است خصائص النبی آن دسته از تکالیف و تشریعاتی است که مختص پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) بوده است برای غیر پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) شب بیداری واجب نبود اما  مومنان این را عادت سجیه اهل بیت (علیهم السلام) طبیعت می‌کردند اما برای پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) لازم بود اما مقدارش سوره مبارکه مزمل اشاره شده است و با نزول سوره مزمل:

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا 

اى جامه به خويشتن فرو پيچيده  به پا خيز شب را مگر اندكى نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه

المزمل (73):۱و۲و۳

ای جامه به خود پیچیده برخیز شب را اگر الا نمی آمد یعنی کل شب را واجب بود پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) به عبادت مشغول باشد اما الا قلیلا مگر کمی. از شب را یعنی بیشترش را بیدار باش بعد می گوید نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا  یا نیمی از شب را بیدار باش یا کمی از آن نیم هم بکاه مثلاً یک سال سه شب را بیدار باش این دستور آمد و خود پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) مقید بود برای اینکه بتواند درک کند حداقل نیمی از شب را درک کند لذا برای تحقق این دستور گاهی تمام شب را بیدار می‌ماند پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم). با آن دسته از مومنانی که مثل امیرالمومنین (علیه السلام) و اینها که تاسی به آن حضرت (علیه السلام) می‌کردند در روایت دارد که بعد از نزول سوره مزمل مدت یک سال در بعضی تعابیر است یک و نیم سال هجده ماه در بعضی تعابیر دو سال حتی در نقل دیگری ده سال که البته این را نپذیرفتند و یک سال مشهور مدت یک سال پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) تمام شب را بیدار می‌ماند برای اینکه به این دستور عمل کرده باشد و مومنانی همینطور در حدی شد که به اصطلاح پاهای. آن حضرت و آن دسته از مومنان ورم کرد روایت در جامع البیان طبری است ذیل این آیه که:

وقال معمر عن قتادة " قم الليل إلا قليلا " قاموا حولا أو حولين حتى انتفخت سوقهم وأقدامهم فأنزل الله تخفيفها بعد في آخر السورة

معمر از قتاده  نقل کرده است در مورد این آیه گفت: " قم الليل إلا قليلا " یکی دو سال ایستادند تا ساق پا و پاهایشان متورم شد، پس خداوند در پایان سوره کاهش بیشتری در آنها نازل کرد.

نام کتاب : منتهي السؤل علي وسائل الوصول الي شمائل الرسول ص نویسنده : عبد الله عبادى اللحجى، ج 3 ،ص15.

 قاموا حولا أو حولين یک یا دو سال ایستادند به نماز حتى انتفخت سوقهم ورم کرد ساق های آنها و قدم هایشان ورم کرد و آیات اواخر سوره مبارکه مزمل آیه آیه بیست سوره مزمل نازل شد برای تخفیف در این مسئله:

«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ  وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ  عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ  فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ  عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ  وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ  فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ  وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا  وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا  وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»

پروردگارت می‌داند که تو و گروهی از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا می‌خیزند؛ خداوند شب و روز را اندازه‌گیری می‌کند؛ او می‌داند که شما نمی‌توانید مقدار آن را (به دقّت) اندازه‌گیری کنید (برای عبادت کردن)، پس شما را بخشید؛ اکنون آنچه برای شما میسّر است قرآن بخوانید او می‌داند بزودی گروهی از شما بیمار می‌شوند، و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی (و کسب روزی) به سفر می‌روند، و گروهی دیگر در راه خدا جهاد می‌کنند (و از تلاوت قرآن بازمی‌مانند)، پس به اندازه‌ای که برای شما ممکن است از آن تلاوت کنید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خدا «قرض الحسنه» دهید [= در راه او انفاق نمایید] و (بدانید) آنچه را از کارهای نیک برای خود از پیش می‌فرستید نزد خدا به بهترین وجه و بزرگترین پاداش خواهید یافت؛ و از خدا آمرزش بطلبید که خداوند آمرزنده و مهربان است!

المزمل (73):۲۰

لیل خدای تو میداند که تو برمی‌خیزی برای عبادت یک مقدار کمتر از دو سال و ثلثه و یک سوم شب را و

وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ  یا گروهی از مومنان که با تو هستند وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ  حساب شب و روز با خدا است عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ خداوند میدانست که شما توانی ندارید که دقیق مشخص کنید که چه مقدار را بیدار باشید و خاطر درک این ثواب و این. تکلیف تمام شب را می‌نویسید فَتَابَ عَلَيْكُمْ  به شما تخفیف داد در واقع خداوند متعال پس چه کنید فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ  هر چی که ممکن شد از شب باید بالاخره برخیزید همه قرائت قرآن داشته باشید خیلی به هر حال تاثیر معنوی بسیار خوبی دارد انسان بتواند در دل شب قرائت قرآن داشته باشد با یک کسی نقل می‌کرد راجع به مادرش که میگفت این آنقدر زن عابدی است که حداقل قرآن که در دل شب قرائت می‌کند یک جزء است. مرحوم شهید مطهری که اشاره کردم ایشان درباره پدر بزرگوارش نقل می‌کند که ایشان هم همینطور تا من یادم می آید مرحوم شهید مطهری در یکی از کتاب‌هایش می‌فرماید اهل تهجد بود و حداقل قرائت قرآن که حداقل یک جز در دل شب قرائت می‌کرد و می‌فرمود که فرموده که من هیچ ندیدم که کابوسی ببیند خواب آشفته داشته باشد پیرمرد در سن هشتاد و نود سالگی خواب آرامی دارد و عادتش این چنین است فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ  چرا خداوند این تخفیف داد می‌فرماید که عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى خدا می‌داند که گاهی شما بیماری مبتلا میشید وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ  برای سفر برای تجارت و کسب و روزی میروید سفر می‌کنید وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ  گاهی برای جهاد و غزوات اینها خوب میرفتند خسته می‌شدند اینطور نیست که وقتی خسته شدند باز واجب باشد که شب را بخش اعظمش را بیدار باشند لذا فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ  هر مقدار شد ترک نشود هر مقدار شد از قرآن قرائت شود وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ نماز هم بخوانید در شب.

مجری:

 اگر بحث شایستگی باشد شایسته است که انسان بیست و چهار  ساعته بیدار شود خدا را عبادت کند تخفیف از سوی خدا است.

استاد: جباری

وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا  پس خدای مهربان کارهای نیکی مثل قرض و امثال اینها باشید وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ آنچه که پیشتر می‌فرستید خیرها به نزد الهی تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ تجدوه. نجرهو خودش را خواهید یافت که آن بحث تجسم اعمال که در کلام مطرح می‌کنند و اینها خود آن خیر را نزد خدا خواهد یافت هُوَ خَيْرًا هو خیراً بهتر از آن را وَأَعْظَمَ أَجْرًا  با اجر بالاتر وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ و عرض کنم که بعد از نزول این آیه تخفیفی حاصل شده است و بالاخره اصل تحجد واجب بود بر رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) یک روایتی از ابن عباس است این در مسند احمد بن حنبل آمده میدانیم میمونه. خاله ابن عباس بوده است همسر پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) خاله ابن عباس است ابن عباس هم سن کمی داشت در زمان پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) و لذا گاهی می‌آمد به خانه پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) به خاله اش سر می‌زد و از این روایت بر می آید که گاهی بعضی شب ها همانجا می‌خوابید این روایت می گوید که:

قرأت على عبد الرحمن عن مالك عن مَخْرمَة بن سليمان عن كُريب مولى ابن عباس: أن عبد الله بن عباس أخبره: أنه بات عند ميمونةَ زوج النبي - صلى الله عليه وسلم -، وهي خالته، قال: فاضطجعتُ في عَرْض الوِساَدة، واضطجع رسول الله - صلى الله عليه وسلم - وأهلُه في طُولها، فنام رسول الله - صلى الله عليه وسلم -، حتى إذا انتصف الليل، أو قبلَه بقليل، أو بعده بقليل، استيقظ رسول الله - صلى الله عليه وسلم -، فجلس يمسح النومَ عِن وجهه بيده، ثم قرأ العشِرَ الآياتِ خَوَاتِيمَ سورة آل عمران، ثم قام إلى شنّ معلَّقة، فتوضأ منها فأحْسن وُضوءه، ثم قام يصلي، قال ابن عباس: فقمتُ فصنعت مثلَ الذي صنِعٍ، ثم ذهبتُ فقمت إلى جنبه، فوضع يده على رأسي وأخذ أُذني اليمنى ففتلها، فصلى ركعتين، ثم ركعتين، ثم ركعتين، ثم ركعتين، ثم ركعتين، ثم ركعتين، ثم أَوْتَر، ثم اضطجع حتى أتاه المؤذن، فقام فصلى ركعتين خفيفتين، ثم خرج فصلَّى الصبحَ.

مسند الإمام أحمد بن حنبل،ج۲،ص550،المؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (المتوفى: 241هـ)المحقق: أحمد محمد شاكر،الناشر: دار الحديث – القاهرة الطبعة: الأولى، 1416 هـ - 1995 م

أن عبد الله بن عباس أخبره: أنه بات عند ميمونةَ زوج النبي - صلى الله عليه وسلم -، وهي خالته، شب در همانجا ماند قال: فاضطجعتُ في عَرْض الوِساَدة، من در همان جا و به اصطلاح جایگاه خواب پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) و میمونه در همان حجره در عرض وساده تشک و اینها خوابیدم واضطجع رسول الله - صلى الله عليه وسلم - وأهلُه في طُولها، پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم)هم در همان طول وسایل تشک خوابیدند فنام رسول الله - صلى الله عليه وسلم -، حتى إذا انتصف الليل، می گوید وقتی که شب به نیمه رسید أو قبلَه بقليل، أو بعده بقليل، زودتر یا دیرتر که ابن عباس تردید دارد می گوید پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) نصف شب بلند شدند استيقظ رسول الله - صلى الله عليه وسلم -، فجلس يمسح النومَ عِن وجهه بيده، است پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم). چشمانشان را مالیدند و خواب را به هر حال دور کردند از چشمشان ثم قرأ العشِرَ الآياتِ خَوَاتِيمَ سورة آل عمران، آن ده آیه آخر سوره آل عمران را قرائت کردند که توصیه شده است دیگر وقتی که انسان برای تهجد برمی‌خیزد به آسمان نگاه کند

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های (روشنی) برای خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!

آل عمران (3):190-191

خیلی توصیه شده است در روایت که این آیات خونده شود در نگاه به آسمان.

مجری:

که شان نزول این آیات خیلی زیبا است آدم حالا دوستان بروند مراجعه کنند شان نزول بسیار دارد.

استاد: جباری

ثم قام إلى شنّ معلَّقة، رفت به سمت شن یا همان مشک که آویزان بود حالا چرا آویزان می‌کردند شاید برای اینکه حالا حیوانی چیزی بالاخره رفتند و از آنجا وضو گرفتند فتوضأ منها فأحْسن وُضوءه، ثم قام يصلي، پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) وضو گرفتند ایستادند به نماز جالب است در روایت دارد که ابن عباس می گوید من طفلی بودم بلند شدم کنار پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) به نماز. و حضرت هم دست به سر من می‌کشید و گاهی گوش من را می‌تاباند تاباندن نه از باب تنبیه بلکه از باب تشویق من هم کنار پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) ایستادم پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) مشغول نماز شد و راه تلطف این چنین نسبت به من می‌کرد خلاصه این قسمت اینکه به هر حال با توجه به سیره رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) دو نکته را باید در نظر بگیریم یک نکته مسئله عدم افراط در خوابیدن که نوام نباید باشیم پرخواب نباشیم یک.

 دومی که به وقت بخوابیم هم به اندازه بخوابیم هم به وقت بخوابیم که گفته شده است اول شب پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم). می‌خوابیدند و نکته سوم حالا اینکه به هر حال بخشی از شب را ما حساب برایش باز کنیم حالا بسته به توان و ظرفیت و امثال این‌ها بالاخره آن عرض شود که مرحوم آیت الله ناصری یک وقت می‌فرمودند که ولو اینکه قبل از طلوع فجر چایی بخوریم درک کنیم یک دو رکعت نماز بخوانیم یا آن سه رکعت شفع و وتر را انسان بخواند یک چند آیه میزان نشاط و توان و اینها. این دو سه نکته را باید توجه کرد در ارتباط با اصول سیره رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) در بحث خواب و استراحت روزانه و شبانه.

مجری:

 در مورد قیلوله حالا ان شاء الله توضیح خواهید داد بحث خواب را دیگر .

استاد: جباری

حالا ان شاء الله می‌رسیم به روایات راجع به قیلوله  ائمه (علیهم السلام) روایات داریم از سیره ائمه (علیهم السلام) حال به مناسبت عرض میکنم ان شاء الله در جلسه آینده نکته دوم که حالا وقت یک مقدار باقی است بحث مکان خواب و استراحت است که حالا پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) بسته به به تبع شخصیت و جایگاه اجتماعی که داشتند. به هر حال حاکم بودند و به اقل اکتفا می‌کردند خیلی گرم و نرم نبوده است بسترشان شاهان و ملوک و اینها  دنبال یک بسترهای بسیار نرمی هستند و کارشان خوردن و خوابیدن است دیگر بودند در طول تاریخ این چنین بودند الان هم هستند بسترهای بسیار گرم و نرم خواب بیشتر می آورد خودمان هم تجربه کردیم دیگه خیلی گرم باشد و نرم باشد و اینها انسان احساس می‌کند می‌خواهد باز بخوابد اما بستر خیلی گرم و نرم نباشد آنجا  ممکن است خواب کمتر باشد پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) در. توصیفی که راجع به بستن پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) شده است اینکه بر حصیر می‌خوابید در حدی گاهی آن حصیر بر پهلوی پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) اثر می‌گذاشت در بعضی روایات هم آمده  است که عرض شود که در یک تشکی و بستری که از لیف خرما پر شده بود از پنبه و امثال اینها ابر که آن زمان پنبه و اینها جای گرم و نرمی خرما خیلی به هر حال چی نبوده است نرم نبوده است مثل مثلاً پشم و پنبه و امثال اینها یکی از اصحاب یک وقتی دید که حضرت استراحت کردند و و. حصیر هم بر بدن حضرت اثرش مانده بود.

وعن عبدِاللَّه بنِ مَسْعُودٍ  قَالَ: نَامَ رسولُ اللَّه عَلَى حَصيرٍ، فَقَامَ وَقَدْ أَثَّرَ في جَنْبِهِ، قُلْنَا: يَا رَسُولَ الله، لوِ اتَّخَذْنَا لكَ وِطَاءً، فقال: مَا لي وَللدُّنْيَا؟ مَا أَنَا في الدُّنْيَا إِلَّا كَرَاكِبٍ اسْتَظَلَّ تَحْتَ شَجَرَةٍ، ثُمَّ رَاحَ وَتَرَكَهَا

رسول خدا صلی الله علیه و آله بر حصیر خوابید، سپس برخاست و به پهلوی خود تکیه داد، گفتیم: ای رسول خدا، اگر برای تو بستری درست کرده بودیم، سپس فرمود: : من به این دنیا چه کار دارم؟ من در این دنیا جز سواری نیستم که زیر درختی سایه گرفت و رفت و آن را رها کرد

سنن الترمذي 5084، سنن ابن ماجة 1376 / 2، مسند أحمد 496 / 1.

 از حضرت سوال کردند گفتند که قُلْنَا: يَا رَسُولَ الله، لوِ اتَّخَذْنَا لكَ وِطَاءً، ای کاش یک جای نرم‌تری از این انتخاب کنید فقال: مَا لي وَللدُّنْيَا؟ مرا با دنیا چه کار مَا أَنَا في الدُّنْيَا إِلَّا كَرَاكِبٍ مثل من و دنیا مثل کسی آن راکبی است سواره است که در روز گرم تابستان می آید میرسه به جای اسْتَظَلَّ تَحْتَ شَجَرَةٍ، ثُمَّ رَاحَ وَتَرَكَهَا یک ساعت می آید زیر درخت استراحتی می‌کنم و بعد رها می‌کنم و حرکت می‌کند مثل من و دنیا این است یک امر گذرایی می‌دانم این دنیا را و حضرت این چنین پاسخ میدهد به آن صحابی این باید قابل عنایت باشد برای بعضی از ماها که دیگر متاسفانه دنیا را اکبر هممان گرفتیم لا تجل الدنیا اکبر  همنا یعنی همواره باید توجه باشد که اینجا در حال ممر و گذر و عبور و اینها  هستیم. بی‌اعتنایی پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) به ظواهر دنیا هم به لحاظ این نکات که عرض کردم راجع به خواب استراحت و هم به لحاظ حاکمیت پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) در مسند حاکمیت بودند چنانکه امیرالمومنین (سلام الله علیه) در دوره حاکمیتشان به اقل ممکن اکتفا می‌کردند متناسب با کسانی که شهروند این حاکمیت هستند و ممکن است که آنها جای مناسبی برای خواب و این امکانات عرض شود که نداشته باشند این هم عرض شود که درباره مکان خواب و استراحت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) بحث آداب قبل از خواب هم مهم است مهمترینش یک دفعه بریم در رختخواب و چشم ببندیم و بخوابیم آدابی بوده  است مهمترینش بحث وضو است توصیه شده است که قبل از خواب حتما وضو بگیرید بدون وضو نخوابید وقتی با وضو انسان بخوابد شب تا به صبح مشغول عبادت باشد در روایات چنین وعده‌ای دادند ده تا یک روایت جالبی از امام هادی (علیه السلام) است که ده خصلت را حضرت ذکر می‌کند که ما اهل بیت قبل از خواب ده عادت داریم و به این ده خصلت عمل میکنیم نمیدانم چقدر فرصت داریم شاید به همه موارد نرسیم امیدوارم اسمش را هم بگوییم عنوانش را هم بگوییم .

بخش مسواک جزو آدابی است که قبل از خواب داشتند الان پزشکان توصیه می‌کند داشته حتی مکرر پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله و سلم) در شب از خواب پا شدند چوب اراک بود که توضیح راجع به آن عرض خواهم کرد و حتی دارد که بین هر دو رکعت نماز باز بر دهان مسواک را می‌چرخاندند آن چوب اراک را می‌زدند به دندان‌هایشان و عرض شود که عرض کردم بحث دعا و اذکار قبل از خواب که توصیه‌های خوبی از پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) در این باره شده است به خصوص مسئله تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها توصیه شده است روایت امام هادی (علیه السلام) هم آمده  است دعاهایی باز است که به اصطلاح خاص از پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) آمده رو به قبله بر پهلوی راست خوابیدن عرض شود که این آمده است و عرض کنم که تلاوت آیاتی از قرآن مثل آیه شهد الله:

شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ  لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

خداوند، (با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستی،) گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونه‌ای بر این مطلب،) گواهی می‌دهند؛ در حالی که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.

آل عمران (3):18

 آیه ۱۸ سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۸ سوره آل عمران ،خواندن این خواندن آیت الکرسی به خصوص توصیه شده است که رسول  خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم)  قرائت می‌کردند خواندن سه بار قل هو الله توصیه شده است خواندن. قل اعوذ به رب الناس قل اعوذ برب الفلق اینها را پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) می‌خواندند و حتی به دستانشون می‌دمیدند به بدنشان می‌مالیدند حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک توصیه خاص دارند

مجری:

ان ساء الله خواهید فرمود و استفاده خواهیم کرد. خیلی ممنون جناب آقای دکتر جباری استاد حوزه و دانشگاه از حضورتان در این برنامه تشکر می‌کنم ان شاء الله که بتوانیم در جلسه آینده بیشتر و بیشتر استفاده کنیم از محضر حضرتعالی و همچنین از شما عزیزان بیننده که تا این لحظه بیننده برنامه خودتان بودید تشکر و قدردانی می‌کنم ان شاء الله که مورد استفاده شما قرار گرفته باشد. تا دیدار دیگر از همه شما التماس دعا داریم و این روزها را مجدداً شادباش عرض می‌کنم خدمت شما و آخر برنامه هم دعای همیشه ما اللهم عجل لولیک الفرج.

 


آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی>

شعبان اعیاد کتاب کمال الدین حجت الهی اهل زمان غیبت بهترین شیعیان افضل اعمال سیره فردی پیامبر ص خواب و استراحت عبادت شبانه بین الطلوعین پرخوابی خصائص النبي ص تهجد شبانه آداب خواب وضو